موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

باید به فکر نجات عابر بود و نه کلاه!

شریعتمداری: باید به فکر نجات عابر بود و نه کلاه!/ روحانی معلوم نیست از چه مشاورانی مشورت می‌گیرد که بر توفیقات دولت خویش! تاکید دارد / با تغییر وزرا نمی شود حقیقت را پنهان کرد


 اظهارات آقای روحانی در حالی است که پیش از این برجام را «فتح‌الفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرت‌های بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بود «در همان روز اول توافق، تمام تحریم‌های بانکی، بیمه‌ای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریم‌های اقتصادی به طور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریم‌های تسلیحاتی نیز کنار گذاشته می‌شود»! اکنون باید از آقای روحانی پرسید سخن آن روزهایتان را باید باور کرد و یا اظهارات امروزتان را که با یکدیگر در تناقض بوده و فاصله‌ای پرناشدنی دارند.
گروه سیاسی- رجانیوز: مدیر مسئول کیهان طی یادداشتی در روزنامه کیهان:  1- ناصر‌آقا یکی از راننده‌های قدیمی تهران بود - خدا رحمتش کند - روی اتوبوس‌های خطی درون شهر کار می‌کرد. از میدان خراسان به میدان توپخانه سابق مسافر می‌کشید. روزهای آخر عمر را در قهوه‌خانه‌ای که پاتوق راننده‌ها بود سپری می‌کرد. از قول او نقل می‌کنند که می‌گفت؛ یکی از روزها که باد تندی می‌وزید با اتوبوسم که پُر از مسافر بود وارد میدان توپخانه شدم، ناگهان چشمم به عابری افتاد که باد کلاهش را ربوده بود و او وسط میدان دنبال کلاهش می‌دوید. اتوبوسم ترمز درست و حسابی نداشت و فرمانش هم گیج می‌زد هر چه بوق زدم بی‌فایده بود و عابر شش‌دانگ حواسش را به کلاهش داده و دنبال آن می‌دوید. اتوبوس به چند قدمی عابر رسیده بود. همه مهارتم را به کار گرفتم و بالاخره با هزار زحمت توانستم کلاه را رد کنم!... قهوه‌چی که دلش برای عابر به شور افتاده و منتظر نتیجه ماجرا بود با دلواپسی پرسید؛ ناصر آقا! پس عابر چی؟ و ناصر آقا سینه‌ای صاف کرد و گفت؛ عابر که هیچی! زیر چرخ‌های اتوبوس له شد و عمرش را به شما داد! اما در عوض کلاه سالم مانده بود! قهوه‌چی به ملامت گفت؛ مهارتی که از آن دم می‌زدی همین بود؟!  کلاه بی‌سر به چه دردی می‌خورد؟ و ناصر‌آقا قیافه حق به جانبی گرفت و گفت؛ بالاخره یک سر دیگر پیدا می‌شود که کلاه را روی آن بگذارند!...
 
2- اغراق نیست اگر گفته شود  در حالی که  سه سال و 5 ماه از عمر  دولت آقای روحانی می‌گذرد بسیاری از وعده‌هایی که قبل و بعد از انتخابات داده بودند عمل نشده و بر زمین مانده است. اما آقای روحانی که معلوم نیست از چه مشاورانی مشورت می‌گیرد بر توفیقات دولت خویش! تاکید دارد و کارنامه دولت یازدهم را با شماری از شعارها و آمارهای غیرواقعی تزئین می‌کند و در بسیاری از موارد نیز صورت مسئله را تغییر می‌دهد و مطالبات مردم را که برخاسته از وعده‌های خود ایشان بوده و هست با طرح مسائلی که هرگز در فهرست مطالبات ملت نبوده است کنار می‌گذارد و...
 
اگرچه پرداختن به وعده‌های بر زمین مانده دولت یازدهم موضوع این نوشته نیست، چرا که پیش از این بارها به آن پرداخته‌ایم و پرداخته‌اند ولی اشاره به چند نمونه از اظهارات رئیس‌جمهور محترم که طی چند روز اخیر به مناسبت‌های مختلف مطرح کرده‌اند می‌تواند پاسخ پرسشی باشد که در ادامه یادداشت پیش روی خواهد آمد.
 
3- آقای روحانی در مراسم روز ملی صادرات به جای توضیح درباره علت رکود صادرات که ناشی از مسدود بودن روابط بانکی است و این نکته بارها از زبان مسئولان دست‌اندرکار دولتی نیز مطرح شده است، می‌فرمایند؛ رونق صادرات در تایلند و ویتنام و مالزی به خاطر آن است که روابطشان را با دنیا بر مبنای تعامل سازنده قرار داده‌اند و نتیجه می‌گیرد که «از دعوا با دنیا صادرات بیرون نمی‌آید»!  و توضیح نمی‌دهند که کلاه توقف صادرات را آمریکایی‌ها در جریان توافق هسته‌ای بر سر کشورمان گذاشته‌اند و فراموش کرده‌اند که خود ایشان با افتخار گفته بود در اولین روز اجرای برجام، روابط بانکی و تجاری ایران با کشورهای دیگر بدون کمترین مانعی برقرار خواهد شد! آقای روحانی کینه‌توزی سی و چند ساله و بی‌وقفه آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی را هم به حساب دعوای ما با دنیا می‌گذارند! و توضیح نمی‌دهند که توقف صادرات، تاوان وادادگی در برابر دشمنان بیرونی و فریب‌خوردگی ناشی از اعتماد و خوشبینی نابجا به آنان است و شایسته نیست در اظهارات ایشان زورگویی تبرئه و مقاومت در مقابل متجاوزان به باد انتقاد و اعتراض گرفته شود!
 
4- رئیس‌جمهور محترم در همان مراسم، منتقدان را مخالف برقراری رابطه با دنیا معرفی کرده و اعلام می‌دارد، بعضی‌ها عظمت ایران را هنوز باور نکرده‌اند، ملت ایران در طول تاریخ با دنیا رابطه داشته است! و توضیح نمی‌دهند چه کسی مخالف رابطه با دنیا بوده است؟! آنچه منتقدان سیاست خارجی دولت مطرح کرده و می‌کنند، رابطه متوازن و عزتمندانه و به دور از وادادگی و ذلت‌پذیری است که متأسفانه دولت در این زمینه نه فقط دستاوردی نداشته است بلکه وادادگی در مقابل بیگانگان را به جایی رسانده است که امروزه دولت‌های فکسنی و دست‌چندمی نظیر عربستان و امارات نیز برای کشورمان شاخ و شانه می‌کشند!
 
5- آقای روحانی در مراسم روز ملی صادرات؛ به گونه‌ای از ضرورت اعتماد به ملت سخن می‌گویند که انگار در مقابل تلاش ایشان و دولتشان برای اعتماد به مردم کسانی  ایستادگی کرده و مانع از برقراری این اعتماد شده‌اند! ایشان در همین زمینه می‌گوید «باید به ملت ایران اعتماد کنیم، فقط چهار نفر نیروی امنیتی نمی‌توانند مورد اعتماد ما باشند»! باز هم جناب رئیس جمهور توضیح نمی‌دهند که مگر نیروهای امنیتی مانع ایجاد اعتماد به مردم بوده‌اند؟! و این پرسش را هم بی‌پاسخ می‌گذارند که این چهار نفر نیروی امنیتی چه کسانی هستند؟!  برخی از وزیران و مشاوران ایشان از اعضای موثر مراکز امنیتی کشور بوده‌اند و مخصوصا شخص جناب آقای دکتر روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یعنی یکی از برجسته‌ترین کانون‌های امنیتی کشور بوده است. بنابراین باید پرسید که رئیس‌جمهور محترم از کدام چهار نفر نیروی امنیتی به گلایه یاد می‌کنند؟! ضمن آن که حضور و فعالیت در مراکز امنیتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمتی بزرگ به ملت و نظام و شایسته افتخار و مباهات است.
 
6- رئیس‌جمهور محترم در جمع مردم اراک، برجام را به یک باغ میوه و مردم را که در انتظار دستاوردهای آن هستند به کودکانی تشبیه می‌کند که برای چیدن سیب و گلابی آمده‌اند و خطاب به آنها می‌گوید؛ باید برای بهره‌برداری از میوه‌های این باغ صبر کرد! این اظهارات آقای روحانی در حالی است که پیش از این برجام را «فتح‌الفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرت‌های بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بود «در همان روز اول توافق، تمام تحریم‌های بانکی، بیمه‌ای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریم‌های اقتصادی به طور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریم‌های تسلیحاتی نیز کنار گذاشته می‌شود»! اکنون باید از آقای روحانی پرسید سخن آن روزهایتان را باید باور کرد و یا اظهارات امروزتان را که با یکدیگر در تناقض بوده و فاصله‌ای پرناشدنی دارند.
 
7- یکی از وعده‌های اصلی و پررنگ آقای روحانی که قبل و بعد از انتخابات روی آن تأکید کرده بودند، ایجاد اشتغال بود، از جمله «دولت تدبیر نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشد.»، «دولت تدبیر بیکاری را با روش‌هایی چون توجه به صنعت، کشاورزی و گردشگری کاهش خواهد داد»، «مشکل بیکاری باعث شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی، می‌توانیم بیکاری را ریشه‌کن کنیم»! و...
 
اما جناب روحانی ابتدا در جمع مردم اراک از ایجاد اشتغال برای بیکاران ابراز ناتوانی می‌کند، ولی فردای آن روز در جمع مردم خمین ابراز می‌دارد که طی یک سال 714 هزار شغل ایجاد کرده است و این در حالی است که مرکز پژوهش‌های مجلس از بیکاری بیش از 7 میلیون نفر خبر داده و تأکید می‌کند ادامه مسیر با این شیب، تعداد بیکاران را در سال 1400 به 11 میلیون نفر می‌رساند، وزیر کار اعلام می‌کند؛ هر 5 دقیقه یک نفر به جمعیت بیکار کشور اضافه می‌شود. از سوی دیگر معلوم نیست با توجه به رکود سنگین و فزاینده که تعطیلی پی در پی کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و صنعتی را به دنبال داشته و دارد، وعده رئیس‌جمهور محترم چگونه قابل تحقق است!
 
8- آقای روحانی در جمع مردم خمین می‌گوید؛ «کارخانه‌های ما یکی پس از دیگری از رکود خارج می‌شود»! این ادعای رئیس‌جمهور محترم در حالی است که وزیر صنعت ایشان تأکید می‌کند «7 هزار واحد متوقف در شهرک‌های صنعتی وجود دارد» و معاون وزیر صنعت خبر می‌دهد «10 هزار واحد صنعتی یعنی 29/5 درصد کل واحدهای صنعتی، با ظرفیت کمتر از 50درصد کار می‌کنند» و نماینده مجلس اعلام می‌کند «60 درصد واحدهای صنعتی و تولیدی تعطیل است» در میان مراکز تولیدی تعطیل شده نام مراکز پرسابقه‌ای نظیر ارج، قند ورامین، پارس‌کروم خزر (تنها واحد تولید کننده مواد‌اولیه صنایع چرم در خاورمیانه)، فولاد سبزوار، ایرانا و... به چشم می‌خورد. و ده‌ها نمونه دیگر از اینگونه اظهارات متناقض و ارائه آمارهای غیرواقعی که شرح آن به درازا می‌کشد.
 
9- و بالاخره، مروری هر چند گذرا بر عمر سه سال و پنج ماهه دولت آقای دکتر روحانی به وضوح حکایت از آن دارد که دولت ایشان در تحقق بسیاری از وعده‌هایی که داده بود موفق نبوده است و در مواردی نیز خسارت‌های بعضا جبران‌ناپذیری- و یا دستکم به سختی قابل جبرانی- را هم باعث شده است. و از سوی دیگر، تردیدی نیست که جناب ایشان رسیدن به این نقطه را در برنامه کاری خویش نداشته و نمی‌پسندیده‌اند. این نکته را از تغییر ماهیت وعده‌هایی که داده‌اند و اصرار بر اعلام تحقق آنچه تحقق نیافته است می‌توان درک کرد و حال آن که چاره کار در تغییر مسیر حرکت دولت و جا به جایی ریل‌گذاری‌های پیشین است و نه جا به‌جایی این وزیر و آن معاون و یا پنهان کردن واقعیات تلخی نظیر دستاورد تقریبا هیچ برجام، تحمیل رکود، تعطیلی مراکز تولید، تحقیر نظام و مردم در برابر بیگانگان و مشغول کردن دولت به مسائل حاشیه‌ای ... و در یک‌کلام باید به فکر نجات عابر بود و نه کلاه!
حسین شریعتمداری

FATF ورودی داعش است

شریعتمداری: FATF ورودی داعش است

 مدیرمسئول روزنامه کیهان گفت: خروجی FATF، ورودی داعش است برای این که شما خودتان را از اقتدار تهی می‌کنید، وقتی کشور از اقتدار خالی شد، توسط دشمن بلعیده می‌شود. 

 به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از مهر، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در دومین جلسه از مجموعه نشست های «محاکمه مردم در اعتراض به حقوق‌های نجومی»، با بیان این که باید تفسیری از شرایط امروز داشته باشیم تا تابلو و مختصات کنونی خود را ترسیم کنیم، اظهار کرد:


 برای گمراه نشدن از مسیر اصلی باید سه ویژگی را در خود تقویت کنیم، شناخت نقشه راه، شناخت نقشه راه حریف و مقایسه مواضع و عملکرد دو طرف.

 وی با اشاره به وضعیت رسیدگی و برخورد با موضوع حقوق‌های نجومی، عنوان کرد: آقای روحانی که گفت هیچ‌کدام از این ها را به دستگاه قضایی نمی‌فرستند و آقای نوبخت نیز گفتند حضرت آقا تأکید کردند دنبال حاشیه‌ها نروید!

 شریعتمداری اضافه کرد: حضرت آقا فرمودند دنبال حاشیه‌ها نروید یعنی یک باره کنسرت را مطرح نکنید تا ذهن‌ها منحرف شود اما در مورد حقوق‌های نجومی ‌گفتند خیانت است، هجمه به ارزش هاست و این افراد لیاقت حضور در این پست ها را ندارند اما دولتی ها خواستند این‌گونه برداشت کنند.

 وی با تأکید بر لزوم برخورد با دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی، گفت: این ها باید به دستگاه قضایی معرفی بشوند، آقای اژه‌ای نیز گفتند چند پرونده را بررسی می‌کنیم اما تاکنون هیچ نتیجه ملموس و محسوسی به دست نیامده است. 

 مدیر مسؤول روزنامه کیهان بابیان این که با بررسی و شناخت نقشه‌های راه، می‌توان سره را از ناسره شناخت، خاطرنشان کرد: امروز جریانی در میدان است که غرب از این جریان به عنوان غریبی که برای نجات یافتن به هر خس و خاشاکی ممکن است متوسل شود، استفاده می‌کند.

 وی ادامه داد: فضای غرق مصنوعی را در نظر بگیرید، فرض کنید کسی را در حالتی از غرق‌شدگی نگه می دارند، وقتی این فرد احساس می‌کند در حال غرق شدن است، دلش می‌خواهد به هر چیزی چنگ بزند تا زنده بماند، اگر این جریان را نیز در چنین حالتی قرار دهیم، می‌خواهد به هر چیزی چنگ بزند و وقتی حریف این فضا را به وجود می‌آورد، وسیله متوسل شدن آن جریان را نیز در اختیارش قرار می‌دهد.

 شریعتمداری بابیان این که طرف مقابل، ایران را در شرایط عرق مصنوعی قرار داد، گفت: آنان ما را به سمت برجام می برند و دولت محترم نیز همه نظام و دولت را به وزارت خارجه‌ای تبدیل می‌کند که تنها یک دستورالعمل تک ماده ای را دنبال می‌کند و آن دستور کار، مذاکره است.

 وی با تأکید بر این که با مذاکره و توافق مخالف نیستیم، یادآور شد: ما را به سمت برجام می برند، قرار است این برجام فتح الفتوح، آفتاب تابان و بزرگ‌ترین دستاورد قرن باشد و همه تحریم‌ها را حل کند اما چندین ماه گذشته و چنین اتفاقی نیفتاده، یعنی ما امتیازات نقد را داده ایم و وعده‌های نسیه گرفتیم.


 شریعتمداری بابیان این که رفع تحریم‌ها در یک روز و سایر دستاوردهایی که مدعی آن بودند، محقق نشد، خاطرنشان کرد: همان وعده‌های نسیه را هم یکی‌یکی دبه درمی‌آورند. نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان به جریانات به وجود آمده پیرامون کارگروه FATF اشاره و عنوان کرد: FATF کارگروه عملیاتی پول‌شویی است که ما هم مبارزه با پول‌شویی را قبول داریم اما نکته مهم برای ما، تعریف آنان از تروریسم است؛ آنان حزب الله، سپاه قدس و انصار الله را تروریست می دانند، مسؤولان ما می‌گویند سندی را امضا کرده اند که مطابق قانون اساسی است، این سؤال پیش می‌آید که اگر مطابق با قانون اساسی است، چرا لیست عملیاتی آن را امضا کرده اید؟ وی افزود: خروجی FATF، ورودی داعش است 

برای این که شما خودتان را از اقتدار تهی می‌کنید، وقتی کشور از اقتدار خالی شد، تبدیل به لقمه‌ای می‌شویم که برای بلعیده شدن توسط دشمن آماده است. وی به انگیزه ایجاد گروه های تروریستی در منطقه به خصوص داعش اشاره و عنوان کرد: خانم کلینتون با صراحت گفته من به 112 کشور مسافرت کردم تا به مجرد این که این گروه اعلام موجودیت کرد، آن را به رسمیت بشناسند، رهبری هم گفتند که آنان این گروه را برای ما ساخته بودند آن وقت آقایان می‌گویند به نیروی نظامی نیاز نداریم.

 شریعتمداری خاطرنشان کرد: آقایان دیگر ژاپن و آلمان را مثال نزنند، این دو کشور در لیست 10 کشور برتر هزینه‌های نظامی در رده هشتم و نهم قرار دارند، آنان تحت قیمومیت آمریکا هستند اما آمریکا از روز اول بعد از پیروزی انقلاب در حال درندگی شما هستند. وی افزود: آقایی که می‌فرمایید «ما باید دست از توان نظامی خود بکشیم»، اولین گام این است که تیم گسترده حفاظتت خود را قدری تخفیف دهید! چطور شما برای سفر به یک نقطه این همه تیم حفاظت بسیج می‌کنید، آنوقت برای یک کشور با مردم مظلوم نباید حفاظتی وجود داشته باشد؟ 


 مدیر مسؤول مؤسسه کیهان بابیان این که دوران نفوذ کشمیری‌ها و کلاهی ها تمام‌شده، خاطرنشان کرد: یک نوع عوامل نفوذ برای تخریب، ترور و جاسوسی می‌آیند، وقتی این افراد لو می‌روند به آنان می‌گویند «عامل سوخته» اما یک نوع نفوذی دیگر داریم که به آنان «فسیل زنده» می‌گویند، این افراد همان کسی هستند که برای نفوذ به ساختار در نظام گسیل‌شده‌اند


. وی ادامه داد: تفاوت این دو دسته نفوذی این است که پس از سوختن لو رفتن فرد نفوذی به ساختار، مجبورند باز هم از او حمایت کنند تا دیگر نفوذی‌های خود را حفظ کند همانطور که وقتی شاه از ایران گریخت، بازهم از او حمایت کردند.

 شریعتمداری به بیان ویژگی‌های افراد نفوذی به ساختار پرداخت و گفت: کسی که برای ورود به ساختار یک نظام انتخاب می‌شود، باید دو ویژگی داشته باشد؛

این افراد ابتدا باید سابقه حضور در مسؤولیتی شناخته‌شده داشته باشند که مردم نیز او را به این سابقه بشناسند

 و دومین ویژگی این است که به هر علتی با نظام زاویه داشته باشد.

 وی افزود: این دو ویژگی به این معناست که کسانی که سابقه مسؤولیت در نظام داشته باشند و به هر دلیلی با نظام زاویه پیداکرده باشند، آماده شکار شدن هستند، وقتی شکار شد، تابلو او خودی است اما شناسنامه‌اش خودی نیست

. مدیر مسؤول روزنامه کیهان به لزوم توجه به موضع‌گیری‌ها و تابلوهای معرف افراد اشاره و تصریح کرد: وقتی ابن زیاد، هانی را زیر شکنجه گرفته بود، قوم او دارالخلافه را محاصره کرده بودند که اگر به محاصره خود ادامه می‌دادند، تاریخ عوض می‌شد اما «شریح قاضی» پشت بام دارالاماره رفت و گفت بزرگ قوم شما تکریم می‌شود و محترم است در حالی که زیر شکنجه بود. وی اضافه کرد: مردم حرف شریح قاضی را باور کردند چون او را به عنوان قاضی دوران امیرالمؤمنین می‌شناختند و نمی‌دانستند این فرد، دیگر آن قاضی گذشته نیست؛

می‌گفتند نخست‌وزیر دوران امام و هشت سال رییس جمهور کشور بوده، خب بوده، امام فرمودند میزان حال امروز افراد است؛ 

گر قوم هانی به نکته‌ای که مردم ما در فتنه 88 توجه کردند، توجه می‌کردند تاریخ عوض می‌شد.

 شریعتمداری با طرح سؤال «آقایی که نخست‌وزیر دوران امام بودی، امروز در مثلث آمریکا، اسرائیل انگلیس چه می‌کنی؟»، خاطرنشان کرد: نفوذی که برای نفوذ در ساختار می‌آید، به تدریج از خود مواضعی بروز می دهد که می‌توان او را شناخت، مواضع افراد را با خط حرکت و نقشه نظام مقایسه کنید، هرگاه دیدید زاویه دارد، به او شک کنید. وی با تأکید بر این که چنین افرادی در موقعیت‌هایی به هم پیوند می‌خورند، گفت: هرگاه دیدید جریان هایی که به ظاهر باهم اختلاف دارند، در موضعی باهم ائتلاف کردند، به تابلوی ائتلاف توجه نکنید؛ در جریان فتنه دیدید که طرف منافق است و کسی می‌گوید، «من افتخار می‌کنم که با آنان دوست هستم»،

 «بهاییان را هم در زندان دیدم، آدم‌های خوبی هستند»؛ در جریان فتنه هم منافق، بهایی، مدعی اصلاحات و حتی عبدالمالک ریگی هم آمد، تابلوی این ائتلاف انتخابات بود اما کاملاً مشخص بود این تابلو دروغ است.

 مدیر مسؤول روزنامه کیهان بابیان این که این ائتلاف دروغین به دنبال براندازی نظام بود، خاطرنشان کرد: ریچارد هاس که از برنامه ریزان برجام بود گفت «دوستان ما در ایران خیلی زود به‌طرف هدف اصلی حرکت کردند».

 وی افزود: کسی که 234 میلیون تومان درأمد نجومی دارد را باید ترد کنید و این را می‌دانید لذا در تلویزیون از مردم پوزش می خواهید، چرا بعد از آن می‌گویید این فرد ذخیره نظام است؟ چرا تعلل می‌کنید؟ هرگاه دیدید چنین تعللی وجود دارد، احساس کنید پیوندی در میان است

 شریعتمداری افزود: چه کسی می‌گوید ایران هراسی بد است؟ ایران هراسی برای توده‌های مردم بد است که باید برای آنان توضیح داد ولی قدرت و استکبار باید از ایران بترسند؛ آمریکایی‌ها مدت هاست می‌گویند به دنبال جنگ نیابتی هستیم و این به دلیل وحشت آنان از ایران است. وی بابیان این که امروز در شرایط خطیری حضور داریم نه شرایط خطرناک، تصریح کرد: دشمن اصرار دارد بگوید شما در شرایط خطرناک هستید، کسانی که بحران ندیده اند می‌گویند شرایط خطرناک است اما بحران زمانی است که شما با دست خالی انقلاب می‌کنید و هنوز از انقلاب خارج نشده، وارد جنگ می شوید.

 مدیر مسؤول روزنامه کیهان بابیان این که جریان رسانه دنیا به دنبال خفه کردن سخنان مخالف خود هستند، گفت: آنان صدای مخالف خود را در سیستم مارپیچ سکوت خفه می‌کنند تا کسانی که اظهار نظر می‌کنند، احساس کنند در اقلیت هستند، نتیجه احساس حضور در اقلیت جامعه، ورود دشمنان منفعل به میدان است و دومین نتیجه آن این است که نسل جدید با دیدن تابلوها، احساس می‌کند دیدگاه شما در اقلیت است. 

 نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان با اشاره به فضاسازی‌های صورت گرفته در مورد نتایج برجام، تصریح کرد: در برجام، کلید به‌جای این که در بسته را باز کند، درهای باز را بست، وقتی می‌بینید نتایج هیچ است، بگویید اشتباه کردید و ادامه ندهید اما ادامه می‌دهند، این برجام برای ما عزت آورده؟ کدام عزت؟ تحریم ویزا را بعد از برجام وضع کردند، دو روز گذشته نیز کنگره دو مصوبه ضد ایرانی را در دستور کار خود قرار داد؛ می‌گویند ما سایه شوم جنگ را از کشور برداشتیم، شما چه سایه جنگ را از سر کشور برداشتید؟ شما این زمینه را بیشتر ایجاد کردید. وی با تأکید بر این که مردم باید در صحنه باقی بمانند و میدان مبارزه را خالی نکنند، گفت: آقا و خواهر انقلابی، پرچمت را بالا نگه دار و صبر نکن تا 9 دی دیگری به وجود بیاید و خود را نشان دهید، اجازه ندهید فضا در اختیار حریف باشد، نظرات خود را با صراحت و شجاعت مطرح کنید و یقین کنید برد با شماست زیرا دشمن از شما می‌ترسد.

رد صریح مبانی فکری- عقیدتی دولت یازدهم و تبیین تعارض آن با اصول انقلاب

امیرحسین ثابتی- رجانیوز: سخنان رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال 95 در حرم رضوی علیه السلام حاوی محورهای بسیار مهم، کلیدی و راهبردی بود که در این نوشتار به بخشی از آنها اشاره می شود:

 

نقد صریح مبانی فکری و جزییات عملکرد دولت یازدهم

1. فحوای کلی و بنیادین سخنان رهبر انقلاب در مشهد رد آشکار منطق و عملکرد دولت یازدهم در عرصه های مختلف از جمله سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ بود و باید این سخنرانی را امتداد دو سخنرانی مهم دیگر ایشان در پنجم اسفند 94 در جمع مردم نجف آباد و بیستم اسفند94 در جمع اعضای مجلس خبرگان دانست، زیرا شیب انتقادات رهبر انقلاب از مبانی فکری و عملکرد دولت یازدهم در عرصه های مختلف در یک ماه اخیر افزایش قابل ملاحظه ای داشته و ایشان مانند دو سال و نیم قبل در لفافه و یا تنها با برخی اشارات و کنایه ها، انحرافات مبنایی و ناکارآمدی دولت تدبیر را گوشزد نمی کنند بلکه صریح و روشن تر از همیشه، ضمن اشاره به انحرافات فکری- عقیدتی دولت یازدهم و فاصله معنادار گفتمان رییس جمهور با اصول انقلاب، جزییات و مصادیق عملکرد خسارت بار این دولت را نیز گوشزد می کنند تا افکار عمومی و ملت نسبت به این خطرات آگاه شوند.

 
 
رهبر انقلاب در سخنرانی 5 اسفند خود، ادبیات سیاسی دولت یازدهم را که تکرار همان دوگانه جعلی تندرو- کندروی غربی هاست ویران کردند و آن را تکرار ادبیات سیاسی دشمن خواندند و در سخنرانی 20 اسفند نیز با ورود به برخی از مصادیق عملکرد دولت از جمله آمد و شد هیئت های تجاری اروپایی به ایران، آن را بی فایده برای کشور دانسته و حتی در راستای نفوذ توصیف کردند. اما این بار در سخنرانی 1 فروردین سال 95 رهبر انقلاب هم به مبانی فکری- عقیدتی دولت یازدهم اشاره کردند و هم به طور مصداقی موارد متعددی از عملکرد دولت یازدهم را ذکر کردند که بدون هیچ ابهامی نشان می دهد مسیر طی شده توسط رییس جمهور در این دو سال و نیم تا چه اندازه برای آینده کشور خطرناک است و لزوم آگاهی حداکثری ملت را می طلبد.
 
 
افشاگری رهبر انقلاب از نقض خطوط قرمز مذاکرات به روایت ظریف

 

 
2. اما نخستین بخش از اظهارات صریح و نهیب آمیز رهبر انقلاب را باید افشای عبور از خطوط قرمز مذاکرات هسته ای به روایت محمد جواد ظریف دانست.
 
هر کسی که اندک آشنایی با ادبیات سیاسی رهبر انقلاب داشته باشد تصدیق می کند که ایشان هیچ گاه تا این حد آشکار به افراد اشاره ای نمی کنند چه آنکه از جلسات غیر عمومی با آنها نقل قولی را بیان کنند، اما اظهارات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه وزیر محترم امور خارجه به من گفت که ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم، نشان می دهد در چند ماه گذشته تا چه میزان مسئولان دولت فعلی به دروغ مدعی شده بودند تمامی خطوط قرمز رهبری در مذاکرات رعایت شده و این موضوع به خوبی نشان می دهد انتقادات دلواپسان و دلسوزان کشور نسبت به نقض خطوط قرمز رهبر انقلاب در مذاکرات هسته ای نه یک ادعا یا خیال بافی بلکه واقعیتی بوده که تاکنون به طور شرم آوری توسط دولتی ها انکار می شده است و کار به جایی می رسد که رهبر انقلاب پس از مدتها، از این موضوع در جمع مردم و رسانه ها سخن می گویند.
 
لذا علاوه بر روحانی، ظریف، عراقچی و صالحی که در این مدت مدعی بودند در برجام خطوط قرمز نظام رعایت شده! باید آن دسته از اصولگرایانی که بدون تخصص در بحث هسته ای، صرفا به خاطر برخی بخشنامه ها و تحلیل های پشت پرده و کدخوانی، مدعی بودند تیم مذاکره کننده حتی به خطوط قرمز رهبری نزدیک هم نشده! صادقانه از نیروهای انقلاب عذرخواهی کنند چرا که تحلیل هایشان در حساس ترین برهه ها از جمله لوزان و وین، تنها به شکاف و تردید در جبهه انقلاب اسلامی کمک کرد نه تبیین واقعیت.
 
 
 

رد برجام 2 و 3 و 4؛ سوزاندن پروژه اصلی دولت روحانی برای گسترش رابطه با آمریکا


3. اشاره مستقیم رهبر انقلاب مبنی بر اینکه امریکا و همزمان جریانی در داخل کشور قصد دارد الگوی برجام و مذاکره با آمریکا را به موضوعات دیگر از جمله مسایل منطقه تسری دهد، عملا به معنای سوزاندن پروژه اصلی دولت یازدهم برای گسترش رابطه با آمریکا در سطح کلان بود. (در این باره بیشتر بخوانید)
 
ایشان ضمن رد صریح تعبیر برجام دو و سه و چهار و ... که مدتی است در کلام رییس جمهور نمود فراوان دارد، این تفکر را خطرناک توصیف کرده و در واقع رسما اعلام کردند که به دولت یازدهم اجازه مذاکره با آمریکا در موضوعی غیر از هسته ای داده نشده و نخواهد داده شد و این تصور که می توان از طریق موضوع سوریه و ترویسم، بهانه های جدیدی برای مذاکره با آمریکا پیدا کرد و برجام های جدیدی را رقم زد، آرزوهای جریان لیبرال و غرب گرا در داخل کشور است که نباید عملیاتی شود.
 
نکته مهم تر نیز اینکه اگر کسی به مواضع حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی، جواد ظریف، حسین موسویان و ... در این مدت توجه کرده باشد به خوبی می داند که در جای جای سخنان آنها بر این مساله تاکید شده که برجام تنها یک شروع برای گسترش رابطه با آمریکاست و باید این مساله ادامه دار شود، چرا که مهم تر از بحث هسته ای و تحریم ها، گسترش رابطه با آمریکاست.
 
به عنوان نمونه سخنان روحانی در نشست خبری مشترک با نخست وزیر ایتالیا در بهمن 94 را فراموش نکنید:
 
«امکان پذیر هست که بین ایران و آمریکا یک رابطه غیرخصمانه و بدون تنش برقرار شود و کلید این کار در واشنگتن هست و نه در تهران و اگر این کلید در تهران بود من از آن استفاده می کردم اما متاسفانه در آمریکا هست و آنها باید از آن استفاده کنند.»
 
و یا اظهارات وی در گفتگو با نشریه لوموند فرانسه در بهمن 94:
 
« به هنگام گفتگو با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا، به او گفتم که ما خواهان کاستن از تنش‌های فیمابین هستیم و اینطور بنظر میرسد که این تنش‌ها کاسته شده‌اند. پس از برگزاری انتخابات در ایران و آمریکا، تلاش‌ها در این زمینه افزایش خواهد یافت. باید تصریح کنم که بین دو کشور ایران و آمریکا اختلافات ابدی نبوده و ما تلاش میکنیم که روزی به این اختلافات برای همیشه پایان دهیم. توافق هسته ای ایران که آمریکا نقش بسیار مهمی در به فرجام رسیدن آن داشت، گام بلندی به جلو بود. حضور ایران در کنار آمریکا در مذاکرات صلح سوریه، گام دیگری است که در این باره برداشته شده است. »
 
 
 
تغییر رفتار ایران تحت فشار و تحریم؛ بزرگترین هدیه ای که دولت روحانی به آمریکا داد
 

 
 
4. اشاره رهبر انقلاب به فشارهای اخیر آمریکا بر توان موشکی ایران و تاکید بر این که آمریکایی  ها احساس کرده اند که از ابزار تحریم جواب گرفته اند و در این مدت عده ای هم در داخل تحریم ها را بزرگنمایی کردند، اصلی ترین و راهبردی ترین نقدی است که به عملکرد دولت یازدهم در دو سال و نیم گذشته وارد است، زیرا مدل برجام و عقب نشینی های ایران در موضوع هسته ای در برابر اندک امتیازات نسیه ای که هنوز هم دریافت نشده، این معادله را در ذهن امریکایی ها تثبیت کرده که تحریم علیه ایران جواب می دهد و همانطور که بر اساس مدل برجام و مذاکره، زیرساخت هسته ای ایران بعد از 12 سال نابود شد، چرا سرنوشت موشک ها و توان دفاعی ایران نتواند شامل این مدل شود؟
 
این بزرگ ترین آسیبی است که دولت روحانی در این مدت به کشور وارد کرده، زیرا عملا به دشمن ثابت کرده که ایران تحت فشار و تحریم تصمیماتش تغییر می کند و به لحاظ راهبردی می توان با ابزار فشار، از ایران امتیازات گزافی گرفت.
 
 لذا برجام نه تنها حل کننده مشکلات و پایان تحریم ها و فشارها نخواهد بود بلکه آغاز کننده تنش های جدید میان ایران و آمریکاست زیرا از این به بعد آنها با نگاه به سرنوشت شیرین برجام برای خود، همان فشارها را در حوزه های دیگر افزایش خواهند داد تا نتیجه ای مانند برجام را برای خود در عرصه های دیگر از جمله نظامی و موشکی بدست آورند.
 
 
 
برجام؛ خسارت محض با آفتاب تابان؟/ تقابل واقع گرایان با رویا پردازان
 

 
5. توصیف رهبر انقلاب از روند اجرای برجام با عنوان «خسارت محض» و تاکید بر باقی ماندن تحریم های مختلف از جمله تحریم های پولی و بانکی در حالی صورت گرفت که دقیقا چند ساعت قبل از آن، حسن روحانی در پیام نوروزی خود تاکید کرد که بر اساس برجام تمام تحریم های پولی و بانکی لغو شده! و پیش از این نیز در نشست خبری پایان سال خود در جمع خبرنگاران برجام را به آفتاب تابان تشبیه کرده بود.
 
جدای از چنین اختلاف نظر آشکاری که میان رهبر انقلاب و رییس جمهور نسبت به برجام وجود دارد، آن چه که در این میان حایز اهمیت است تفاوت دو رویکرد واقع بینانه و خیال بافانه است. رویکرد اول معتقد است باید در برابر دشمن و واقعیات عرصه سیاست چشم ها را باز کرد و آنچه اتفاق می افتد را دقیق رصد کرده و صادقانه برای مردم توضیح داد ولی در رویکرد دوم اساسا جایی برای  بیان صادقانه مسایل با مردم وجود ندارد چرا که تمام کارها بر اساس پروپاگاندای رسانه ای و خیال پردازی پیش می رود. از این رو شیطان بزرگ و آمریکایی که در ادبیات امام راحل هیچ غلطی نمی توانست بکند، نزد لیبرالهای تخیل گرا به یک دوست و متحد تبدیل می شود که حتی روحانی رییس جمهور  آن را مودب و باهوش توصیف می کند.
 
 
خطر اصلی؛ استحاله جمهوری اسلامی و از بین رفتن استقلال کشور
 

 
6. توضیحات مفصل رهبر انقلاب درباره ریشه دشمنی های آمریکا با ایران و اشاره به تاریخ رژیم پهلوی و آلت دست بودن ایران قبل از انقلاب، امتداد دیگر هشدارهای ایشان در دو سال و نیم گذشته بود که بارها و بارها نسبت به خطر از بین رفتن استقلال کشور و موضوع نفوذ هشدار دادند.
 
این بدین معناست که متاسفانه کار مملکت در دو سال و نیم گذشته به جایی رسیده که نفر اول مملکت باید در سخنرانیهای عمومی و متعدد خود ضمن بازخوانی بدیهیات تاریخ معاصر و عرصه سیاست، دائما هشدار بدهند که روند کنونی به نابودی استقلال کشور خواهد انجامید و این همان مساله ای است که باعث شد 38 سال قبل در ایران انقلاب اسلامی شکل بگیرد!
 
تکرار بدیهیات و هشدار نسبت به خطر امکان مدیریت کشور توسط آمریکا و انگلیس بواسطه استحاله نظام و تغییر سیرت جمهوری اسلامی، نشان می دهد جریان غرب گرا و لیبرال تا کدام سنگر جلو آمده و برای فهم این خطر بزرگ، کافی است مواضع تاثیرگذار ترین افراد بر رییس جمهور مورد توجه قرار بگیرد، از محمود سریع القلم تا مسعود نیلی و حسین موسویان که برای نفی استقلال کشور و هضم ایران در نظم جهانی تئوری بافی می کنند و بعضا تفاوتی میان محتوای سخنان آنها با نظریه پردازان آمریکایی نمی توان مشاهده کرد. (در این باره بیشتر بخوانید)
 
 
معجزه ای که فقط نهادهای مردمی و انقلابی برای تغییر وضع موجود می توانند انجام دهند
 
7. جملات پایانی رهبر انقلاب مبنی بر اینکه باید مجموعه های خودجودش مردمی در عرصه های مختلف از جمله فرهنگی تقویت و گسترش پیدا کنند به خوبی نشان می دهد امید ایشان به تحول فرهنگی در کشور نه به دستگاه های حاکمیتی و تبلیغاتی رسمی بلکه به همین مجموعه های خودجوش و مردمی است که به دور از ساز و کارهای اداری و بر مبنای دغدغه جوانان و مردم انقلابی شکل گرفته است.
 
از دل این سخنان رهبر انقلاب می توان به خوبی فهمید که امروز اصلی ترین وظیفه هر یک از ما که هیچ مسئولیت رسمی و حقوقی در کشور نداریم اما بعضا دغدغه هایمان از خیلی از مسئولان و متولیان امر بیشتر است، چیست؟
 
اگر هر یک از ما فقط بتوانیم ظرفیت های موجود تشکل های دانشجویی- مردمی خود اعم از مساجد و دانشگاه ها و ... را فعال کنیم  و نسبت به مسایل اصلی کشور در عرصه های مختلف حرف برای گفتن داشته باشیم، می توان انتظار داشت جریان خزنده و خطرناکی که در چند سال اخیر از دل غفلت ما و افکار عمومی سر بر آورده، خرداد 96 غزل وداع را سر دهد، در غیر این صورت نه تنها باید شاهد ادامه حضور این جریان بر مسند قدرت بود بلکه اثرات ویران کننده عملکرد آن برای سالهای سال در انتظار کشور و نسل های آینده است.
 
فراموش نکنیم تنها راه جلوگیری از خسارت های بزرگ گفتمان حاکم بر فضای امروز کشور، کارهای زیربنایی اجتماعی- فرهنگی است، کما اینکه حسن روحانی 24 خرداد 92 انتخاب نشد، زمانی انتخاب شد که در اثر غفلت نیروهای انقلابی، بسیاری از باورهای جامعه نسبت به مفاهیم بنیادین و اساسی تغییر کرد و این تغییر باور نیز یک شبه بوجود نیامد، بلکه جریان لیبرال سالهای سال از هر ابزاری که داشت استفاده کرد تا این باور اجتماعی را فراگیر کند.
 
لذا امروز هم ما این فرصت را داریم تا حرفهای خود را به زبان اجتماعی و اقناعی فراگیر کنیم تا در خرداد 96 میوه آن را بچینیم. اگر این کار را خوب انجام دهیم فارغ از مصداق آن نتیجه تلاش خود را خواهیم دید در غیر این صورت جز خودمان و کم کاری های خودمان نباید کسی دیگر را سرزنش کنیم؛ انتخابات های هر دوره صرفا نتیجه یک کنش سیاسی از سوی مردم نیست، بازتابی از باورها و رویکردهای فکری- فرهنگی و اجتماعی یک ملت است که در اثر دوره های چند ساله شکل گرفته یا دچار تحول شده است.
 
از امروز تا خرداد 96 فقط 14 ماه فرصت باقی است و به جای آنکه یک سال دیگر این موقع به دنبال پیدا کردن اصلح یا راه های وحدت باشیم، از همین امروز باید کارهای اصلی را شروع کرد.




 
 
 

 
 
 
 
 
 
 














 

تحلیل مهدی محمدی از نامه رهبری


خبرنامه دانشجویان ایران: مهدی محمدی در سرمقاله وطن امروز نوشت:


  اول- مصوبات شورایعالی امنیت ملی در ایران معمولا در بالاترین سطح ممکن طبقه‌بندی می‌شود. نه اصل این مصوبات، نه جزئیات آن و نه حتی شماره آن، در بسیاری موارد نه به اطلاع مردم و نه حتی محرم‌ترین کارگزاران حاکمیت نمی‌رسد. با این حال دولت و بسیاری دیگر از بخش‌های دیگر نظام در ایران، شبانه‌روز، با مصوبات شورایعالی امنیت ملی زندگی می‌کنند و در کلیدی‌ترین و بغرنج‌ترین مسائل، این مصوبات است که گره‌های پیش پای نظام را باز می‌کند و کارها را به پیش می‌برد. شاید برای اولین بار در طول تاریخ نظام جمهوری اسلامی نه فقط یک مصوبه مهم شورایعالی امنیت ملی درباره یکی از حساس‌ترین مسائل کشور علنی می‌شود، بلکه فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی در صدر آن مصوبه نیز تمام و کمال منتشر می‌شود. مهم‌ترین سوال اکنون این است که چرا رهبر معظم انقلاب اسلامی انتشار چنین متن مهمی را ضروری دانسته‌اند؟ قبل از هر چیز مهم‌ترین پیام این اتفاق مهم و تاریخی ـ که شاید پس از انقلاب اسلامی بی‌نظیر است ـ تصحیح یک اشتباه محاسباتی بسیار مهم است که نشانه‌های مهمی از شکل‌گیری آن در سیستم تصمیم‌سازی استراتژیک آمریکا درباره ایران آشکار شده بود.


 طرف آمریکایی پس از برجام به سمت این دیدگاه متمایل شده بود که موفق شده تحت فشار اجتماعی محاسبات ایران را در یک موضوع مهم مرتبط با امنیت ملی تغییر بدهد. به تعبیر صریح‌تر، آمریکایی‌ها مایل بودند از برجام اینگونه نتیجه‌گیری کنند که تصمیم‌گیرندگان اصلی ایران در حوزه‌های امنیت ملی ضعیف شده‌اند و نوعی انفعال و گسستگی حاکمیتی در ایران رخ داده و لذا می‌توان ایران را در حوزه‌های دیگر هم منفعل کرد.

اولین و مهم‌ترین پیام این اتفاق این است که راس هرم تصمیم‌سازی استراتژیک در ایران کاملا قدرتمند، هوشمند و دارای ابتکار عمل است و هرگونه سوءتفاهمی در این باره که ایران ضعیف شده یا شیرازه کار از دست در رفته و راه برای تحمیلات بیشتر باز شده، صرفا یک اشتباه محاسباتی است که اگر آمریکا آن را مبنای تصمیمات خود قرار بدهد، با غافلگیری‌های مهمی مواجه خواهد شد.

دوم- در گام دوم، این ابتکار عمل مهم، یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های برنامه پسابرجام آمریکا در ایران را منهدم می‌کند. آمریکا برای اینکه بتواند برجام را به زیرساخت براندازی در ایران بدل سازد بیش از هر چیز نیازمند آن است که انسجام درونی ملت ایران بویژه پیوندهای درونی نیروهای انقلابی را از میان برده و آنها را گرفتار سوءتفاهمات، منازعات داخلی و درگیری‌های درونی کند. این مساله اخیرا به نحو فزاینده‌ای موجب نگرانی شده بود که بر اثر برجام آنچه حقیقتا تخریب می‌شود نه زیرساخت برنامه هسته‌ای ایران، بلکه انسجام درونی جریان انقلابی به عنوان هسته سخت مقاوم در مقابل توطئه‌های آتی آمریکاست. فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی بی‌شک می‌تواند و باید یک مبنای اجماعی برای وحدت همه نیروهای انقلابی – که اکثریت ملت ایران را در بر می‌گیرد - و پایان دادن به کشمکش‌هایی باشد که تداوم آنها بزرگ‌ترین خدمت به راهبرد براندازانه آمریکا در دوران پس از توافق است.

سوم- فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی مجموعه ضوابط استراتژیکی را معین می‌کند که می‌تواند با کفایت و موفقیت برجام را از پازل آمریکا خارج کرده و به بخشی از برنامه راهبردی- مقاومتی ایران اسلامی بدل کند. این همان ماموریتی است که مجلس موظف به انجام آن بود ولی به دلایلی که دیگر ضرورتی به بحث درباره آن نیست، نتوانست آن را محقق کند. پیش از مجلس، دولت هم وظیفه داشت تفسیری قدرتمند از متن توافق ارائه کند که آن هم به دلیل دلبستگی فراوان برخی دوستان به متن توافق و تلاش برای توجیه همه بخش‌های آن به هر قیمت، میسر نشد. اکنون جمهوری اسلامی ایران یک سلسله شروط روشن و یک تفسیر قدرتمند از متن برجام در دست دارد که اولا اجرای موفق برجام و عمل طرف مقابل به تعهداتش را تضمین می‌کند، ثانیا حین اجرا، مجاری نفوذ تعبیه شده در برجام را مسدود می‌سازد و ثالثا تبعات نقض برجام از سوی هر یک از طرف‌های مقابل را شفاف می‌کند. بدون این فرمان تاریخی، اجرای برجام می‌توانست خسارت‌های متعددی را به کشور وارد کند بی‌آنکه کشور از تنها موهبت ادعایی آن یعنی کاهش واقعی تحریم‌ها بهره‌مند شده باشد. بنابراین مشروط‌سازی حقیقی توافق هسته‌ای که استراتژی نظام جمهوری اسلامی حین اجراست، اکنون به طور کامل رخ داده و ایران می‌تواند مطمئن باشد با این شروط، آمریکا قادر نخواهد بود برجام را بدل به زیرساخت انقلاب‌زدایی از ایران کرده یا آن را برای یک حمله فرجامین تضعیف کند (توجه به این نکته هم لازم است که فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این متن، به شروط مندرج در مصوبه شورایعالی امنیت ملی (که علنی نشده) و همچنین شروط درج‌شده در قانون مجلس اضافه شده نه اینکه جایگزین آنها شده باشد).

چهارم- از حیث راهبردی، یکی از مهم‌ترین دلالت‌های اتفاق بسیار مهم روز چهارشنبه این است که از آمریکا می‌خواهد فراتر از توافق هسته‌ای، یک تصمیم استراتژیک درباره ایران بگیرد و معین کند که آیا همچنان می‌خواهد به استراتژی تحریم‌پایه خود علیه ایران (که هدف نهایی آن براندازی است) عمل کند یا اینکه آماده یک چرخش راهبردی در موضع خود درباره ایران است. این موضوعی فوق‌العاده مهم است. فرض طرف آمریکایی تا امروز این بوده که برجام نتیجه راهبرد ایجاد تغییر محاسباتی آن از سال 89 تاکنون و تایید‌کننده آن و همچنین تقویت‌کننده آن در آینده خواهد بود. به تعبیر دقیق‌تر، آمریکایی‌ها برجام را به مثابه اولین و البته یکی از مهم‌ترین فرآورده‌های استراتژی «فشار از بیرون- سازش در درون» در نظر گرفته و ابراز اطمینان می‌کردند که تداوم این استراتژی بزودی دستاوردهای دیگری نیز در سایر حوزه‌های مواجهه راهبردی ایران و غرب تولید خواهد کرد. فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی، آمریکا را بر سر یک انتخاب استراتژیک قرار می‌دهد. این فرمان می‌گوید نه فقط استراتژی آمریکا تا اینجا موفق نبوده بلکه از این به بعد اگر آمریکا خواهان حفظ توافق است باید خاتمه استراتژی تحریم‌پایه خود را اعلام و از پیگیری آن در همه حوزه‌ها صرف نظر کند و الا ایران هرنوع تحریم جدید را به عنوان نقض برجام در نظر خواهد گرفت و نه فقط در حوزه‌های دیگر وارد تعامل با آمریکا نخواهد شد بلکه به تعامل نصفه و نیمه شکل گرفته در همین موضوع هسته‌ای هم خاتمه خواهد داد. این امر، از هوشمندی استراتژیک فوق‌العاده صاحب این فرمان حکایت می‌کند که به تغییرات تاکتیکی در رفتار دشمن و وعده‌های فریبکارانه آن اعتماد نکرده و شرط تداوم این مصالحه تاکتیکی را اتخاذ یک تصمیم استراتژیک از سوی طرف مقابل اعلام می‌کند.

پنجم- مساله بعدی درباره فرمان منتشر‌شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که بخش‌های مختلف این فرمان به ما می‌گوید نه 2 سال مذاکره هسته‌ای و نه توافق برآمده از آن، ارزیابی ایران را از ماهیت آمریکا تغییر نداده بلکه برعکس ایران را در این ارزیابی که آمریکا اساسا به مذاکرات و توافق هسته‌ای نیز – همانند بسیاری موضوعات دیگر- صرفا به عنوان ابزاری برای تشدید عداوت خود با ملت ایران نگاه می‌کند جازم‌تر کرده است. از این منظر،  مطابق این فرمان، نتیجه راهبردی برجام و اولویت برنامه‌ریزی امنیت ملی در دوران پسابرجام نمی‌تواند براساس مفهومی به نام تعامل با آمریکا یا به تعبیر مندرج در گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام تلاش برای رسیدن به «تعریف‌های دوجانبه» درباره کم و کیف سایر موارد اختلاف با آمریکا باشد. معنی دیگر این سخن آن است که اگر کسانی در ایران به گونه‌ای سخن می‌گویند یا احیانا آدرس‌هایی به طرف غربی ارسال کرده‌اند که از آن بوی بدل شدن برجام به مدلی برای نشست و برخاست بیشتر و عمیق‌تر با آمریکا به مشام می‌رسد، همگان باید بدانند که این موضع رسمی نظام جمهوری اسلامی نیست و صرفا هوس‌های سیاسی کسانی است که از ابتدا هم این توافق را سکویی برای پرش به سمت عادی‌سازی روابط با آمریکا می‌دانستند نه ابزاری برای حل مشکلات مردم در حوزه مسائل اقتصادی و تحریم‌ها.

ششم- شکل‌دهی به انتظارات دوران پسابرجام نیز یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این فرمان استراتژیک است. به انحطاط کشاندن اولویت‌های اجتماعی در دوران پسابرجام و متمرکز کردن افکار عمومی روی موضوعات انحرافی یا تولید آدرس‌های غلط درباره گام‌های بعدی، یک برنامه تدوین شده از سوی آمریکا و مذاکره شده با برخی طرف‌ها در داخل ایران است. این فرمان، گزینه‌های پیش روی سناریونویسان برای دوران پسابرجام را به یک سناریو یعنی ایجاد رونق اقتصادی با تمرکز بر اقتصاد مقاومتی تقلیل می‌دهد و به صراحت روشن می‌کند که هر سناریوی دیگری از جمله موکول کردن تلاش برای باز کردن گره‌های معیشتی مردم به تعامل و سازش بیشتر با آمریکا به معنای خدعه با ملتی است که از برخی از مهم‌ترین حقوق خود صرف نظر کرده تا دولت را به مسیر حل مشکلات خود و نه پیگیری بازی‌های سیاسی و رسانه‌ای هدایت کند.

هر اظهاری مبنی بر باقی ماندن ساختار تحریم‌ها به منزله نقض برجام است

هر اظهاری مبنی بر باقی ماندن ساختار تحریم‌ها به منزله نقض برجام است


خبرنامه دانشجویان ایران: حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای به آقای روحانی رئیس‌جمهور و رئیس شورای‌عالی امنیت ملی، با اشاره به بررسی های دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای‌عالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر و با برشمردن تأکیدات و الزامات 9 گانه در اجرای برجام، مصوبه جلسه 634 مورخ 19/5/94 شورای عالی امنیت ملی را با رعایت این موارد و الزامات تأیید کردند.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ متن نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:



بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای روحانی

رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیت ملی دامت توفیقاته

با سلام و تحیت،

 اکنون که موافقتنامه‌ی موسوم به برجام پس از بررسی‌های دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی؛ کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیون‌ها و نیز در شورای عالی امنیت ملی سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم می‌دانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دست‌اندرکاران مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصت‌های کافی برای رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه‌ی کشور در اختیار داشته باشید.

 1 ـ پیش از هر چیز لازم می دانم از همه‌ی دست‌اندرکاران این فرآیند پرچالش، در همه‌ی دوره‌ها

 از جمله: هئیت مذاکره کننده‌ی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصل تثبیت آن نقاط همه‌ی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینی قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه‌ی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضاء کمیسیون ویژه‌ی مجلس و نیز از اعضای عالی مقام شورای عالی امنیت ملی که با درج ملاحظات مهم خود برخی از نقاط خلاء را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانه‌ی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه‌ی اختلاف نظرها در مجموع، تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعه‌ی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسأله‌ئی که گمان می‌رود از جمله‌ی مسائل به یاد ماندنی و عبرت‌آموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایه‌ی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان می‌توان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینی‌های مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود ان‌شاءالله، زیرا وعده‌ی نصرت الهی در برابر نصرت دین او تخلف ناپذیر است.

 2 ـ جنابعالی با سابقه‌ی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی طبعاً دانسته‌اید که دولت ایالت امریکا در قضیه‌ی هسته‌ئی و نه در هیچ مسأله‌ی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیس جمهور امریکا در دو نامه به این جانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریش از فتنه‌های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی ـ و حتی هسته‌ئی که می‌تواند به کیفر خواست مبسوطی علیه وی در دادگاه‌های بین‌المللی منتهی شود ـ پرده از نیت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالم و افکار عمومی بسیاری از ملت‌ها به وضوح تشخیص می‌دهند که عامل این خصومت تمام‌نشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حق اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیاده طلبی و دست‌اندازی به ملت‌های ضعیف، افشای حمایت امریکا از دیکتاتوری‌های قرون وسطائی و سرکوب ملت‌های مستقل، دفاع بی‌وقفه از ملت فلسطین و گروه‌های مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلم‌های عمده‌ئی را تشکیل می‌دهند که دشمنی رژیم ایالات متحده امریکا را بر ضد جمهوری اسلامی، برای آنان اجتناب ناپذیرکرده است. و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.

 چگونگی رفتار و گفتار دولت امریکا در مسأله‌ی هسته‌ئی و مذاکرات طولانی و ملال‌آور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقه‌های زنجیره‌ی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اولیه‌ی آنان که با نیت قبول مذاکره‌ی مستقیم از سوی ایران انجام می‌شد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلوماسی زورگویانه‌ی آنان در رابطه با دولت‌ها و مؤسسات اروپائی دخیل در مذاکرات، همه نشان دهنده‌ی آن است که ورود فریبکارانه‌ی آمریکا در مذاکرات هسته‌ئی، نه با نیت حل و فصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدف‌های خصمانه‌ی خود درباره‌ی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

 بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانه دولت آمریکا و ایستادگی‌هایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی از ورود زیان‌های سنگین جلوگیری کند.

 با این حال محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه،‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود.

 3ـ بندهای نه‌گانه قانون اخیر مجلس و ملاحظات ده‌گانه‌ی ذیل مصوبه‌ی شورای عالی امنیت ملی، حاوی نکات مفید و مؤثر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است،‌ اعلام می‌گردد.

 اولاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدام‌های ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرف‌های مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ی آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور امریکــا و اتحادیه‌ی اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها است. در اعلام اتحادیه‌ی اروپا و رئیس‌جمهور امریکا باید تصریح شود که این تحریم‌ها به‌کلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریم‌ها باقی خواهد ماند، به منزله‌ی نقض برجام است.

 ثانیاً: در سراسر دوره‌ی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبه‌ی مجلس اقدام‌های لازم را انجام دهد و فعالیت‌های برجام را متوقف کند.

 ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس پایان پرونده‌ی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.

 رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانه‌ی اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره‌ی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.

 خامساً: معامله‌ی اورانیوم غنی‌ شده‌ی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در این‌ باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور باید به‌ تدریج و در دفعات متعدد باشد.

 سادساً: مطابق مصوبه‌ی مجلس،‌ طرح و تمهیدات لازم برای توسعه‌ی میان‌مدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هم‌اکنون تا 15 سال و منتهی به 190 هزار سو است،‌ تهیه و با دقت در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.

 سابعاً: سازمان انرژی اتمی، ‌تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا به‌گونه‌ای ساماندهی کند که در پایان دوره‌ی 8 ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنی‌سازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.

 ثامناً: توجه شود که موارد ابهام سند برجام، ‌تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.

 تاسعاً: وجود پیچیدگی‌ها و ابهام‌ها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه امریکا، ایجاب می‌کند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است،‌ تشکیل شود. ترکیب و وظائف این هیئت باید در شورای عالی امنیت ملی تعیین و تصویب شود.

 با توجه به آنچه ذکر شد، مصوبه‌ی جلسه 634 مورخ 94/5/19 شورای عالی امنیت ملی با رعایت موارد یاد شده تأیید می‌شود.

 در خاتمه همان‌طور که در جلسات متعدد به آن جناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کرده‌ام، رفع تحریم‌ها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همه‌ جانبـه‌ی اقتصاد مقـاومتی میسر نخـواهد شـد. امیـد است که مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبــال شود و بخصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمائید که وضعیت پس از برداشته شدن تحریم‌ها، به واردات بی‌رویه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از امریکا جداً پرهیز شود.

 توفیقات جنابعالی و دیگر دست‌اندرکاران را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

سیّدعلی خامنه‌ای

29/مهرماه/94

«انشای آمریکایی» پاره شد!

واکنش شریعتمداری به نامه رهبری؛



خبرنامه دانشجویان ایران: «رهبر انقلاب انشای آمریکا را پاره کرده و برای حریف دیکته نوشته‌اند» و چنین است که عصای موسی‌(ع) باطل‌السحر ساحران می‌شود

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حسین شریعتمدری مدیر مسئول کیهان سرمقاله روز پنجشنبه خود را به نامه مهم رهبر انقلاب در رابطه با اعطای مجوز اجرای مشروط برجام اختصاص داده است. مشروح این یادداشت در ادامه می آید:

 سرانجام بعد از چند ماه بحث و بررسی درباره برجام که نظرات متفاوت و در برخی از موارد «متضاد» را به دنبال داشت، دیروز رهبرمعظم انقلاب طی نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور محترم که «نقشه راه» واژه مناسب‌تری برای آن است، «باید»ها و «نباید»های پیش روی در اجرای برجام را برشمردند. مروری - هر چند گذرا- بر توصیه‌های اکید حضرت آقا به وضوح نشان می‌دهد که این توصیه‌ها ترجمان همان خط قرمز‌هایی است که حضرت ایشان پیش از این و بارها بر ضرورت رعایت آن در توافق هسته‌ای تاکید ورزیده بودند. خطوط قرمزی که باید از سوی متولیان امر در برجام که سند نهایی توافق وین است، گنجانده می‌شد که نشد و برخی از دوستان، آن را  آنگونه که باید جدی نگرفته بودند. دیروز اما، رهبرمعظم انقلاب به همه تفاوت سلیقه‌ها و تضاد دیدگاه‌ها پایان دادند و از آنجا که نظر ایشان از سه خاستگاه دینی، قانونی و کارشناسی، فصل‌الخطاب است، انتظار آن است که مفاد نامه حضرتش به عنوان «نقشه راه» و «دستورالعمل غیرقابل تخطی» از سوی همه دست‌اندرکاران به کار گرفته شود و تمامی سلیقه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی که تاکنون در عرصه مطرح بوده است، به یک نگاه واحد تبدیل شده و در خدمت اجرای دقیق این نقشه راه و دیده‌بانی چگونگی انجام آن بسیج شود و دراین‌باره گفتنی‌هایی هست؛

 1- برجام همانگونه که رهبر معظم انقلاب در نامه خود به رئیس‌جمهور بر آن تاکید ورزیده‌اند دارای «نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود».

 بایدها و نبایدهایی که در دستورالعمل حضرت آقا آمده است برای مسدود کردن راه نفوذ و سوءاستفاده دشمن از این «نقاط ابهام» و تصحیح «ضعف‌های‌ساختاری» برجام است. بنابراین چنانچه از بایدها و نبایدهای یاد‌شده در اجرای برجام با دقت مراقبت نشده و نظارت بر درستی انجام آن لحظه به لحظه دنبال نشود به یقین آینده کشور را با «خسارت‌های بزرگی» روبرو خواهد کرد. از این روی موارد مورد اشاره را نمی‌توان و نباید از جایگاه «قاعده اصلی»  به «تبصره‌»های پیرامونی تنزل داده و کمرنگ تلقی کرد!

 2- وجود نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و خسارت‌آفرین برجام باعث شده بود که درباره تصویب آن به صورت «آری» یا «نه» دو دیدگاه متفاوت مطرح شود. طیف اول که دولت محترم و برخی از نمایندگان مجلس در آن جای داشتند، نقاط ضعف و خطر‌آفرین برجام را جدی تلقی نمی‌کردند و از این روی طرفدار تصویب بی‌کم و کاست آن در مجلس و ترجیحا در شورای عالی امنیت ملی بودند و طیف دوم که منتقدان جدی برجام را شامل می‌شد با استناد به همین نقاط خطرآفرین خواستار «رد» برجام در مجاری قانونی -‌مجلس یا شورای عالی امنیت ملی - بودند. حضرت آقا راه سوم را برگزیدند و با قید و شرط‌هایی که برای چگونگی اجرای برجام در نظر گرفته و ابلاغ کردند ضمن حذف نقاط خطرآفرین از فرمول دوگانه «آری» یا  «نه» به گونه‌ای عزتمندانه عبور کردند.

 همین جا، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ورود حضرت آقا به ماجرا و ارائه نقشه راه، پیام خالی از ابهامی برای طرف مقابل و مخصوصا آمریکا و متحدانش در پی دارد و به آنان می‌فهماند که در این سو با حریف قدرتمند و پرصلابتی روبرو هستند. و به قول روزنامه آمریکایی یو.اس.ای.تودی، بزرگترین مشکل آمریکا در ایران، حضور یک ابرحریف - SUPER  OPPONENT - است که نقشه راه آمریکا را می‌شناسد و در میان مردم خود از اعتماد آمیخته به اعتقاد برخوردار است.

 3- دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب، آمریکا را که این روزها، یک جریان خاص، اصرار داشت از جایگاه «دشمن متخاصم» به «رقیب سیاسی» و سپس «شریک منطقه‌ای» تبدیل کند، بیرون آورده و شیطان بزرگ را با نشان دادن چهره بی‌رتوش و بدون بزک آن، به جایگاه واقعی که دشمنی بی‌وقفه با اسلام و انقلاب اسلامی و مردم این مرز و بوم است بازگرداند. آنجا که با استناد به  دو نامه اوباما و سپس عهدشکنی و فریبکاری وی می‌فرمایند «صاحبنظران سیاسی عالم و افکارعمومی بسیاری از ملت‌ها به وضوح تشخیص می‌دهند که عامل این خصومت تمام نشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است».

 تأکید رهبرمعظم انقلاب بر این واقعیت، غبارزدایی از جغرافیای سیاسی مذاکرات هسته‌ای است و از «دوست‌پنداری» ساده‌لوحانه دشمن که می‌تواند برای مردم این مرز و بوم و جهان اسلام فاجعه‌آفرین باشد پیشگیری خواهد کرد.

 4- اوباما در نشست سالانه «سابان» وابسته به صهیونیست‌های آمریکا، توافق هسته‌ای را مقدمه‌ای برای برچیدن کامل و اوراق کردن تأسیسات اتمی ایران - DISMANTLE- دانسته بود و در کنگره قول داده بود که سامانه تحریم‌های ایران باقی می‌ماند و جان کری علاوه بر کنگره در نشست آیپک نیز تاکید کرده بود، آن بخشی از تحریم‌های ایران که در توافق وین تعلیق - و نه لغو - می‌شود، با تحریم‌های دیگر از نوع حقوق بشری جایگزین و جبران خواهد شد! و متاسفانه باید گفت که در برجام هیچ مانعی برای پیشگیری از پروژه مورد اشاره آمریکایی‌ها جاسازی و تعبیه نشده بود.

 حضرت آقا در بند دوم دستورالعمل خویش تاکید می‌فرمایند «در سراسر دوره 8 ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد». در مفاد این بند دقت کنید، براساس آن، چنانچه آمریکا یا هر یک از دیگر اعضای 5+1 به بهانه‌های واهی نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و... دست به تحریم‌هایی علیه ایران بزنند، نتیجه آن، نقض برجام بوده و دولت موظف به توقف اجرای آن خواهد بود. این بند، ضمن آن که توطئه از قبل تدارک شده دشمن را ناکام می‌گذارد، یک ویژگی‌ برجسته و بسیار با اهمیت دیگر نیز دارد و آن، این که، راه‌کارهای به ظاهر بیرون از برجام حریف را هم نشانه رفته است، چرا که دشمن اصرار داشت برجام را صرفا هسته‌ای معرفی کند و برای اتهامات بی‌اساسی نظیر حقوق بشر و تروریسم، پرونده جداگانه‌ای باز کرده بود که رهبر معظم انقلاب این پروژه پیرامونی را هم با صلابت و هوشمندی از کار انداخته‌اند.

 5- یکی از نگرانی‌های جدی منتقدان که با توجه به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا مطرح می‌شد، همزمان نبودن اجرای تعهدات کشورمان با وعده‌های حریف بود که رهبر معظم انقلاب در نقشه راه ارائه شده، راه سوءاستفاده دشمن را با تاکید بر چند شرط مسدود فرموده و آورده‌اند تعهدات کشورمان فقط هنگامی به اجرا گذارده می‌شود که «آژانس پایان پرونده موضوعات حال و گذشته -PMD - را اعلام کند»  و یا درباره لغو تحریم‌ها بر «اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم‌ها» تاکید کرده و فرموده‌اند «در اعلام اتحادیه اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریم‌ها به کلی برداشته شده است.»

 6- باقی ماندن سامانه تحریم‌ها که بارها در اظهارنظر مقامات رسمی و بلندپایه آمریکا و اروپا آمده است، از جمله نگرانی‌های جدی دیگر بود، که چاره‌اندیشی و شرط‌گذاری حضرت آقا در این زمینه بسیار فراتر از انتظار حریف است، حضرت ایشان در بند سوم از دستورالعمل خویش نه فقط خواستار برچیدن عملی سامانه تحریم‌ها شده‌اند، بلکه حتی اظهارنظر مقامات حریف مبنی بر باقی ماندن این سامانه را نیز «به منزله نقض برجام» دانسته‌اند.

 7- رهبر معظم انقلاب، مسئولیت نظارت دقیق و لحظه به لحظه بر اجرای برجام را- با شرایطی که برای آن برشمرده‌اند - برعهده هیئتی قوی و آگاه و هوشمند گذاشته و فرموده‌اند «وجود پیچیدگی‌ها و ابهام‌ها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل به ویژه آمریکا، ایجاب می‌کند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل گردد». که لازم است این توصیه با دعوت دولت محترم از صاحبنظران و استقبال صاحبنظران و کارشناسان از این دعوت دولت جامه عمل بپوشد.

 8- یکی دیگر از دقیق‌ترین ابتکارات رهبر معظم انقلاب، قرار دادن حریف بر سر یک دو راهی است، چرا که اگر شرایط ابلاغ شده از سوی حضرت آقا را نپذیرد، از آنجا که این شرایط فنی و حقوقی است، با رد آن به اهداف فراهسته‌ای خود علیه ایران اسلامی اعتراف کرده است و در صورت پذیرش آن، توطئه‌ای که در متن برجام تدارک دیده بود، نقش بر آب خواهد شد.

 9- در این باره گفتنی‌های افتخارآفرین دیگری نیز هست که بیرون از محدوده این نوشته است و در یک کلمه باید گفت؛ «رهبر انقلاب انشای آمریکا را پاره کرده و برای حریف دیکته نوشته‌اند» و چنین است که عصای موسی‌(ع) باطل‌السحر ساحران می‌شود.

مردم ایران! طبق برجام تحریم‌ها لغونشدنی و مسیر شکایت ایران مسدود است

گروه سیاسی – رجانیوز: علیرضا زاکانی رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام مجلس شورای اسلامی در تذکری به رئیس مجلس اظهار داشت: بنده در تذکذ شفاهی هم قید کردم، تذکر من عدم رعایت آیین‌نامه در سیر رسیدگی به این موضوع است. به گزارش رجانیوز، وی افزود: تذکر من بر مبهم برخورد کردن و عدم انعکاس آن به کمیسیون تخصصی توسط هیأت رئیسه است. کمیسیون برجام ۴۰ روز شبانه‌روز تلاش کرده است تا بتوانند ابعاد مختلف و پیچیده این توافقنامه را مورد بررسی قرار دهد. رئیس کمیسیون ویژه برجام مجلس همچنین تصریح کرد: نهایت امر به گزارشی رسیدیم که مبتنی بر قواعد کمیسیون‌های مجلس به تصویب رسید و به لطف خدا در صحن منعکس شد. زاکانی خطاب به لاریجانی گفت: اما جنابعالی این طرح را از دو ماه قبل آماده کرده بودید؛ سپس به دو فراکسیون موکول کردید و فراکسیون اصولگرایان با اهتمام به این موضوع که مشکل ملی است و باید آن را از طریق تفاهم حل کنند وارد صحبت شد، اما در نهایت در حضور شما آنچه که مورد توجه فراکسیون اصولگرایان بود مورد دقت نظر واقع نشد و نکات مهم آن حذف شد. وی همچنین خاطرنشان کرد: ما در صحن مجلس سکوت کردیم و علت آن این بود که می‌گفتیم از طریق قانونی و به واسطه ماده ۱۴۵ امکان تصحیح مشکلات داخل این طرح وجود دارد. طرحی که بیشتر به یک بیانیه سیاسی معطوف است تا یک طرحی که بتواند چارچوب قانون‌گذاری را بگذارد. رئیس کمیسیون ویژه برجام مجلس در ادامه مطلب فوق اضافه کرد: اینکه وندی شرمن دیروز اعلام کرده است این طرح تمام خواسته‌های آمریکا را تأمین می‌کند در حقیقت مجلس ایران زیر بار این حرف نخواهد رفت. شما در صحن از دو فراکسیون هزینه کردید. از دفتر و دبیرخانه هزینه کردید در حالیکه دست‌خط‌های دبیرخانه دست بنده هست که اشکالات جدی را به این طرح جنابعالی گرفته‌اند. وی عنوان کرد که ما باز هم سکوت کردیم و این گزارش به کمیسیون امنیت موکول شد و کمیسیون مذکور بر خلاف نصح صریح ماده ۱۴۵ قبل از کمیسیون‌های فرعی آن را رسیدگی کرد و نتیجه رسیدگی خود را با حداقل تغییراتی آن را به صحن منعکس کرد. زاکانی متذکر شد: این مسئله نه به صلاح مملکت و منافع کشور است و شما باید تجدیدنظر کنید. دیروز به ما گفتند که دبیرخانه به دنبال تفاهم است. دوستانی که امروز سکوت کردند به خاطر اینکه صبح ما در جلسه به آنها گفتیم دبیرخانه در حال تفاهم است. دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی صبح امروز نزد بنده به مسئول دفتر شما زنگ زدند و خواهش کردند که به آقای لاریجانی بگویید این را از دستور خارج کند. وی در خاتمه عنوان کرد: مملکت نیاز به تفاهم دارد. نیاز به ضدیت با هم ندارد، ما مکمل دولت هستیم. دولت و مجلس یکی است. ما امروز هستیم اما آینده نه آقای ظریف نه آقای لاریجانی هست. خواهش می‌کنم این تذکر را رعایت کرده و از دستور کار خارج کنید. با هم تفاهم کنید و یک کار ملی انجام دهید. تذکر آیین‌نامه‌ای زاکانی نسبت به عدم ارجاع طرح برجام به کمیسیون تخصصی علیرضا زاکانی در تذکر شفاهی دیگری در صحن علنی مجلس گفت: تذکر من عدم رعایت آیین‌نامه در سیر رسیدگی به طرح یک فوریتی اقدام متقابل و متناسب دولت در اجرای برجام است. رئیس کمیسیون برجام نسبت به عدم رعایت آیین‌نامه داخلی مجلس در عدم ارجاع طرح اجرای برجام به کمیسیون تخصصی تذکر داد و به طرح اتهام علیه خود اعتراض کرد. وی با اشاره به اینکه تذکر بعدی او عدم ارجاع این طرح به کمیسیون تخصصی است خاطرنشان کرد: کمیسیون برجام ۴۰ شبانه‌روز تلاش کرد تا بتواند ابعاد مختلف و پیچیده این توافقنامه را مورد بررسی قرار دهد و در نهایت به گزارشی رسیدیم که مبتنی بر قواعد کمیسیون‌های مجلس به تصویب رسید و در صحن منعکس شد اما جنابعالی - لاریجانی - طرحی را که از دو ماه قبل آماده کرده بودید در دستور گذاشتید. بر این اساس لاریجانی در اینجا پاسخ داد تذکر شما قبلاً توسط دیگر نمایندگان مطرح شده و پاسخ داده شده است که زاکانی در جواب گفت: شما اتهام دروغ به من زدید من صبح در دبیرخانه شورای امنیت ملی بودم، صحبت‌هایی که دیروز بعدازظهر با آقای شمخانی کرده بودید مطرح شد و مسئول مربوطه گفت آقای لاریجانی درست مطلب را منتقل نکرده است. رئیس مجلس توضیح داد: من دیشب با شخص آقای شمخانی صحبت کرده بودم از اول تا آخر طرح را با هم خواندیم بعد شما رفتید از یک نفر دیگر پرسیدید. گزارش خبرنگار فارس حاکی است زاکانی با پافشاری بر اینکه لاریجانی وی را متهم به سخن کذب کرده است، گفت: شما می‌خواهید از این طرح دفاع کنید خب دفاع کنید اما منطق ما را هم بشنوید. لاریجانی در پاسخ گفت: من سیر مسئله را طرح کردم. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه اکثر توافق‌های فراکسیون اصولگرایان درباره طرح مزبور رعایت نشده است، گفت: آقای زارعی می‌توانند در این باره توضیح دهند. بر این اساس رئیس مجلس شورای اسلامی پاسخ داد: اشهدوا بالله تا آخر با هم توافق کردیم به جزء یک مورد؛ اینکه طرح بنده نیست که من از آن دفاع کنم این یک طرح ملی است. آیا من از آن بهره‌ای دارم؟ شما طوری می‌گویید که انگار من از آن نفعی می‌برم. زاکانی در مخالفت با کلیات طرح: مردم ایران! طبق برجام تحریم‌ها لغونشدنی و مسیر شکایت ایران مسدود است علیرضا زاکانی همچنین در مخالفت با کلیات طرح اقدام متقابل و متناسب دولت در اجرای برجام، گفت: ما امروز در یک گردنه حساسی از تاریخ قرار داریم. نماینده مردم تهران در مجلس با تأکید بر اینکه تحریم‌ها طبق برجام لغوشدنی نیست، گفت: طبق برجام مسیر شکایت و حق‌خواهی ایران در توافق هسته‌ای مسدود است. وی با اشاره به اینکه به تعبیر شورای نگهبان ۷ موافقت‌نامه‌ای که در آن تعهد ایجاد شده باشد باید به مجلس ارائه شود، گفت: دولت تدبیر و امید به مجلس بی‌اعتنایی کرد و علاوه بر آن از خطوط قرمز هسته‌ای نیز در توافق عبور شد. زاکانی با اشاره به اینکه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای قوانین مصوب مجلس درباره موضوع هسته‌ای کشور در سالهای ۸۴ و ۹۲ را مدنظر قرار نداد، گفت: قانون مصوب سال ۸۴ درباره بازنگری در مورد همکاری ایران باMPT به تعبیر رهبر انقلاب جزو بهترین قوانین صد ساله کشور است. وی همه ادعاهای شکل گرفته درباره برجام را نادرست خواند و افزود: گفتند برجام سایه جنگ را از سر کشور برمی‌گیرد در حالی که همه اذعان دارند که سایه جنگ به واسطه اقتدار ایران از سر کشور برداشته شده است. زاکانی با تصریح بر این نکته که ما هنوز ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد هستیم، گفت: آقای ظریف گفتند اگر ما توافق نمی‌کردیم فروش نفت به صفر می‌رسید در حالی که آماری که از آمریکا منتشر می‌شود این را رد می‌کند. اگر کسانی می‌خواهند کشور را بحرانی نشان دهند خود باید توضیح دهند ما در اوج تحریم‌ها ۱.۹ میلیون بشکه نفت می‌فروختیم. وی افزود: اعلام کردند که برجام تحریم‌ها را لغو می‌کند اما هیچ تحریمی جزء ۴ و نصفی که جزو دستورات رئیس جمهور آمریکا بود حذف نمی‌شود. رئیس کمیسیون ویژه برجام مجلس شورای اسلامی تمام پیش‌فرض‌ها راجع به مذاکرات هسته‌ای را نادرست برشمرد و گفت: تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در جزئیات با هیچ کس هماهنگ نبود و به گفته دبیر شورای عالی امنیت ملی در کمیسیون برجام شورای عالی امنیت ملی در جریان این امور نبود و کمیته هسته‌ای جلسات آن چنانی نداشت لذا آنچه اعلام می‌کنند یک کلیاتی است زیرا دولت علاقه نداشت برجام در مجلس بررسی شود. وی با یادآوری تأکید مقام معظم رهبری بر اینکه اگر تحریمی لغو نشود ما تأسیسات هسته‌ای خود را در زمین جمع نخواهیم کرد، پرسید کجای دغدغه رهبری رعایت شده است؟ آقای لاریجانی هم مخالف آمدن برجام به مجلس بود و در مصاحبه‌ای گفت نظر رهبری بود که برجام در مجلس بررسی شود. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از اعتراض خود به کمیسیون امنیت ملی سخن گفت و با اشاره به اینکه این کمیسیون از کارشناسان برای بررسی طرح یک فوریتی بهره نگرفته است، خاطرنشان کرد: در زمینه برجام اعلام شده است که ظرف ۲۴ ساعت از هر جا که خواستند می‌توانند بازدید کنند. زاکانی با تأکید مجدد بر اینکه تحریم‌ها لغو شدنی نیست، گفت: سخنان آقای عراقچی، صالحی و ظریف با هم تناقض دارد؛ ما فهمیدیم که ۵ سند درباره توافق هسته‌ای وجود دارد که اولی برجام و دومی قطعنامه شورای امنیت است. وی ادامه داد: سومین سند برنامه بلندمدتی است که آقای عراقچی گفت همین برجام است اما آقای صالحی در جلسه کمیسیون گفت در حال تدوین است؟ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: سند چهارم توافق محرمانه میان ایران و آژانس است که به ما عنوان شد کلیاتی از آن را می‌توانیم مطرح کنیم اما سند پنجم بین ایران و آمریکا امضا شده است. وی مسیر شکایات و حق‌خواهی ایران را در برجام مسدود دانست و اظهار داشت: من از آقای عراقچی پرسیدم ما به کجا می‌توانیم شکایت کنیم ایشان پاسخ داد باید به خدا شکایت کنیم. اگر می‌خواستیم به خدا شکایت کنیم که دیگر مذاکره نمی‌کردیم. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای نتوانسته است حقوق اساسی ایران را از گرگ‌های اروپایی و آمریکایی بگیرد، تصریح کرد: قرار نیست اگر این تیم نتوانست حق ما را بگیرد ما به این طرح رأی موافق دهیم.

بهانه‌های تکراری برای سر باز زدن از تصویب برجام در مجلس!

«چـــــرا؟»ی شریعتمداری بر رفتار دولتی‌ها؛ می‌فرمایند، پذیرش برجام از جانب ما «داوطلبانه» است! و توضیح نمی‌دهند که آیا این اقدام داوطلبانه- به قول شما- تعهدآور نیز هست یا نه؟ اگر هست باید مجلس درباره آن تصمیم بگیرد و اگر نیست چالش 12ساله برای چیست؟ به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان نوشت: تلخ و ناگوار است ولی واقعیت دارد که مخالفت دولت محترم با ارسال لایحه برجام به مجلس شورای اسلامی به اندازه‌ای گسترده و عمیق است که «نگرانی» برخاسته از آن قابل توجیه به نظر نمی‌رسد و این پرسش را به دنبال دارد که چرا؟! 1- هفته گذشته طی یادداشتی با عنوان «اگر فتح‌الفتوح است چرا قانونی نشود؟!» با استناد به اصول 77 و 125 قانون اساسی و ارائه دلایل و مستندات دیگری از متن برجام و چرخه‌ای که برای عملیاتی شدن آن پیش‌بینی شده است به الزام قانونی دولت در ارسال لایحه برجام به مجلس شورای اسلامی پرداختیم- که تکرار آن اطاله کلام و غیر ضروری است- در بخشی از یادداشت مورد اشاره آمده بود؛ «موافقان برجام از این سند با عنوان «فتح‌الفتوح»! «بزرگترین‌دستاورد»! «تسلیم قدرت‌های جهانی در مقابل کشورمان»! «برجسته‌ترین معاهده تاریخ معاصر»! «پیروزی 3 بر 2» و... یاد می‌کنند و سوال آن است که اگر آقایان، به این دیدگاه و نظر خود درباره برجام اعتقاد دارند، چرا از تصویب آن در مجلس ابراز نگرانی کرده و می‌فرمایند تصویب برجام در مجلس، این سند را به عنوان یک قانون مصوب مجلس، الزام‌آور می‌کند؟! قانونی شدن «فتح‌الفتوح»! و تثبیت «برد 3 بر 2» که باید افتخارآفرین و غرورانگیز باشد، پس چرا برای آقایان نگران‌کننده و دغدغه‌آور است؟! تعجب‌آور نیست؟! اگر نگرانی آقایان از آن است که تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی این سند را قانونی و الزام‌آور می‌کند باید پرسید مگر تصویب احتمالی آن در شورای عالی امنیت ملی، همین نتیجه را به دنبال ندارد؟ بنابراین چنانچه نگرانی از تصویب مجلس باشد این نگرانی از تصویب در شورای عالی امنیت ملی هم باید وجود داشته باشد. از این روی به نظر می‌رسد نگرانی آقایان از تصویب احتمالی برجام در مجلس نیست، بلکه نگران رد آن هستند و یا خدای نخواسته از تریبون باز مجلس نگرانند، زیرا مردم را در جریان بحث و بررسی برجام قرار می‌دهد که می‌تواند اطلاع و باخبر شدن آنان از عدم توازن میان آنچه داده‌ایم و آنچه قرار است- تاکید می‌شود قرار است- بگیریم، را در پی داشته باشد. ممکن است گفته شود مجلس نیز می‌تواند برجام را در جلسات غیرعلنی بررسی کند که باید گفت واقعیات تلخ برجام بعد از مطرح شدن در میان چند صد نماینده مجلس نمی‌تواند در نهایت پنهان باقی بماند.» 2- روز پنج‌شنبه 12 شهریورماه رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اعضای مجلس خبرگان با ایشان بر ضرورت بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی تاکید کرده و فرمودند؛ «من معتقدم و به آقای رئیس‌جمهور هم گفتم که مصلحت نیست مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود» و در ادامه یادآور شدند که؛ «من در مورد نحوه بررسی (برجام) و اینکه آن را رد کنند یا تصویب کنند، هیچ توصیه‌ای به مجلس ندارم و این، نمایندگان ملت هستند که باید تصمیم بگیرند». و اما، در حالی که علاوه بر صراحت قانون اساسی درباره لزوم ارجاع برجام به مجلس شورای اسلامی و تأکید رهبر معظم انقلاب، انتظار می‌رفت دولت محترم بلافاصله و بدون فوت وقت به وظیفه قانونی خود عمل کند، از فردای آن روز، اعضای تیم مذاکره‌کننده در مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای پی‌درپی اعلام کردند که ارجاع برجام به مجلس شورای اسلامی را «به‌مصلحت»! نمی‌دانند! و بی‌آن که توضیح بدهند از کدام جایگاه سخن می‌گویند؟ و مسئولیت خود خوانده! تشخیص مصلحت مردم و نظام را با استناد به کدام سند قانونی و شرعی برای خود قائل شده‌اند؟ در توجیه این اقدام عجیب و سوال‌برانگیز خود به تکرار همان بهانه‌های بی‌پایه و اساس قبلی روی آوردند، بهانه‌هایی که بارها پاسخ مستند آن را دریافت کرده بودند! البته با همه احترامی که برای رئیس‌جمهور محترم، برادران عضو تیم مذاکره‌کننده و سخنگوی دولت قائل هستیم این نکته را نیز گفتنی و تاکید کردنی می‌دانیم که آنان در جایگاه و مرتبه‌ای نیستند که بخواهند یا بتوانند قانون اساسی را دور بزنند و این میثاق برخاسته از خون دادن‌ها و خون‌ دل‌خوردن‌های ملت را نادیده بگیرند. پیش از این درباره غیرقانونی بودن تعلل دولت و خودداری از ارسال لایحه برجام به مجلس و نیز، ضرورت تصویب یا رد آن از سوی نمایندگان ملت، گزارش‌ها و نوشته‌های مستند و متعددی داشته‌ایم و تیتر یک کیهان امروز با عنوان «استقبال دشمن از دهن‌کجی دولت به قانون اساسی» نیز به همین موضوع اختصاص دارد. در یادداشت پیش روی اما، سخن بر چرخه دیگری می‌چرخد. 3- این دیدگاه با مستندات فراوانی از متن توافق وین، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و ملحقات دیگر آن همراه است که «برجام» در صورت تصویب برای آینده «علمی»، «امنیتی» و «اقتصادی» کشور فاجعه‌آفرین خواهد بود. بنابراین، اگر دولت محترم این دیدگاه را باور ندارد، انتظار منطقی آن است که دلایل مستند صاحبان این نظریه را با استناد به متن برجام پاسخ داده و رد کند و نه آن که دهان منتقدان را با ردیف کردن الفاظ ناروایی نظیر؛ برو به جهنم! بی‌سواد! تازه به دوران رسیده! و... ببندد! بدیهی است که این برخورد، قبل‌از هر چیز نشانه عبور از پاسخگویی است و البته، برخی از پاسخ‌ها که هر‌از چندگاه در جاده یکطرفه صدا و سیما ارائه می‌دهند نیز، پاسخ نیست. می‌فرمایند، پذیرش برجام از جانب ما «داوطلبانه» است! و توضیح نمی‌دهند که آیا این اقدام داوطلبانه- به قول شما- تعهدآور نیز هست یا نه؟ اگر هست باید مجلس درباره آن تصمیم بگیرد و اگر نیست چالش 12ساله برای چیست؟ و یا مگر تعهدات دور اول نیز داوطلبانه نبود؟ چرا بعد از آن که باج‌خواهی حریف را نپذیرفتیم، شورای امنیت سازمان ملل سه قطعنامه علیه کشورمان صادر کرد؟ و یا ادعا می‌کنند توافق وین، معاهده جدیدی نیست بلکه همان معاهده NPT است! و حال آن که توافق وین بیرون از معاهده ان.پی‌.تی تدوین شده، چرا که معاهده یاد شده را پیش از این امضاء کرده و پذیرفته‌ایم و امضای مجدد آن معنا و مفهومی ندارد! ضمن آن که برجام در بسیاری از موارد حقوق مسلم و ثبت شده کشورمان در معاهده ان.پی.تی را حذف کرده است. مثلا اگر فردا اعلام کنیم مطابق ماده 4 NPT از حق غنی‌سازی اورانیوم بدون محدودیت در میزان ذخیره مواد غنی‌شده و درصد غنی‌‌سازی، برخورداریم، پاسخ خواهند داد این حق در چارچوب برجام قابل ارزیابی است که در آن بر میزان مواد غنی‌شده و درصد آن به وضوح تصریح شده است. و یا آقای لاریجانی رئیس‌محترم مجلس در مصاحبه با رادیو سراسری آمریکا-ان.‌پی‌‌آر- می‌گوید «اگر احساس کنیم طرف مقابل دارد توافق را نقض می‌کند، خب! ما هم مقابله به مثل می‌کنیم»! و این پرسش را بی‌پاسخ می‌گذارد که از دست دادن ذخیره 9700 کیلوگرمی اورانیوم غنی شده که طی 10 سال فراهم آمده و قرار است از کشور خارج شود چگونه در فاصله کوتاهی قابل جبران است؟ و یا بعد از آن که سامانه 14 هزار سانتریفیوژ از هم گسیخته شد با کدام مکانیسم بازگشت‌پذیر خواهد بود؟! و یا اگر قلب راکتور آب سنگین اراک را با بتن مسدود کردیم، بازسازی آن در صورت نقض تعهد حریف چه سرنوشتی خواهد داشت؟! اگر با استناد به بند 3 از ضمیمه B قطعنامه 2231، خواستار توقف تولید موشک‌های بالستیک شوند و با تأکید بر بازرسی از مراکز نظامی، اسرار نظامی کشورمان را به دست آورند و... آیا به این خواسته آنان تن می‌دهیم؟ اگر پاسخ آری است که ایران اسلامی را در مقابل دشمنان وحشی و خونریز خلع سلاح کرده‌ایم و اگر پاسخ منفی باشد که به تعهدات خود عمل نکرده‌ایم! و... دهها نمونه فاجعه‌بار دیگر که به آن پرداخته‌ایم و طرح مجدد آن بیرون از محدوده و موضوع اصلی یادداشت پیش روی است. 4- آنچه به اختصار اشاره شد اگر به زعم آقایان، ناشی از توهم! و زائیده ذهن یک مشت بی‌سواد، تازه به دوران رسیده، باشد کمترین انتظار منطقی آن است که آنها را از توهم بیرون آورید و اگر واقعیت‌هایی است که از متن برجام برمی‌خیزد، چرا بر پذیرش و اجرای آن اصرار می‌ورزید و از بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی که احتمال عدم تصویب آن می‌رود، نگران هستید؟! بی‌تردید دولت و اعضای محترم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، حتی در دوردست‌ترین افق ذهن خود نیز تصور- خدای نخواسته- کمترین آسیب به عرصه‌های اقتصادی، امنیتی و علمی و تکنولوژیک کشورمان را نداشته و برنمی‌تابند، اما صاحبان این دیدگاه که تصویب و اجرای توافق وین می‌تواند آینده کشورمان را با آسیب‌های جدی یاد شده روبرو کند نیز برای دیدگاه و نظر خود، شواهد و اسناد در خور توجهی از متن برجام ارائه می‌دهند بنابراین، بایسته آن است که دولت محترم از اصرار غیرقانونی خود در مخالفت با بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی دست بکشد و به جای ایستادگی در برابر قانون به وظیفه قانونی خود در این زمینه عمل کند. بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی، نقاط ضعف و آسیب‌رسان این سند را از لایه‌های به ظاهر پنهان آن بیرون کشیده و در میدان قضاوت همگان می‌گذارد. این اقدام که برخاسته از نص صریح قانون اساسی است، برخلاف تصور رئیس‌جمهور و اعضای تیم مذاکره‌کننده کشورمان علاوه بر آن که مخالف مصالح مردم و نظام نیست به نفع دولت محترم نیز هست.

چه عیبی دارد که اجازه بدهید مجلس نیز برجام را همانند کنگره بررسی کند

واکنش شریعتمداری به اظهارات اخیر عراقچی 



 چه عیبی دارد که اجازه بدهید مجلس نیز برجام را همانند کنگره بررسی کند/ دور زدن قانون اساسی و نادیده گرفتن اصول ۷۷ و ۱۲۵ یک «بدعت» تازه است! 

 اگر دولت و اعضای محترم تیم مذاکره‌کننده کشورمان، متن توافق وین -برجام- را تامین‌کننده منافع و مصالح ملی ایران اسلامی می‌دانند، چرا باید نسبت به بررسی آن از سوی نمایندگان ملت، که نص صریح قانون اساسی است، اینهمه نگران باشند؟! 


گروه سیاسی - رجانیوز: حسین شریعتمداری در مطلبی درواکنش به اظهارات دوشنبه شب عراقچی در برنامه گفتگوی ویژه خبری نوشت: آقای دکتر عراقچی معاون محترم وزارت امور خارجه که در برنامه دوشنبه شب گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه ۲ سیما شرکت کرده بود، در پاسخ به این پرسش که «آیا قرار است برجام به صورت لایحه به مجلس ارائه شود یا نه؟» اظهاراتی داشت که درباره آن گفتنی‌هایی هست.


 


الف: ایشان با تاکید بر این که «برجام» از سوی دو طرف به صورت داوطلبانه اجرا می‌شود آن را مشمول اصل ۷۷ قانون اساسی ندانسته و گفت: «طبق اصل ۷۷ قانون اساسی تمامی معاهدات، موافقت‌نامه‌ها و قراردادها باید برای تصویب به مجلس ارسال شود و نتیجه گرفت که «برجام» از نوع معاهده و توافقنامه و قرارداد نیست که نیازی به تصویب مجلس داشته باشد! این برداشت از اصل ۷۷ قانون اساسی در حالی است که اصل یاد شده مطابق تفسیر شورای نگهبان شامل تمامی اسنادی است که برای کشور تعهدآور باشد و در آن تاکید شده است که ملاک و معیار در این زمینه «تعهدآور» بودن سند است و اسامی و عبارات نمی‌تواند هیچ سند تعهدآوری را از شمول اصل ۷۷ قانون اساسی خارج کند. بنابراین باید از جناب عراقچی پرسید؛ اگر «برجام» هیچ تعهدی را برعهده کشورمان نمی‌گذارد که دیگر، نام آن سند و یا توافق نیست و اساساً نیازی به ۱۲ سال مذاکره و این همه‌ آمد و شد نداشت و اگر تعهدآور است -که هست - فقط بعد از تصویب مجلس شورای اسلامی قابل اجرا خواهد بود.


 


ب: آقای عراقچی اظهار داشته است که «هیچ‌یک از اعضای برجام، این توافق را در پارلمان‌های خود به تصویب نمی‌رسانند» و در پاسخ به این پرسش که اگر چنین است، چرا موضوع در کنگره آمریکا مطرح است؟ می‌گوید «بحث‌هایی که در کنگره آمریکا مطرح است برای تصویب نیست، بلکه برای رد آن است»! که باید گفت: این اظهارنظر از جناب دکتر عراقچی به عنوان عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده کشورمان دور از انتظار است. چرا که به قول ایشان «بحث و بررسی کنگره برای تصویب برجام نیست، بلکه برای رد آن است» خب! آیا این ماجرا مانند هر بررسی دیگری دارای دو سوی مشخص «رد» یا «پذیرش» نیست؟! توضیح این که اگر کنگره آمریکا برجام را رد نکند، به مفهوم آن است که برجام را «تصویب» کرده است. آیا غیر از این است؟ بنابراین، کنگره آمریکا در حال بررسی برجام برای رسیدن به یک نتیجه مشخص «رد» یا «قبول» است. اگر رد کند، تصویب نکرده و اگر بپذیرد، تصویب کرده است. پس، چرا می‌فرمایند


«بحث کنگره برای تصویب نیست بلکه برای رد آن است؟!»


 


و اساساً اگر آنگونه که برادر عزیزمان آقای عراقچی می‌فرمایند، بحث کنگره فقط برای رد برجام باشد یعنی از هم‌اکنون نتیجه آن معلوم است، بنابراین نشست‌های پی‌در‌پی کنگره برای چیست؟! آیا به قول اهل منطق، درباره کلیات ابوالبقاء بحث می‌کنند؟!


 


ج :‌ بر فرض که بررسی برجام در کنگره آمریکا فقط برای «رد» آن باشد و نه تصویب! خب! چه عیبی دارد که اجازه بدهید مجلس شورای اسلامی نیز برجام را با هدف رد آن بررسی کند و چنانچه دلیلی برای رد آن پیدا نکرد، رای به تصویب آن بدهد، یعنی دقیقاً همان کاری که به قول آقای عراقچی، کنگره آمریکا در حال انجام آن است.


 


د: معاون محترم وزارت امور خارجه کشورمان در بخش دیگری از مصاحبه یاد شده تاکید می‌کند به نظر  وزارت خارجه و از دید منافع ملی به صلاح نیست که برجام به مجلس بیاید چرا که در آن صورت، مجموعه‌ای از اقدامات داوطلبانه به قانون تبدیل می‌شود! برادر عزیزمان جناب عراقچی توضیح نمی‌دهند که؛


 


اولاً؛ اگر انجام تعهدات برجام الزام‌آور نیست که باید گفت «توافقی» صورت نگرفته است و آن همه تاکید و تصریح بر پایبندی طرفین به اجرای آن، سخن بیهوده‌ای است! ولی واقعیت آن است که طرفین به اجرای دقیق و بی‌کم و کاست برجام ملزم شده‌اند و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به گفته خود آقایان، تضمین اجرای برجام از سوی طرفین توافق وین است.


و ثانیاً؛ آنچه به صلاح نیست، دور زدن قانون اساسی و نادیده گرفتن اصول ۷۷ و ۱۲۵ آن است که بر تصویب تمامی توافقات و معاهدات و... هر سند تعهدآوری از سوی مجلس شورای اسلامی تاکید و تصریح دارد. و بدیهی است که عنوان «داوطلبانه» غیر از دور زدن قانون اساسی که یک «بدعت» تازه است مفهوم دیگری ندارد.


 


هـ: اگر دولت و اعضای محترم تیم مذاکره‌کننده کشورمان، متن توافق وین -برجام- را تامین‌کننده منافع و مصالح ملی ایران اسلامی می‌دانند، چرا باید نسبت به بررسی آن از سوی نمایندگان ملت، که نص صریح قانون اساسی است، اینهمه نگران باشند؟!

«در پروتکل الحاقی چیزی به‌نام بازرسی وجود ندارد»! عاری از واقعیت است



کیهان نوشت: کاش نیازی به این نوشته نبود و یا دستکم این که نگارنده می‌توانست خود را قانع کند که نیازی به این وجیزه نیست. اما متاسفانه برخی از اظهارات رئیس‌جمهور محترم درباره چالش هسته‌ای و «توافق احتمالی» به‌گونه‌ای است که اگر مصداق «سهواللسان» و «خطای بیان» نباشد - که ان‌شاءالله باشد- بیم آن می‌رود که با سوءاستفاده دشمنان روبرو شود و زیاده‌خواهی بیشتر آنان را در پی داشته باشد. از این روی اشاره به نکاتی برای پیشگیری از سوءاستفاده حریف ضروری به نظر می‌رسد. از جمله اینگونه اظهارات می‌توان به بخشی از سخنان آقای دکتر روحانی در کنفرانس خبری روز شنبه ایشان اشاره کرد. آنجا که درباره پروتکل الحاقی می‌گویند؛


«پروتکل الحاقی چیزی نیست که مخصوص ایران باشد... بسیاری از کشورهای دنیا، امروز پروتکل الحاقی را اجرا و به آن عمل می‌کنند. ۱۲۴ کشور پروتکل الحاقی را اجرا می‌کنند... در پروتکل الحاقی، چیزی به نام بازرسی وجود ندارد... ما در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ پروتکل الحاقی را اجرا کردیم و می‌دانیم که چگونه است... مسئله مهم برای ایران، این است که با اجرای توافق و پروتکل الحاقی ثابت کند که اتهاماتی که علیه ایران مطرح می‌شود  و اینکه ایران در پی ساخت بمب هسته‌ای است، اتهامات بی‌اساس است».


با عرض پوزش از رئیس‌جمهور محترم کشورمان باید گفت، تعریف و توضیح ایشان درباره پروتکل الحاقی با واقعیات نه فقط منطبق نیست بلکه در تضاد نیز هست و پذیرش و اجرای آن مخصوصا آنگونه که در توافق لوزان آمده است می‌تواند عواقب سخت و جبران‌ناپذیری را به دنبال داشته باشد و در این‌باره گفتنی است؛


۱- فرموده‌اند که امروزه ۱۲۴ کشور جهان - تعداد آنها ۱۲۵ است- پروتکل الحاقی را پذیرفته و آن را اجراء می‌کنند! و حال آن که؛


الف: برخی از این ۱۲۵ کشور، نظیر بورکینافاسو، کنگو، آنگولا، چاد، کومور، گابن، افغانستان و ... اساسا هیچگونه فعالیت هسته‌ای ندارند که اجرای پروتکل الحاقی درباره آنها مصداق داشته باشد. پذیرش پروتکل از سوی این کشورها در پی فشار آمریکا و با هدف اعتبار بخشیدن به وجهه بین‌المللی این پروتکل صورت پذیرفته است.


ب: شمار دیگری از این ۱۲۵ کشور، مانند آمریکا، فرانسه، چین، انگلیس و روسیه کشورهایی هستند که برخورداری آنها از سلاح اتمی در معاهده ‌NPT  به رسمیت شناخته شده است بنابراین پروتکل الحاقی که موضوع اصلی آن پیشگیری از انحراف به سوی تولید سلاح هسته‌ای است در مورد این کشورها موضوعیت ندارد. البته گفتنی است مطابق ماده اول معاهده NPT  کشورهای دارای سلاح اتمی از واگذاری این تسلیحات به سایر کشورها و یا کمک به آنها برای تولید سلاح هسته‌ای منع شده‌اند و تنها موردی که پذیرش پروتکل الحاقی از سوی این  کشورها را توجیه می‌کند، همین نکته است ولی ۵ کشور یاد شده پروتکل الحاقی را با قیدهایی نظیر «عدم دسترسی به مراکزی که امنیت ملی آنان را به خطر می‌اندازد-آمریکا»، «ممنوعیت دسترسی فیزیکی- روسیه»، «صرفا برای آموزش بازرسان آژانس- فرانسه» و... پذیرفته‌اند و براساس گزارش‌های رسمی آژانس هیچ یک از آنها نیز به مفاد ماده مورد اشاره پایبند نبوده‌اند.


ج: تعداد اندکی از این ۱۲۵ کشور، نظیر ژاپن و آفریقای جنوبی نیز که از فعالیت هسته‌ای برخوردارند، در شمار متحدان استراتژیک آمریکا و اروپا هستند که بدیهی است شرایطی کاملاً متفاوت با جمهوری اسلامی ایران دارند. آمریکا نیازی به کشف اسرار نظامی آنها احساس نمی‌کند و یا ترور دانشمندان هسته‌ای این کشورها را در دستور کار خود ندارد و...
با توجه به نکات یاد شده، اظهارنظر رئیس‌جمهور محترم که ۱۲۵ کشور در جهان پروتکل الحاقی را پذیرفته و اجراء می‌کنند با واقعیت انطباق ندارد. مثلاً؛ بورکینافاسو و آنگولا و گابن و... از کدام برنامه هسته‌ای برخوردارند که جناب روحانی به اجرای پروتکل الحاقی از جانب آنها اشاره می‌فرمایند؟! و یا...


۲- فرموده‌اند در پروتکل الحاقی چیزی به نام «بازرسی» وجود ندارد! و این در حالی است که موضوع اصلی پروتکل الحاقی بازرسی‌های فراتر از NPT و پادمان‌های مربوطه، آنهم از نوع بازرسی‌های سرزده از هر مکان و در هر زمان است. پروتکل الحاقی این بازرسی‌های سر زده را «حق آژانس» می‌داند که انجام آن برخلاف سایر «بازرسی‌های ویژه» نیازی به تصویب شورای حکام نیز ندارد. ماده ۴ پروتکل الحاقی تأکید می‌کند که بازرسان آژانس  در موارد خاص، محل مورد نظر خود برای بازرسی را فقط ۲ ساعت قبل از شروع بازرسی، به اطلاع کشور میزبان می‌رسانند و...
بنابراین، اظهارنظر رئیس جمهور محترم که «در پروتکل الحاقی چیزی به‌نام بازرسی وجود ندارد»! نیز نه فقط عاری از واقعیت است بلکه بازرسی‌های تصریح شده در پروتکل الحاقی بسیار فراتر از بازرسی‌های پیش‌بینی شده و پذیرفته شده در معاهده NPT و پادمان مربوطه است.


۳- آقای دکتر روحانی می‌فرمایند؛ «ما در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ پروتکل‌الحاقی را اجرا کردیم و می‌دانیم که چگونه است و در همان زمان هم که میخواست اجرا شود، بحثی در کشور سرگرفت که اگر پروتکل اجرایی شود مساجد و خانه علما و مجلس شورای اسلامی را بازرسی می‌کنند که بی‌اساس بود»!


درباره این بخش از اظهارات رئیس‌جمهور محترم باید گفت؛ استناد به اقداماتی که در گذشته صورت پذیرفته- نظیر اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵- فقط هنگامی ارزشمند و توجیه‌کننده خواهد بود که از اقدامات یاد شده، نتیجه مطلوب و مثبتی به دست آمده باشد و در غیر این صورت، استناد به  اقدامات گذشته نه فقط تکرار آن را توجیه نمی‌کند بلکه می‌تواند و باید به عنوان یک تجربه تلخ مانع از انجام دوباره آن باشد.


اکنون باید از رئیس‌جمهور محترم پرسید، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در فاصله سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ کدام نتیجه مثبت و قابل قبولی را به دنبال داشته است که حضرتعالی با استناد به آن، اجرای دوباره پروتکل الحاقی را به نفع کشور تلقی کرده و توصیه می‌فرمائید؟! مگر غیر از این است که در سال‌های مورد اشاره بعد از اجرای پروتکل الحاقی و اجازه بازرسی‌های سر زده از هر مکان و در هر زمان و در پی چند دور مذاکرات فشرده با تروئیکای اروپایی و در حالی که حضرتعالی به عنوان مسئول تیم مذاکره‌کننده نسبت به نتیجه مذاکرات ابراز خوشبینی می‌کردید، پیشنهاد و خواسته‌ نهایی سه کشور اروپایی طرف مذاکره- فرانسه، آلمان و انگلیس- آن بود که بهترین تضمین برای آنها، دست کشیدن کامل ایران از فعالیت هسته‌ای است؟! و به دنبال این پیشنهاد باج‌خواهانه بود که جمهوری اسلامی ایران مذاکرات را متوقف کرد و تمامی فعالیت‌های هسته‌ای تعلیق شده را از سر گرفت. بنابراین اگر تجربه اجرای قبلی پروتکل الحاقی قابل استناد باشد- که هست- تنها نتیجه‌ای که از آن تجربه می‌توان گرفت، تن ندادن به اجرای دوباره پروتکل الحاقی است و نه آنگونه که رئیس‌جمهور محترم مطرح کرده‌اند، اجرای دوباره آن!
گفتنی است آقای دکتر روحانی در کتاب خود با عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» پیشنهاد مورد اشاره تروئیکای اروپایی را، تحقیر‌آمیز، چیزی شبیه  کاپیتولاسیون و توهین به ملت ایران دانسته و می‌نویسد سه کشور اروپایی به خاطر ارائه آن پیشنهاد توهین‌آمیز باید از مردم ایران پوزش بخواهند.


از آنجا که نگارنده با جناب روحانی سابقه مزاح دارد،  با کسب اجازه از ایشان، حکایت زیر را وصف‌الحال می‌داند و امید آن که این مزاح،  رنجش خاطر رئیس‌جمهور محترم کشورمان را در پی‌نداشته باشد، می‌گویند پزشک معالج برای پی بردن به حساسیت بیمار نسبت به تزریق آمپول پنی‌سیلین، از وی پرسید؛ آیا تاکنون تجربه تزریق پنی‌سیلین داشته‌اید؟ بیمار پاسخ داد آری و پزشک آمپول پنی‌سیلین را با اطمینان خاطر به وی تزریق کرد، اما در کمال تعجب مشاهده کرد که بیمار بلافاصله پس از تزریق دچار تشنج شدید و تنگی نفس شده و در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته است. پزشک با عجله دست به کار شده و با هزار زحمت بیمار را از خطری که او را تهدید می‌کرد نجات داد و با تعجب پرسید؛ مگر شما نگفتید قبلا هم پنی‌سیلین تزریق کرده‌اید؟ و بیمار گفت؛ بله دفعه قبل هم که تزریق کردم به همین حالت تشنج و لرز و تنگی نفس دچار شده بودم!
۴- و بالاخره اگرچه درباره برخی از اظهارات دیگر رئیس‌جمهور محترم در کنفرانس خبری روز شنبه نیز گفتنی‌هایی هست ولی در پایان وجیزه پیش‌روی، تنها به این نکته - که پیش از این هم با ارائه شواهد و اسناد فراوان بر آن تاکید داشته‌ایم - بسنده می‌کنیم و آن، این که؛ چالش ۱۲ساله هسته‌ای فقط تابلوی هسته‌ای دارد و موضوع آن غیرهسته‌ای است. از این روی با اطمینان کامل می‌توان گفت که رسیدن به توافق هسته‌ای مطلوب با ۵+۱ و مخصوصا آمریکا محال و غیرممکن است و بهانه‌جویی‌ها، زیاده‌خواهی‌ها و کارشکنی‌های ۱۲ ساله آمریکا از همین واقعیت ریشه می‌گیرد. حریف اما، در همان حال که به کارشکنی دست می‌زند، اصرار دارد بعد از رسیدن به نقطه «عدم توافق» که قطعی است، جمهوری اسلامی ایران را مقصر جلوه دهد تا از این طریق افکارعمومی بخشی از جهانیان را به نفع خود و در جبهه مقابل ایران اسلامی مصادره کند. در این حالت از جناب روحانی انتظار می‌رود فلش همه فریادها و اعتراض‌های خود را به سوی جبهه حریف بکشاند و نه خودی‌ها که با ایشان و تیم محترم هسته‌ای  در رسیدن به توافق مطلوب همصدا و در مخالفت با توافق بد، همدل و همزبان هستند.



حسین شریعتمداری