موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

13 بدعت میرحسین موسوی

13 بدعت میرحسین موسوی
دفتر پژوهش و بررسیهای خبری-شیوا طلاجوران:میرحسین موسوی با رفتار و حرکت های خویش و بدون استدلال های حقوقی، مسیری را طی کرد که ثبت تاریخی آن برای آینده کشور و نظام می تواند الگویی انحرافی را نهادینه کند.

ملت بزرگ ایران برای اولین بار در طول تاریخ انقلاب اسلامی، پدیده هایی را مشاهده کرد که تاکنون مشاهده نکرده بود. هر قدر مشارکت عمومی در یک انتخابات بالاتر باشد، باید جشن و شیرینی آن نیز گسترده تر باشد. اما میرحسین موسوی با رفتار و حرکت های خویش و بدون استدلال های حقوقی، مسیری را طی کرد که ثبت تاریخی آن برای آینده کشور و نظام می تواند الگویی انحرافی را نهادینه کند.
آنچه موسوی پس از انتخابات انجام داد، برای کسانی که به وی رأی داده بودند غیر عادی و غیر قابل باور بود تا آنجا که بعضا می گویند: خدا را شکر که ایشان رئیس جمهور نشد و گرنه...
میرحسین موسوی، بدعت هایی را بنیان نهاد که دل بسیاری از انقلابیون و مردم به واسطه آن جریحه دار شد، از جمله این بدعت ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1-عدم مراعات قواعد مردم سالاری
____________________________
مردم سالاری یا دموکراسی ضوابطی دارد که به صورت قراردادی دو طرف مبارزه پذیرفته اند. میرحسین موسوی بعد از باخت، ریل حرکت خود را از مسیر قانون جدا کرد و به سمت التهاب اجتماعی پیش رفت و هیچ گونه استدلالی برای نحوه تقلب، با تفاوت 11 میلیون رأی ارائه نمی کند.
از یکی از راهپیمایان عصر 25 خرداد پرسیدم: سند شما مبنی بر تقلب چیست که اکنون به خیابان آمده اید؟ گفت من نمی دانم ما به گفته آقای موسوی اعتماد داریم، بنابراین میرحسین مسیر را برای چنین رفتاری در انتخابات آتی کشور باز کرد و رویه ای را ایجاد کرد که در حافظه ملت ماندگار خواهد شد. او ثابت کرد که می توان در وسط بازی، قواعد را عوض و یک طرفه اعلام پیروزی کرد.

2-عدم ارجاع مشکلات به مراجع قانونی و بی اعتبار دانستن آنها
__________________________________________________
میرحسین موسوی از اول مشی ای را دنبال می کرد که دولت، شورای نگهبان و مجریان را قبول ندارد. این مشی ابتدا به ساکن و قبل از انجام هر گونه تخلفی، قابل تأمل بود.
تشکیل کمیته صیانت دو ماه قبل از انتخابات، مکاتبه با رهبری برای مشکلات کوچک و صدور بیانیه خطاب به ملت، به جای شکایت به شورای نگهبان بدعت های جدید ایشان است. کسی که ساز و کار قانونی کشور و نظام خود را قبول ندارد چگونه می توانست فردای انتخابات و پیروزی با آنها کار کند، لذا بسیاری از افرادی که رفتار میرحسین موسوی را در فردای انتخابات دیدند، خدا را شکر می کنند که ایشان رئیس جمهور نشد و گرنه کشور را باید دائما در چالش میان دستگاههای حکومتی مشاهده می کردیم.

3-صدور بیانیه آشوب طلبانه و دعوت به حرکت های خیابانی
______________________________________________
میرحسین موسوی به محض احراز شکست، رأی چهل میلیونی مردم را خیمه شب بازی خواند و خواستار استمرار موج سبز شد. تحلیلگران و نخبگان و حقوقدانان از این حرکت انحرافی بسیار متعجب شدند که چرا میرحسین موسوی اعتراض خود را در چارچوب قانون طرح نمی کند. مگر او نبود که یکی از اهداف اساسی خود را اجرای قانون می دانست، مگر وی، مدعی نبود که دولت فعلی قانون ستیز و قانون گریز است؟ چگونه است که خود مسیر غیرقانونی را عریان طی می کند. صدور بیانیه تهییجی به جای اعتراض قانونی یکی دیگر از بدعت های ثبت شده در انتخابات ایران به حساب می آید.

4-برگزاری راهپیمایی غیرقانونی
__________________________
میرحسین موسوی که مدعی بود شاخصه اصلی دولت نهم قانون ستیزی است، بدون اخذ مجوز قانونی طرفداران خود را به خیابان می ریزد و خود نیز شخصاً در بین آنها حاضر و در سخنرانی خود به نهادهای قانونی و نظارتی نظام حمله می کند. درخواست برگزاری راهپیمایی سراسری در کشور و پایتخت به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات، قبل از بررسی و پیگیری راه های قانونی، یکی دیگر از بدعت های میرحسین موسوی به حساب می آید.

5-ایجاد زمینه برای جولان ضد انقلاب
_____________________________
ضد انقلاب بودن اغتشاشگران سازمان یافته قطعی است؛ اگر چه میرحسین موسوی با ژست دموکرات مآبانه چنین نظری را رد می کند. نوع شعارها، نوع حملات فیزیکی، حمل اسلحه و سلاح سرد و عربده کشی حکایت از آن دارد که در سایه زمینه سازی میرحسین موسوی ضد انقلاب، اراذل، سابقه دارها و... به میدان انتقام آمده اند، چه حاشیه امنی برای آنان بهتر از شعار الله اکبر و پیشانی بند «نخست وزیر امام». اراذل و اوباش باید از ایشان تقدیر ویژه نمایند زیرا میرحسین موسوی توانست آشوبگران و ضدانقلاب را ذیل شعارهای خود به میدان مقابله با مردم و انقلاب روانه سازد.

6-ایجاد زمینه برای به سخره گرفتن نظام توسط غرب
_________________________________________
دنیای غرب که مدعی عدم وجود مردم سالاری در ایران است، با اقدامات میرحسین موسوی مستمسک خوبی دست آورد.
آنان حوادث اخیر را نه درون خانواده انقلاب می دانند و نه بین اراذل و مردم. آنان اراذل را طرفداران جامعه مدنی خواندند و نظام مقدس جمهوری اسلامی را به عنوان عامل سرکوب آزادیخواهان معرفی کردند. غرب نیز مانند میرحسین موسوی ، انتخابات چهل میلیونی ما را یک بازی تلقی کردند و سلامت آن را به چالش فراخواندند. اوباما، اوباش را طرفداران دموکراسی دانست که به آنان خیانت شده است.

7-ایجاد خانه های تیمی برای طراحی اعمال غیرقانونی
___________________________________________
در تحلیل های قبل از انتخابات، این نکته وجود داشت که تشکیل کمیته صیانت از آرای در عین القای قطعی بودن پیروزی نمی تواند بدون طراحی های دیگر باشد. کروبی در دانشگاه آزاد نجف آباد تشکیل خانه های تیمی را برملا کرد، دستگاه های اطلاعاتی وامنیتی نیز با دستگیری سران مجاهدین و مشارکت خصوصاً در موضوع خانه تیمی قیطریه این موضوع را به اثبات رساندند. هدف این خانه های تیمی اگر طراحی آشوب نباشد، چه می تواند باشد؟

8-مکاتبه و مراجعه به رهبری به جای مراجعه به کانال های قانونی
__________________________________________________________
میرحسین در اول انتخابات، دو نامه به خطاب به مقام معظم رهبری نوشت؛ حتی برای تمدید ساعت رأی گیری بعد از ساعت 22 نیز از طریق رهبری اقدام کرد. این رفتار از دو حالت خارج نیست؛ یا ایشان هیچ نهادی را شایسته و واجد صلاحیت نمی داند یا آنقدر روحیه استکباری بر خود حاکم کرده است که خود را شایسته تماس با کمتر از رهبری نظام نمی بیند!

9-تبدیل مهم ترین انتخاب ملت به خاطره ای تلخ
_______________________________________
شرکت چهل میلیونی ملت در انتخابات به فرموده رهبر معظم انقلاب «جشن حقیقی» بود. میرحسین در سایه شکست سنگین و حرکت های غیرقانونی و عبوسانه، این شیرینی را تلخ و همگان را در بهت و حیرت فرو برد. مردمی که باید در جشن شرکت می کردند از ترس تخریب منازل و اماکن یا اسیدپاشی ،خانه نشین شدند و با حوادث بعد از انتخابات و کشته شدن تعدادی در حوادث مذکور، شیرینی انتخابات فراموش شد اینهمه در حالیست که میرحسین موسوی در شعارهای انتخاباتی خود مدعی بود که برای ایجاد نشاط و شادابی آمده است.

10-ایجاد شبهه نسبت به سلامت سیاسی نظام
_______________________________________
میرحسین موسوی با خیمه شب بازی خواندن انتخابات واعلام علنی مبنی بر عدم اعتماد به شورای نگهبان و اصرار بر ابطال انتخابات (بدون ارائه دلیل قابل پسند) نظام سیاسی ایران رانظامی معرفی کرد که رأی مردم در آن بی تأثیر، فرمایشی و بی خاصیت است و حاکمیت هر چه بخواهد انجام می دهد. ایجاد آسیب به سرمایه اجتماعی نظام که همان اعتماد عمومی ملت است مهمترین خیانت موسوی در این عرصه است.

11-سیاسی کردن مسائل حقوقی
____________________________
پیگیری تخلفات انتخاباتی، امری است حقوقی و طرح آن در مجامع عمومی برای تحریک و تهییج، قطعاً منتج به نتیجه نخواهد شد.
میرحسین کسی نیست که این موضوع را نداند، اما با سیاسی کردن مسئله ثابت نمود که به دنبال شفافیت و بررسی مجدد نیست.
او هر چیزی را که مانع رسیدن وی به کرسی ریاست جمهوری شود، سرکوب خواهد کرد. استمرار آشوب ها به رغم کشته شدن بی گناهان نمونه ای از این سیاسی کاری و سماجت خودخواهانه است.

12-عدم همبستگی بین مطالبه و استدلال ها
____________________________________
میرحسین در دیدار با مقام معظم رهبری، در جمع طرفداران در خیابان آزادی و در نامه به شورای نگهبان خواستار ابطال انتخابات شده است و طبیعتاً برای این مدعا باید استدلال های محکمه پسند و حقوقی ارائه دهد.
ایشان در نامه خود به شورای نگهبان از جمله دلایل زیر را مطرح می کند. 1- احمدی نژاد به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری توهین کرده است. 2- احمدی نژاد دوران امام را زیر سوال برده است. 3- برای نمایندگان بنده کارت به موقع صادر نشده است. 4- بسیج در انتخابات دخالت کرده است. خانم ایشان نیز مدعی است باید رأی میرحسین در لرستان (زادگاه رهنورد) و آذربایجان شرقی (زادگاه میرحسین) بیشتر از احمدی نژاد باشد. این استدلالات آنقدر بی اساس است که حتی فردی مادر مرده را نیز به خنده وا می دارد!

13-بی توجهی به توصیه های مقام معظم رهبری
______________________________________
در جلسه میرحسین موسوی با مقام معظم رهبری که بعد از انتخابات تشکیل شد، به موسوی توصیه شد که کانال های قانونی را طی کند و به شورای نگهبان نیز تأکید شد با دقت از حقوق میرحسین موسوی صیانت کند. اما موسوی که به کمتر از ابطال انتخابات راضی نمی شد، بعد از خروج از دفتر رهبر معظم انقلاب مجدداً بیانیه صادر کرد، راهپیمایی غیرقانونی انجام داد و در آن راهپیمایی غیرقانونی شرکت و سخنرانی کرد.
رهبر معظم انقلاب، موسوی را به طی مسیر قانونی فرا می خواندند و در همان حال میرحسین موسوی راهپیمایی غیرقانونی به پا می دارد و در راهپیمایی اعلام می دارد به شورای نگهبان اعتماد ندارد و...
همه موارد فوق و حوادث تلخ فوق الذکر تأسف آور است، اما از آنجا که معتقدیم دست الهی تاکنون انقلاب اسلامی را از همه حوادث سخت ونفس گیر عبور داده است، ان شاءالله این بدعتها نیز فرصت هایی را در خود خواهد داشت:شاید به سمت پالایش دیگری در درون انقلاب می رویم، شاید خرداد 88 تکرار خرداد 60 باشد که حذف منافقین از عرصه انقلاب اسلامی را به ارمغان آورد.


انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر 576495

اخطار شدید رهبر معظم انقلاب به دولت های غربی/ مراقب رفتار خصمانه

اخطار شدید رهبر معظم انقلاب به دولت های غربی/ مراقب رفتار خصمانه خودباشید
در خجسته سالروز میلاد مولی الموحدین علی ابن ابیطالب (ع)، حسینیه امام خمینی (ره) امروز صحنه جلوه های زیبایی از عشق و شور ایمانی هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم از سراسر کشور بود که با ذکر یا علی به مقام ولایت ابراز ارادت کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار با اشاره به اهتمام ویژه حضرت علی (ع) برای استقرار عدالت و حفظ وحدت در جامعه اسلامی، مهمترین نیاز کنونی دنیای اسلام و به ویژه ملت ایران را اتحاد کلمه و هوشیاری در قبال توطئه دشمنان برای ایجاد اختلاف دانستند و ضمن اخطار شدید به سران برخی دولت های غربی در خصوص واکنش ملت و دولت ایران به دخالت های آشکار آنان در قضایای اخیر تاکید کردند: شکرگزاری حرکت عظیم و با شکوه ملت ایران در 22 خرداد و حضور نزدیک به 40 میلیونی مردم در پای صندوق های رای، حفظ وحدت، مهربانی، نگاه مشفقانه، نشاط و تداوم حرکت انقلابی در میان مردم و نخبگان و اشتباه نگرفتن دوست و دشمن است.
ایشان با اشاره به نقش اسلام و انقلاب اسلامی در اتحاد و یکپارچگی ملت ایران، لزوم حفظ وحدت و همدلی را یادآور شدند و تاکید کردند: انتخابات پرشور 22 خرداد که با مشارکت بی نظیر 85 درصدی مردم همراه بود، نشان داد که انقلاب اسلامی بعد از گذشت 30 سال توانایی این گونه به صحنه آوردن مردم را دارد، بنابراین دشمنان دست بکار شدند تا میان مردم ایجاد اختلاف کنند که تا حدی هم موفق شدند، ولی ملت باید این توطئه را خنثی کند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به به سیاست روشن نظام جمهوری اسلامی که رقابت نامزدهای ریاست جمهوری را رقابتی درون خانوادگی می داند، افزودند: گاهی ممکن است این رقابت داخل خانواده به عصبانیت هم کشیده شود، اما این مساله ربطی به بیگانگان ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای هدف دشمنان از ورود به مسایل داخلی کشور را ایجاد اختلاف و دودستگی دانستند و خاطر نشان کردند: برخی از سران کشورهای غربی در سطح رییس جمهوری، نخست وزیر و وزیر خارجه، در مسایل داخلی ملت ایران که به آنها ارتباطی نداشت، صراحتا دخالت کردند و بعد هم گفتند که در مسایل ایران دخالت نمی کنند، در حالی که آنها ضمن تشویق به اغتشاش گری، مردم ایران را اغتشاش گر معرفی کردند.
ایشان با تاکید به اینکه اغتشاش گر همان عده معدودی هستند که از بودجه تصویب شده برخی دولت های غربی استفاده می کنند، افزودند: اینکه عده ای نامزد مورد نظرشان رای نیاورد و احساس افسردگی و ناراحتی کنند، طبیعی است و معنای این مساله، اغتشاش گری نیست، زیرا بر اساس نتیجه انتخابات، اکثریت و اقلیتی در کشور است و قواعدی وجود دارد، بنابراین معرفی مردم ایران در رسانه های آمریکایی و اروپایی تحت سلطه صهیونیست ها به عنوان اغتشاش گر، اهانت به ملت است.
رهبر انقلاب اسلامی با اخطار شدید به سران برخی دولت های غربی تاکید کردند: این دولت ها باید مراقب اظهارات و رفتار خصمانه خود باشند، زیرا ملت ایران عکس العمل نشان خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ما اظهارات و رفتارهای مداخله جویانه این دولت ها را محاسبه خواهیم کرد و قطعا در آینده روابط جمهوری اسلامی ایران با آنها تاثیر منفی خواهد داشت.
ایشان ملت ایران را ملتی مقتدر و نظام اسلامی را ریشه دار و تثبیت شده دانستند و تاکید کردند: اگر مسوولین جمهوری اسلامی با یکدیگر اختلافاتی هم داشته باشند، در ایستادگی در مقابل دشمن و در حفظ استقلال کشور با یکدیگر یک کلام هستند و دشمن بداند که نخواهد توانست میان ملت ایران انشقاق ایجاد کند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: همه سران کشورهای استکباری بدانند، هنگامی که پای دشمنان به میان بیاید، ملت ایران با وجود برخی اختلاف سلیقه ها، در مقابل دشمنان متحد و مشتی واحد علیه آنها می شوند.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری تجربه 30 ساله ملت ایران از دشمنی ها و توطئه های بیگانگان، خطاب به برخی کشورهای غربی افزودند: تصور نکنید که اگر شما از یک جریانی به خیال خود دفاع کردید و یا اسم برخی افراد را آوردید، آن جریان به شما متمایل خواهد شد. ابدا چنین اتفاقی نخواهد افتاد، زیرا دروغ گویی شما برای ملت ایران آشکار است و آنان می دانند که هدف شما ایجاد بدبینی میان مردم و نخبگان و ادامه کینه ورزی نسبت به نظام اسلامی است.
ایشان با تاکید به اینکه آرزو و خواب آشفته و باطل برخی کشورهای استکباری، از بین رفتن نظام اسلامی مستقل و مقاوم در مقابل زورگویی های آنها است، خاطر نشان کردند: حمایت دولت های غربی از برخی افراد و یا مخالفت آنها با برخی دیگر، همه فریب است زیرا از نظر آنها هر کسی که به نظام اسلامی، قانون اساسی و آرمان های ملت ایران پایبند باشد، دشمن است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: 30 سال تجربه ایستادگی نظام اسلامی و تودهنی ملت ایران به سران زورگو و متجاوز، هنوز برخی کشورهای غربی را بیدار نکرده است و همچنان به این کشور و ملت طمع دارند در حالی که آنها اشتباه می کنند و نتیجه این اشتباه خود را خواهند دید.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به برخی دنباله های دستگاه های تبلیغاتی مخرب و معاند با نظام جمهوری اسلامی افزودند: چنین دنباله هایی همواره در سال های گذشته نیز وجود داشته اند، اما این افراد بدانند که دشمنان و گرگ های درنده، از این دنباله ها تا آنجا که منافع شان اقتضاء کند، استفاده و بعد این افراد را همچون دستمالی به گوشه ای پرت خواهند کرد.
ایشان، حفظ هوشیاری و شناخت صحیح دوست و دشمن را یادآور شدند و تاکید کردند: این معدود دنباله های فریب خورده، علامت های غلطی می دهند که دشمنان نیز فریب این علامت ها را می خورند، اما مردم و نخبگان و همه جناح ها باید مراقب باشند تا دوست و دشمن را اشتباه نگیرند و رفتاری را که باید با دشمن داشته باشند، با دوست انجام ندهند.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر لزوم جدا کردن حساب اخلال گران به امنیت مردم از سایر افراد، افزودند: نظام اسلامی بر اساس وظیفه خود با کسانی که زندگی و آسایش مردم را به هم می زنند و جوان ها را تهدید می کنند، برخورد خواهد کرد، اما مبادا دشمن را با دوست اشتباه بگیریم و دوست را به خاطر یک خطا، دشمن به حساب بیاوریم.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: از آن طرف عده ای هم، باید مراقب باشند تا دشمن معاند را دوست تصور نکنند و فریب حرف های او را نخورند.
ایشان تاکید کردند:‌ هر فتنه ای، در مقابل حق و در مقابل ملتی هوشیار از بین خواهد رفت و به لطف خداوند فتنه هایی که دشمن در قضایای اخیر به آنها امید بسته بود، تمام شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید به این که آنچه بعد از پایان فتنه و گرد و غبارهای ناشی از آن باقی می ماند، متن و اصل قضیه است، خاطر نشان کردند:‌ حقیقت اصیل و ماندگار، همان انتخابات پرشکوه و با حضور نزدیک به 40 میلیون نفر از ملت ایران و ابراز اعتماد آنان به نظام اسلامی بعد از گذشت 30 سال و انتخاب یک رییس جمهوری با بیش از 24 میلیون رای است.
حضرت آیت الله خامنه ای لزوم شکرگزاری و قدرشناسی این نعمت بزرگ را از جانب مسوولان و همچنین مردم یادآور شدند و افزودند: وظیفه مسوولان و رییس جمهوری منتخب در برابر این اقبال مردمی، خدمت کامل و جامع برای حل مشکلات مردم و تلاش به منظور پیشبرد کشور و حفظ اتحاد ملت بزرگ ایران است.
ایشان در خصوص وظیفه مردم نیز تاکید کردند: ملت ایران هم باید در جهت مخالف خواست دشمن که همان حفظ وحدت، هوشیاری، نگاه محبت آمیز و مشفقانه، نشاط و تداوم حرکت انقلابی است، حرکت کنند که قطعا موجب خرسندی حضرت ولی عصر (عج) خواهد شد. رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جایگاه و مقام حضرت علی (ع) در نزد پیامبر اکرم (ص)، زندگی امیرالمومنین (ع) را الگوی عالی تربیت اسلامی و حاوی درس های فراوان برای سعادت و کمال امت اسلامی خواندند و افزودند: از جمله درس های زندگی آن امام عظیم الشان، حق طلبی ایشان برای استقرار عدالت و حفط وحدت در جامعه اسلامی است که در این راه مجاهدت ها و آزمون های دشواری را تحمل کردند و حتی در برخی موارد به خاطر مصالح اسلام از حق خود نیز چشم پوشی کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری مجدد تلاش دشمنان برای ایجاد اختلاف میان مسلمانان و رودرو قرار دادن شیعه و سنی خاطر نشان کردند: دنیای اسلام با توجه به نیازها و اهداف بزرگ خود، امروز بیش از پیش نیازمند اتحاد کلمه است و اگر مسلمانان وحدت را حفظ کنند، دشمنان نخواهند توانست از ضعف آنان برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنند.
در این دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه علوم قضایی، ائمه جماعات تهران، بسیجیان و خانواده های معظم شهدا از شهرهای مشهد، اهواز، بوشهر، سنندج، ورامین، مهریز، انار، مبارکه، هرمز، نجف آباد، کاشان، اراک، شهرری و سبزوار حضور داشتند.
7432**1111

روایتى دیگر از حوادث اخیر و آنچه آشوبگران بر سر مردم آوردند

روایتى دیگر از حوادث اخیر و آنچه آشوبگران بر سر مردم آوردند  
روزنامه جوان در گزارشی تحلیلی با عنوان "گم شدن در انبوه خلق، تخریب تا سرحد جنون" به قلم سهیل خداجو به بررسی اغتشاشات اخیر از زاویه‌ای دیگر پرداخته است.

به گزارش ایرنا متن این گزارش بدین شرح است:
1- به قدرى هیجان زده شده بود که پاره هاى آجر را از پشت بام خانه بى هدف به پایین پرتاب مى کرد، غافل از آنکه هیچ کدام از آنها بر سر هیچ کاندیدایى اصابت نخواهد کرد و آنانى که سرشان مى شکند مردمى هستند که هم نوا با او به هیجان آمده اند و آنان نیز نمى دانند چرا آجر هوادارى از یک کاندیداى مشترک را از جانب همراهان خود مى خورند!
2- وقتى به خود آمد جمعیت پر هیاهو، متراکم شده بودند و او مانده بود و کت و شلوارى تکه تکه شده، سر و صورتى زخمى وخونین، اعصابى در هم ریخته و پرسش هایى که آزارش مى داد: آیا این من بودم که شیشه شکستم ؟ موتوسیکلت آتش زدم ؟ ناسزا گفتم؟ سنگ پرتاب کردم؟
3- ناباورانه به شیشه هاى خرد شده ماشینش نگاه مى کرد. دلش مى خواست افراد دیگرى این بلا را بر سر ماشین او آورده بودند. ولى واقعیت چیز دیگرى بود ؛ شعار کسانى که به خودرو او حمله کردند با شعار او یکى بود. دلش نمى خواست حقیقت را باور کند، پس چیزى را باور کرد که در ذهنش بود. با تلفن همراهش از شیشه هاى خرد شده ماشین فیلم گرفت و سناریو را براى دیگران آن طورى تعریف کرد که خودش ساخته بود.
1- گم شدن در انبوه خلق
130 سال پیش، وقتى گوستاو لوبون فرانسوى کتاب «روانشناسى انبوه خلق» را مى نوشت شاید هیچ گاه تصورش را نمى کرد که در سال هاى بعد، مصداق هاى نظریه او در حوزه روان شناسى اجتماعى، در عرصه هاى گوناگون سیاسى و اجتماعى آن چنان پرشمار و پررنگ عینیت پیدا کند که اگر امروز زنده بود شاید هزار بار توسط قربانیان فرآیند انبوه خلق به دار آویخته مى شد یا زنده زنده در آتش خشم کور آنان مى سوخت.
آنچه درانبوه خلق اتفاق مى افتد با هیچ نظم منطقى سازگارى ندارد و همین دلیل نتایج و تبعات خطرناکى را در پى دارد. آنانى که در موج متلاطم انبوه خلق گم مى شوند، آن چنان از خود بیگانه مى شوند که انجام هر عملى، حتى جنون آمیز از آنان بعید نخواهد بود. منظور از انبوه خلق عده اى از افراد هستند که در عمل مشخصى یا بروز حادثه اى گرد هم مى آیند و داراى ویژگى هایى چون وجود احساسات و هیجانات آنى، نداشتن تشکل و انسجام، وجود ارتباط موقت و ناپایدار میان افراد، از دست دادن حس تشخیص، پیوستن به گروه بدون تصمیم قبلى و در نهایت فقدان هدف اندیشیده هستند. در فرآیند انبوه خلق هیجانات به سرعت و خارج از حیطه عقلایى به دیگران تسرى پیدا مى کند و در چنین شرایطى تعدادى افراد سودجو به راحتى مى توانند هدایت جماعت هیجان زده را به دست گرفته و آنان را به انجام اعمالى سوق دهند که در شرایط عادى و منطقى، هیچ شهروندى حاضر به دست زدن به چنان اعمالى نیست.
لوبون به طور مشخص سه دلیل اولیه را براى شکل گیرى انبوه خلق برشمرده است، هرچند با نگاهى همه جانبه نگر و شبکه اى مى توان دلایل متعدد به هم پیوسته اى را در بروز این پدیده و کمیت و کیفیت تظاهرات آن ذکر کرد. دلایل سه گانه لوبون به قرار زیر است:
1- احساس شکست ناپذیرى و قدرت: احساسى که هرچند به شدت در قربانیان پدیده انبوه خلق، به ویژه در شکل دهندگان به آن وجود دارد ولى ما به ازاى بیرونى آن بسیار کمرنگ تر یا حتى کاملاً مغایر با احساس مزبور است و به همین دلیل خیلى زود در برابر واقعیت رنگ مى بازد و از بین مى رود.
2- تقلید و سرایت: در تقلید و سرایت، تاثیر پذیرى هیجانى وجه غالب است، و استدلال و علت یابى براى رفتار مجالى نمى یابد، از این رو نتیجه رفتار نیز غیر قابل پیش بینى است، حتى براى خود فرد.
3- تلقین پذیرى: وقتى فضاى منطقى تقلیل مى یابد، ظرفیت روانى براى القا و تلقین پذیرى به حداکثر مى رسد.
هربرت بلومر عامل تجمع افراد و مجاورت را نیز به دلایل لوبون اضافه مى کند.
به اعتقاد لوبون در عین حال حداقل پنج ویژگى مى توان براى انبوه خلق برشمرد: 1- تفکر منطقى کم ( عقلانیت کم) 2- روح انتقاد نگرى بالا و زیاده روى در بروز احساسات3- مجاورت فیزیکى 4- نامتجانس بودن از لحاظ سن، جنس و شغل 5- احساس و هیجان.
به این ترتیب بر اساس نظریه انبوه خلق یا واگیرى اجتماعى فرد وقتى در جماعت انبوهى قرار می‌گیرد، رفتارهایى را نشان می‌دهد که مطلقاً در حالت فردى بروز نمی‌دهد. به عبارت دیگر، روح جمعى خصوصیتى دارد که بر فرد غلبه کرده و او را به الگوبردارى از کارهاى دیگران وامی‌دارد. تجمعات و تخریب هاى پس از مسابقات فوتبال که تا سطح شهر و کوچه و خیابان کشیده مى شود نمونه بارزى از انبوه خلق است که در نهایت به وندالیسم منتهى مى شود. همان طور که گفته شد در انبوه خلق فرد به طور کلى در جمع انبوهى مانند تماشاگران فوتبال، هیچ تفکر استدلالى ندارد. از سوى دیگر، قدرت سرایت یک رفتار در چنین جمع‌هایى بسیار بالاست؛ به طورى که اگر یکى شعارى بدهد، همه آن را تکرار خواهند کرد و بالاخره اینکه، فرد در جمع، احساس قدرت شکست‌ناپذیرى و قدرت افراطى می‌کند و به همین دلیل، ممکن است دست به هراقدام خطرناک، خارج از عرف و قانون و خطرناکى بزند.
آنچه به طور روشن و مشخص از دلایل و ویژگى هاى انبوه خلق بر مى آید اثرات تخریبى شدیدى است که از آن حاصل مى شود و از آن جایى که مبتنى بر بنیان هاى منطقى و هدفمند نیست، نه تنها کنترل آن سخت مى شود، بلکه خود افراد حاضر در فرآیند انبوه خلق نیز بر رفتار خود کنترل ندارند.
حال اگر انبوه خلق به تعبیر گوستاو لوبون به شکل سازمان یافته ( متشکل ) بروز کند، در عین حال تمامى ویژگى ها و اثرات تخریبى یاد شده را خواهد داشت. در چنین شرایطى احتمال استمرار انبوه خلق به دلیل سوء استفاده هدایت کنندگان آن بیشتر مى شود، هر چند به دلیل هیجانى و نمایشى بودن به هر حال فروکش مى کند و جاى خود را به احساس سرخوردگى، پشیمانى و حتى افسردگى مى دهد.
بدون شک نمى توان گفت تمامى تجمعات، تظاهرات جمعى و حوادثى که اخیراً به بهانه انتخابات در تهران و برخى شهرهاى دیگر شکل گرفت، ناشى از بروز پدیده انبوه خلق بوده است، ولى مى توان ادعا کرد با توجه به شباهت هاى انکار ناپذیر با الگوى انبوه خلق، بازیگردانان رویدادهاى اخیر از این ظرفیت آسیب زا که به ویژه در نسل جوان به راحتى قابل اجراست، حد اکثر استفاده را کرده و در ترکیب با دو عامل دیگر (وندالیسم و عقاید قالبى) اهداف خود را، هر چند براى مدتى کوتاه، به پیش بردند.
استفاده غیر اخلاقى از این فرآیند تنها منجر به وارد آوردن آسیب به قربانیان انبوه خلق نشد و خسارات جبران ناپذیرى به جامعه و مردمى وارد شد که حداقل به مدت 10 روز زندگى و معیشت روزمره خود را ناامن و در معرض تهدید دیدند و تبعات روانى… اجتماعى و اقتصادى سنگینى را متحمل شدند.
2- تخریب تا سرحد جنون
فارغ از اینکه چه عواملى موجب مى شود یک شهروند به جان اموال عمومى بیفتد و هر چه را بر سر راه خود مى بیند تخریب کند، پدیده وندالیسم ( خرابکارى) مقوله اى به شدت سیاه و مورد انزجار افراد جامعه است.
خشونت، قانون گریزى، فقدان استدلال منطقى و انتقام جویى ویژگى هایى هستند که به طرز عجیبى از وندالیسم همسایه اى براى «انبوه خلق» ساخته است. البته وندالیسم پدیده اى مستمر و همیشگى است که هم چون یک بیمارى اجتماعى، فرهنگى، سیاسى در بسیارى از جوامع در قالب اعتراض پراکنده خودنمایى مى کند و صندلى هاى شکسته شده اتوبوس ها، باجه تلفن هاى خراب شده و. . . نمادهاى فراوان این بیمارى هستند، اما در بطن جریان هایى که در شکل انبوه خلق بروز مى کند، ظرفیت شگرفى براى تظاهر بدترین و مخرب ترین انواع وندالیسم وجود دارد.
هرچند نظریه پردازان حوزه روان شناسى اجتماعى عمدتا از تخریب اموال عمومى به عنوان تظاهر اصلى وندالیسم یاد مى کنند، ولى در جهان کنونى انواع پیچیده دیگرى از وندالیسم، تخریب فضاهاى مجازى، مسیرهاى اطلاع رسانى، چهره ها و شخصیت ها و از همه مهم تر ذهن و روان شهروندان را هدف خود قرار داده است، تا جایى که این پدیده از حالت پراکنده فردى خارج شده و شکلى متمرکز براى دستیابى به اهدافى خاص خارج از چارچوب هاى قانونى را پیدا مى کند. استفاده هدفمند از روحیه پرخاشگرانه برخى جوانان بزهکار و وسیله قرار دادن آنان در این زمینه، ساده ترین راه براى بر هم ریختن نظم عمومى و وارد ساختن خسارات بسیار به جامعه است.
در بسیارى از تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که وندال ها و جوانان بزهکار یکى از بارزترین و مشهورترین گروه هاى بیگانه در جامعه معاصر هستند. به اعتقاد صاحب نظران وندال هاى بیگانه معمولاً در خانه هایى غیر منضبط با والدینى سردرگم و مردد و نامطمئن رشد یافته و رفتار اعتراضى خود را به صورت قهرآمیز، پرخاشگرانه، ویرانگرانه و خشونت آمیز در مقابل نسل بزرگتر، کانون هاى قدرت و همه نهادها و سازمان هاى تاسیس شده در جامعه نشان مى دهند، و این ناهنجارى در هنگامه بروز آشوب هاى اجتماعى و سیاسى به حالتى انفجارى نمود پیدا مى کند.
تخریب میلیارد‌ها تومان اموال عمومی تنها در یک شهر(تهران)، تخریب اینترنتی و خرابکاری در مسیرهای اطلاع‌رسانی و دست‌اندازی به روح و روان میلیون‌ها شهروند در آشوبگری‌های پس از انتخابات، نمونه‌ای از حالت انفجاری وندالیسم بود که در ترکیب با فضاهای توأم با انبوه خلق و سناریوهای از پیش تعریف شده، شکلی بسیار پررنگ‌تر و آسیب‌زا‌تر از مصادیق معمولی این پدیده را به نمایش گذاشت. اتفاقی که افتاد به قدری پر هزینه و فاجعه‌بار بود که با خط‌کش ارزیابی اقتصادی صدها میلیارد ریال به جامعه خسارت وارد کرد و اگر هزینه حافظه تخریب شده آحاد جامعه، به هرز رفتن میلیون‌ها ساعت وقت مفید شهروندان در ترافیک‌ها و ازدحام‌های به وجود آمده، هزینه سنگین کنترل رسمی حوادث تلخ اخیر و تمامی آسیب‌ها و زیان‌های سیاسی، اقتصادی، ‌اجتماعی و روانی آن را محاسبه کنیم، شاید به جرأت بتوان گفت خساراتی به اندازه یک حادثه غیرمترقبه بزرگ به بدنه و روح جامعه وارد شد. تخریبی که در مدت 10 روز پس از انتخابات صورت گرفت نمونه‌ای جنون آمیز از وندالیسم بود که با سوء استفاده برخی افراد و گروه‌های سیاسی که در مسیر قانونی در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده بودند شکلی بسیار خطرناک از وندالیسم سیاسی به خود گرفت که هر بار تکرار آن به مثابه وقوع یک فاجعه خواهد بود، پس اندیشیدن راهکارهایی برای جلوگیری از آن امری بسیار حیاتی است و با سلامت و بیماری و حتی مرگ و زندگی جامعه سروکار دارد.
3- من می‌گویم آب سیاه است‌! وقتی یک دروغ را با تعصب و ذهنیتی خشک، انعطاف‌ناپذیر و متحجر برای خود تکرار می‌کنیم، آن را به مثابه یک حقیقت مسلم می‌پذیریم و سپس آن دروغ را با ایمانی وصف‌ناپذیر به دیگران القا می‌کنیم. چنین ویژگی شاید در زندگی روزمره فردی و اجتماعی و تعامل‌های ساده و کلیشه‌ای معمول تنها منجر به آسیب‌هایی مقطعی و محدود شود، اما این فرآیند در برهه‌هایی خاص همچون حوادث مذکور، به شدت باعث انحراف و مسموم شدن افکار عمومی شده و در ترکیب با دو پدیده انبوه خلق و وندالیسم تبدیل به بمبی مهیب می‌شود.
در چنین شرایطی شهروندان عادی که خواسته یا ناخواسته درگیر حادثه شده‌اند با هیجان وصف ناپذیری به خود و دیگران دروغ می‌گویند و گستره چنین فرآیندی اوضاع را به جایی می‌رساند که به سختی قابل کنترل است. به اعتقاد هواداران یک فرد یا گروه، هر چیزی دروغ‌های راست شده(!) آنان را تایید کند حق و صحیح و غیر آن ناحق و ناصحیح است.
روان شناسان اجتماعی از این پدیده مخرب و آسیب‌زا با عنوان عقیده قالبی Stereotypes یاد می‌کنند.
عقیده قالبی ریشه‌ای یونانی دارد و به معنای «محکم» و «غیرمتحرک» است و اصطلاحا تصور یا عقیده‌ای است که شخص یا گروهی بدون تعمق بپذیرد. عقیده قالبی، بیانگر قضاوتی ساده شده، بررسی نشده و گاه نادرست، در باب گروهی دیگر و یا حتی وقایعی چند است. به تصور قالبی، نگرش کلیشه‌ای نیز گفته می‌شود که در یافتن علل دقیق مسائل و واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی مشکلاتی به وجود می‌آورد.
نگرش افراد و گروه‌های قائل به تبعیض نژادی نمونه‌ای بارز از عقیده قالبی است. این نگرش به قدری در آنان ریشه دوانده است که ناخودآگاه واقعیت‌ها را به گونه ای می‌بینند و استنباط می‌کنند که در هر شرایطی سیاهان مقصر و سفیدها بیگناه و محق جلوه می‌کنند.
آنجا که تصورات قالبی با اضطراب یا ترس مرتبط است، ممکن است، وضعیت کاملاً متفاوت باشد. تصورات قالبی در چنین شرایطی معمولاً با نگرش‌های خصمانه و نفرت نسبت به گروه مورد بحث آمیخته‌اند. برای مثال یک سفیدپوست ممکن است معتقد باشد سیاهان تنبل، کودن یا حتی زائد هستند و در چنین شرایطی بی شک از رویکردهای تحقیرآمیز نسبت به آنها استفاده خواهد کرد و حتی به رفتارهای خشونت آمیز علیه سیاهان دست خواهد زد.
حمله مرگبار گروه‌های آشوب طلب و شماری از کسانی که در امواج انبوه خلق حل شدند به افراد و گروه‌های رسمی که قصد کنترل اوضاع و ایجاد نظم را داشتند در موارد بسیاری جنبه عینیت یافته عقیده قالبی در حد افراطی را به نمایش گذاشت.
به این ترتیب و در سطور پایانی این نوشتار آسیب شناسانه از حوادث اخیر باید گفت با اضافه شدن پدیده عقیده قالبی به انبوه خلق و وندالیسم، مثلثی نابودگر تشکیل می‌شود و همان گونه که گفته شد بمبی به وجود می‌آید که اثرات تخریبی آن نه سه برابر، بلکه صدها برابر هریک از اضلاع تشکیل دهنده آن است.
4- چه باید کرد؟
بدون شک صرفاً در این سطور نمی‌توان به ارائه راه حل‌هایی موثر و جامع درباره آنچه گفته شد پرداخت و نگارنده نیز قصد این کار را ندارد؛ یکی به این دلیل که کالبد شکافی، علت یابی و ارائه طریق در خصوص حوادث اخیر نیازمند اجماع، پژوهش و مطالعات آسیب شناسانه گسترده از سوی کارشناسان، نظریه پردازان و پژوهشگران در حوزه‌های مختلف است. دوم اینکه موضوع به قدری غامض، بی‌سابقه و چند وجهی است که تنها با یک یا چند مقاله و تحلیل نمی‌توان راه‌حل‌هایی قابل اتکا و اعتنا ارائه داد.
با این وصف نظریه پردازان این حوزه راه‌حل‌هایی کلی و عمومی در این زمینه ارائه داده اند که با بهره گیری از آنان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ‌ ‌
1- انبوه خلق، وندالیسم و بروز عینیت یافته عقاید قالبی را می‌توان مانند هر مساله اجتماعی دیگر نمودی از ناهماهنگی، نابسامانی، عدم کارکرد صحیح برخی نهادهای ذیربط در جامعه دانست و اگر مساله اجتماعی را به مانند بیماری در جامعه تلقی نماییم، پس باید ریشه‌های بیماری را جست‌وجو و درمان کرد.
3- توجه به امر آموزش و تبلیغ، از دیگر راه‌حل‌هایی است که باید با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلف رسانه ای، هنری و. . . به مرور و به شکلی غیر مستقیم و جذاب و قابل پذیرش به کار بست.
4- بافت فیزیکی شهر‌ها باید به گونه ای باشد که امکان بروز پدیده‌هایی همچون انبوه خلق و وندالیسم را به حداقل رسانده و امکان کنترل آن را فراهم سازد.
5- به وجود آوردن زمینه‌هایی برای مشارکت مردم در حل مشکل با تشویق‌های مؤثر که نیازمند مشارکت فعال رسانه‌های گروهی نیز هست.
6- تقویت نظارت و کنترل‌های اجتماعی رسمی و غیررسمی از راه‌حل‌های دیگردر این زمینه است. تقویت نیروی نظارت و کنترل‌های اجتماعی شامل ابزارهای قانونی و پلیس و کنترل‌های غیر رسمی شامل ابزارهای اخلاقی، ارزشی و فرهنگی است.
7- در خاتمه باید از ایجاد زمینه‌های مناسب و کم هزینه برای تخلیه هرازگاهی هیجانات انباشته شده عمومی، به ویژه نسل جوان جامعه، به عنوان مهم ترین راهکار در این زمینه یاد کرد. هیجاناتی که اگر تخلیه نشوند، در موقعیت‌هایی همچون حوادث اخیر، حالتی انفجاری به خود گرفته و باعث گم گشتگی تا حد از خود بیگانگی در انبوه خلق و تخریب تا سرحد جنون می‌شوند.

انگلیس چگونه بر موج سبز سوار شد؟

انگلیس چگونه بر موج سبز سوار شد؟  
رسانه هاى انگلیسى چگونه نقش خود را در ساماندهى اغتشاشات اخیر تهران بازی کردند؟

به گزارش ایرنا به نقل از روزنامه جوان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گرچه عرصه‌ای برای به میان آمدن دیدگاه‌‌ها و خطوط فکری جریان‌‌های عمده سیاسی کشور شد اما به موازات خود، جریان‌‌های هدایتگری را نیز تجربه کرد. بخش عمده و اساسی این هدایت‌‌ها و کنترل‌‌ها بی‌شک، «قدرت پشت گفتمان‌ها» یعنی «رسانه‌ها» بودند. رسانه‌‌ها این خطوط ناخودآگاه اربابان خط و ربط سیاسی، چنان نقشی را در فضای انتخابات ایفا کردند که ازخلال آنها تلاش آنان برای «میانداری» نیز قابل رصد بود. درحوزه رسانه‌‌های خارجی اما این شبکه خبری بی بی سی فارسی بود که طی ماه‌‌های گذشته چالش‌‌های نرمی‌را درزمینه مقابله با ارزش‌های ایدئولوژیکی تدارک دید. اصولا این شبکه با دو تاکتیک وارد فضای انتخابات ایران شد. نخستین تاکتیک، حواس پرتی جمعی (mass‌ distraction) بود که براساس آن سعی شد پیام‌‌ها از محتوا تهی شده و ارزش‌‌های خبری دیگری دراذهان شکل بگیرد. تاکتیک دیگر هم تزریق زیرپوستی (hypodermic needle) بود که طی آن تلاش شد برخی از پیام‌‌های هدف‌گذاری شده با دزهای مختلف به ببیندگان و مخاطبان القا شود. با توجه به دو مورد ذکر شده و با بررسی‌‌های صورت گرفته می‌توان گفت که ورود این شبکه به فضای انتخابات ایران در سه فاز طراحی و پیگیری شد.

الف – فازاول، عدم مشارکت «نمایان»
در این فاز با توجه به فضای گنگ بودن احتمال حضور کاندیداها درعرصه رقابت‌‌ها به سنت انتخابات گذشته سعی شد که مشارکت بالای مردم در این انتخابات عملی نشود. فضا سازی متناسب با تحولات صحنه و نیز سوق دادن مردم به بی‌تفاوتی حضور در انتخابات سخت مورد تأکید قرارگرفت تا «نقدینگی اعتماد مردمی‌به نظام» به چالشی جدی دراین زمینه تبدیل شود.

ب- فازدوم- تلاش برای «تغییر»
پس از آنکه کاندیداهای دیگر نیز به میدان آمدند و فضای رقابت‌‌ها نیز رو به گرمی‌رفت، این شبکه با تغییر رویکرد سعی در مصادره فضای سیاسی کشور در جهت اهداف بنگاه سیاسی خود نمود. برجسته ساختن انتقادات علیه دولت مستقر، به کاربستن رویکردهای «عاطفی»، «ناسیونالیستی»، «ترغیبی»، «القایی» با تکیه بر«فضای وانموده» برای معکوس ساختن حقایق و وقایع ازجمله مواردی بود که در این فاز بشدت دنبال شد. دراین بخش به‌طورکلی شبکه بی بی سی فارسی برای مقابله با دولت نهم و نیز بالانس رسانه‌ای جریان مقابل سه تکنیک را دردستور کار خود قرارداد.

الف-1- تکنیک پارازیت روانشناختی
در این تکنیک سعی گردید مجموعه اقدامات دولت مستقر به چالش کشیده شده و حتی مجموعه اهداف، پیام‌‌ها و اقدامات آن به نوعی دستکاری و تحت الشعاع قرارگیرد. بیان این نکته که «دولت موجود در سیاست هسته‌ای خود موفق نبوده»، «وضعیت اقتصادی مطلوب نیست»،
«خرافه گرایی جان گرفته»،«افتتاح پروژه‌‌ها نمایشی» می‌باشد و... از عمده محورهایی بود که به همان شیوه تزریق زیر پوستی در برنامه‌‌های این شبکه دنبال شد.

الف-2- تکنیک اسطوره سازی
دراین روش سعی شد از برخی کاندیداها به شکل غیرمستقیم شخصیت‌هایی ساخته شود که در مقایسه با سایر نامزدها از ویژگی‌‌های خاصی برخوردار باشند. درحقیقت با خلق شخصیت بی‌همتا برای برخی کاندیداها سعی شد دراین فضا اسطوره‌ای برای نجات خلق شده و حالتی قابل پرستش بگیرد. این اسطوره قرار بود خیلی چیزها را تغییردهد و حتی نسبت به رقیب اصلی قراربود ریل سیاست‌‌های گداپرورانه را تغییردهد. این اقدامات در حالی صورت می‌گرفت که به موازات آن سعی شد این شبکه در طول برنامه‌‌های خود نقش سخنگویی جامعه را برعهده گرفته و انرژی روانی لازم را به جامعه تزریق کنند. همچنین دراین میان با دنبال ساختن فضای رعب تبلیغاتی تلاش شد کاندیدای اسطوره پیشاپیش پیروز انتخابات معرفی شده و عدم قطعیت این موضوع با احتمال تقلب در انتخابات سوئیچ شود. این روند البته با به کاربردن آخرین متدهای رسانه‌ای با زیرکی دنبال شد و این شبکه با اخبارگیری داخلی سعی کرد در قالب سخت خبرو نرم خبر به القای پیام‌‌های خود بپردازد. دراین میان همچنین با توجه به حضور برخی از خبرنگاران اصلاح‌طلب در کادر این شبکه و نیز ارتباط گیری‌‌های داخلی برای دریافت اخبار نشان داد که این شبکه با نیت و قصد قبلی برای تأثیر گذاری برانتخابات ایران تأسیس و فعال شده است. آموزش عمومی ‌برای برخی خبرنگاران ایرانی در قالب اردوهای رسانه‌ای در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس آن‌هم در شرایطی که وزرات امور خارجه انگلیس با کسری بودجه مواجه شده و برخی از شبکه‌‌های بی بی سی درتعدادی از کشورها نیز تعطیل شد، نشان داد که انگلیس بیش از هرچیزی به تحولات خاورمیانه بویژه ایران سخت چشم دوخته است.

فازسوم – اغتشاشات و اعتراض به روند انتخابات
زمانی که برای پوشش اخبار انتخابات گروهی 55 نفره از رسانه‌‌های انگلیس به ایران عزیمت کردند، می‌شد حدس زد که این انتخابات برای خیلی‌‌ها سرنوشت ساز است. نتایج انتخابات که مشخص شد این گروه 55 نفره رسانه‌ای به دلیل اینکه نتیجه انتخابات مطلوب آنها نقش سخنگویی جریان اعتراض و سپس اغتشاش را برعهده گرفتند. دراین مقطع بی بی سی فارسی در برنامه‌‌های خود ضمن برگزار ساختن میزگردهای مختلف نظرات کارشناسان را همچون تأکید برآمدن به خیابان‌‌ها برای بیان اعتراضات، کوتاه نیامدن در برابر کودتا و تقلب در انتخابات و... به اذهان القاء و برعدم انقیاد به قانون تصریح می‌کردند. این شبکه همچنین با درخواست از بینندگان خود می‌خواست که با موبایل‌‌های خود تصاویر درگیری‌‌ها را به این شبکه mail کنند. هدف عمده از این اقدام به باور کارشناسان عملیات روانی، این بود که 1- با توجه به اینکه تصاویر با دوربین‌‌های غیرحرفه‌ای گرفته می‌شوند، وجود سانسور و فضای امنیتی را برجسته سازند و 2- با توجه به میزان pixel دوربین‌‌های تلفن‌‌های همراه تصاویر را مستندترو حجیم انتشار دهند. در این میان ارتباط ستاد قیطریه کاندیدای اصلاح طلبان با شبکه بی بی سی و پوشش برخی از تولیدات آن در قالب «شایعات»، ‌«اخبار با منابع سیاه و خاکستری» انتشاراطلاعیه‌‌ها و emailها ‌مورد قابل کتمانی نمی‌باشد مضاف براینکه ستاد مزبور ارتباط کاملاً «آن‌لاین» با شبکه خبری بی‌بی‌سی داشته و عمده اطلاعات را برای پوشش خارجی و ایجاد هیجانات به این شبکه مخابره می‌کرد. کشف ‌دوربین‌های فوق‌حرفه‌ای، سی‌دی‌های تبلیغاتی و تخریبی و نیز دستگاه ارسال کننده ماهواره‌ای نیز قرینه‌هایی دیگر برای این ارتباط می‌باشند. اما به لحاظ تکنیکی نیز این شبکه از تکنیک«تراکم شناختی» بهره برد. این روش به این واقعیت اشاره دارد که بی‌بی‌سی فارسی اخبار، اطلاعات خود را برای انتقال درزمانی محدود،به شکلی فشرده ارائه داد. وقت اندک برای فکر کردن به موضوعات شیوه‌ای بود که از سوی این شبکه دنبال شد تا ضمن منفعل ساختن مخاطب، به دزهای بالای اطلاعات دارای معنای مطلق، قطعه قطعه، بسته بندی شده، و از قبل هضم شده عادت کند. در مجموع می‌توان گفت که این شبکه در راستای بی‌ثبات‌سازی داخلی که یکی از روش‌‌های جنگ نرم است تلاش‌‌های بسیاری را سامان داد. قتل یک شهروند مظلوم ایرانی برای تهیه مستند یکی از روش‌‌های غیر انسانی آنان بود. تهیه فیلم از این قتل دلخراش آن‌هم با کیفیتی بالا و بدون شلوغی‌‌های رایج در صحنه اعتراضات، موضوعی است که شک‌‌های جدی ای را دراین زمینه برمی‌انگیزد. قتل در فرعی‌‌های خیابان امیرآباد به‌دور ازراهپیمایی اصلی مسائلی هستند که هنوز جواب‌‌های صریحی را طلب می‌کند. گرچه دراین میان برخی نهادهای مسؤول به سرنخ‌هایی دراین زمینه دست یافته‌اند اما برخی اخبار دیگر مبنی بربرنامه‌ریزی این شبکه برای پوشش خبری – تصویری ترور احتمالی یکی از نزدیکان میرحسین موسوی در روزهای پیش از انتخابات ازسناریویی پرده برمی‌دارد که نقش بی بی سی فارسی درآن قابل کتمان نیست

قائم مقام جمعیت ایثارگران:کروبی باید سوال های زیادی را پاسخ دهد

قائم مقام جمعیت ایثارگران:کروبی باید سوال های زیادی را پاسخ دهد  
قائم مقام دبیرکل جمعیت ایثارگران با اشاره به نقش مهدی کروبی در مسایل و رویدادهای پس از برگزاری انتخابات گفت: کروبی را یک نیروی ارزشی و معتقد به نظام و امام راحل می دانیم و به همین خاطر ایشان در خصوص این انتخابات باید سوال هایی را پاسخ گو باشد.
"لطف الله فروزنده" عصر چهارشنبه در جریان بازدید از خبرگزاری جمهوری اسلامی افزود: کروبی باید بگوید که حضور افرادی دگر اندیش در اطراف وی در زمان انتخابات و به ویژه در زمان حوادث پس از انتخابات به چه معنا است.
فرونده در ادامه اظهار داشت: کروبی که خود به خوبی با قانون و ضرورت رعایت آن آشنا است باید بگوید که چرا علیه قانون صحبت کرده و حرکت کرده است و حتی بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب که باید فصل الخطاب قرار گیرد، چرا باید حرف از ابطال انتخابات بزند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: افراد که مدعی هستند که برای نظام دل می سوزانند، باید از ظرفیت های خود برای خدمت به نظام استفاده کنند و این ظرفیت های ارزشمند را در اختیار افراد دگر اندیش قرار ندهند تا علیه نظام مورد استفاده قرار گیرد.

** حزب در جامعه ما نیازمند باز تعریف است
قائم مقائم دبیر کل جمعیت ایثارگران با بیان اینکه گاهی از موضوع حزب گرایی و تحزب در جامعه ما برداشت منفی می شود گفت: حزب در جامعه ما نیازمند بازتعریف است.
لطف الله فروزنده افزود: نگاه غربی ها به حزب اینگونه است که هر کسی که بدنبال حزب است علاقمند و خواهان بدست گرفتن قدرت است و عضویت و دنباله روی از حزب را برای کسب قدرت می خواهد.
وی در خصوص تفاوت یک حزب در جمهوری اسلامی و یک حزب غربی گفت: هدف حزب در جمهوری اسلامی برخلاف احزاب غربی صرفا به دنبال کسب قدرت نیست بلکه کسانی که در جمهوری اسلامی به سمت و سوی حزب می روند باید معیار اول خود را احساس تکلیف و وظیفه در قبال مردم و نظام قرار دهند.
فرونده با اشاره به اینکه افراد یک حزب باید از پیشینه و سابقه روشنی برخودار باشند گفت: جمعیت ایثارگران معتقد است که ایثارگری باید مبنای عمل باشد و حزبی که صرفا به دنبال کسب قدرت باشد نمی تواند از روحیه ایثارگری برخوردار باشد.

** گفتمان رهبری، گفتمان غالب در فضای انتخابات اخیر بود
وی در خصوص وجود دو گفتمان استقلال خواهی و وابسته گرایی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر گفت: در فضای انتخابات ریاست جمهوری گفتمان غالب گفتمان رهبری بود که از زمان دوم خرداد آغاز شد و تمام تلاش ایشان حفظ یاران انقلاب بود.
فروزنده ادامه داد: در این دوره و در تمام حرف های احمدی نژاد رگه هایی از سخنان و گفتمان رهبری وجود دارد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در حال حاضر در سمت دیگر اصولگرایی، کانون فتنه ای از عناصر تند مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت که در مسایل هسته ای وادادگی داشتند، حضور دارند، تصریح کرد: بعد از انتخابات و اعتراضاتی که به وجود آمد معاندین و ضد و انقلاب وارد این اعتراضات شدند که باعث پیگیری بحث ابطال انتخابات شد و اگر این خط خود را ادامه دهند از مسیر انقلاب خارج شده و در ردیف افراد و گروه های ضد انقلاب قرار می گیرند.
وی با انتقاد از بعضی اصولگرایان نیز تاکید کرد: بعضی از اصولگرایان ظاهری نیز در پشت پرده به دنبال غیر از احمدی نژاد بودند که آنها نیز به خواسته خود دست نیافتند.

دشمن در لباس دوست می آید

کیهان: دشمن در لباس دوست می آید



9/4/1388


کیهان امروز در ستون یادداشت خود به بررسی تاکتیکهای دشمن در دخالت در عرصه ی سیاسی ایران پرداخته است، متن این یادداشت به قلم "محمد ایمانی" به این شرح است:


استتار در متن و انطباق با آن یا به تعبیری همرنگی با زمینه، مؤثرترین ترفندی است که از دیرباز برای ضربه زدن به حریف مورد استفاده قرار گرفته است. دشمن دراین روش از غفلت حریف استفاده می کند، نفوذ می کند، همرنگ می شود، خودی جلوه می کند، اعتماد می آفریند و سرانجام به محض فراهم شدن فرصت، از پشت خنجر می زند و در شلوغی گم می شود بی آنکه ردپایی بر جای بگذارد.

درست مانند مار زهرآگینی که آرام بخزد، همرنگ محیط شود، کمین کند و صید بی خبر را شکار نماید. هرچند که سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی امروز این ترفند را در نهایت پیچیدگی و تنوع به اجرا می گذارند، اما شیوه شیوه ای قدیمی است.

آنچه پس از انتخابات 22 خرداد پدید آمد و سیمای زشت و آبله گون آشوب و ترور را پدیدار ساخت، اجرای جدیدترین نسخه از ترفند مورد بحث بود، شاید خواب از سرخفتگان بپراند که «من نام لم ینم عنه.» هر که خواب رود، دشمنش به خواب نمی رود و از او غفلت نمی کند.» شاید کسانی را توهم گرفته بود که روزگار دشمنی آمریکا و انگلیس پایان یافته و با توجه به تثبیت و اقتدار جمهوری اسلامی، آنها دیگر از دسیسه چینی برای براندازی انقلاب دست برداشته اند. اما معلوم شد انگلیس همان انگلیس عصر مشروطه است و آمریکا همان آمریکای 28 مرداد 32 و 5 اردیبهشت 59 و 18 تیر .78 و باز، آشکار شد که شجره خبیثه و ملعونه اموی، همچنان درحال تخم افکندن و شاخه دواندن و ثمره زقوم دادن است.

این رخنه از کجاد افتاد؟ کجا غفلت شد؟ روش ها و مراحل شبیخون چه بود؟ چرا کسانی دچار حیرت و اشتباه در «تشخیص» شدند؟ اگر فتنه تازه تازه درحال تخم گذاری یا انعقاد نطفه است، برای آینده چه باید کرد؟ آیا نمی توان افق های دورتر را در آینده دید و برنامه چید؟ آیا نمی توان چشم به گذشته های نزدیک و دور دوخت و عبرت اندوخت؟

اگر از این «روزن »ها غفلت کردیم و نه دوبار که چند بار گزیده شدیم- درهر جایگاهی که باشیم- آیا می توانیم نام «مؤمن» برخویش بگذاریم؟ مرد مؤمن! گوش دار! این مقتدای متقیان و امیرمؤمنان علی(ع) است که در میانه رزم با پیمان شکنان مجاهد نما، با حیرت و سرگردانی سرباز خود «حارث بن حوت» مواجه شده که از رزم ایستاده، اجتهاد می کند و می گوید «تو می پنداری من سپاه مقابل را گمراه می دانم».

علی می دید او را که در آینده به اردوگاه خوارج می پیوندد و شعار «لاحکم الا لله» را در صفین سرمی دهد. اما به بهانه آن سرباز سردرگم به من و تو نهیب زد «تو پیش پایت را دیدی و سرت را بالا نکردی که افق دورتر را ببینی، تو حق و باطل را نشناخته ای که بدانی یاران آنها چه کسانی هستند.»

طی الارض نمی توانیم؟ طی زمان که می توان. عبور از زمین ها اگر ناشدنی، عبور از زمان ها و عبرت از سرگذشت ها شدنی است. ساده دلان، قرآن های سرنیزه را که در صفین دیدند- و عمروعاص و معاویه را پشت آن سر نیزه ها ندیدند- شروع کردند به سردادن شعار «لاحکم الا لله».

حکم و حکومت جز برای خدا نیست. شگفت نبود، که همین چند ساعت پیش، فریب عمروعاص را خورده بودند. عمار یاسر سردار سپاه علی که به ضربت دشمن افتاد، صحابه پیامبر(ص) شهادت دادند که از زبان آن حضرت شنیده اند «ای عمار تو را گروهی سرکش و ستمکار خواهند کشت».

جبهه حق و باطل در معرض آشکار شدن بود که تحلیل گران و سخن پراکنان اردوگاه معاویه به دستور عمروعاص فریاد برآوردند. «راست گفت رسول خدا. علی، عمار را به این قتال آورد و همو قاتل عمار است»! پس شگفت نبود فشار ساده دلان سپاه علی برای سازش. اما شگفتا که سردهندگان شعار «حکم و حکومت جز برای خدا نیست» علی را مجبور کردند تن به «حکمیت» دهد.

ابتدا حکم و حکومت را از علی ستاندند تا مخصوص خدا کرده باشند اما ساعتی بعد همان را به عمروعاص- و آلت دستی چون ابوموسی اشعری- سپردند. حق از مدار خود بیرون افتاد و به گرد باطل گشت حال آن که کلام پیامبر هنوز تازه بود؛ «علی باحق است و حق با علی، می گردد هرجا که او بگردد.»

این روزها که کسانی از قواعد و قانون می گریزند و به خیال خویش می کوشند جمهوری اسلامی را دور بزنند و با این همه دم از مسالمت و «حکمیت» هم می زنند و منافقانه از چهره های موجه، دعوت می کنند که داوری کنند- حال آن که دستی هم به اغتشاش و باج خواهی و رفتارهای زورگیرانه- دارند، ناخودآگاه منش خوارج در ذهن زنده می شود، بدعت گزاران ساده لوحی که فریب سران خائن خود را خورده بودند و پس از آگاهی از کلاهی که سر امت رفته، به علی می گفتند در گناه ما شریک شده ای که حکمیت را پذیرفتی، پس توبه کن!

جماعتی را که در رأس آن، سردار خائنی چون اشعث بن قیس قرار گرفته باشد، جز سردرگم در عرض و طول فتنه، جای دیگری هم می توان یافت؟ «لعنت خدا و لعنت کنندگان بر تو باد اشعث، ای بافنده پسر بافنده، ای منافق فرزند کافر! سوگند به خدا یک بار ملت کفر تو را اسیر کرد و بار دیگر اسلام، تو را اسیر ساخت.

ننگ این دو اسارت را نه مالت مرتفع ساخت و نه جایگاهت. و آن مرد که شمشیر دشمن را به قوم خود راهنمایی کند و مرگ را به سوی بستگانش کشاند، سزاوار است که نزدیکانش با او عداوت ورزند و بیگانگان از او در امان نمانند» (خطبه 19 نهج البلاغه) و اشارت علی، به ماجرایی بود که در «یمامه» رخ داد. اشعث قوم و قبیله خود را فریفت تا خالد بن ولید بر آنها هجوم برد. پس از آن اشعث به خیانت و حیله گری معروف شد. این را اضافه کنید به صفت دیگر وی در طعمه انگاری قدرت و خیانت در بیت المال که با سرزنش امام مواجه شد. اما دریغا که جماعتی ساده دل، سپاه همین خیانت پیشه حیله گری شدند که خود با معاویه زدوبند کرده بود.
بیایید به صد سال پیش برگردیم، روزگار نهضت مشروطیت. نام «کمیته دهشت» (ترور) را شنیده اید، همان که از سوی حیدرخان عمو اوغلی تروریست معروف و مرتبط با سفارت انگلیس اداره می شد. ده ها از این انجمن های سری برای «انحراف فکری» و «رعب افکنی و ترور» در ارتباط با سفارت انگلیس فعال بودند.

حیدرخان عمواوغلی خود خبری می دهد «از آنجا که متحصنین سفارت مطلقاً اطلاعی از وضع مشروطیت نداشته و ترتیب آن را مسبوق نبودند، فلذا هیئتی از عالمان مملکت ]امثال میرزا یحیی دولت آبادی که دو دهه بعد، سر از دربار رضاخان درآوردند[ همیشه دستورالعمل های باطنی خود را به آنها تلقین می نمودند که من هم جزو آن هیئت مشغول کار بودم.»

اما این تنها کار ویژه امثال حیدرخان عمواوغلی نبود. نهضت عدالتخواهی که منحرف شد و مشروطه انگلیسی بر جای آن نشست، اول شیخ فضل الله نوری مجتهد بزرگ و طرفدار «مشروطه مشروعه» را بر دار کشیدند، به دست کسانی چون یفر م خان ارمنی. آیا به آیت الله بهبهانی و آیت الله طباطبایی که در صف مقابل شیخ فضل الله ایستاده بودند و مدام او را سرزنش می کردند، مدال افتخار دادند و ترحم ورزیدند؟

نه، همین کمیته دهشت و جناب حیدرخان پس از تثبیت کودتای مشروطه! سراغ آیت الله بهبهانی رفتند و او را ترور کردند و همزمان بر آیت الله طباطبایی سخت گرفتند. مرغ فتنه به تدریج از تخم مشروطه بیرون آمد و ماهیت ضددینی و ضدملی خود را نشان داد و تازه آنجا بود که آه از نهاد طباطبایی بلند شد تا غمگنانه بگوید «سرکه ریختیم، شراب شد» ما بی دینی و وابستگی بیشتر کشور به انگلیس را نمی خواستیم. چرا چنین شد... اما دیر شده بود.

حیدرخان ها و یفرم خان ها و دولت آبادی ها و احتشام السطلنه ها از تیره و تبار آقاخان کرمانی بودند که به میرزا ملکم خان توصیه کرده بود «اگر از طایفه ملایان تا یک درجه محدودی معاونت بطلبیم، احتمال دارد زودتر مقصود انجام گیرد. از این اشخاص در پیشرفت کار یاری جویید.»

رخنه از کجا افتاد و کجا غفلت شد؟ هر جا که مرز با دشمن باریک یا گم شد و جای آن را مرزهای قطور و عبورناشدنی میان نیروهای خودی گرفت، آغاز معبر زدن دشمن است.

مرز با دشمن چگونه برقرار می ماند؟ 1- تقوا و بصیرت و صبر 2- چشم بر نداشتن از انگشت اشاره ولی امر. فرزندی که با خانواده قهر کرد، خیابانی می شود. پا در میدان پر از مین و کمین می گذارد. او آماده در دام افتادن است و حتی می تواند به خدمت صیاد درآید و تبدیل به طعمه ای شود برای صید دیگران. می شود بره ای سر به هوا، مهیای سورچرانی گرگ های دندان تیز کرده.

دشمن طمع می کند. فرقی نمی کند حوزوی باشد یا دانشگاهی. دکتر باشد یا آیت الله. صاحب منصب باشد یا صاحب نظر و روشنفکر. باید راه طمع و رخنه دشمن را بست. دشمن با واسطه می آید و ضعف ها و آسیب پذیری های ما دالان عبور او به داخل می شود.

آنها صدسال پیش انجمن های سری و کمیته های دهشت داشتند و از ابزار رسانه و شایعه سود می جستند. آیا امروز از این حربه ها غفلت می کنند؟ آسوده خاطر نباشیم. احتیاط بد نیست. خود را و دور و بر خود را بپاییم. حلقه های ارتباطی و پیوندهای خود را بازبینی کنیم.

مبادا ردپایی از منافقین در این حلقه ها و پیوندها باشد. شناسایی منافقین سخت است اما محال نیست. به تعبیر امیرمؤمنان: گمراهند و گمراه کننده. اهل لغزش فراوانند و به لغزش می اندازند. رنگ به رنگ می شوند. در فتنه غوطه می خورند. در هر کمینگاهی به کمین شما هستند.

دل های آنان بیمار و چهره شان پاک است. مشی پنهانی دارند. وصفشان دارو و گفتارشان شفاست اما رفتارشان درد بی درمان. به آسایش شما حسد می برند و بر گرفتاری می افزایند. امیدها را ناامید می کنند. در هر راهی کسی را به هلاک افکنده اند و به هر دلی شفیع و واسطه ای دارند.

برای هر غمی، اشکی حاضر دارند. به همدیگر ثنا و ستایش قرض می دهند. اگر چیزی بخواهند، اصرار می ورزند. برای هر حقی باطلی آماده کرده اند و برای هر حقیقت استواری، انحرافی و برای هر زنده ای قاتلی. برای رسیدن به آنچه طمع دارند اظهار بی رغبتی می کنند تا بازار خود را بر پا دارند. حرف می زنند و به شبهه و اشتباه می اندازند.حق را توصیف می کنند اما باطل را به آن می آرایند.

دشمن در لباس دوست می آید، همرنگ می شود، تملق می گوید، یارگیری می کند، فاصله می اندازد، تخم کینه می کارد، تحریک می کند، تلفات می گیرد بی آن که هزینه ای بدهد.

قربانی می گیرد و به استهزا می کشد و طعنه می زند. این روزها مهره های دشمن را می توان دید که اگر چه همرنگ متن هستند اما خزیدن آنها ناهماهنگ با متن ملت و انقلاب، آشکارشان می کند. هر جا می توانند باشند، قم و تهران و دوبی و لندن و واشنگتن ندارد.

هر جا که روزنی است- هر جای و جایگاهی که باشد- امکان گزیده شدن هم هست. مارهای خوش خط و خال، از همین روزنه ها سید کاظم شریعمتداری و حسینعلی منتظری و ابوالحسن بنی صدر و ده ها رجل سیاسی و مذهبی مشابه را از پا انداختند، هر یک را به بهانه ای و واسطه ای و نقطه ضعفی. مرد مؤمن! اگر سر مار فتنه به سنگ نمی کوبی، لااقل از سوراخ او گزیده نشو! مؤمن! تو و موضع اتهام؟! تو و ساختن ناخواسته شراب؟!



***
»»» اطلاع رسانی از ما! »»» تأمل از شما!

»»» لطفاً به منبع هر خبر توجه کنید!«««

مخالفان کارآمدی و مشروعیت دولت نهم به اهداف خود نرسیدند

وزیر بهداشت و درمان: مخالفان کارآمدی و مشروعیت دولت نهم به اهداف خود نرسیدند 
 
وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی گفت: در انتخابات 22 خرداد با وجود هجمه شدیدی که به خدمات و عملکرد احمدی نژاد شد ، ولی مخالفان کارآمدی و مشروعیت دولت نهم به اهداف خود نرسیدند.

به گزارش خبرنگار ایرنا ، کامران باقری لنکرانی روز سه شنبه در جریان سفر یکروزه به استان اردبیل و در جلسه شورای اداری این استان افزود: مخالفان دولت نهم از سال قبل هجمه به این دولت را تشدید کردند و ابتدا کارآمدی دولت را زیر سوال بردند و پس از انتخابات نیز مشروعیت رای احمدی نژاد را مشکوک عنوان کردند ، ولی ملت ما با درک عملکرد دولت نهم که از نزدیک برای آنان قابل لمس بود، باز هم به ادامه مدیریت این دولت رای دادند.
وی دولتهای گذشته را به علت حاکمیت صرف فضای سازندگی و توسعه سیاسی ، دولتهای بی اعتنا به کارآمدی عنوان کرد و اظهار داشت: مخالفان دولت نهم از زمان شروع به کار این دولت بانگ ناکارآمدی زدند و به طور مکرر عنوان کردند که دولت نهم در داخل ناکارآمد و در سیاست خارجی نیز ناموفق است ولی مردم با مشاهده عزت خارجی ایران و عملکرد سه برابری دولت نهم در داخل ، گفته های مخالفان را در پای صندوقهای رای جواب دادند.
وی با ارایه گزارشی از خدمات دولت نهم در حوزه بهداشت و درمان کشور از جمله افزایش 10 هزار تخت بیمارستانی ، یکهزار پایگاه اورژانس پیش بیمارستانی ، یک هزار و 100 تخت در بخش آی.سی.یو بیمارستانهای کشور بیان کرد: آنها که می گویند دولت دروغ می گوید ، چرا این واقعیتها را نمی بینند؟
وی همچنین گفت: متاسفانه حرف برخی از مخالفان دولت نهم در این انتخابات مشتریانی پیدا کرد و هجمه علیه دولت نهم در ایام تبلیغات انتخاباتی خیلی وسیع تر شد و حتی فضا به سمتی رفت که این دولت را نامشروع و غیرقانونی جلوه دادند.
وی اظهار داشت: پس از انتخابات 40 میلیونی با مشارکت 85 درصدی مردم نیز عده زیادی تلاش کردند تا با ایجاد وقایعی تلخ ، درخشندگی حضور مردم در انتخابات را زیر سوال ببرند و از اهمیت آن بکاهند و این موضوع هر چند که از قبل نیز پیش بینی می شد ، ولی در دو هفته اخیر شکل عملی به خود گرفت.
وی افزود: در دو هفته اخیر دستهای برخی افراد به سمتی رفت که به آشوبها دامن زده شود و متاسفانه برخی افراد هم با آشوبگران همداستان شدند و خود آنها نیز مورد سوء استفاده قرار گرفتند.
باقری لنکرانی در ادامه مبانی مشروعیت نظام و دولت ایران را قانون مصوب جمهوری اسلامی دانست و اظهار داشت: به بهانه انتخابات نباید مبانی قانونی کشور مخدوش شود و اگر این مبانی مخدوش شود ، اصل نظام زیر سوال خواهد رفت.
وی با اشاره به تایید صحت انتخابات توسط مجرای قانونی شورای نگهبان و آغاز به کار دولت جدید در زمان قانونی بیان کرد: در دولت دهم نیز همانند دولت نهم سفرهای استانی هیات دولت ادامه خواهد داشت و رییس جمهوری در این سفرها که پس از ماه مبارک رمضان و از استان اردبیل شروع خواهد شد، با سفر به همه شهرستانها به صورت طولانی مدت با مردم در ارتباط نزدیک خواهد بود.
وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی اضافه کرد: دولت برای ارایه خدمت به مردم در دوره جدید ، با شتاب بیشتری وارد عرصه خدمت رسانی ، مهرورزی و عدالت گستری خواهد شد.

عصبانیت "ایسنائی ها"از یک نشست خبری در "ایسنا"

  

 یکشنبه ۰۷ تیر ۱۳۸۸  خبرنامه دانشجویان ایران: روز گذشته نشست خبری امیرحسین  

مهدوی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در حالی برگزار شد که سالن کنفرانس این خبرگزاری مملو از خبرنگاران "سبز حامی میر حسین" ایسنا بود که مشتاقانه منتظر شنیدن صحبت های مهدوی بودند. به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، بعد از اظهارات مهدوی ، خبرنگاران و کارکنان ایسنا که حرف های مورد علاقه خود را نشنیده بودند، کم کم سالن را ترک کردند اما 3 تن از خبرنگاران مشترک قلم نیوز و ایسنا برای پوشش برنامه باقی ماندند. با وجود حضور 3 خبرنگار و برگزاری این کنفرانس خبری در محل خبرگزاری ایسنا، اما ایسنا تمایلی به انتشار پشت پرده اتفاقات اخیر از زبان مهدوی نشان نداد. در حالی که 6 خبر خبرگزاری فارس از این برنامه از ساعت 13:01 آغاز شده و در ساعت 16:15 هم با گزارش مشروح به پایان رسیده و ایرنا هم اولین خبر خود از این برنامه را ساعت 13:30 روی خط برد، اما خبرگزاری ایسنا در ساعت 16:59 اولین و آخرین خبر خود را از برنامه خود با تیتری پیچیده روی خط برد. همچنین این خبر نه تنها روی اخبار برگزیده صفحه اول ایسنا قرار نگرفت، بلکه در اخبار برگزیده صفحه سیاسی هم جایی نداشت و مسئولان گروه سیاسی ایسنا با ناراحتی تمام از گفته های مهدوی، تنها آن را در ستون آخرین اخبار جای دادند.

افشاگری عضو ارشد ستاد انتخاباتی موسوی

افشاگری عضو ارشد ستاد انتخاباتی موسوی درباره پشت پرده آشوبهای اخیر  
عضو ارشد ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و سردبیر روزنامه اندیشه نو ، پشت پرده آشوب‌های اخیر را افشا کرد و از نقش اعضای اصلی ستاد موسوی در شکل گیری حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری پرده برداشت.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، " امیرحسین مهدوی" روز شنبه در مصاحبه با خبرنگاران که در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد، تاکید کرد که گروه‌های دوم خردادی در این انتخابات نشان دادند که پایبند به قانون اساسی و قوانین انتخاباتی کشور نیستند و می‌خواهند مطالبات خود را خارج از محدوده قانون ادامه دهند.
وی متولد سال 1361 بوده و پیش از این نیز در همکاری با اسحاق جهانگیری سردبیری ماهنامه توسعه و صنعت را بر عهده داشته و سردبیری روزنامه "‌اندیشه نو" را نیز در زمان انتخابات به عهده داشته است.
امیرحسین مهدوی با اشاره به نقش سران اصلی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی تاکید کرد که " مصطفی تاج زاده " یکی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، فکر دهنده اصلی ستاد 88 بود که بعد از دستگیری وی، ارتباط اعضای این ستاد که در کل کشور پراکنده بودند با فکر دهنده اصلی آنان قطع شد.
مهدوی همچنین با اشاره به نقش " بهزاد نبوی" دبیر اجرایی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خط دهی و ساماندهی سایت‌های خبری و روزنامه های اصلاح طلب حامی موسوی اظهار داشت: نبوی از سال 1380 به صورت هفتگی جلساتی را با مسوولان نشریات دوم خردادی و سایت های خبری وابسته به این جریان برای خط دهی به آنان برگزار می‌کرد که این نشست ها تا این انتخابات نیز ادامه داشت.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد که پروژه " القای تقلب در انتخابات" به صورت یک پروژه چند مرحله ای از سوی حامیان موسوی انجام شد که مرحله نهایی آن اعلام پیروزی موسوی پیش از پایان رای گیری در 22 خرداد بود.
وی تاکید کرد: بیانیه های و مشی احزاب حامی موسوی پس از انتخابات نشان می‌دهد که آنان می‌خواهند مطالبات خود را خارج از حیطه قانون و نظام جمهوری اسلامی ادامه دهند.
مهدوی با اشاره به خطاهایی که موسوی از زمان اعلام آمادگی نامزدی تا زمان انتخابات مرتکب شد، تاکید کرد: فاصله گرفتن موسوی با اصول مهندس موسوی به عنوان نخست وزیر دوران جنگ و امام ، نخستین اشتباهی بود که موسوی مرتکب شد در حالی که اگر همان رویه را پیگیری می‌کرد و در دام گروه‌های حامی‌اش که نقش گروه‌های فشار را برای او بازی کردند نمی افتاد، سبد رای بیشتری در بین مردم ایران داشت.
سردبیر روزنامه اندیشه نو، بیراهه رفتن در شعار و همصدایی با جریانات خارج از کشور و عدم ارتباط موسوی با توده مردم را از دیگر علل شکست موسوی در انتخابات 22 خرداد برشمرد.

‌** ‌بهزاد نبوی مسوولیت القای تقلب در انتخابات را بر عهده داشت
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اعلام کرد که "‌بهزاد نبوی" به خاطر ارتباط هفتگی و مستمر با مسوولان سایت‌های خبری و نشریات اصلاح‌طلب مسوول القای تقلب در انتخابات به جامعه بوده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، مهدوی اظهار داشت: در این دوره از انتخابات شاهد حضور نامزدی بودیم که فلسفه حضور خود را بازگشست قوه مجریه به قانون عنوان می‌کرد اما خودش از شامگاه رای‌گیری در 22 خرداد از مسیر قانون منحرف شد.
وی تاکید کرد: موسوی پیش از پایان رای‌گیری در نشستی خبری خود را پیروز انتخابات نامید و پس از اعلام نتایج آرا با عدم پذیرش آن و عدم تمکین به ساز و کارهای پیش بینی شده در قانون از مسیر قانون منحرف شد.
مهدوی افزود: حداقل انتظار از کسی که فلسفه حضور خود را قانونگرایی می‌داند و با پر کردن فرم داوطلبی یعنی روند قانونی برگزاری انتخابات را پذیرفته این است که به قانون تمکین کند.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اظهار داشت:گروه‌های حامی موسوی و از جمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از انتخابات با صدور چند بیانیه رفتار مشابه نامزد مورد حمایت خود را در پیش گرفتند و حتی با گذشت یک هفته از برگزاری انتخابات و با منتفی شدن ایام قانونی رسیدگی به شکایات در شورای نگهبان و نیز پس از خطبه‌های 29 خرداد رهبر معظم انقلاب اسلامی، سعی کردند با صدور بیانیه‌هایی به تهییج مردم و تشویش اذهان آنان پرداختند.
مهدوی تاکید کرد: اقدام این گروه‌ها امروز به جایی رسید که رد پای ضد انقلاب خاندان پهلوی و گروهک های تروریستی در اعتراضات تهران دیده شد.
سردبیر روزنامه اندیشه نو که در ایام انتخاباتی در حمایت از " میرحسین موسوی‌" منتشر می‌شد، ادامه داد: بیانیه‌های و اعلام موضعی که این تشکل‌ها و احزاب اسناد متقنی برای عدم مرزبندی این گروه‌ها با روند های آشوبگرانه و عدم تمکین آنان به قانون است و فصل جدیدی را در عمر سیاسی آنها رقم زده است.
مهدوی تاکید کرد: انتشار این بیانیه سندی است که این گروه ها تمایل ندارند در فرآیند قانونی آرمان‌های اصلاح طلبی را در چهار چوب قانون اساسی پیگیری کنند.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در عین حال خاطر نشان کرد که آرمان های اصلاح طلبی مطالبه عموم مردم است و به یک جریان و یا شخص خاصی تعلق ندارد.
مهدوی تاکید کرد: این گروه‌ها باید به همنشینی و ادامه مسیر خود با گروه های معاند و ضد انقلاب پایان دهند.

** فعالیت گروه 88، پویش دعوت از خاتمی و موسوی و یاری نیوز مهدوی در پاسخ به سوالی درباره نحوه برگزاری تجمعات و هدایت آن از سوی گروه‌های سیاسی در حمایت از موسوی اظهار داشت: بزرگترین ظهور تجمعات در حمایت از موسوی به تشکیل زنجیره انسانی در حدفاصل میدان تجریش تا میدان راه آهن در تهران و پس از آن راهپیمایی در مسیر میدان انقلاب تا میدان آزادی باز می گشت.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد این حرکت‌ها که سپس به شهرهای مختلف کشور تسری داده شد، از سوی سه گروه جوان و فاقد مجوز قانونی صورت گرفت که در ذیل کمپین انتخاباتی خاتمی شکل گرفته بودند.
مهدوی افزود: یاری نیوز، پویش حمایت از خاتمی و موسوی و نیز گروه 88 سه گروه جوانی بودند که ساماندهی این فعالیت‌ها را بر عهده داشتند.
سردبیر روزنامه اندیشه نو خاطر نشان کرد: تشکیلات این سه گروه به صورت خوشه‌ای طراحی شده بود و تلاش داشتند تا با عضو گیری و شبکه سازی آرای جوانان را از سراسر کشور جذب کنند.
وی افزود: آخرین آمار حاکی از عضویت 400 هزار نفر در این شبکه بود که از همین طریق برای انتخاب ناظرین موسوی بر سر صندوق‌های اخذ رای اقدام شد که این جریان سپس کمیته صیانت از آرا را تشکیل دادند.
مهدوی اضافه کرد: گروه 88 که اعضای آن نیز به صورت خوشه‌ای در سراسر کشور انتخاب شده بودند، جلسات مستمری را در جبهه مشارکت برگزار می‌کردند و شاخه جوانان حزب مشارکت شاکله اصلی این گروه بود.
وی ادامه داد:گروه 88 در جریان انتخابات در 30 استان اعلام موجودیت کرد و قرار بود در مراحل بعدی این گروه‌ها در همه شهرستان‌ها تشکیل شوند تا به صورت خوشه‌ای با هسته اصلی این جریان در ارتباط باشند.
مهدوی تعداد اعضای این گروه را 35 هزار نفر عنوان کرد و گفت: تجمعاتی که قبل از انتخابات در حمایت از موسوی برپا شد، غالبا توسط همین گروه‌ها ساماندهی می‌شد.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد: تلاش‌ها بر این بود که در این دوره از انتخابات بیش از دوره‌های قبل در میدان باشند و بیش از گذشته به آنان میدان کار داده شود تا این تلقی بوجود آیند که اینها جوانانی خودجوش هستند که از هیچ جا دستور نمی گیرند.
مهدوی تصریح کرد: برگزاری تجمع‌ها، استمرار و القای نگرانی از سلامت آرا و استفاده از نمادهای رنگین که از طریق ساماندهی‌ خوشه‌ای جوانان در کشور صورت گرفت، منظومه‌ای را می‌سازد که نظیر آن در کشورهایی می‌بینیم که انقلاب ‌های رنگین در آنجا داده است.
** اعضای اصلی سازمان، تصمیم‌گیرنده اصلی هستند
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال که با توجه به حلقه بسته این سازمان برای پذیرش عضو جدید، شما چگونه توانستید به عضویت این حزب درآیید،‌گفت: در گذشته تعدادی به عنوان مرتبط با این سازمان همکاری می کردند که این ارتباطات نقطه چینی و غیرساماندهی بود.
وی افزود: در اواسط دولت دوم خاتمی سازمان مجاهدین تصمیم گرفت که عضوگیری رسمی آغاز کند و تشکیلات خود را توسعه دهد که این اقدام موجب شد تا اعضای آن امروز به 300 نفر در کشور برسد.
مهدوی گفت که با وجود سن کم به دلیل این ارتباطات به عضویت این سازمان در آمده و در کنگره اخیر این حزب به شورای مرکزی آن راه یافته است.
وی تاکید کرد که با وجود گسترش اعضای سازمان مجاهدین، فرآیند تصمیم گیری در شورای مرکزی به گونه‌ای است که خط دهی اصلی توسط اعضای اصلی و سابق صورت می‌گیرد و آنان جو قالب در این مجموعه را تشکیل می دهند.
مهدوی خاطر نشان کرد که شعار " یا خاتمی یا هیچ کس" حدود 10 ماه قبل از انتخابات توسط سازمان مجاهدین بیان شد تا با القای آن کسی مجال گفت و گو در باره گزینه های دیگر نداشته باشد.

** القای تقلب در انتخابات و نقش بهزاد نبوی
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خصوص القای تقلب در انتخابات پیش از برگزاری آن نیز گفت: این موضوع، فرآیندی بود که با انتشار نظرسنجی‌ها و اعلام نتایج از پیش تعیین شده آغاز و با مصاحبه مطبوعاتی موسوی پیش از پایان رای گیری در 22 خرداد پایان یافت.
مهدوی تاکید کرد: مصاحبه موسوی در شامگاه 22 خرداد و اعلام پیروزی وی نیاز به یک فضای سازی و باور عمومی از پیش از انتخابات داشت و به همین خاطر در گام نخست در پیش از انتخابات این مساله به جامعه القا شد که " موسوی رای منفی پایینی دارد."
این روزنامه نگار اضافه کرد: گام دوم این پروژه را انتشار نظرسنجی‌های غیرواقعی از سوی موسسه‌های غیر رسمی عنوان کرد و گفت: هیچ نظر سنجی که از نتیجه آن قطعیت آرا را نشان دهد، وجود نداشت و حتی برای اثبات آن از نهادهایی نام برده می‌شد که امکان تقاضای اسناد مکتوب این نظرسنجی ها وجود نداشت.
وی خاطر نشان کرد که در انتخابات سال 84 نیز نظرسنجی‌ها حکایت از آن داشت که کروبی نفر آخر انتخابات است اما وی توانست در مرحله نخست رای نفر سوم را به خود اختصاص دهد و یا نظرسنجی ایرنا درست چند روز پیش از برگزاری انتخابات حاکی از بالا بودن رای مصطفی معین و هاشمی رفسنجانی بود که چنین نشد.
مهدوی تاکید کرد: مرحله بعدی برای القای تقلب در انتخابات، این بود که افکار عمومی بپذیرد که انتخابات دو مرحله‌ای خواهد بود.
وی افزود: آنان در مرحله بعد این را القا کردند که موسوی در مرحله اول برنده انتخابات است .
مهدوی تصریح کرد: مرحله پایانی این القاء، این بود که موسوی شامگاه روز رای گیری و در حالی که رای گیری در برخی حوزه ها همچنان ادامه داشت، خود را پیروز انتخابات نامید.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد که ردپای موضوع القای تقلب در انتخابات در بیانیه های گروه‌های اصلاح طلب اعم از مشارکت و سازمان مجاهدین و حتی مجمع روحانیون مبارز دیده می شد.
وی افزود: با وجود آنکه ناظران موسوی در اغلب صندوق های اخذ رای حضور داشتند اما باز هم موضوع هشدار راجع به تقلب در انتخابات از سوی این گروه ها سر داده می شد و مقامات سابق و اسبق وزارت کشور نظیر " مصطفی تاج زاده" بارها این مساله را تکرار می کردند.
مهدوی تاکید کرد: در انتخابات گذشته نظیر انتخابات مجلس هشتم، مسوولیت این کار به سازمان مجاهدین و شخص " بهزاد نبوی" واگذار شده بود.
وی گفت: نبوی از دوره ریاست جمهوری خاتمی جلساتی هفتگی با مدیران رسانه‌ها و نشریات اصلاح طلب برای هماهنگی این رسانه ها داشت و لذا در این دوره از انتخابات نیز موضوع القای تقلب در انتخابات به طور مداوم روی سایت‌ها و نشریات اصلاح طلبان به عنوان خط خبری تکرار می شد.

** پرونده سازی علیه دولت نهم خبرنگاری درباره نحوه فعالیت کانال‌های مختلف خبری حامی موسوی اعم از آینده، جمهوریت، قلم نیوز را جویا شد که مهدوی در پاسخ گفت: سایت جمهوریت منسوب به یکی از فرزندان هاشمی رفسنجانی بود.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد: از پیش از انتخابات پروژه پرونده سازی گسترده راجع به عملکرد دولت نهم از سوی این رسانه‌ها آغاز شد که نتایج آن در انتخابات مورد استفاده قرار گرفت.
وی افزود: گردآوری اطلاعات و ارقام علیه دولت حاکی از سامان یافتگی این پرونده‌سازی‌ها بود به صورت بی سابقه برای تخریب دولت به کار گرفته شد.
مهدوی با بیان اینکه حامیان موسوی به جای اثبات خود به تخریب رقیب روی آورده بودند، تاکید کرد: ستاد موسوی در عمل هیچ پرونده، برنامه و متن مدونی را برای اینکه به مردم بگوید چرا باید به او رای بدهند، تهیه نکرد که در نهایت در مناظره آخری که موسوی در تلویزیون داشت، مجلد برنامه هایش که به صورت آشفته و نا منظم آماده شده بود، به مردم نشان داده شد.
مهدوی تاکید کردک موسوی شعار واحدی برای انتخابات نداشت که نشان دهنده هدف او برای اداره کشور باشد. همان زمان برخی از اعضای ستاد موسوی که کمتر از دیگران تحت تاثیر القائات قرار می‌گرفتند، به این مساله معترض بودند اما در مجموع حامیان موسوی انرژی خود را برای تخریب رقیب متمرکز کردند.

** هزینه های کلان تبلیغاتی ستاد موسوی
وی با بیان اینکه روزنامه اندیشه نو، در چهار صفحه و با هزینه کم منتشر می‌شد، گفت: قیمت این روزنامه 50 تومان بود که هزینه چاپ و تولید آن در مقایسه با ارقام کلان هزینه های تبلیغاتی موسوی نظیر پوستر و بنرها بسیار پایین بود که این هزینه ها از طرف کمیته مالی و پشتیبانی ستاد تامین می شد.
سردبیر روزنامه اندیشه نو با تاکید بر اینکه ستاد موسوی به هیچ عنوان مشکل مالی نداشت، گفت: در هفته پایانی انتخابات از من خواسته شد که تیراژ روزنامه میلیونی شود در حالی که می دانستیم که بازار کشش این توزیع را ندارد.
مهدوی افزود: البته درباره نحوه تامین هزینه ها پاسخ شفافی وجود نداشت و بعضا گفته می شد که این منابع از طریق هواداران و سرمایه داران و یا فروش تابلوهای نقاشی موسوی تامین می‌شود در حالی که همه می‌دانستند که فروش این تابلوها به قیمت چند برابر بالاتر بهانه‌ای بیش نیست.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد: این هزینه ها در حالی صورت می گرفت که موسوی در بیانیه اعلام حضورش در عرصه انتخابات اعلام کرده بود که علاقه ای به چاپ پوستر تبلیغاتی ندارد.
مهدوی تاکید کرد: حجم چاپ این پوسترها به گونه‌ای بود که در برنامه تشکیل زنجیره انسانی از مسیر میدان تجریش تا میدان راه آهن زمین با همین پوسترها و اقلام تبلیغاتی سبز فرش شده بود .
وی اعطای کمک‌های مالی از سوی حامیان و سرمایه‌داران را مرتبط با پروژه القای پیروزی موسوی در انتخابات دانست و گفت:کسانی که علاقه داشتند سهمی در قدرت داشته باشند و یا فعالان اقتصادی که می‌خواستند به قدرت نزدیک شوند به کمک مالی به ستاد موسوی رای آوردند و به همین خاطر در دو تا سه هفته پایانی منابع بیشتری جذب ستاد انتخاباتی موسوی شد.

** پس از مصاحبه شامگاهی موسوی در ستاد چه گذشت
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی‌ اظهار داشت: پس از انتخابات و مصاحبه شامگاهی موسوی، جو عمومی ستاد وی و گروه های اصلاح طلبی که از وی حمایت می کردند این بود که نتیجه را نپذیرند و به روند قانونی انتخاباتی در شورای نگهبان بی اعتنا باشند و به همین خاطر بود که در مهلت قانونی شکایتی به شورای نگهبان از سوی موسوی داده نشد.
وی گفت: موسوی در بهمن و اسفند 87 با مصاحبه هایی که انجام داد، موضع و دیدگاه خود را مشخص کرد که این دیدگاه‌ها بویژه در حوزه مسایل سیاسی و اقتصادی همان دیدگاه هایی بود که از وی به عنوان نخست وزیر دوران جنگ انتظار می رفت اما بعد از اعلام نامزدی وی و انصراف خاتمی، گروه‌هایی از اصلاح طلبان مانند گروه فشار دور او را گرفتند و حمایت از وی را مشروط به بپذیرش شروط آنان کردند.
مهدوی تاکید کرد: این شروط موجب شد تا فضایی دور موسوی ساخته شود و قرائتی از وی به جامعه داده شود که با موسوی اصلی که به عنوان نخست وزیر دوران جنگ شناخته می شد فاصله داشت. وی گفت: در دو هفته پایانی هزار سخنرانی در حمایت از موسوی در سراسر کشور ترتیب داده شد که هیچ کدام از سوی موسوی نمایندگی نداشتند در حالی که تندترین و افراطی ترین مواضع را از جانب وی به جامعه القا می کردند.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد: این مساله موجب شد که رایی که موسوی روی آن سرمایه گذاری کرده بود؛ دچار تغییر و دگرگونی شود.
وی تصریح کرد: موسوی به قیمت به دست آوردن عده‌ای، رای بسیاری را از دست داد در حالی که او در جناح بندی اصولگرا و اصلاح طلب چندان صف بندی نداشت و حتی حامیان زیادی نیز در بین اصولگرایان داشت.
این روزنامه نگار تاکید کرد: اسیر شدن موسوی در چنبره این گروه ها و دور شدن از موسوی که جامعه او را می‌شناخت، سبب هم صدایی گروه‌هایی قانونی که تا قبل از 22 خرداد پایبند به مسیر قانون بودند با گروه های معاند نظام و شبکه های خارجی و تروریستی شد.
وی خاطر نشان کرد که برخی شبکه های خبری خارجی نظیر صدای آمریکا و بی بی سی در سال های اخیر ارتباطاتی را با فعالان سابق دفتر تحکیم وحدت و برخی روزنامه‌نگاران شکل داده است و ارتباط نزدیکی را با یکدیگر دارند.

** بیانیه احزاب ، سند جدا شدن آنان از قانون
مهدوی با بیان اینکه پس از انتخابات ریاست جمهوری احزاب دوم خردادی اطلاعیه و بیانیه‌های تندی را علیه روند انتخابات صادر کردند، اظهار داشت: این بیانیه ها واضح‌ترین سندی است که آنان اعلام می‌کنند که علاقه ای به سیاست ورزی قانونی در چهار چوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ندارند.
این روزنامه نگار تاکید کرد: رای 14 میلیونی واجدین شرایط به شخصی جز فرد منتخب نشان می‌دهد که این افراد تمایل دارند در چهارچوب جمهوری اسلامی به اصلاح اوضاع در قوه مجریه پرداخته شود و بر این اساس باید گفت که آنان خواستار اصلاحات در چهارچوب قانون اساسی هستند.
وی با بیان اینکه موسوی و حامیانش کمیته ویژه شورای نگهبان را نیز نپذیرفته اند، گفت: موسوی دچار ابهام و گره ذهنی شده است و از این مساله نگران است که قضاوت تاریخ نسبت به او چگونه خواهد بود.
مهدوی تاکید کرد: سرمایه 20 سال سکوت موسوی، سرمایه ذی قیمتی بود که با این سرمایه وارد عرصه انتخابات شد و حال این شکست برای وی باور پذیر نیست. این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد: موسوی امروز با صدور بیانیه های تهییج آمیز که موجب کشته شدن تعدادی از هموطنانمان شد، خود را گرفتار قضاوت تاریخ می بیند.
مهدوی تاکید کرد: البته موسوی هنوز می‌تواند در مسیر قانون به روند انتخابات اعتراض کند و باید حساب خود را با جریانی که سبب آشوب و ریختن خونها شد، جدا کند.
** علل شکست موسوی این روزنامه نگار در خصوص علت شکست انتخاباتی موسوی اظهار داشت: مهمترین دلیل، فاصله گرفتن موسوی از اصل خود بود. موسوی نخست وزیر امام بود و در بیانیه های نخستین خود بر استکبار ستیزی، مبارزه با فقر تاکید کرده بود که در صورت تداوم همین دیدگاه می‌توانست موفق باشد و سبد رای موسع تری داشته باشد.
مهدوی دومین دلیل شکست موسوی را جریان حامی وی عنوان کرد و گفت: کارنامه عملکرد موسوی نشان داد که آنان از سال 1380 به بعد در عرصه انتخابات موفق نبوده اند. نامزدهای اصلاح طلبان در انتخابات دور دوم شوراهای شهر، مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم که برگزار کننده آن اصلاح طلبان بودند، پیروز نشدند.
وی تغییر گفتمان موسوی به سمت گروه‌های اصلاح طلب را موجب ریزش آرای موسوی دانست و گفت: با توجه به نتایج انتخابات گذشته، اگر نتیجه ای جز نتیجه انتخابات 22 خرداد به دست می آمد، جای تعجب بود.
مهدوی، بیراهه رفتن در شعارها، اشتباه گرفتن نیاز واقعی مردم و هم صدایی با جریاناتی که مردم چندان به آنان توجهی ندارند را از دیگر علل شکست موسوی برشمرد. وی با بیان اینکه موسوی از زمان اعلام آمادگی تا انتخابات فرصت نکرد به همه 30 استان کشور سفر کند، گفت: رقیب موسوی کسی بود که در طول 4 سال دو بار به همه استان های کشور سفر کرده بود و تنها در دور نخست این سفرها به همه شهرستان‌ها و روستاهای کشور سرکشی کرده بود.
مهدوی تاکید کرد: موسوی فرصت کرد تنها به چند مرکز استان سفر کرده و در دانشگاه‌ها سخنرانی کند.
وی خاطر نشان کرد که تمرکز فعالیت‌ها در ستاد موسوی بر فعالیت اینترنتی بود در حالی که بسیاری از مردم در ایران از اینگونه ارتباطات بی بهره هستند.
** انتقاد از موضع مجمع روحانیون مبارز این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از موضع مجمع روحانیون مبارز انتقاد کرد و گفت: در حالی که استنباط از سابقه این حزب این بودکه در این زمان به تلطیف فضا کمک کند، اما متاسفانه آنان نیز بیانیه‌‌ تندی صادر کرد که بعید به نظر می رسد همه اعضای آن به مفاد این بیانیه معتقد باشند.
مهدوی افزود: ادبیات به کار رفته در بیانیه مجمع روحانیون مبارز با بیانیه هایی که با اغتشاشات موجود همصدایی می کنند، شدیدتر بود.

** نقش تاج زاده در هدایت فکری جوانان این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خصوص تعداد اعضای دستگیر شده و تاثیر آن با کاهش برگزاری تجمع های غیرقانونی گفت: سه نفر از اعضای شورای مرکزی این سازمان دستگیر شدند که دستگیری آنان کمک مهمی به آرام شدن اوضاع کرد.
وی تاکید کرد: شبکه‌هایی که به صورت خوشه‌ای در قالب گروه 88 ساماندهی شده بود، بیشتر با " مصطفی تاج زاده" در ارتباط بودند و خط دهی به آنان از طریق وی صورت می گرفت.
وی با اشاره به دستگیری نبوی گفت: هماهنگی رسانه‌ها توسط نبوی صورت می گرفت که این دستگیری سبب شد خط دهی و ساماندهی به این جریان منتفی شود و فضای کشور به سمت آرامش برود. این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تاکید کرد که این سازمان پس از انتخابات چند بیانیه صادر کرده است که بسیاری از اعضا از مفاد آن پیش از انتشار آگاهی نداشتند و خود وی نیز از طریق پایگاه های اینترنتی در جریان این بیانیه ها قرار گرفته است.

قوه قضائیه، قاطعانه و بی‌رحمانه برخورد کند

سخنان  حجه الاسلام خاتمی در خطبه های نماز جمعه تهران  


کسی که دستور ولی‌فقیه را نشنیده بگیرد، دستور امام معصوم را زیر پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست / تظاهرات غیرقانونی خلاف قانون است و چون آقا هم نهی کرده است، خلاف شرع است.


 

امام جمعه موقت تهران گفت: در هفته قوه قضائیه، از قوه قضائیه می‌خواهم با سران اغتشاش که سر در آخور آمریکا و اسرائیل دارند، قاطعانه و بی‌رحمانه برخورد کند تا مایه عبرت برای همگان باشد.
حجه‌الاسلام احمد خاتمی در خطبه دوم نماز جمعه امروز تهران، ضمن تشکر صمیمانه از نیروی انتظامی و امنیتی و بخصوص بسیجیان گفت: این نیروها در این مدت رنج بسیاری کشیدند، به خصوص بسیجیان مظلوم که هم در جبهه و هم پشت جبهه مظلوم بودند و در اینجا برای شهدای‌ این عزیزان، علو درجات و برای مجروحین شفای عاجل طلب می‌کنیم.
وی در ادامه با اشاره به برخی حوادث اغتشاشات اخیر گفت: در اغتشاشات اخیر، یک خانم کشته شد، اوباما برایش اشک تمساح ریخت و غرب معرکه گرفت. هر عاقلی که فیلمش را ببیند متوجه می‌شود کار خود اغتشاش‌گران است. به‌گونه‌ای که از جایی که ماشین این خانم هم پارک شده است عکس گرفته‌اند. این خانم در کوچه خلوت بوده است. در کوچه خلوت که نمی‌کشند، دستگیر می‌کنند. معلوم است که اگر کار نظام بود، در خیابان برخورد می‌کرد. اغتشاشگران برنامه‌ریزی کرده بودند که بعدا بهره‌برداری کنند.
وی با بیان اینکه در این ماجراها، رسانه‌های خارجی به خصوص رسانه‌های انگلیسی و آمریکایی اوج خباثت خودشان را نشان داده‌ و آتش بیار معرکه شدند، گفت: تعجب می‌کنم اینها چطور در کشور ول هستند. دولت باید کنترل کند. با چه حسابی اینها در کشور هستند و مرتب با تلفن‌های ماهواره‌ای گزارش‌ می‌دهند و مردم را تهییج می‌کنند.
خاتمی افزود: اغتشاش و تخریب اموال عمومی و آزار و اذیت مردم بر اساس روایت دینی از مواردی است که بغی خوانده می‌شود و رهبر جامعه اسلامی می‌تواند با این افراد تا نابودی کامل آنها بجنگد و یا مصادق محاربه است که اسلام اشد مجازات را برای آنها در نظر گرفته است.
وی گفت: تظاهرات غیرقانونی خلاف قانون است و چون آقا هم نهی کرده است، خلاف شرع است.
خاتمی با اشاره به اقدامات منافقین در سال 60 از جمله ترور ناکام مقام معظم رهبری، ‌شهادت بهشتی و صدوقی افزود: جای تامل دارد که چرا منافقین ابتدا سراغ مقام معظم رهبری رفتند، هر چند ناکام ماندند و خداوند ایشان را به عنوان ذخیره انقلاب نگه داشت.
وی گفت: عواملی مانند نشناختن اسلام و تعبدناپذیری در برابر آن بی‌بصیرتی و بازی‌خوردن از بیگانگان در فرجام منافقین موثر بود، اما مهم‌ترین عامل ولایت‌ستیزی آنها بود.
وی گفت: آنها با امامی در افتادند که بعد از معصومین چهره‌ای مانند او کم داشتیم و دلداده کسی شدند که به تعبیر رسانه‌های غربی رهبر همیشه در حجله بود.
وی افزود: جوانان باید بدانند در نگرش ما ولی‌فقیه فقط رهبر سیاسی نیست، حجت شرعی است. نایب امام زمان است و مخالفت با نایب امام زمان، مخالفت با امام زمان است.
وی در ادامه با استناد به برخی روایات گفت: کسی که دستور ولی‌فقیه را زیر پا بگذارد، دستور امام معصوم را زیر پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست.
خاتمی خواستار آن شد که برخی از سرنوشت منافقین درس عبرت بگیرند و ببینند سرنوشت کسانی که با ولایت درافتادند چه شد و این کار را تکرار نکنند.
وی در ادامه حماسه حضور 40 میلیونی مردم را سرمایه اقتدار و عظمت نظام دانست و گفت: البته استکبار با طراحی‌های از پیش مشخص شده شیرینی را به کام مردم تلخ کرد ولی در هر صورت، بیش از 85 درصد از مردم رای آری به نظام دادند.
وی افزود: اکنون باید کدورت‌های قبل از انتخابات را کنار بگذاریم، موضع واحدی داشته باشیم و صفا و برادری نهادینه شود. هم کاندیدای پیروز و هم کاندیدای غیرپیروز اخلاق را رعایت کنند.
وی با تاکید بر اینکه کاندیدای پیروز باید جانش را کانون محبت همه مردم قرار دهد، خطاب به کاندیداهایی که رای اکثریت را نیاورده‌اند، ‌گفت: شما هم حلم داشته باشید و برخورد منطقی کنید. مگر در چارچوب این نظام نیامدید که به خیال خودتان به نظام خدمت کنید. اکنون رفتار شما آب به آسیاب دشمن می‌ریزد،‌ دوستان در ایران و دوستان ایران در جهان رنجیده شده‌اند. انتخابات همین است. هر وقت مردم‌سالاری را می‌پذیرید باید لوازمش را هم بپذیرید.
خاتمی در ادامه با تاکید بر اینکه یکی از لوازم مردم‌سالاری حق اعتراض است، گفت: حق اعتراض را قانونی می‌دانیم و همیشه پس از انتخابات اعتراض بوده است، منتها از مجرای خودش. شورای نگهبان هم آغوشش برای پذیرش اعتراضات باز بوده است، پنج روز هم مهلت بررسی شکایت را تمدید کردند که هیچ شبهه‌ای باقی نماند.
وی در ادامه با اشاره به تاکید رهبری به قانون‌مداری و بازخوانی سخنانی از امام خمینی(ره) درباره اهمیت جایگاه قانونی شورای نگهبان و اجرای قانون اساسی گفت: امام فرمودند اگر جایی به قانون عمل شد و یک گروهی در خیابان‌ها بخواهند در مقابل قانون عرض اندام کنند، معنایش دیکتاتوری است و ایشان تاکید داشتند که قانون را بپذیرید ولو بر خلاف نظر شما باشد.
خاتمی افزود: اینکه گفته می‌شود شورایی متشکل از شخصیت‌های حقوقی و حقیقی نیز ترتیب داده شود، بسیار نادرست است و عواقب غیرقابل پیش‌بینی و ناجوری دارد.
وی تاکید کرد: اصل انتخابات را زیر سوال بردن و درخواست ابطال انتخابات حرف زور است و ملت نمی‌پذیرند. اگر در مورد چند صندوق اشکالی دارید، از مجرای قانونی اعتراض کنید. نتیجه به هر جا که رسید عیبی ندارد.
وی افزود: هر کاندیدا نمایندگانی سر صندوق رای داشته است، طوری که یکی از معترضان بیش از 40 هزار نماینده داشته است و این بی‌سابقه بوده است از سوی دیگر نمایندگان کاندیداها از صبح روز انتخابات در کنار اعضای هیات نظارت بوده‌اند. در حالی که در قانون چنین چیزی پیش‌بینی نشده بود.
وی گفت: تفاوت هم 11 میلیون رای بوده، یک میلیون رای تفاوت نبوده است که شبهه تقلب می‌کنید. در عین حال تمام نظرسنجی‌های قبل و بعد از انتخابات هم همین نتیجه را نشان می‌دهند، پس بدانید کوبیدن بر طبل ابطال شما را به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رساند.
وی در بخش‌ دیگری از سخنانش رفتار دولت‌های آمریکا، انگلیس، ‌آلمان، فرانسه و دبیرکل سازمان ملل را منافقانه خواند و افزود: دبیرکل سازمان ملل گفته احساس نگرانی کرده است، بیچاره زمانی که 400 طفل و 100 زن را در غزه کشتند، احساس نگرانی نداشتی. هر روز در عراق و افغانستان آدم می‌کشند، احساس نگرانی نداری ولی اینجا احساس نگرانی می‌کنی. وی گفت: سازمان ملل سازمان دول مستکبر است و دولت‌ها باید فکر تاسیس سازمان ملل واقعی باشند نه سازمانی که پیوسته جانب مستکبران را می‌گیرد.
وی افزود: آیا سران آمریکا با وجود گوانتانامو و ابوغریب رویشان می‌شود درباره حقوق بشر حرف بزنند. مردم 57 سال جنایت دولت انگلیس را فراموش نمی‌کند، اینها رژیم پهلوی را سر کار آوردند، حق انگلیسی‌ها است که بعد از مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس را هم ضمیمه کنیم.
وی با اشاره به اینکه در زمان جنگ با هواپیماهای فرانسوی شهرهای ما را بمباران می‌کردند و با بمب‌های شیمیایی آلمان‌ها به رزمندگان حمله می‌شد، گفت: در این انتخابات برخی دولت‌های اروپایی نشان دادند خیلی کودکانه عمل می‌کنند و به بلوغ سیاسی نرسیده‌اند، ولی مردم ایران در زمان مناسب جواب جانانه‌ای به آنها خواهند داد.
پایان پیام