موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

روحانی اگر به آخر خط نرسیده بود به سیم آخر نمی زد


روحانی اگر به آخرخط نرسیده بود به سیم‌آخر نمی‌زد


حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان با اشاره به نزدیک شدن به روزهای پایانی تبلیغات، ابراز داشت: هرچه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، این احتمال قوت بیشتری می‌گیرد که اعضاء اتاق عملیات پشت‌صحنه آقای روحانی، انتخابات را فقط یک بهانه می‌دانند و هدف نهایی آنها بیرون از دایره انتخابات تعریف ‌شده است. این نکته از اظهارات ساختارشکنانه آقای روحانی به‌وضوح قابل‌فهم است.


...مروری بر اظهارات ایشان نشان می‌دهد که وی ...دو پیام به‌ ظاهر جداگانه ولی در واقع یکسان را در دو قالب متفاوت برای داخل و خارج ارسال می‌کند که مفهوم آن برای مردم در داخل کشور این است که اگر رقبای وی پیروز انتخابات شوند، با سختگیری‌ها و تنش‌آفرینی‌های خود روزگار مردم را تیره‌وتار خواهند کرد.


...روحانی می‌داند که این پیام ...خریداری ندارد... از این روی ادعا می‌کند که کنار گذاشتن وی از قوه اجرایی کشور می‌تواند خطر جنگ را به دنبال داشته باشد.


...این نشان می‌دهد که اتاق عملیات پشت پرده آقای روحانی هم به ناکارآمدی و خسارت‌آفرینی دولت ایشان اعتراف دارد و به همین علت روحانی را از سکوی تبلیغ کارآمدی دولت پائین کشیده و روی سکوی تهدید جنگ نشانده است.


شریعتمداری تصریح کرد:‌ آقای روحانی در بخشی از تبلیغات انتخاباتی خود روی نقاطی انگشت می‌گذارد که ربطی به انتخابات ندارد و درست یا غلط این تلقی را پدید می‌آورد که انگار برای دشمنان بیرونی پیام می‌فرستد! و برای تحقق آرزوی دیرینه و بر زمین‌مانده آنها چراغ سبز نشان می‌دهد به‌ عنوان ‌مثال روحانی به‌خوبی می‌داند برجام کلاه گشادی است که آمریکایی‌ها بر سر ایران گذاشته‌اند و می‌داند در برجام نه ‌فقط دستاوردی نیاورده است، بلکه امتیازات فراوانی را هم از دست‌ داده است ولی با این ‌حال بر انجام برجام‌های 2 و 3 و 4 و ... هم اصرار می‌ورزد.آیا این اقدام پیام آمادگی برای فروش ایران به آمریکایی‌ها نیست؟! ...این یعنی دقیقا همان برداشتی که رادیو فرانسه از نگاه غرب به آقای رئیس‌جمهور ارائه کرده بود «فروشنده بدهکاری که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش می‌داند!» 


مخالفت با نمایش قدرت موشکی ایران به بهانه‌های متفاوت و ازجمله مغایرت آن با برجام! متهم کردن نظام به تنش‌آفرینی! بدون کمترین اشاره به این واقعیت که ما فقط در مقابل حملات و توطئه‌های دشمنان از خود دفاع کرده‌ایم و ده‌ها نمونه دیگر که می‌تواند پیام روشن روحانی به غرب باشد که اگر انتخاب شود، تضعیف پایه‌های اقتدار نظام را دنبال می‌کند! مواضعی که باعث شده جان برنان رئیس‌سازمان سیا و جان کری وزیر خارجه اوباما و کنگره آمریکا با صراحت از شکست روحانی در انتخابات شدیدا ابراز نگرانی کنند.


وی همچنین گفت: اظهارات سراسر کذب روحانی درباره اهل سنت ایران، سخنان دیروز وی در همدان که اگر من نباشم و رقبای من رئیس‌جمهور شوند، پیاده‌روها را دیوار کشیده و زنانه مردانه می‌کنند! و روزگارتان را سیاه خواهند کرد و یا مردم آنهایی را که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بوده‌اند را نمی‌خواهند!... اینها دیگر تبلیغ انتخاباتی نیست بلکه مقابله با اساس نظام است. 


روحانی با این اظهارات سعی دارد جمهوری اسلامی ایران را دقیقا همان‌طور که دشمنان می‌پسندد معرفی کند. روحانی می‌داند که مردم این دروغ‌های شاخ‌دار را باور نمی‌کنند و این نکته را هم می‌داند که دشمنان بیرونی به این سیاه‌نمایی‌ها علیه اسلام و انقلاب از زبان رئیس‌جمهور به‌شدت نیاز دارند.

 

در منش شما همه چیز قابل معامله است آقای روحانی !!!

پرویز شیخ طادی کارگردانی که با ساخت آثار ارزشمند جوایز متعددی از جشنواره فیلم فجر و خارجی دریافت کرده است به عملکرد دولت یازدهم و شعارهای مطرح شده در مناظره‌های اخیر واکنش نشان داد.

به گزارش رجانیوز، متن نامه سرگشاده با عنوان «نامه سرگشاده به دیوار...» در ذیل می‌آید:

 

«نامه سرگشاده به دیوار...»

بنام خدا

آقای روحانی ما یکبار با خون  استقلال و آزادی  و جمهوری اسلامی را خریدیم ... پس دوباره آنرا به ما نفروشید ... مارا تهدید نکنید ..ما ازجنگ نمی‌ترسیم .. ما از شیعه لیبرال می‌ترسیم .. ما را از داعش ، عربستان و آمریکا و روسیه نترسانید. ما ازسرمایه داری افسارگسیخته سی ساله می‌ترسیم.. ما ازآن خودی ..ازآن رییس  ..ازآن خودی که روی آنتن زنده بین المللی رمز مداخله و تفرقه را اعلام میکند می‌ترسیم.. ما ازآن خودی که روی آنتن زنده و درسطح جهانی اعلام می‌کند ای ملت از آمریکا بترسید و به من رای دهید می‌ترسیم.. از کسانی که علنی و با شجاعت آدرس  نقاط ضعف وطنش را می‌دهد می‌ترسیم.. ما از نامحرم می‌ترسیم آقا .. ما ازدولتی که براحتی سرش کلاه می‌رود می‌ترسیم .. ما ازکسانی که برای غارت بیت المال گردنه احد را به دشمن واگذار می‌کنند می‌ترسیم ..

آقایان فروشنده ما با خون خود و پدران و مادران و خواهرانمان استقلال را یکبار برای همیشه خریدیم و پس نمی‌دهیم..

آقایی‌که ملت خودت را تهدید می‌کنی اگر به من رای ندید آزادی را ازدست می‌دهید .. ما با خون‌مان سال 57 آزادی را یکبار برای همیشه خریدیم و به هیچ قیمتی به هیچ احدی پس نخواهیم داد ..

آقای فروشنده قانون اساسی فروشی نیست .. قبلا به قیمت گزاف خریدیم  پس فقط اجرا کن.

آقای فروشنده امنیت را به ما نفروش  که تو و ناموست مدیون خون حافظانش هستی..

آقای فروشنده مملکت صاحب دارد ؛ فروشی نیست ..نه به فرانسه و نه به آمریکا و هیچ قدرت دیگری..

ما را از کنسرت نترسانید که کلیدش نزد جوانان ماست . ما را از دولت هشت ساله نترسانید که پای منبر شما بزرگ شدند .. به‌فرمان شما کوی دانشگاه و  قتل‌های  زنجیره ای  را آموختند .  آشوب‌های 88 به‌فرمان شما رخ داد ..  توصیه تحریم و فشار توسط شما به  غرب صادر شد نه من و أمثال من ..  

آقایان فروشنده  تاریخ سخنرانی‌ها و روزنامه ها و فیلم‌ها و دیدارهایتان  با فشار دادن یک دکمه کف دست مردمه  ...

آقایان کاسب ؟  تجارت و کاسبی  حلال راه و رسم داره !! غارت و اختلاس  کاسبی نیست .. مکاسب که خوندید ؟ !  غارت اطلاعات عمرانی و تجاری توش نبود؟؟ !!!!!!  قاچاق توش نبود ؟؟ !!!

آقایان فروشنده  ؛ مصدق در یک کشور اشغال شده نفت رو ملی می‌کنه  اونوقت شما در ملی ماندن صنعت هسته ای بومی  این ملت  با این قدرت دفاعی  بی نظیر افتضاح ببار آوردید .. یک تار موی مصدق شرف داره به تمام  یک دولت بزدل محافظه کار ..

دهانتونو سیمان گرفتن و همه جاتون دوربین گذاشتن .. مهر این ننگ تا ابد بر پیشانی شما درتاریخ ماند .

حالا من شمارا از واقعیاتی که نمیخواهید ببینید می‌ترسانم  ..

شما روی بشکه باروت نشسته اید که مدتی‌ست روشن شده .. شما را از لشکرهای مملو از خشم و عقده  در پشت دروازه های شهرهایتان ..پشت کاخهایتان ؛ همسایه دیوار به دیوار تجارتخانه هایتان میترسانم .. از میلیون‌ها پیرو جوان و کودک ورشکسته و آسیب دیده  که  درپی جرقه ای  برای سوزاندن ترو خشک  لحظه شماری می‌کنند می‌ترسانم ..

بترسید و بدانید زمانی که طوفان آید فرصت فرار ندارید .. همه راه ها بسته خواهد بود .. حتی مانند شاه به پلکان هواپیما هم نمی‌رسید .. هشدار امام خمینی را فراموش کردید ... بله اثری از شما نخواهد ماند  تهدید حقیقی و واقعی این است  نه نارضایتی  انگلیس و آمریکا نه تهدید رییس جمهور درمانده فرانسه که همه ارکان دولتتان را لرزاند.. تهدید واقعی  آشوب  کور و سوزنده داخلی‌ست  بفهههههههههههم ..

آقایان فروشنده  که همه چیز در مکتب  شما فروشیست ..با این‌همه جهل مذهبی  و خودخواهی که شاهدش بودیم .. این کشتی  را  در اولین طوفان  رها می‌کنید و الفرار ..

با این ترس و وحشتی که ما از شما دیدیم  با اولین گلوله هرچه کلید به امانت دارید  دودستی تقدیم متجاوز خواهید کرد .. برجام موشکی ..برجام رسمیت صهیونیستها ... برجام  حقوق همجنس گرایی  ... حقوق قاچاقچیان ..حقوق جاسوسان .. کاپیتولاسیون ...

مگر پرواز آزادانه پهپادهای آمریکایی بر فراز آسمان همسایه های شرق و شمال و غرب کشورمان اسمش چیه ؟ مصونیت نظامی ؟.. مصونیت اعزام نیروهای نظامی و تجاوز به ناموس ملتها مثل ژاپن . برجام قطع یا محدودیت رابطه با کشورهایی که خوشایند کدخدا نیستند .. برجام واگذاری جزایر سه گانه ایران به اعراب .. مقدمات همه اینها مطرح شده ، تصادفی نیست که این روزها از دهان برخی بیرون میزنه.

منش و سنت عقب نشینی غیر از این نیست ، آغازهمه عقب نشینیها  خستگی از مبارزه با نفس است ..خسته شدن از دست و ترازوی علی است، از عدالت .

اقایان فروشنده .. شما دلال محبت و عاطفه دروغین هستید .. صداقت را بازی میکنید ؛ محبت و دلسوزی را بازی میکنید .. در منش شما  همه چیز قابل معامله است .. حتی ناموس و مملکت ..

شما مرد ایستادن نیستید... هرچند آرزویش را دارید...مصلوب شدید ؛مصلوب نفس خود و اطرافیان شدید.. شما مرد تسلیم شیک و با پرستیژید ..  

اگر بجای مخفی کاری و مصلحت قبیله ای و فامیلی عدالت قضایی حاکم بود، الان شما و قبلی‌ها دربرابر ملت ایران محاکمه می‌شدید تا هیچ احدی حتی فکر خلاف هم به ذهنش خطور نکنه .

آقایان فروشنده .. که مدام از فقر ملت  میگویید و با تظاهر و ترحم، نداریش را به رخش میکشید .. شما از همه فقیرترید .. فقیر حقیقی شمایید که قدر ملت زحمت کش و جوانان شجاع  و دلیرتان را نمیدانید ....

فقیر حقیقی شمایید که آخرت خود را به مشتی پول باد آورده  برباد دادید ..

فقیر حقیقی شمایید که برای کسب رای  نمایش شرم آوری  روی صحنه می آورید . فقیر شمایید نه ملت چند هزار ساله  و ازلی ایران  .

ای پشیمانان لیبرال ..ای پشیمانان از ساده زیستی ؛ ای پشیمان شدگان از حکومت علی ... ای کسانی که برای رضای نفستان مدام در قرآن خدا بدنبال آیه تایید می‌گردید .. ای دربه‌دران روایات و احادیث مجهول برای سرا و مرکب  اشرافی ... این چرخ بارها و بارها هزاران هزار أمثال منو شما را زیر خاک برده و برنگردانده . بترسید از آن غبار تیره  .. ریزگرد نیست .. گردباد خانه برانداز مظلومان است که لحظه به لحظه به شما نزدیک می‌شود .

ای مراجع ساکت .. ای آیت الله های خلوت گزیده   ... ای حوزه های سربزیر و نجیب .. العجب .. العجب ..العجب ..

حمله ناجوانمردانه روحانی به دستاوردهای موشکی ایرانیان اوج درماندگی در مناظرات است

انجمن اسلامی علوم سیاسی و روابط بین الملل ایران اعلام کرد: حمله ناجوانمردانه روحانی به شهرهای موشکی ایرانیان اوج درماندگی در مناظرات و دورشدن از اعتماد نظام و ملت است.
 
به گزارش  فارس، انجمن اسلامی علوم سیاسی و روابط بین الملل ایران در بیانیه‌ای با اشاره به مناظرات روز گذشته اعلام کرد:  حمله ناجوانمردانه روحانی به شهرهای موشکی ایرانیان اوج درماندگی در مناظرات و دورشدن از اعتماد نظام و ملت است.
 
در ابتدای این بیانیه آمده است: عدم پاسخگویی رئیس جمهور دولت یازدهم به سوالات تخصصی مجری مناظره در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی از سویی و حمله ناجوانمردانه او به رونمایی‌های دانشمندان از شهرهای موشکی ایران و موشک دفاعی ملت که صرفا منقش به پیامی با الفبای عبری و حاوی مفهوم صلح بازدارنده و نیز بیانگر دوستی با تمامی جهانیان الا رژیم جعلی اسراییل بود باری دیگر ناتوانی وی از تبیین و ضعف در تحلیل‌های تاریخی و راهبردی امنیت ملی ایران را به معرض دید عمومی گذاشت.
 
در ادامه تاکید شد: اقدام ایذایی و تأسف‌بار این کاندیدای ریاست جمهوری همچنین از سویی دیگر موید این نکته مهم نیز است که آیا ایشان با این حمله ناجوانمردانه و غافلگیرانه به یکی از مهمترین دستاودردهای قدرت ملی ایران و هجوم به افسران و دانشمندان علوم موشکی و چرخه دانش راهبردی علوم موشکی- فضایی، پس از این مناظره، نقطه‌ای اطمینان بخش از سوی ایرانیان برای نمایندگی از منافع ملی در روندهای گوناگون مذاکرات، چانه زنی‌ها و داد و ستدهای وطن‌خواهانه با اجانب و دشمنان ایران خواهد بود!؟
 
انجمن اسلامی علوم سیاسی و روابط بین الملل ایران یادآور شد: به نظر می‌رسد او اینک خواسته یا ناخواسته با حمله به دستاوردهای موشکی ایرانیان که نقطه عزیمت غرور آفرین ملی در چرخه دانش‌های هوا- فضا نیز است علاوه بر نشان دادن پی درپی ناتوانی به پرسش ها ی مردمی و جنبش سراسری سوال های اقتصادی- اجتماعی و نیز طرح تصنعی دو قطبی‌های کاذب، در اندیشه برجام 2 و تعطیلی قدرت دفاع موشکی کشور است؛ اقدامی که ایالات متحده آمریکا پس از تحمیل برجام ورشکسته بک در صنعت هسته‌ای به ملت، مکررا در پی متوقف کردن قدرت موشکی ایرانیان به عنوان گام دوم بوده است؛ اقدامی که حیرت را در میان کارشناسان سیاسی، نظامی، ژئوپلتیک و علاقمندان به حفظ قدرت بازدارندگی برای تمامیت ارضی ایران را در پی داشته است.
 
در ادامه تصریح شد: انجمن اسلامی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل ایران که مرکب از اساتید مومن و وطن خواه دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کشور در حوزه سیاست، امنیت و روابط بین الملل ایران است نگرانی عمیق خود را از سخنان بی‌اساس و ضد ملی آقای حسن روحانی در باره قدرت موشکی ایران اعلام داشته و خواستار عذرخواهی وی از ایرانیان، دانشمندان عرصه موشکی- فضایی کشور و شهیدان پرآوازه و نیز گمنام این راه سترگ است چه اینکه در صورت عدم اصلاح این سخنانِ ضد امنیت ملی؛ چه بسا ایشان مجموعه صلاحیت‌های احراز شده اعلامی ماقبل برای نمایندگی از تمدن هفت هزار ساله ایرانی در ایفای مدیریت بر قوه مجربه بخصوص در مناسبات ایران با دیگر کشورها را از دست داده باشد.
 
انجمن اسلامی علوم سیاسی و روابط بین الملل ایران ادامه داد: ملت ایران با هوشمندی و فهم تاریخی خود به خوبی دریافته که اعتماد به دولت و بخصوص رئیس جمهور دولت یازدهم که به رغم برخورداری از اعتماد ملت و حاکمیت و نیز اختیارات گسترده؛ در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناتوان بوده و اینک نیز به جای پاسخ به تخلفات خود و دولتش در وضع حقوق‌های نجومی دولت مردان، اختلاس 12 هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره پاک ترین جمعیت پر کار وطن، بد عملی‌اش در حل مشکلات زیست محیطی مردمان جنوب و استان‌های مرکزی، ناکارآمدی‌اش در نجات کشاورزی و باغداری شمال و همچنین ناتوانی به خدمت گرفتن دیپلماسی در برخورد بازدارنده با عربستان و دیگر شیوخ مرتجع در تامین حقوق ملی، ناتوانی وزارت خارجه در حفظ جان مرزبانان وطن، رسوایی کم نظیر در کشف پوشاک وارادتی و ضد سرمایه و کار ایرانی در منزل وزیر آموزش و پرورش، سرمایه داری قریب به هزار میلیاردی عضو کابینه در اوج فقر و بیکاری در جامعه و...، ناجوانمردانه به قدرت دفاعی ایرانیان حمله می‌کند، شایستگی آزمون مجدد برای مسئولیت بر اداره قوه مجریه را از دست داده است.
 
در پایان آمده است: ملت ایران بارها و در مقاطع گوناگون حیات متعالی خویش نشان داد که قدردان دانشمندان و نخبگان وطن خواه کشور بوده و در این مسیر ضمن سپاسگزاری از نگاهبانان دانای وطن، همبستگی خود را نیز در برخورد با تضعیف کنندگان دفاع ملی روزافزون خواهد کرد.

دست دولت در مناظره دوم مثل سفره‌های مردم خالی بود/ امروز حتی از فرهادی و شجریان هم «کاسبی رأی» کردند

مهرداد بذرپاش عضو سابق هیئت رئیسه مجلس در گفتگو با فارس با بیان اینکه دست دولت در  مناظره دوم مثل سفره های مردم در این چهار سال خالی بود، در تحلیل دومین مناظره کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری افزود: بازنده این مناظره روحانی و کاندیدای پوششی اش بود. جهانگیری بیانیه‌ای برای خودش و اصلاحات خواند که باز نتوانست روحانی را یاری کند.
 
وی تأکید کرد: آنها دست‌شان خالی بود، حرف‌های تکراری 20 سال قبل را تکرار کرده و سعی می کردند دوگانه آزادی و محدودیت درست کنند؛ ولی با هوشمندی کاندیداهای جریان انقلاب، این طراحی خنثی شد.
 
بذرپاش با بیان اینکه «دلم برای روحانی می‌سوخت»، افزود: او چهار سال در اتاق‌های دربسته به امید مشاوران خود از مردم جدا ماند و روزها را سپری کرد؛ اما فکر این روزها را نمی‌کرد که چقدر زود دیر می‌شود و باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشد.
 
معاون رئیس جمهور سابق با بیان اینکه امروز حتی برجام حنایش رنگ نداشت که کمک روحانی کند، تأکید کرد: امروز حتی از فرهادی و شجریان هم کاسبی رأی می‌کردند ولی فایده نداشت زیرا پیمانه آنها خالی تر از اینها بود.
 
بذرپاش تصریح کرد: کاندیداهای جریان انقلاب خوش درخشیدند و سعی کردند مشکلات مردم را بگویند که به نظرم تا حدود زیادی موفق شدند.
 

از جیب خالی فرهنگیان تا واردات پوشاک ایتالیایی خانواده وزیر

 این روزها موضوع واردات پوشاک ایتالیایی توسط شرکت خانوادگی وزیر آموزش و پرورش نُقل محافل شده است.

 

داستانی که باعث شده قاطبه مردم فهیم جامعه اسلامی، نسبت به آن واکنش منفی نشان دهند و جملگی فریاد اعتراض درآورند که اولاً شأن وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی تعلیم و تربیت کشور هم شأن فعالیت اقتصادی و تجارت نیست و دوماً اینکه وزارت و وزیر یک دستگاه و مخاطبان بیشمار آن بودن، اقتضائات خاص خود را دارد و نمی‌شود بسیاری از امور را ولو اینکه آن را امری مشروع دانست، در این جایگاه رفیع و گران سنگ مدیریت و اجرا کرد.

اهمیت شأن و جایگاه دستگاه تعلیم و تربیت به حدی والا و رفیع است که مدیریت و سکانداری آن جدا از ضرورت داشتن صلاحیت‌های عمومی و  رایج برای تصدی این مسئولیت، اقتضائات خاص خود را دارد؛ چرا که این دستگاه اجرایی به عنوان ملجأ و منبع قابل اعتماد جامعه است و جملگی اقشار مختلف جامعه، ذهنیتی جز نقش تربیتی، راهنمایی و هدایتگری برای‌ آن در اذهان خود متصور نیستند.

 

در این خصوص می‌توان انگاره‌های مختلفی و توجیهات گوناگونی را مورد بررسی و تحلیل قرار داد و هر کس از منظر و دیدگاه خود، آن را تحلیل کند.

در این میان فارغ از قبیح و ناموزون بودن فعالیت اقتصادی مقام ارشد بزرگ‌ترین دستگاه اجرایی کشور که مورد ذّم همه اقشار جامعه است، باید گفت اگر از این موضوع نیز به دیده اغماض بنگریم که البته این نیز هیچ توجیه منطقی ندارد و دلیل آن نیز این است که باید سطح زندگی و درآمد یک مسئول ارشد کشور بر مبنای همان حق و حقوق قانونی در نظر گرفته باشد و هیچ سوء استفاده و رانتی از جایگاه حقوقی خود نداشته باشد، باید گفت که جایگاه تعلیم و تربیت، جایگاه پرورش و تذهیب اخلاق و پرورش صفات متعالی انسانی  است، ترویج ساده زیستن، قناعت، با مردم بودن و یکسانی با طبقه متوسط است؛ الگو بودن در همه ارکان و شئون زندگی است؛ آن هم برای جمعیت 13.5 میلیونی دانش‌آموزان، یک میلیونی فرهنگیان و بیش از 23 میلیونی خانواده‌های دانش‌آموزان و در یک کلام الگوی مستقیم و  غیرمستقیم 40 میلیون نفر یعنی نیمی از جمعیت کشور است. 

 

اگر در کتب درسی و محتواهای آموزشی بر رعایت اصول اخلاقی، رعایت حقوق شهروندی، خودسازی و پرهیز از امور مذموم و نهی شده در تعالیم اسلامی مانند، اسراف و تجمل گرایی و عدالت تأکید می‌کنیم، این امر و نهی‌ها باید به شکل بسیار ملموس و عینی در رفتار دولتمردان خاصه مسئولان ارشد وزارت و دستگاه فخیمه آموزش و پرورش هویدا و مشهود باشد.

 

به عبارتی دیگر؛ اگر داعیه دلسوزی تربیت و پرورش فرزندان و آینده سازان این مرز و بوم را داریم و به صورت دائم بر طبل تهذیب نفس و اخلاق می‌کوبیم، یادمان باشد که باید ابتدا این ارزش‌های متداول و مورد قبول در جامعه را در خود پرورش بدهیم و خود، عامل به این امورات باشیم و بدانیم «رطب خورده نمی‌تواند منع رطب کند».

 

روی سخن با فخرالدین احمدی دانش‌آشتیانی وزیر آموزش و پرورش است که این روزها بحث فعالیت اقتصادی خود و خانواده‌اش، بهت و حیرت جامعه، خاصه فرهنگیان را برانگیخته است.

 

داستانی که ابتدا با انکار همراه با شک و تردید جناب وزیر و فرافکنی و بیان اینکه قصد به حاشیه بردن بنده در آستانه انتخابات را دارند، همراه شد!

 

 ای کاش وزیر دستگاه تعلیم و تربیت! قبل از افشاگری‌های این روزهای ارکان رسانه‌ای و کاندیداهای ریاست جمهوری، به جای فرار به جلو و انداختن این تقصیر به گردن دیگران، با صراحت ، اقدام به شفاف‌سازی این موضوع می‌کرد و با بیان صریح و سریع، اذهان مشوش اقشار مختلف جامعه، خاصه فرهنگیان را از این تلاطم ذهنی و روحی خالی و مبرا می‌ساخت.

 

در اولین نشست خبری وزیر آموزش و پرورش که پنج روز پیش یعنی 11 اردیبهشت ماه و در آستانه هفته تعلیم برگزار شد، خبرنگار فارس برای شفاف‌سازی موضوع و بدون هیچ‌گونه اتهام،  سوالی را مطرح کرد.

 

سوال خبرنگار فارس این بود: «شما در برنامه پیشنهادی خود به مجلس، برنامه هایی را مطرح کرده و اعلام کردید که تا پایان دولت یازدهم اجرا می کنید اما عمده انها به مرحله اجرا نرسیده یا خواسته های فرهنگیان و دانش آموزان را محقق نکرده است.
به عنوان مثال، شفاف سازی در خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان صورت نگرفته، رتبه بندی معلمان با آنچه خواسته فرهنگیان بود فاصله دارد، اجرای سند تحول بنیادین و بازبینی آن با اما و اگر همراه است، برنامه اجرایی در راستای افزایش حقوق و مزایای فرهنگیان و سرانه مدارس مشاهده نمی شود و مطالبات فرهنگیان دغدغه اصلی انها شده است.


در کنار این انتقادات، مسائلی مطرح می شود مبنی بر اینکه وزیر آموزش و پرورش دغدغه هایش کاملاً آموزش و پرورشی نیست و دستی در فعالیت هایی چون برج سازی و واردات پوشاک دارد. پاسخ شما چیست؟»

 

اما وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به بخش پایانی سؤال خبرنگار فارس و زمانی که خبرنگار برای بار دوم خواستار پاسخ وزیر شد، وی به جای بیان توضیحات کامل و واضح، پاسخ داد: «آمدم مسائل آموزش و پرورش را حل کنم و از روز اول هم سعی کردم گرفتار حاشیه نشوم و از حرکت به سمت حاشیه رفتن ها پرهیز دارم اما بعضی بنا به دلایلی در آستانه انتخابات می‌خواهند وزیر را به حاشیه بکشانند و لازم نیست وارد شوم؛دغدغه و سابقه ام نشان می دهد بیشتر عمر خود را در آموزش و پرورش گذاشتم البته بنده یادی از مرحوم علاقه مندان کنم که گفت «وقتی قطاری ایستاده است کسی کاری ندارد اما وقتی راه می افتد سنگ می اندازند» و امیدوارم تحمل این سنگ ها را داشته باشیم».

 

آقای وزیر! جنابعالی که خود داعیه پرورش در دستگاه تعلیم و تربیت را دارید و همواره خود را از جنس جامعه فرهنگیان می‌دانید و از همه مهمتر، در همه سخنان خود در مجامع عمومی و فرهنگیان بر توجه ویژه وزارت متبوع‌تان بر مسئله مهم پرورش و ارجحیت داشتن آن بر آموزش تأکید و تصریح داشته و دارید، نیک می‌دانید که شأن و جایگاه دستگاه تعلیم و تربیت اجّل از نگاه مادی و تجاری متداول در بسیاری از سطوح جامعه است و جایگاه معلم و الگو بودن بنا به فرمایش معمار کبیر انقلاب اسلامی، جایگاه و هم ردیف با شغل انبیاء الهی است. 

 

نمی‌توان از پرورش صفات و خصایص انسانی دم زد و در عمل بر خلاف آن طی طریق کرد. نمی‌توان از ساده زیستن و هم‌رنگ قشر متوسط جامعه بودن و رنگ رخساره پریدن خود هنگام دیدن مدارس کپری و کانکسی و ناامن کشور بانگ برآورد و در عمل در مسند و جایگاه سکانداری نظام تربیتی کشور، نیم‌نگاهی به فعالیت‌های اقتصادی و انتفاعی داشت.

 

آقای وزیر! این روزها، حکایت فعالیت اقتصادی شما هم‌زمان در منصب وزارت آموزش و پرورش، خاطر همه ارکان جمعیتی جامعه، به ویژه فرهنگیان را مکدر ساخته است و گویی نمک چند باره‌ای بر زخم‌های التیام نیافته معیشتی و منزلتی نامطلوب آنها پاشیده است.

 

جنابعالی بهتر از هر کسی می‌دانید و اشراف دارید که حال امروز فرهنگیان از نظر معیشت و عدم رعایت شأن و منزلت  خود بسیار خراب است، اما با همه اوصاف، شکیبایی پیشه کرده‌اند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند و سعی می‌کنند نگاه امیدوارانه‌ای به آینده داشته باشند، اما نمی‌توانند چنین اخبار و روایت‌های ناخوشایندی راجع به بلندپایه‌ترین مسئول حوزه کاری خود بشنوند و توجیه یکی از مسئولان کشور را مبنی بر بیکار بودن دختر شما و امری عادی قلمداد کردن فعالیت اقتصادی مجموعه خانوادگی شما را تاب آورند.

 

آقای وزیر! قضاوت کنید که آیا مرتفع کردن نیاز یک فرهنگی تنها با دادن وام 2 میلیونی برای درمان واجب‌تر است یا ایجاد شغل برای فرزندتان.

 

نشاندن لبخند بر چهره زحمت‌کشان فرهنگی و بازنشستگانی که بعد از 30 سال فعالیت طاقت‌فرسا منتظر دریافت پاداش پایان خدمت لحظه شماری می‌کنند و یا معلمان حق‌التدریسی که چشم به راه ماه‌ها حق و حقوق عقب افتاده خود بانگ در نمی‌آورند و بلاتکلیفی مستأجران خانه به دوش و شرمندگی و پدران و مادران فرهنگی در برابر فرزندان خود شرم سار می‌شوند، ارجحیت دارد یا آینده‌نگاری برای آتیه فرزند و خانواده! 

 

آقای وزیر! ای کاش اندکی احساس ناامیدی و یأس فرهنگیان و شرم‌ساری در برابر خانواده‌های آنها را حس کرده و درک می‌کردید که چگونه معلمان زحمت‌کش ما بی‌تاب و سرگردان در هنگامه بیماری و عدم تأمین هزینه‌های آن در راهروهای بیمارستان‌ها نگاه ملتمسانه به همراهی و همکاری پزشکان دارند و بسان بسیاری از مردم جامعه رنجی عظیم از بی‌عدالتی و تبعیض‌های موجود می‌کشند و بانک «اناالحق» و مشروع بودن فعالیت تجاری و اقتصادی شما و منسوبان شما را نمی‌شنیدند.

 

آقای وزیر! دختر فارغ التحصیل شما مظلوم و محق است یا فرزندان فرهنگیان مدرک به دست و جویای کار!

 

اندکی صبر کنید؛ اینجا وزارت آموزش و پرورش است نه تجارتخانه!

 

واردات بی رویه، ویروسی که صنایع روغنی کشور را فلج می کند

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ، یکی از مولفه های اساسی و حائز اهمیت در صنایع روغن کشی، به تامین مواد اولیه معطوف می شود و به تبع،در صورت بروز چالش و نارسایی در فرآیند و روند تامین مواد پایه،بروز معضلات جدی در عرصه فعالیتی مذکور،دور از انتظار نخواهد بود.
 
برخی کارشناسان و صاحب نظران، معتقدند،مزیت واردات کنجاله در مقایسه با واردات مواد اولیهِ لازم برای پیشبرد اهداف صنعت روغن کشی، باعث میل و رغبت مضاعف وارد کنندگان و تمرکز فراتر از نیاز به این محصول (کنجاله) شده است.
 
به واقع، نحوه تعریف و تعیین تعرفه واردات،نیز مزید بر علت شده تا تمایل فعالانِ این عرصه،به تجارت محصول اشاره شده بیش از پیش افزایش یابد.
 
شرایط مذکور از یکسو و مشکلات متعدد پیش رو در حوزه کشت و تولید دانه های روغنی، باعث بی میلی و رخوت در صنعت مذکور شده که استمرار این وضعیت،نتیجه ای جز وابستگی هر چه بیشتر کشور به تامین نیاز خود از آنسوی مرزها در پی نخواهد داشت.
 
بر اساس گزارشات منتشر شده در رسانه ها،خطوط نصب شده در ایران،بیش از چهار و نیم میلیون تن برآورد می شود و این در شرایطی است که اساسا ظرفیت تولید دانه های روغنی به مراتب پایین تر و کمتر از حجم اشاره شده می باشد و نتیجه این نارسایی منجر به وابستگی مضاعف به وارداتِ محصول مذکور از خارج شده است.
 
امیر زالی زاده،یکی از فعالان اسبق صنعت روغن کشی در گفت و گو با خبرنگاران با اشاره به ضرورتِ حمایت و پشتیبانی هر چه بیشتر از کارخانه ها و مراکز روغن کشی،گفت: فعالیت بخش قابل توجهی از صنایع تولیدی به تامین مواد خام و اولیه گره خورده است و به تبع،در صورت عدم تامین و فراهم سازی مناسب مواد پایه،امکان استمرار فعالیت از مراکز مذکور سلب خواهد شد که مراکز روغن کشی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
 
آنچنان که محاسبات برآورد شده نشان می دهد،در سال ۹۵ ،قریب به یک و نیم میلیون تن کنجاله به کشور وارد شده و با در نظر گرفتن نیاز بیش از دو تنی کارخانجات تولید روغن به مواد اولیه،مشخص می شود که بخش عمده نیاز مراکز اشاره شده،بواسطه واردات تامین شده است.
 
بدون تردید، توانمندی در تامین مواد اولیه صنعت روغن کشی،در کنار کاهش وابستگی به تولیدات کشورهای دیگر و صرفه جویی ارزی،باعث اشتغالزایی مناسبی نیز خواهد شد.
 
علیرغم حساسیت و اهمیت بسیار بالای صنعت مذکور، برخی کارشناسان و صاحب نظران همچون سید راضی نوری،عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای  اسلامی در گفت و گویی با رسانه ها از برهم خوردن تعادل بازار به دلیل اقدامات دولت و سیاست گذاری های غلط حوزه مذکور،خبر می دهد.
 
آنچنان که در اخبار و گزارشات منتشر شده آمده،سیاست گذاری های یک دهه گذشته تا حدودی باعث کاهش وابستگی کشور به واردات دانه های روغنی شده بود،اما متاسفانه آن روند و رویه ادامه پیدا نکرد و در حال حاضر با نارسایی های جدی در این عرصه مواجه هستیم.
 
برخی دیگر همچون رضا دانا،کارشناس صنعت روغن کشی معتقد است دولت خود به وارد کننده این عرصه تبدیل شده،در شرایطی که باید واردات این عرصه به بخش خصوصی واگذار شود و به تعبیر صحیح تر،دولت نقش ناظر و نظارت کننده را  ایفاء کند.
 
ظاهرا توجیهِ واردات اقلام و محصولات مربوطه،به کنترل بازار معطوف می شود،اما نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که پرداخت بهای کنترل بازار با قربانی شدن تولید داخلی،منطقی و معقولانه نیست و امید آن می رود دستگاه های ذیربط و متولی در آینده با طراحی برنامه ریزی اصولی،نیاز داخلی کارخانجات را، با اتکای به ظرفیت های بالقوه داخلی تامین نماید.

کم‌حافظه شده‌اید آقای رئیس‌جمهور؟!

فیلم تبلیغاتی روحانی به وارونه‌نمایی رویکرد دولت و شخص رئیس‌جمهور در قبال رسانه‌های منتقد پرداخت. در این فیلم ضمن نشان دادن چندباره صفحات اول کیهان و برخی نشریات و رسانه‌های دیگر چنین القا شده که روحانی اهل تحمل است. او حتی می‌گوید مرحوم هاشمی که خود آدم صبور و با تحملی بود، به من گفت تو چه قدر صبر و تحملت بالاست. روحانی همچنین مدعی شد ما به منتقد پاداش هم می‌دهیم.


شیوه خودگویی و خودخندی روحانی و اطرافیان وی در این فیلم در حالی است که کارنامه گفتاری و رفتاری روحانی و برخی وزرای دیگر وی انباشته از هتاکی و ایجاد مضیقه است. اهانت به منتقدان با ادبیاتی درخور خود برخی دولتمردان مانند جیب‌بر، مزدور، بی‌شناسنامه، بی‌سواد، افراطی، مستضعف فکری، عقب‌مانده، عصر حجری، هوچی، کاسب، ترسو، بزدل، عقب‌مانده و...، تنها مشتی از خروارها اهانت روحانی است.


دولت در عین حال به قطع یارانه رسانه‌های منتقد مبادرت ورزید اما به این هم بسنده نکردند و برخی نشریات از جمله کیهان، وطن امروز، 9دی و... را به دادگاه کشاندند. حتی در مواقعی هم که برای کیهان قرار منع تعقیب به خاطر فقدان دلیل کافی صادر شد، مجددا برخی وزرا از طرف روحانی به قوه قضائیه فشار آوردند تا پرونده را مجددا به جریان بیندازند. این فشارها آن قدر وسیع بود که آیت‌الله آملی لاریجانی یک‌بار گفت: «برادر بزرگوار! شما خودتان شفاها یا کتبا با واسطه یا بی‌واسطه بارها گفته‌اید چرا یا فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی‌کنید یا نزد رهبری گلایه می‌کنید چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما بین اهالی مطبوعات ندای آزادی سرمی‌دهید؟!»
هم اینک ده‌ها شکایت از سوی دستگاه‌های دولتی علیه کیهان در جریان است و برخی وزرای دولت مشخصا مأمور اعمال فشار به دستگاه قضایی در این زمینه هستند.

 

منبع: کیهان

وقتی روحانی و زنگنه نمی‌خواهند رأی دادگاه کرسنت شفاف شود/ دولت یازدهم در جایگاه مدعی یا متهم؟

به گزارش فارس، پای پرحاشیه‌ترین و جنجالی‌ترین قرارداد صنعت نفت ایران پس از پیروزی انقلاب یعنی قرارداد صادرات گاز ایران به امارات معروف به قرارداد «کرسنت» به مناظره تلویزیونی بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باز شد تا امیدها برای خروج این موضوع از فاز محرمانه بعد از چهار سال افزایش یابد. با این وجود، واکنش‌های ابتدایی مقامات ارشد دولتی به این اتفاق نشان داد که همچنان دولت روحانی مردم را در این زمینه محرم نمی داند و اصرار دارد کارنامه خود را پنهان کرد تا در معرض نقد کارشناسان قرار نگیرد و حقایق مهمی برای مردم در این زمینه مشخص نشود.

 

ماجرا از اینجا شروع شد که اواسط مناظره فرهنگی-سیاسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در رسانه ملی، سید مصطفی هاشمی طبا، کاندیدای حامی دولت روحانی در یک اقدام عجیب و ناگهانی که به تعبیر بسیاری از کارشناسان «گل به خودی» محسوب می شد، به سراغ قرارداد کرسنت رفت و گفت: «ما قراردادی در کشور به نام کرسنت داشتیم که به خاطر آن 14.5 میلیارد دلار جریمه شدیم. کرسنت بد؛ اما ما بخاطر عدم اجرایش در دولت‌های نهم و دهم جریمه شدیم. همه راست‌ها را بگوییم». این صحبت هاشمی طبا، واکنش سریع روحانی را در پی داشت و رئیس دولت یازدهم درباره این موضوع گفت: «یک نکته درباره کرسنت بگویم چون گفتند 14 میلیارد، چون ممکن است ذهن مردم مشوش شود. این نیست هنوز به داوری نرسیده و باید در داوری به نتیجه برسیم و رقم‌ها این رقم ها نیست که در شایعات گفته می شود». چند ساعت بعد هم بیژن زنگنه، وزیر نفت در تلگرام خودش اعلام کرد: «ما در مورد کرسنت هیچ جریمه‌ای نشده‌ایم و قاطعانه و قدرتمندانه در حال دفاعیم. البته به دلیل ضعف دولت گذشته ما به عدم اجرای قرارداد محکوم شدیم».

 

اما این پایان کار نبود و زنگنه دیروز در مصاحبه با خبرنگاران در حاشیه بازدید از بیست و دومین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی با بیان اینکه ایران در زمینه پرونده کرسنت تاکنون هیچ گونه جریمه ای نشده است، گفت: «هنوز هیچ چیز قطعی نیست، از این رو به هیچ وجه خبری از اعداد نجومی گفته شده نیست، بلکه ما در این زمینه مدعی هستیم که چرا یک عده با بی تدبیری این‌قدر کشور را در معرض خطر قرار داده اند». همچنین علی کاردر، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران هم امروز در نشستی خبری در حاشیه بیست و دومین نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی گفت: «امکان اطلاع رسانی در این باره (کرسنت) هم اکنون وجود ندارد زیرا هر اطلاع رسانی به عنوان یک سند در داوری استفاده می شود اما به وقتش، اطلاع رسانی مفصلی در این زمینه صورت خواهد گرفت».

 

این برخوردهای مسئولان ارشد دولت و وزارت نفت با رای دادگاه لاهه درباره قرارداد کرسنت بار دیگر نشان داد دولت یازدهم هیچ علاقه‌ای به شفاف سازی این موضوع برای مردم ندارد و صرفا تلاش می‌کند در یک فضای مبهم، از عملکرد خود در این زمینه دفاع کرده و مسئولان دولت قبل را مسئول وضعیت نامطلوب پرونده ایران در دادگاه کرسنت معرفی کنند. این در حالی است که واقعیت چیز دیگری است و محکومیت ایران در دادگاه لاهه برای پرونده کرسنت - فارغ از میزان جریمه احتمالی آن که همچنان به دلیل پنهان کاری دولت نامشخص است - نتیجه عملکرد ضعیف و غیرقابل قبول دولت یازدهم است.

 

قبل از اینکه نگاهی به واقعیت‌های قرارداد کرسنت بیاندازیم، مناسب است تنها اظهارات صریح مقامات ارشد دولت یازدهم درباره قرارداد کرسنت را مرور کنیم. علی کاردر، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران که جزو امضا کنندگان قرارداد مذکور است، 12 مهرماه 95 در مصاحبه با خبرنگاران، کرسنت را «حرفه‌ای‌ترین قرارداد» نامید و گفت: «کرسنت یک قرارداد درجه یک است؛ اگر به من اجازه بدهند سخنرانی کنم -و شورای عالی امنیت ملی اجازه نمی‌دهد- من نامردهایی که کشور را ضایع کردند و 7 میلیارد دلار کشور را به باد دادند رسوا می‌کنم؛ به خدا قسم آنچه گفتند توهم است و توهمی فکر کردند و ضایع کردند».

 

داستان قرارداد کرسنت چیست؟

«کرسنت» (Crescent) نام یک شرکت نفتی اماراتی است و در سال 1381 (2001 میلادی) قرارداد «کرسنت» بین این شرکت اماراتی و شرکت ملی نفت ایران امضاء شد و ایران متعهد شد گاز ترش فرآوری نشده میدان سلمان  را به مدت 25 سال و از ابتدای سال 2005 به امارات صادر کند. حجم صادرات گاز هم قرار بود از 500 میلیون فوت مکعب در روز آغاز شود و به تدریج به 800 میلیون  فوت مکعب در روز برسد. اجرای این پروژه در سال 1384 از سمت ایران با دلایل ارائه شده از سوی دیوان محاسبات و دیگر نهادهای نظارتی متوقف شد. در دولت نهم تلاش شد این قرارداد اصلاح شود و مذاکراتی در این زمینه هم صورت گرفت ولی این امر بخصوص با توجه به حواشی متعدد مربوط به فساد در امضای این قرارداد در اوایل دهه هشتاد محقق نشد و نهایتا با روی کار آمدن دولت دهم و در سال 1388، اجرای قرارداد کرسنت از طرف ایران تعلیق شد و برخی پرونده‌های قضایی در این رابطه در داخل کشورمان تشکیل شد. علی ترقی‌جاه و برخی عوامل دیگری که رشوه دریافت کرده بودند، احضار و بازداشت شدند و اعترافات مفصلی نیز در این باره داشتند. شرکت کرسنت نیز از طریق دادگاه لاهه خواستار شد که ایران یا به اجرای قرارداد ملزم شود یا به صورت سالانه خسارت سنگینی به این شرکت پرداخت کند.

 

لازم است خاطر نشان گردد که برخلاف تصور موجود، تنها مشکل قرارداد کرسنت، فرمول قیمت گذاری نامناسب گاز و ارزان‌فروشی نیست بلکه همانطور که توسط سازمان بازرسی کل کشور، حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشور و حمیدرضا کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس هشتم بیان شده است، این قرارداد اشکالات دیگری مانند عدم رعایت مصوبه شورای اقتصاد مبنی بر انتقال گاز میدان نفت و گاز سلمان به عسلویه، مورد توجه قرار نگرفتن ابعاد تجاری، اقتصادی، حقوقی، فنی و امنیتی قرارداد و عدم توجه به رفتار فنی چاه‌های میدان سلمان در قرارداد هم دارد.

 

روند پرونده کرسنت در دادگاه لاهه و اشتباه بزرگ دولت روحانی

همانطور که اشاره شد با توقف اجرای قرارداد کرسنت از سوی ایران، مقامات شرکت اماراتی کرسنت از کشورمان به دادگاه لاهه شکایت کردند تا ایران مجبور به اجرای این قرارداد یا پرداخت خسارت سنگین به این شرکت شود. مقامات ایرانی نیز با توجه به اطلاعات گسترده و شفافی که درباره وجود فساد در انعقاد قرارداد کرسنت داشتند، تلاش کردند تا این موضوع را محور تلاش‌های خود برای دفاع از منافع ملی در زمینه این قرارداد در دادگاه لاهه قرار دهند. زیرا اگر در دادگاه‌های بین‌المللی ثابت شود که در یک قرارداد بین‌المللی، فساد یا رشوه‌ای صورت گرفته است، آن قرارداد لغو خواهد شد.

 

در دولت دهم با همکاری دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، وزارت نفت و وزارت اطلاعات کلیه مستندات فساد در قرارداد کرسنت همراه با تایید سازمان‌های بین المللی از جمله سازمان مبارزه با فساد انگلستان FSO تهیه و به دیوان لاهه ارائه گردید، به طوری که جای هیچ انکاری از فساد باقی نمی‌گذاشت. جلسات داوری قرارداد کرسنت در اردیبهشت ماه و خرداد ماه 1392 در لاهه برگزار شد. جلسات متعدد دادگاه با توجه به مستندات شفاف، به نفع ایران پیش می‌رفت. اما با روی کار آمدن دولت یازدهم و انتخاب بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت از سوی رئیس جمهور و رای اعتماد مجلس به ایشان، تمام معادلات تغییر کرد. دلیل این موضوع این نکته بود که در جریان معرفی زنگنه به مجلس برای کسب رای اعتماد، برخی از نزدیکان و حامیان ایشان با هدف ایجاد شرایط لازم برای تصدی مجدد پست وزارت نفت توسط وزیر نفت دولت اصلاحات در مصاحبه با رسانه‌ها، تلاش کردند که مفاسد و نقاط ضعف قرارداد کرسنت را انکار کنند و بر ضرورت اجرایی شدن آن تاکید نمایند.

 

به عنوان مثال، اکبر ترکان، از مدیران ارشد وزارت نفت در دولت های هشتم و نهم و مشاور ارشد رئیس دولت یازدهم که در مصاحبه با ویژه نامه روزنامه شرق درباره قرارداد کرسنت در سال 90 گفته بود: «کرسنت قراردادی است که که بر ارکان درستی بنیان گذاشته نشده و پایه‌های این قرارداد کج است»، در مصاحبه با هفته نامه «تجارت فردا» در تابستان 92 گفت: «آنها که کرسنت را اجرا نکردند باید محاکمه شوند».

 

از سوی دیگر هم زنگنه پس از کسب رای اعتماد مجلس، برخی از نزدیکان خود در دولت اصلاحات را که نقش مهمی در امضای قرارداد کرسنت داشتند و در مراحل عقد این قرارداد در کنار او حضور داشتند را بار دیگر به عنوان مدیران ارشد وزارت نفت منصوب کرد. از آن جمله می‌توان به رکن الدین جوادی، مدیرعامل شرکت صادرات گاز ایران در دولت هشتم و اولین مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در دولت یازدهم (تا اواخر خردادماه 95) و معاون فعلی نظارت بر منابع هیدروکربوری وزیر نفت و همچنین علی کاردر، از امضاکنندگان قرارداد مذکور و معاون فعلی سرمایه گذاری و تامین منابع مالی شرکت ملی نفت ایران در این دولت (تا اواخر خردادماه 95) و مدیرعامل فعلی این شرکت اشاره کرد.

 

با توجه به همین وضعیت، مدیران شرکت کرسنت و وکلای آن مدعی شدند که در زمینه فساد در امضای قرارداد کرسنت در ایران دودستگی وجود دارد و این سوال را مطرح کردند که اگر ایران معتقد است در این قرارداد فسادی رخ داده است و مفسدینی وجود دارد پس چرا خودش آن‌ها را در راس بزرگترین مناصب صنعت نفت کشورش قرار داده است؟! با توجه به همین موضوع و همچنین عدم تمایل زنگنه به برکناری آن مدیران ارشد وزارت نفت، نهایتا ایران نتوانست در مراحل پایانی دادگاه لاهه به خوبی از ادعای خود مبنی بر وجود فساد در انعقاد قرارداد کرسنت دفاع کند. در نتیجه، نهایتاً اواسط مرداد ماه 1393، شرکت دانا گاز اعلام کرد که دیوان بین المللی در مناقشه شرکت کرسنت با شرکت ملی نفت ایران، به نفع شرکت کرسنت رای داده است.

 

مقامات ارشد دولت یازدهم اصل خبر محکومیت ایران را در پرونده کرسنت تأیید کردند، اما چیزی در مورد جزئیات آن نگفتند و همچنان مشخص نیست که دقیقا رای دادگاه لاهه چه بوده است و ایران در این دادگاه به پرداخت چه میزان جریمه‌ای به شرکت کرسنت محکوم شده است. صرفا اخبار منتشر شده توسط مقامات شرکت کرسنت یا مقامات ایرانی مانند مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری حاکی از آن است که مذاکره بین مقامات وزارت نفت و مسئولین این شرکت ادامه دارد تا با اصلاح این قرارداد در راستای تأمین رضایت شرکت کرسنت، صادرات گاز به امارات را بدون پرداخت جریمه مصوب دادگاه لاهه به این شرکت عملیاتی کنند.

اخراج دانشمندان هسته‌ای در دولت روحانی قابل انکار نیست

مهندس حسین آبنیکی، رئیس سابق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو درباره بیانیه سازمان انرژی اتمی در تکذیب خبر بیکار شدن دانشمندان هسته‌ای گفت: تیم مدیریت ارشد شرکت‌های غنی‌سازی، سال 92 از سازمان اخراج شدند. علاوه بر اینها مدیران میانی که با اینها در ارتباط بودند از جمله تیم همکاران شهید احمدی روشن را نیز از سازمان بیرون کردند.


وی افزود: حتی شرکت‌هایی هم که در غنی‌سازی 3/5 و 20 درصدی نقش داشتند تعطیل کردند.


این مدیر سابق سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: آقایان پاسخ دهند مسئول غنی‌سازی 20 درصد نطنز الآن کجا کار می‌کند؟ در سازمان انرژی اتمی است یا آب و فاضلاب؟ جمعی که از سال 83 تا 92 برنامه هسته‌ای کشور را پیش بردند الآن کجا هستند؟ خود من الآن در سازمان اوقاف مشاور هستم. یکی از مدیران ارشد غنی‌سازی الآن در یک شرکت کامپیوتری کوچک کار می‌کند. دو نفر از دوستان که تولید ماشین‌های غنی‌سازی را برعهده داشتند الآن در پتروشیمی مشغول هستند. بسیاری دیگر از مدیران هم به همین سرنوشت گرفتار شدند.


آبنیکی با تأکید بر اینکه بیانیه سازمان انرژی اتمی به هیچ وجه صحت ندارد، اظهار داشت: آقای رئیس سازمان همیشه با قسم جلاله تکذیب می‌کنند اما سند ارائه نمی‌دهند که این افراد الآن در کدام بخش سازمان مشغول به کار هستند. چند وقت پیش ما در کمیسیون اصل 90 مجلس هم این موضوع را توضیح دادیم و الآن هم آماده هستیم تا در رسانه‌ها با آقای صالحی در این خصوص مناظره کنیم.


لازم به ذکر است پس از مناظره روز جمعه نامزدهای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، سازمان انرژی اتمی در بیانیه‌ای اظهارات مصطفی میرسلیم مبنی بر بیکار شدن دانشمندان و کارکنان سازمان انرژی اتمی در دولت یازدهم را تکذیب کرده بود.

پاسخ «کیهان» به ادعاهای روحانی در دانشگاه تهران

پاسخ «کیهان» به ادعاهای روحانی در دانشگاه تهران


اکنون ادعا می‌شود همه جزئیات مذاکرات با رهبر انقلاب هماهنگ می‌شده و طبق نظر ایشان کار انجام شده است! این ادعای کذب حالا مطرح می‌شود که تشت رسوایی برجام بر زمین افتاده و باید برای آن دنبال شریک جرم و حتی آمر گشت!

خبرنامه دانشجویان ایران: اکنون ادعا می‌شود همه جزئیات مذاکرات با رهبر انقلاب هماهنگ می‌شده و طبق نظر ایشان کار انجام شده است! این ادعای کذب حالا مطرح می‌شود که تشت رسوایی برجام بر زمین افتاده و باید برای آن دنبال شریک جرم و حتی آمر گشت!

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» روزنامه کیهان طی گزارشی خبری-تحلیلی نوشت: همان جماعتی که تا دیروز برجام را آفتاب تابان و فتحی بزرگتر از فتح خرمشهر می‌دانستند و با غرور و نخوت، آن را ثمره کاردانی و تدبیر خود می‌دانستند، حالا که کار به اینجا رسیده و دستاورد برجام، از تقریبا هیچ به تحقیقا هیچ تبدیل شده و همه پیش‌بینی‌های نخبگان و دلسوزان، مو به مو و واژه به واژه درست از آب در آمده، حالا به جای عذر‌خواهی از مردم، به دروغ ادعا می‌کنند که همه جزئیات را با اجازه رهبری طی کرده‌اند!

اما آیا حقیقت همین است!؟ آیا آنگونه که روحانی در دانشگاه تهران ادعا کرد، همه‌چیز با دستور رهبری پیش رفته!؟ اگر چنین است، آن‌همه هشدار و تذکر رهبری، شروط نه‌گانه، فرمان ایشان به اجرای متوازن برجام و ...آیا به آنها هم عمل شده یا نه!؟ مرور فرمایشات رهبر انقلاب به کشف اینکه ادعاهای امروزین، هیچ نسبتی با واقعیت ندارد کمک می‌کند.
خوشبین نیستم اما...

رهبر انقلاب در نخستین سال دولت یازدهم صراحتا تاکید کردند:
«... من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربه‌های گذشته‌ ما نشان می‌دهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم - منظورشان از گفتگو این نیست - منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمی‌رود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم(1392/1/1)

«مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن می‌خواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمی‌کنیم. یک تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است که...این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد».(1392/8/12) ...«من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. حالا اگر یک روزی - ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود - شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه‌ ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم» (20/۰۱/1394)

این صراحت رهبری‌،گویای عمق نگاه و باور ایشان است و جای هیچ شبهه و تردیدی باقی نمی‌گذارد.

موافقت مشروط
رهبر انقلاب شرطی حیاتی و مهم برای موافقت خود گذاشتند. شرطی که راه ادعاهای بعدی و وادادگی‌ها به بهانه موافقت ایشان را سد می‌کند. ایشان در روز انرژی هسته‌ای در سال 94 تاکید کردند:« با وجود اینکه من خوش‌بین نبودم به مذاکره‌‌ با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکره‌کنندگان هم با همه‌‌ وجود حمایت کردم، الان هم حمایت می‌کنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت می‌کنم و استقبال می‌کنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد.

البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است-که این حرف را آمریکایی‌ها هم می‌زنند- این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی». (20/۰۱/1394) این بیان به روشنی نشان از آن دارد که معیار، حفظ منافع ملی است نه هر توافقی و به هر قیمتی!

ضرورت لغو یکباره تحریم‌ها
برخلاف حرف‌های امروزین که برجام برای لغو تحریم‌ها نبود(!) و خیلی حرف‌های دیگر، رهبر معظم انقلاب، صراحتا فایده و خاصیت برجام را تنها و تنها لغو تحریم‌ها دانسته بودند و بر این موضوع تاکید فرموده بودند: «‌در این جزئیّات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است - اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها می‌گوید تحریمها شش ماه دیگر لغو می‌شود، یکی می‌گوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر می‌گوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریم‌ها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق به ‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد.

اگر قرار باشد که لغو تحریم‌ها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.»(20/۰۱/1394)
صنعت هسته‌ای را حفظ کنید!

امروز بر کسی پوشیده نیست که از صنعت هسته‌ای‌، چیز چندانی باقی نمانده! پر کردن قلب راکتور با سیمان، جمع کردن سریع آبشار سانتریفیوژها‌، از دست دادن اورانیوم و آب سنگین و ... همه و همه‌، ثمر و دستاورد برجام بوده و کسی نمی‌تواند آن را انکار کند. آیا رهبر انقلاب اینها را خواسته بودند!؟ ایشان در این‌باره فرموده بودند: «‌صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است....اینکه بعضی ازروشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هسته‌ای را می‌خواهیم چه‌کار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیس‌ها آمده بودند می‌خواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری می‌گفت ما این مادّه  بدبوی عَفِن را می‌خواهیم چه‌ کار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هسته‌ای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینه‌ی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هسته‌ای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّه‌های ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّت‌های درونی و استعدادهای درونی بچّه‌های ما بود... دستاورد هسته‌ای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد» (20/۰۱/1394)

پاسخ به دروغ بزرگ!
اکنون ادعا می‌شود همه جزئیات مذاکرات با رهبر عزیز انقلاب هماهنگ می‌شده و طبق نظر ایشان کار انجام شده است! این ادعای کذب حالا مطرح می‌شود که تشت رسوایی برجام بر زمین افتاده و باید برای آن دنبال شریک جرم و حتی آمر گشت!

احتمال دارد مدتی بعد برخی مقامات دولتی سخنرانی کنند و بگویند ما اصلا دنبال مذاکره و برجام نبودیم! به اصرار و دستور رهبری رفتیم و اینکار را کردیم!

اما حقیقت آن است که رهبر انقلاب این روزها را پیش‌بینی می‌کردند و به این ادعای کذب قبلا پاسخ داده بودند: « آیا جزئیّات مذاکرات هسته‌ای تحت نظر رهبری است؟

بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمی‌کنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام؛ عمدتاً به رئیس‌جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، می‌توانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.»(20/۰۱/1394)

شروط حیاتی و مهمی که دیده نشد!
از همه آنچه گفتیم مهم‌تر، شروط نه گانه‌ای بود که رهبر معظم انقلاب درباره برجام معین کرده و خواستار رعایت دقیق و مو به موی آن شدند. آیا آنان که به دروغ ادعا می‌کنند همه چیز با رهبری هماهنگ شده، این نامه را فراموش کردند و آیا ادعا می‌کنند این شروط رعایت شده!؟ با خواندن فهرست وار این شروط نه گانه خواهید دانست که هیچ‌یک از آنها جامه عمل نپوشید و اتفاقا فاجعه برجام دقیقا در اثر نافرمانی از این فرامین روشنگر بود! به بخش‌هایی از این نامه تاریخی توجه کنید:

نقاط ابهام و ضعف‌های متعدد
«چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئله‌ هسته‌ای و مذاکرات طولانی و ملال‌آور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقه‌های زنجیره‌ دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریب‌کاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیّه‌‌ آنان که با نیّت قبول مذاکره‌ مستقیم از سوی ایران انجام می‌شد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه‌‌ آنان در رابطه با دولت‌ها و مؤسّسات اروپاییِ دخیل در مذاکرات، همه نشان‌دهنده‌ آن است که ورود فریب‌کارانه‌‌ آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، نه با نیّت حل‌وفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدف‌های خصمانه‌‌ خود درباره‌ جمهوری اسلامی صورت گرفته است. ... محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه،‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌  کشور منتهی شود.»

تضمین بگیرید!
«از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه‌‌ اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدام‌های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتّحادیه‌ اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها است. در اعلام اتّحادیه‌‌ اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریم‌ها به‌کلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌‌ نقض برجام است.»

اول قرارداد بعد نابودی!
«اقدام در مورد نوسازی کارخانه‌ اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره‌ طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.» اکنون مدت‌هاست کارخانه اراک نابود شده و هیچ قرار داد قطعی بین ایران و 5+1 وجود ندارد! کاش تنها و تنها به همین یک بند توجه می‌شد.

پایاپای معامله کنید!
«معامله‌‌ اورانیوم غنی‌‌شده‌ موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن  دراین‌‌باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید به‌تدریج و در دفعات متعدّد باشد.» حالا مدت‌ها از انتقال بیش از ده تن اورانیوم غنی شده به ارزش میلیاردها دلار می‌گذرد‌، اما هنوز گرمی کیک زرد وارد کشور نشده است! چون قرار دادی در کار نیست!

اینها بخشی از شروط مهم رهبر انقلاب بود. آیا این موارد اجرایی شد!؟ آیا این موارد جزء آنچه که ایشان دستور داده‌اند نیست!؟ آیا کسانی که مدعی «سمعا و طاعتا » گفتن به رهبر انقلابند، در برابر این هشدار‌های مهم و تعیین‌کننده هم سمعا و طاعتا گفتند!؟یا نه آشکارا و بی‌هیچ پروایی، حتی یک مورد از آن را اجرا نکردند!؟

برای مردم پوشیده و پنهان نیست که سند برجام، با هشدارهای رهبر انقلاب و صرفا برای کسب تجربه‌ای تاریخی و البته بسیار تلخ و گران، از سوی رهبر انقلاب اجازه داده شد و در مسیر تهیه سند و اجرای آن، توصیه‌های ایشان یکی پس از دیگری نادیده گرفته شد.