به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، حضرت آیتالله خامنهای، صبح امروز پس از اینکه آرای خود را به صندوقها انداختند به بیان نکاتی پرداختند.
ایشان در بخشی از فرمایشات خود در واکنش به دخالتهای بیگانگان در امور داخلی کشورمان، به اظهارات یکی از مقامات آمریکایی درباره انتخابات ایران اشاره کرده و فرمودند: "اخیراً شنیدم که از شورای امنیّت ملّی آمریکا کسی گفته که ما این انتخابات ایران را قبول نداریم. خب به درک که قبول ندارید! اگر قرار بود ملّت ایران منتظر بماند که شما چه چیزی را قبول دارید و چه چیزی را میل دارید، آنطور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود. ملّت ایران نگاه میکند ببیند خودش چه چیزی را احتیاج دارد و مصلحت او در چیست، آن را دنبال خواهد کرد".
پاسخ دندان شکن رهبری به آمریکا تیتر نخست سایت های آمریکایی
وحید یامین پور
محمدرضا عارف کاندیدای ریاست جمهوری در برنامه دیدگاه و با دوربین شبکه یک سیما به مواضع و تشریح برنامه های انتخاباتی خود پرداخت.
مهمترین محورهای سخنان دکتر عارف در این برنامه:
* زندگی من در یک خانواده مذهبی بوده است. در کنار فعالیتهای آموزشی در یزد فعالیتهای مذهبی هم داشتم. در سال 49 با رتبه دومی وارد دانشگاه تهران در رشته برق شدم. در 1354 با استفاده از بورس تحصیلی عازم آمریکا شدم و در دانشگاه استانفورد دکترا گرفت.
* بعد از ورود به کشورم ایران، در مشاغل مختلفی فعالیت کردم. معاون شهید قندی بودم. فعالیت زیادی برای بازگشایی دانشگاهها انجام دادم. وزیر پست و تلگراف و تلفن بودم حدود 32 ماه. با تشکیل سازمان برنامه و بودجه کشور، مسئولیت این سازمان به عهده من گذاشته شد که مسئولیت بی نظیر برای من بود. در دولت دوم خاتمی، معاون اول بودم.
* منش مدیریتی من در کل اخلاق گرایی و حاکمیت عقلانیت است.
* بنده عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم.
* به خاطر احساس وظیفه کاندیدا شدم.
* با توجه به شناختی که از پتانسیل ها وتوانایی های کشور دارم و ارتباط خوبی با نخبگان و نهادهای نظام و همچنین تعامل خوبی با جریان های سیاسی دارم و به همین دلیل میتوانم دولتی مقتدر و توانا تشکیل بدهم.
* برنامهای با عنوان ایران فردا، مبتنی بر 7 هدف راهبردی تدوین کرده ام و این برنامه 22 فصل دارد. یکی از اهداف برنامه عبارتند از شغلآفرینی و کاهش بیکاری. اشتغال دغدغه همه خانوادههای کشور است.
* با طرح های ویژهای که در نظرگرفتیم برنامه ریزی کردیم که حداقل 1 میلیون فرصت شغلی در سال فراهم کنیم و فکر میکنیم حتی بیشتر از این هم بتوانیم ایجاد کنیم. نرخ بیکاری را یک رقمی میتوانیم بکنیم.
* هدف دوم من، کاهش تورم و گرانی است. فشار گرانی بر همه خانوادهها، چه برخوردار و چه غیربرخوردار سنگینی می کند. وضعیت فعلی تورم لجام گسیخته است. در دولت اصلاحات تورم را از 17 درصد به 10 درصد رساندیم و تجربه موفقی داشتیم. امیدوارم نرخ تورم را یک رقمی کنم.
* الان بیش از 160 کشور دنیا تورم یک رقمی دارند و ما باید در زمان کوتاهی تورم را کاهش بدهیم. مهمترین کاری که در این بخش میکنیم انضباط کاری دولت است.
* مشکلی که الان با آن روبرو هستیم، نقدینگی است که به 450 هزار میلیارد تومان رسیده است. انضباط مالی را به طور جد و همچنین اصلاحات ساختاری را جدی پیگیری میکنیم. به شوراهای کلیدی مانند پول و اعتبار و اقتصاد، قدرت را برمیگردانیم.
* راهکارهای مختلفی برای افزایش سرمایه گذاری دیدهایم.
* افزایش درآمد سالانه کشور را به طور جد پیگیری خواهیم کرد. ما باید ثروتمند شویم و تولید ثروت کنیم. برای تحقق اجتماعی باید ثروتمند شویم. رشد اقتصادی 8 درصد را پیش بینی کرده ایم.
* توسعه عدالت و کاهش نابرابری در بخش های مختلف را دنبال میکنیم.
* ضریب جینی باید کاهش یابد تا فاصله فقرا و اغنیا کمتر شود. بین استانهای برخوردار و استانهای مرزی در امر توسعه اختلاف زیادی است. برنامه ویژهای برای توجه به نوار مرزی دیدیم. نوار مرزی به شعاع 100 کیلومتر را توسعهاش می دهیم.
* مطالبات زنان جزو اولویت های ماست. مطالبات به حق زنان عزیز. هم اکنون 55 درصد ظرفیت دانشگاه متعلق به دختران عزیز ماست ولی در برنامه های توسعه و مدیریت سهم ناچیزی دارند. باید تلاش کنیم نرخ مشارکت خانم ها را در مدیریت و اجتماعی و فرهنگی و ... بالا ببریم.
* 18 میلیون زن خانه دار داریم و باید خانه داری را یک شغل قلمداد کنیم. بیمه زنان خانه دار را به طور جد دنبال میکنیم.
* در بحث های مدیریتی باید سهم زنان را به آنها بدهیم وبانوان حضور جدیتری داشته باشند.
* سیاست خارجی جزو اهداف راهبردی ماست. باید شرایط فعلی را با تقویت دستگاه دیپلماسی کشور تغییر دهیم. باید حضور فعال، کارشناسانه و قوی در مجامع بین المللی داشته باشیم و از حقوق خود دفاع کنیم. ما کشور تاثیرگذار در منطقه هستیم و باید نقش کلیدی و محوری در مسائل منطقه و بین الملل داشته باشیم. باید تعامل سازنده داشته باشیم و از زبان دیپلماسی برای تقویت روابط با دنیا استفاده کنیم. اولویت رابطه با کشورهای اسلامی و منطقه و جنبش عدم تعهداست.
* باید از حقوق خود دفاع کرده و حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم. باید رئیس جمهوری انتخاب شود که بتواند پیام صلح ملت ایران را به دنیا برساند تا روابط بهتری را با دنیا داشته باشیم. باید ایران دوستی و ایران پذیری را در دنیا دنبال کنیم. ما ابزار قوی در اختیارمان است باید از دیپلماسی علمی و فرهنگی و رسانه ای برای تقویت ارتباط با دنیا کمک بگیریم.
* صنعت گردشگری را در اولویت قرار داده ایم. گردشگری که بیاید در ایران و در جریان مهماندوستی و تمدن ایرانیها قرار گیرد وقتی به کشورش بازگردد سفیر ما خواهد بود.
* صنعت گردشگری یکی از اولویت های ما در بخش اشتغال است. با فراهم کردن سازوکار لازم میتوانیم از این محل200 هزار فرصت شغلی داشته باشیم. دنبال جامعه فرهنگی و توانمند داشته باشیم.
* باید هزینه درمان که 70 درصد است را باید به حداکثر 30 درصد برسانیم.
* سرانه یک متر مربع برای هر نفر را در بخش های ورزشی و اوقات فراغت جوانان بخصوص درنظر گرفتیم.
* بحث و دغدغه جدی دیگر بحث مسکن است. سن ازدواج در کشورمان حداقل 5 سال افزایش یافته. علت آن دو عامل اصلی است یکی اشتغال و نگرانی از بیکاری و دیگری مسکن. مسکن یکی از دغدغه های زوجهاست و مهمترین عامل بچه دار نشدن زوج های ازدواج کرده مسکن است. ما برنامه مسکن ماندگار را در نظر داریم. مسکن مهر پروژه خوبی بود اما با اشکالات مدیریتی روبرو شد و نتوانست پاسخگوی نیازها باشد. شعار ما مسکن برای همه است.
* سوال شده که چرا کاندیدا شدی و سوال شده چرا در سال 84 کاندیدا نشدی؟ حقیقتا در آن زمان احساس میکردم وظیفه ام را انجام دادم و 37-8 سال خدمت کردم و الان زمان مناسبی است که به دانشگاه برگردم و به کار علمی بپردازم. متاسفانه با جمع بندی که در یکی دوسال اخیر داشتم احساس کردم باید به میدان بیایم. تجربه قابل قبول سه دهه گذشته ام در مدیریت، ارتباط خوب با نخبگان باعث شده که به دلیل شرایط خاص کشور نتوانم شانه از زیر بار خالی کنم.
* باید خردجمعی و عقلانیت و سعه صدر بر کشور حاکم شده و درچارچوب قانون عمل شود.
* خودم را آدم قانونمدار می دانستم و اصرار به قانون و اعتقاد به خرد جمعی و سعه صدر و اجماع، احساس کردم باید به میدان بیایم.
* من در شرایطی مسئولیت دانشگاه تهران را پذیرفتم که دانشگاه مسائل زیادی داشت و اختلاف سیاسی بین دو جناح چپ و راست دانشگاه را متلاطم کرده بود و در دانشگاه اعتصاب و درگیری داشتیم. درسال 73 رئیس دانشگاه شدم. با تدبیر و سعه صدر و با نگاه به امور که حرکت روی مشترکات و پرهیز از بزرگ کردن اختلافات بود، توانستم در 6 ماه دانشگاه را به آرامش برسانم و دانشجویان چپ و راست با هم کار و زندگی کنند. جامعه اسلامی دانشجویان از مدیریت وقت دانشگاه تهران نتوانسته بود مجوز تاسیس بگیرد، با فضای خوبی که ایجاد شد، انجمن اسلامی در کنار جامعه اسلامی فعالیت کرد یعنی به آن مجوز دادیم. درگیری های در دانشگاه بود که این طبیعی است چراکه دانشجو باید پرنشاط و پرجنب و جوش باشد ولی من با سعه صدر برخورد کردم.
* ریاست یکی از دانشکده ها را تغییر دادیم. یکی از جریانات دانشجویی مخالفت کرد. در مراسم تودیع و معارفه، برخی دانشجویان در شورا را باز کردند و شروع کردند برخورد تند. با سعه صدر برخورد کردیم. و در را باز کردیم و خواهش کردیم بیرون بروند ولی به هیچ وجه برخورد نکردیم. خیلی از این دانشجویان بعداً رفقای من شدند. اخیرا در یکی از جلسات، یکی از آن دانشجویان که الان استاد شده بود، با محبت با من برخورد کرد و این خاطره را با دیگر اساتید بیان کرد.
* اگر با رقیب خود اختلاف 30 درصدی داشته باشم آن را مطرح و علنی نمیکنم بلکه سعی میکنم بر اساس آن اشتراک 70 درصدی جلو بروم. ولی متاسفانه در سالهای اخیر دانشجو را به دلایل مختلف ستاره دار میکنند.
این در شان دانشگاه و دانشجو نیست. امیدواریم پرونده ستاره دار کردن دانشجویان را برای همیشه ببندیم. دانشگاه کارخانه آدم سازی است و دانشجو باید دموکراسی و سیاسی شدن را تجربه کرده و در کنار فعالیت علمی، فعالیت های اجتماعی را پیگیری کند.
* احساس میکنم میتوانم در بحران ها فعالیت کنم. در سه دهه گذشته هرجا خدمت کردم در ابتدا با بحران روبرو بود و بعدش با آرامش مواجه شد.
* در سال 1360 معاون دانشجویی وزیر علوم بودم. در آنزمان طرح ارز دانشجویی را مطرح کردیم. توانستیم بر اساس ضوابط دانشجویی داخل، دانشجویان خارج از کشور را سامان بدهیم. به راحتی توانستیم ارز مورد نیاز آنها را تامین کنیم و بعد از چند ماه با بحران و مشکلی روبرو نبودیم در این باره.
* نگرانی هایی در رابطه با بازگشایی دانشگاه ها بود اما تصمیم گرفتیم و خوشبختانه دانشگاه ها بازگشایی شد.
* در دولت اصلاحات و بخصوص در دوره ای که معاون اول بودم، اختلافاتی که بین دستگاه ها پیش می آمد را با کدخدامنشی سعی میکردم حل کنم.
* انسان منظم و وقت شناسی هستم. در جلساتی که شرکت میکردم، جلسه تقریبا به موقع شروع میشد. ولی در کشور ما اکثرجلسات با تاخیرهای 40-50 دقیقه تمام میشود. به وقت همه شرکت کنندگان احترام می گذارم. و یکی از رمزهای موفقیتم وقت شناسی است. باورم این است که برای کشورداری خوب باید وقت شناس باشیم و به وقت دیگران و خودمان ارزش قائل باشیم.
* در پایان به جوانان و ایرانیان عزیز توصیه ای دارم و آن اینکه تنها راه نجات کشور حضور همه جانبه و یکپارچه برای رفع مشکلات است. برخی دانشجویان ما ستاره دار شدند، اینها را میدانم. تعدادی از اساتید بازنشسته شدند. در گزینش ها برخی دوستان ما با کم مهری و بی مهری روبرو بودند که بیشتر بر اثر سلیقه مدیر ذیربط و بخش بود. باید با امید و نگاه به آینده از گذشته عبور کنیم. ما هیچ راهی جز امید نداریم. باید بدانیم که کشور خودمان را خودمان باید بسازیم.
* سند چشم انداز میثاق همه ماست. تحقق اهداف این سند هیچ راهی جز همدلی و تفاهم ندارد. باید با همه امکانات خوب و پتانسیل های کشور و در فضایی صمیمی و دوستانه برای رسیدن به افق چشم انداز برنامه ریزی کنیم و این شدنی است. اگر با هم باشیم، در انتخابات به صورت پرشور شرکت کنیم و به فردی که بتواند کشور را به سمت اصلاح و پیشرفت هدایت کند، میتوانیم همه مشکلات را حل کنیم و آینده خوبی را پیش بینی میکنیم.
* در عمر مدیریتم هیچ وعده ای ندادم مگر اینکه به آن عمل کردم. اگر مردم به من اعتماد کنند و بنده را انتخاب کنند به وعده هایم عمل می کنم.
* به امید روزی بهتر و آیندهای بهتر برای کشور عزیزمان، جمهوری اسلامی ایران.
حداد عادل کاندیدای ریاست جمهوری در برنامه دیدگاه و با دوربین شبکه یک سیما به مواضع و تشریح برنامه های انتخاباتی خود می پردازد.
مهمترین محورهای سخنان قالیباف در این برنامه:
* بنده نزد شما مردم ناآشنا نیستم ولی به حسب وظیفه نکاتی را برای معرفی اعلام میکنم. دیپلم ریاضی، کارشناسی فیزیک از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد فیزیک از دانشگاه شیراز، فوق لیسانس فلسفه و دکترای فلسفه تخصصی در فلسفه کانت را هم از دانشگاه تهران دارم و از 1345 تاکنون معلم دانشگاه بودم در فیزیک و فلسفه.
* از 1341 با نهضت امام همراه بودم و خوشحالم که تاکنون از این راه جدا نشدهام. به همراه برادرم و یکی از خواهرانم سابقه زندانی شدن به علت فعالیت سیاسی در رژیم پهلوی را دارم.
* بعد از انقلاب اولین مسئولیتم در اسفند 57 معاونت وزیر بود. سپس عضو شورای سرپرستی صداوسیما بودم.
* 13 سال در آموزش و پرورش خدمت کردم. موسس المپیادهای علمی در ایران هستم. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی هستم و در دورههای 6 و 7 و 9 نماینده مجلس بودم. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم و بیش از 30 سال است که عضو شورای عالی اموزش و پرورش هستم. مترجم قرآن کریم هستم.
* انقلاب اسلامی به ما اقتدار و عزت و استقلال داد. ما مردم خوب و ملت بزرگ و مومن و فداکاری داریم که سرمایه بزرگی است. ما صاحب رهبری دینی هستیم که مورد اعتماد و محبت ملت است.
* کشور ما علیرغم فشارها به پیشرفتهای مختلفی نائل شده است.
* ما با انقلاب اسلامی الهام بخش بیداری اسلامی شدیم.
* چالش بزرگ امروز ما مسئله اقتصادی است. دشمن میخواهد ما را در فشار اقتصادی بگذارد. علاوه بر این مشکلات مدیریتی هم داریم. برخوردهای پرهزینه و کمفایدهای بعضا در مدیریت کشور صورت میگیرد.
* به امام و انقلاب و رهبری اعتقاد دارم. به دنبال حاکمیت عقلانیت هستم. به مردم عمیقا باور دارم و خود را در کنار مردم میبینم.
* برای مبارزه با فساد عزم جدی دارم و برای هیچکس از اطرافیانم خط قرمزی قائل نیستم. با باندبازی مخالفم و معتقدم یا باید همه جای ایران آباد شود یا اینکه هیچ جای ایران آباد نخواهد شد.
* باید با دیوانسالاری مبارزه جدی کرد.
* دولت باید اولا به برنامهریزی و هدایت و حمایت و ساختن زیرساختها بپردازد و بستری برای فعالیت مردم آماده کرده و امور را به مردم بسپارد.
* بنده به دولت دانشبنیان معتقدم و توجه به محیط زیست را اساسی میدانم. یکی از نشانههای خوب حکومت کردن را توجه به محیط زیست میدانم.
* شعار دولت بنده، تقوا و تدبیر خواهد بود.
* مهمترین مسئله امروز، مسئله اقتصادی و تورم و معیشت مردم و بیکاری است.
* مردم گاهی شب میخوابند و صبح برمیخیزند و میبینند قیمت اجناس افزایش یافته است.
* باید بازار ارز و قیمتها تثبیت شود. همواره باید نظارت جدی بر قیمتها اعمال شود.
* بازار ارز محتاج کارشناسیهای فراوان است.
* فراوانی نقدینگی از دیگر مشکلات اقتصادی ماست که به کارهای غیرمفیدی مانند خریدن سکه و ارز و انباشتهکردن و هجوم به زمینخواری و سوداگری در بخش مسکن تعلق گرفته و این با رونق اقتصادی مغایرت دارد.
* برای اینکه رونق اقتصادی ایجاد شود باید سیاستهای کلی اصل 44 به خوبی رعایت شده و به همه ظرفیتهای بخش خصوصی و تعاونیها توجه شود.
* دولت باید بخصوص در شرایط فعلی به انضباط مالی توجه جدی داشته باشد. باید به توزیع ثروت در جامعه نظارت شود. مبارزه با فقر و تامین عدالت اجتماعی باید هدف ما از اقتصاد باشد.
* قانون هدفمندی یارانهها را باید به صورت کامل و درست اجرا کنیم. همچنین قانون سهام عدالت باید اجرایی شود.
* مبارزه با مفاسد اقتصادی، لازمه مدیریت اقتصادی دولت است. این مبارزه هم باید به صورت ساختاری باشد که زمینه مفاسد اقتصادی را برطرف کند و هم اینکه با مفسدان اقتصادی مبارزه شود.
* در بخش فرهنگ، ترویج ایمان و اخلاق و درستکاری باید سرلوحه فعالیتهایمان باشد. همچنین ترویج قانونگرایی و انضباط اجتماعی و خیرخواهی نسبت به یکدیگر باید مورد توجه قرار گیرد. باید کاری کنیم که بیش ازاین مردم به مسلمان بودن و ایرانی بودنشان افتخار کنند.
* هر تحولی که در جامعه مورد نظر ماست باید از آموزش و پرورش شروع شود. خشت اول هر تحولی باید در آموزش و پرورش بنا گذاشته شود. دانشگاهها و حوزهها هم بسیار مهم هستند.
* باید هنر را بر قامت استوار ملت بپوشانیم. توجه به زبان و ادب فارسی باید بیش از پیش صورت بگیرد. توجه به کتاب و کتابخوانی هم بسیار مهم است.
* از نظر اجتماعی، معتقدم باید روحیه امید و عزم و اراده و کار و تلاش درهمه آحاد ملت بویژه در جوانان باید تقویت شود. باید شادی را در جامعه افزایش دهیم و تفریحات سالم را گسترش دهیم. به ورزش همگانی و قهرمانی باید توجه شود. حقوق شهروندی باید رعایت شود. گسترش آزادی نقد و انتقاد مهم است و دولت بویژه باید از نقد مردم از دولت استقبال کند. به کرامت و منزلت زن باید توجه خاص داشته باشیم.
* هیچ تصمیمی روا نیست اگر آن تصمیم بنیاد خانواده را سست کند. اگر توفیق مسئولیت قوه مجریه را پیدا کنم در صدد هستم که نهضت ازدواج آسان ایجاد کنم.
* توجه به امر سلامت و درمان از وظایف مهم اجتماعی حکومت است و همینطور توجه به قشرهایی مانند جوانان و ایثارگران و سالمندان و بازنشستگان.
* توجه به سازمان های مردم نهاد از برنامه های من است. دوران سربازی باید دوران آموزش و تربیت باشد که هر خانواده ای خوشحال باشد که وقتی فرزندش را به سربازی می فرستد پس از بازگشت این سرباز از لحاظ فکری و مهارتی و اعتقادی رشد کرده باشد.
* باید به تامین عدالت قضایی توجه ویژه کرد.
* بنده بر امنیت تاکید ویژه دارم. مردم از حکومت انتظار تامین امنیت دارند. همانطور که آرامش برای مدیران امنیت ذهنی می آورد، امنیت برای جامعه بستر رشد و ترقی میشود. به وحدت ملی و همبستگی همه مردم ایران اهمیت می دهم و معتقدم ملت ایران مانند رگه های زیبای یک پر طاووس هستند. تفاوت رنگ ها ما را از هم جدا نمی کند اما گویش ها و لهجه ها و قومیت های مختلف وقتی در کنار هم قرار میگیرد، زیبایی پر طاووس درخشان را پیدا می کند.
* به تقویت مشارکت مردمی و تقویت احزاب و جمعیت ها و ساماندهی فعالیت های سیاسی معتقدم و معتقدم سرمایه های اجتماعی باید حفظ و افزونتر شود و اعتماد عمومی مردم نسبت به حکومت باید افزون تر شود. مردم باید باور کنند تصمیم گیری های دولت و رئیس دولت عقلانی است و بر پایه مبانی عقلانی تصمیم گیری می شود. در سیاست داخلی به تقویت بنیه دفاعی معتقد هستم.
* وظیفه رئیس جمهور مدیریت است. تفسیر بعضی نکاتی که گفتهام می تواند در برنامه های صداوسیما برای نامزدها بیان شود. همینجا جا دارد از صداوسیما به خاطر برنامههای متنوع و متعددی که برای نامزدها درنظر گرفتند تشکر کنم.
* مبنای من در مدیریت هر جا که بودم استفاده از نیروهای باتقوا و با تخصص بوده بدون در نظر گرفتن وابستگی های حزبی و گروهی.
* در سالهای سخت جنگ، کتاب های درسی فرزندانتان را آماده کردم و خداروشکر می کنم که مردم ایران هیچگاه در آن سالها با مشکل کمبود یا فقدان کتاب درسی مواجه نشدند. ممکن است برخی مواد غذایی از سر سفره مردمی گاهی رفته باشد اما این کتاب ها از کیف محصلان هیچوقت دور نشد.
* تصور می کنم مجلس هفتم که بنده ریاستش را برعهده داشتم، از نظر مردم ایران کارنامه قابل قبولی داشته باشد. برای حقوق فرهنگیان اقدامات زیادی کردیم. حداقل حقوق بازنشستگان را از 119 هزار تومان در 84 نزدیک به 200 هزار تومان رساندیم. سهمیه بندی بنزین که امروز از افتخارات دولت و نظام محسوب می شود از یادگارهای مجلس هفتم است.
* اطمینان دارم ملت مومن و بابصیرت، باسابقه و کهن و انقلابی ایران با بصیرت و وحدت و همت و ایمانی که دارد، این تهدید تحریم را به یک فرصت مبدل خواهد کرد. فرصت برای دور شدن از وابستگی و رهایی از آن. فرصت برای رسیدن به یک اقتصاد مقاومتی که آسیب ناپذیری آن در برابر توطئههای بیگانگان کمتر باشد. اطمینان دارم ملت ایران می تواند حال که طعم شیرین استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را چشیده، بر این مشکلات هم غلبه کرده و با خلق حماسه سیاسی و اقتصادی به سوی تمدن اسلامی حرکت کند. و الگوی همه آزادی خواهان جهان شود.
محمدباقر قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری در برنامه دیدگاه و با دوربین شبکه یک سیما به مواضع و تشریح برنامه های انتخاباتی خود پرداخت.
مهمترین محورهای سخنان قالیباف در این برنامه:
* امروز ملت ما هدف بزرگی دارد و خود را برای یک حماسه بزرگ سیاسی آماده میکند.
* همیشه حرف زدن برایم کار سختی بوده چون زندگی من بیشتر بر عمل مبتنی بوده است .
* حرف هایی که می زنم به عنوان یک امانت نزد ملت ایران بماند و با این با مردم کار خواهم داشت و شما هم با این حرف ها با من کار خواهید داشت.
* آنروز که رئیس پلیس شدم، پلیس وضعیت خوبی نداشت و مردم هم نگاه آنچنانی که باید داشته باشند به پلیس نداشتند و فاصلهها زیاد بود. اولین روزهایی که آمدم خواستم حرف بزنم اما احساس کردم شاید کسی حرفهایم را نشنود، لذا به سراغ نخبگان رفتم. وقتی انها را دعوت کردم، حس کردم دوست ندارند در محیط پلیس ملاقات کنند، لذا من به سراغ آنها و دفاتر آنها رفتم. احساس کردم شاید آنجا هم دوست ندارند. رفتیم جایی که نه متعلق به آنها بود و نه متعلق به پلیس. لذا جای دیگری انتخاب کردیم و آنجا با هم به مشورت پرداختیم.
* بر این باورم که امروز رئیسجمهور نیازمند این نیست که فقط شعار بدهد و حرف بزند. لازم نیست که نظریه پرداز باشد و به مسائل نظری بپردازد. امروز توقع از رئیس دولت این است که با کارش و اقدامش و خدمتش با مردم سخن بگوید.
* وظیفه دارم به عنوان یک شهروند و ایرانی از همه روسای جمهوری که تلاش کردند و زحمت کشیدند تشکر کنم. این حق آنهاست و حتما مردم قدردان زحمات آنها هستند ولی واقعیت این است که هر چند این اقدامات انجام شد ولی بضاعت کسانی که در دولت بودند، نتوانست منزل و کفایت این ملت بزرگ را داشته باشد.
* زندگی من همیشه با کار گره خورده است. آنروزی که در روستا به مدرسه رفتم، اولین بار در کلاس سوم دبستان، بین زنگ تفریحها، با شیرینی محلی که به بقیه دانشآموزان میفروختم زندگی خود را تامین میکردم.
* بعد از انقلاب توفیق حضور در دفاع مقدس را پیدا کردم. خیلی چیزها را آنجا یادگرفتم. یادگرفتیم چگونه کار کنیم. برادری و محبت و ایثار و گذشت را یاد گرفتیم
* به فرموده امام، جنگ یک نعمت و دانشگاه بود. آنجا همه باورها را با پوست و گوشت و استخوان لمس کردیم.
* یاد قالیباف از شهیدان برونسی و همت و داود کریمی و علمالهدی و فهمیده و خرازی و باکری.
* بعد از جنگ هم کار و تلاش و فعالیت ادامه داشت ولی در برخی جاها تغییراتی ایجاد شد. در رفتارها بعضا اتفاقاتی افتاد که یک بخش بیشتر به شعار و لفاظی گذشت و یک بخش هم از باورها فاصله گرفت.
* وقتی رهبری بنده را به عنوان فرمانده نیروی هوایی معرفی کردند، احساسم این شد که یک مدیریت جهادی و بچه رزمنده که باورهای اسلامی دارد، اگر هوا و فضا را نشناسم چطور میخواهم به خود اجازه بدهم که با همکارانم کار کنم. با سختی تلاش کردم تخصص را بیاموزم و آنروز ایستادم که با پرواز آشنا شوم. در شهرداری تهران هم با همین نگاه آمدم.
* امروز شاهدید که همین چند روز قبل پروژه بزرگ اتوبان امام علی که 35-40 سال روی زمین مانده بود، بهرهبرداری شد حال آنکه خیلیها میگفتند عملی نیست ولی ما در 22 ماه ساختیم.
* امروز وقتی شهر را تمیز میبینید و مایه افتخار است به خاطر مدیریتی است از فرهنگ جهادی.
* خداوند به عمل خوب و عمل صالح پاداش میدهد نه صرفا حرف خوب. حق مردم است از ما عمل بخواهند نه شعار.
* امروز همه ما میدانیم که ما چه مشکلاتی داریم. مشکلات متنوع و پیچیده داریم. البته این را هم از امام و فرهنگ اسلامی یادگرفتیم که در کنار همه سختیها حتما امید به آینده داشته باشیم. ولی این را هم با همه وجودمان لمس میکنیم که ما نیازمند یک همدلی و یک همبستگی ملی برای حرکت عظیم هستیم.
* اختلاف طبقاتی جوری شده که در همین تهران افرادی هستند که گرسنه سر به بالین میگذراند. برخی شبها افرادی بالغ بر 2500 نفر هستند که جایی برای خواب ندارند. هرچند جا به اینها دادیم و در زمستان گذشته برخی شبها بالغ بر 3000 نفر را اسکان میدادیم.
* برخی اوقات شرمندگی یک پدر در مقابل خواستههای اندک فرزندانش را میبینیم. برخی دختران پول جهیزیه ندارند.
* مردم میبینند که نفت 20 دلار که فروخته میشه وضعیت اقتصادی به نحوی است و وقتی 100 دلار به این قیمت اضافه میشود نه تنها وضع اقتصادیشان بهتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود. مردم از خود میپرسند چرا باید اینگونه باشد؟
* برخی مسئولان کارها را زمین میگذرانند و از هم تعریف میکنند و وقتی هم میبینند کارها روی زمین مانده برای جلوگیری از آبروریزیشان تبانی میکنند. فرهنگ عذرخواهی مسئولان در کشور وجود ندارد.
* شرایط کشور به گونهای است که حق آزمون و خطا و خودرایی نداریم و باید متکی به خرد جمعی حرکت کنیم. حق ندارند پا روی قانون بگذارند و باندبازی کنند.
* صدای من را ضبط کنید، مردم نباید بعد از ریاستجمهوری از من بشنوند که اجازه نمیدهند من کار کنم، هر روز چوب لای چرخم میگذارند. حق ندارم بگویم قانون اساسی ظرفیت لازم را برای کار ندارد. حق ندارم قانون اساسی را سلیقهای عمل کنم.
* افراد با گرایشهای مختلف اصولگرا و اصلاحطلب و اصولگرای منتقد در شهرداری حضور دارند. آیا مردم دیدهاند که ما در شهرداری دعوایی داشته باشیم؟ و بودجه را با تاخیر ارائه کنیم؟ علت این است که ما دغدغهای جز رفع مشکل مردم نداشتیم و 100 درصد برنامهها را عملیاتی کردیم. ما باندبازی نکردیم.
* رئیس دولت آینده باید کارنامه مشخص و شفاف داشته باشد. ما فرصت آزمون و خطا نداریم. نباید به گونهای باشد که ندانیم چه میشود.
* تا انسجام درونی و دولتی کارآمدنداشته باشیم، امکان ندارد در سیاست خارجی موفق شویم، چه بخواهیم مقاومت، چه بخواهیم مقابله و چه بخواهیم مذاکره کنیم، نیازمند انسجام هستیم.
* امروز که اینقدر ضعف مدیریت و عدم پیگیری کار و کنترل کار و نخبگان را از تصمیمسازی و تصمیم گیری خارج کردن، بیشتر به ما در موضوعات مختلف آسیب زده است؛ مردم ما دوست دارند که عزت خود را حفظ کنند.
پیروزی دیپلماتیک از نگاه روحانی چیست؟/ وقتی که ایران اجازه راه اندازی 3 سانترفیوژ آزمایشگاهی هم نداشت!
رجانیوز- کمیل نقی پور: برگزاری انتخابات در هر جامعه ای علاوه بر مزیت های بسیاری که دارد ، آفاتی نیز به بار می آورد که البته این آفات به ذات انتخابات بر نمی گردد و ریشه آن را در "بیاخلاقی سیاسی" برخی کاندیداها باید جستجو کرد.
خلاف واقع صحبت کردن ، توهم خود بزرگ بینی و خود منجی بینی از جمله آفاتی است که کاندیداهای بی توجه به مبنایی اخلاقی گریبانگیر آن می شوند.
نمونه بارز این امر در انتخابات پیش رو، اظهارات حسن روحانی در برنامه گفتگو ویژه خبری به ویژه آن بخش از سخنان وی درباره موضوع هسته ای است .
حسن روحانی تقریبا این بیان را به کار برد که تمام پیشرفت های هسته ای مرهون تلاش او و تیم وی است که توانستند از حقوق دانمشندان هسته ای و ملت ایران در برابر قدرت های جهانی دفاع کنند. تیمی که سیروس ناصری و حسین موسویان از اعضای اصلی آن به شمار می آیند که یکی در سال 85 پس از آنکه اتهام جاسوسی وی مطرح شد از کشور متواری گشت و دیگری نیز به دلیل اتهامات امنیتی محکوم شد و البته به آمریکا سفر کرد.
روحانی در آن برنامه در بخشی از اظهاراتش درباره رویکرد خود در موضوع هسته ای گفت: اساسا این است که ما تهدید را تبدیل به فرصت کنیم این اصل است ما باید تهدید را اگر نتوانستیم فرصت کنیم آسیب کنیم لااقل، بعد آن آسیب را تبدیل بکنیم به شرایط عادی، بعد تبدیل کنیم به فرصت، سیاست ما در آن بیست و دو ماه تحت نظارت مقام معظم رهبری که من آن روز نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی بودم امروز هم هستم نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی هستم این بود که تهدیدها را دفع کنیم توطئه آمریکا را بشکنیم.
البته حسن روحانی با قرائت خودش به توافق نامه تهران هم اشاره ای داشت و آن را نمونه موفقی از این رویکرد به حساب آورد اما نگاهی گذرا به کارنامه حسن روحانی و فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره رویکرد تیم هسته ای، واقعیت را نه از دریچه فهم حسن روحانی بلکه از دریچه حقیقت به خوبی می نمایاند.
توافقنامه تهران نتیجه یک ترس دیپلماتیک
در سفر سه وزیر امور خارجه کشورهای اروپایی به تهران ، غرب به دنبال آن بود برنامه های هسته ای ایران را به حالت تعلیق در آورد و تیم هسته ای ایران در صدد بود اختلافات را به صورت صلح آمیز حل و فصل کند و از حمله احتمالی آمریکا و همچنین ارسال پرونده ایران به شورای امنیت ممانعت به عمل آورد.
بخشی از اتفاقات این روز را به نقل از کتاب خاطرات جک استراو می خوانیم:
نشست در اتاقی مستطیل شکل بدون نور طبیعی برگزار شد. درباره بسیاری از مفاد پیشنویس بیانیه توافق شده بود؛ فقط دشوارترین مسئله [تعلیق غنی سازی اوارنیوم] کنار گذاشته شده بود. بحث دور میز جریان داشت، ایرانیها امیدوار بودند که این ژیمناستیکِ کتبی که برای آن شهره عالماند، بتواند ترکی در دیوار سفتِ ما سه نفر ایجاد کند.»
قرار بود بعد از دیدار سه وزیر اروپایی با حسن روحانی دبیرشورای عالی امنیت ملی ایران و سرپرست مذاکرات اتمی همگی به دیدن محمد خاتمی بروند.
«این برنامه با خوشبینی در جدول زمانی ساعت ۱۰ و نیم صبح گنجانده شده بود اما ساعت ۱۰ ونیم آمد و رفت و هنوز توافقی صورت نگرفته بود، به ویژه بر سر مورد حساس تعلیق غنیسازی اورانیوم. ناگهان دکتر روحانی اعلام کرد که وقتش است که همه برویم و رئیسجهمور را ببینیم.»
اما سه وزیر اروپایی به نوشته جک استراو از این پیشنهاد استقبال نکردند.
«ما سه نفر به یکدیگر نگاه کردیم. دیگر همدیگر را خوب میشناختیم. من گفتم اما چیزی وجود ندارد که به خاطرش برویم و دیدار کنیم. دومینیک گفت برنامههای کاری ما در هواپیما و فرودگاه آماده است و یوشکا گفت ما خیلی خوشحال میشویم که برویم به کارمان برسیم. توافق را به وقت دیگری موکول کردیم و همه از صندلیها بلند شدیم. بهت و حیرت بر چهره طرف ایرانیها نشسته بود. ایرانیها را دیدیم که رفتند دور هم جمع شدند. دکتر روحانی و دیگر مذاکرهکنندگان شروع به تلفن زدن کردند- به تصور ما با مقامات ایرانی تماس میگرفتند».
وزرای اروپایی به روایت جک استراو در این لحظات به باغ سعدآباد رفته بودند. «ما کمی پلیکیدیم، بعد برای تنفس به باغ زیبا [سعدآباد] رفتیم. در نهایت، به داخل دعوت شدیم. طفره رفتنهای شفاهی جای خودش را به مذاکره جدی و سختِ قدیمی داد. نتیجه، بیانیه تهران بود.»
بنابرگفته استراو، توافق نامه تهران حاصل ترس تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بود. ترس از عدم ملاقات سه وزیر امور خارجه اروپایی با رئیس دولت اصلاحات.
دیداری که رسانه های دوم خردادی از روزها قبل با مانور گسترده تبلیغاتی آنرا نشان از دیپلماسی فعال دولت خاتمی می دانستند و حال پوزیشن ساخت شده توسط این رسانهها، با تصمیم به ترک تهران سه وزیر اروپایی در هم می شکست. آنها در مقابل حفظ آبروی خاتمی و روحانی ، امتیاز گزاف حق تعلیق غنی سازی ایران را گرفتند.
وقتی توافق نامه تهران سند افتخار حسن روحانی می شود!
البته با نگاهی به کارنامه روحانی وی تجربه های دیگری دارد که البته جسورانه و در مقابل دیدگان مردم از آن به عنوان نقاط قوت خود یاد می کند.
توافق نامه بروکسل از این دست ادعاهاست.
بر اساس این توافق که تنها ۴ ماه بعد از توافق سعد آباد به امضا رسید ایران موظف شد مونتاژ و آزمایش سانتریفیوژها وهمچنین ساخت داخلی قطعات سانتریفیوژ به تعلیق درآورد.
در ادامه سریال واگذاری نادیده گرفتن حقوق مردم ایران توسط تیم هسته ای ایران که ریاست آن را روحانی به عهده داشت، تقریبا ۹ ماه بعد از توافق نامه بروکسل، این بار سیروس ناصری از نزدیکان روحانی به همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین در پاریس با طرف غربی رو در رو هم قرار گرفتند.
مفاد این توافق نامه نشان داد غرب در مواجه با ایران فراتر از موضوع هستهای میاندیشد و با نگاه سیاسی به این موضوع مینگرد.
مفاد توافق نامه پاریس به این شرح است: یادآوری توافق سعدآباد، گسترش دامنه تعلیق به کلیه فعالیتهای اتمی ایران. اروپا نیز اعلام آمادگی کرد تا برای پذیرش درخواست ایران در عضویت سازمان تجارت جهانی تلاش کند.
عملکرد روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در زمان اصلاحات به گونه ای بود که تونی بلر وزیر وقت خارجه انگلستان در سخن تامل برانگیزی اعلام کرده بود: «میوه اشغال عراق را از دستان "حسن روحانی" - دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران دریافت کرده است.»
حقیقت چیست؟
روند عقب نشینی مسئولان هستهای وقت، البته با واکنش صریح رهبر معظم انقلاب روبرو شد.
روایت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای از روزهای عقب نشینی تیم هسته ای دولت اصلاحات که مردادماه سال گذشته در دیدار کارگزاران نظام ایراد شد، بیانگر سند سازشکاری مسئولانی است که به دنبال تکرار پروژه "جام زهر" بودند:
"در همین قضیهى هستهاى، آن وقتى که ما با اینها همراهى کردیم و عقبنشینى کردیم - البته براى ما تجربهاى بود، اما این واقعیت است - اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوى آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست.
عقبنشینىها آنها را گستاختر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزى بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقبنشینىها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهاى که هیچ خبرى نبود، به این نشاط علمى هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده - این حرکت علمى، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهاى گوناگون در بخشهاى مختلف - قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانهاى بیاورند؛ ثانیاً حرکت هستهاى و صنعت هستهاى، نماد پیشرفت یک کشور است. این هم یک واقعیت دیگر است."
* کسی که اکنون در محضر شماست، حسن روحانی متولد 1327، در سرخه از استان سمنان از یک خانواده مذهبی و انقلابی است. از یازده سالگی از طرف پدر موظف شدم که با کار در تابستان مخارج تحصیلم را تامین کنم با کشاورزی و قالیبافی. آن روز برایم سخت بود اما خیلی زود فهمیدم که روی پای خود ایستادن چقدر لذت بخش است.
* در دوره رژیم پهلوی، برادرم زندانی، من فراری و پدرم تحت تعقیب بود.
* از اساتید بزرگی در سطح همچون آیتالله سلطانی و لنکرانی و بهشتی و مطهری بهرههای فراوان بردهام و در درس خارج از اساتید بنامی چون آیتالله سیدمحمد محقق داماد، گلپایگانی، حائری یزدی، درسها و فن اجتهاد را از آنها آموختم و بر روان آنها درود میفرستم.
* لیسانس حقوق را در دانشگاه تهران و فوق لیسانس و دکترا را در خارج از کشور آموختم.
* بسیاری از سیاستمداران بزرگ دنیا درس حقوق خواندهاند. این درس به من آموخت که چگونه از حقوق مردم و منافع ملی بخوبی دفاع کرد.
* این درس به من آموخت فرق قطعنامه شورای حکام و شورای امنیت با کاغذ معمولی چیست. آنکه حقوق نخوانده این تفاوتها را بخوبی لمس نمیکند.
* بازداشتها تحت تعقیب قار گرفتن ها و ممنوع المنبر شدن ها چقدر زیبا بود می فهمیدم که مسیر دست یابی به استقلال کشور و اسقرار کشور در انی سرزمین است.
* انقلاب پیروز شد و همواره پس از ان افتخار دارم که مسئولیت هایی را بر عهده داشته ام همیشه نماینده مردم بوده و الان هستم؛ مشروعیتی که از رای مردم بر می آید، چقدر سرفرازی دارد.
* بیست سال با رای مردم در خانه ملت بودم.
* هر وقت از امام اجازه دیدار خواستم پذیرفتم و همیشه نماینده رهبر انقلاب بودم و هماینک نماینده رهبری در مهمترین نهاد سری کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی کشور هستم
* آشنایی طولانی و ارادت 45 ساله به رهبری، سرمایه بزرگی است برای من و آنکس که اداره کشور را بعهده گیرد، اینگونه روابط نزدیک میتواند برای حل معضلات کشور به او کمک کند.
* در دوران دفاع مقدس مسئولیتهای سنگینی را بر دوش داشتم.
* زمانی که فرماندهی جنگ به عهده آیتالله هاشمی بود، فرماندهی پدافند هوایی با حکم آیتالله خامنهای و رئیس ستاد جنگ، با من بود. در ستاد پدافند درسها آموختم که چگونه میتوان با همراهی متخصصین تحول بزرگی را در یک بخش پیچیده فنی به وجود آورد.
* دنبال تخصص بودن و همکاری و تلاش بود که ما را موفق کرد در عملیات والفجر 8، 73 فروند هواپیمای عراقی را سرنگون کنیم که دنیا را به حیرت واداشت. اما درس دیگری هم به من آموخت. حراست از آسمان ایران. که نه تنها فضای جغرافیایی که فضای فرهنگی ایران و فضای اقتصادی ایران و فضای اجتماعی ایران هماره به مراقبت نیاز دارد.
* من 16 سال مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشتم. دوران افتخارآمیزی که در هشت سال اول در کنار ریاستجمهوری آیت الله هاشمی تلاش کردم. اولین دستاورد شورای عالی امنیت ملی در آن دوران بازپسگیری سرزمین اشغال شده توسط صدامیان و آزادی همه اسرا و آزادگان و محکومیت عراق در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان متجاوز بود. این افتخار اول از آن این شوراست در آن مقطع حساس. و سپس محکومیت صدام آنگاه که به کویت تجاوز کرد. و بعد از آن حمله ائتلاف در منطقه و اعلام موضعگیری بیطرفی فعال که موجب حراست از منافع ملی و امنیت ملی شد و همگان را به تحسین موضعگیری ایران واداشت.
* در شورای عالی امنیت ملی در دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی نیز اقدامات بسیار مهمی انجام گرفت. از امضای تفاهمنامه امنیتی با عربستان و رابطه گرم با این همسایه تا مساله یازده سپتامبر و موضعگیری عاقلانه جمهوری اسلامی ایران تا موضع ایران در اشغال افغانستان وعراق و حفظ سرزمین ایران که جزو مقاطع حساس برای ایران است. افتخار دارم در این اقدامات سهم بسزایی در تصمیمسازی و تصمیمگیری داشتم.
* در داستان توطئه آمریکا در مسئله هستهای در سال 1382 بعد از اشغال عراق و بغداد میخواست کشور را در مسیر شورای امنیت، به جنگ بکشاند و در این مقطع با اقدامات به جا، توطئه آمریکا و اسرائیل به شکست منجر شد. پس از مذاکرات تهران با 3 وزیر اروپایی، رهبری این کار را بدون عقبنشینی و شکست توطئه آمریکا و اسرائیل اعلام کردند. در سخنرانی 11 آذر 1382.
* توانستیم کشور را از جنگ دور کرده و صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را به اثبات برسانیم و فرصت لازم برای فناوری هستهای به وجود آوردیم و فرصت لازم برای آنکه روابط با کشورها توسعه یابد. پایان ایندوره به گونهای بود که رهبری از آن به عنوان مدیریت پخته و عاقلانه یاد کردند. لازم می دانم که بگویم همه موفقیتهای شورای عالی امنیت ملی در طول 16 سال هدایت و حمایت و ارشادش از آن مقام معظم رهبری است/
* حضور من در مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول 22 سال و تصمیمهای مهم بویژه چشم انداز 20 ساله و سیاست های اصل 44، بر تجربه من افزود. همچنین حضور در مرکز تحقیقات استراتژیک و تحقیق در زمینههای مختلف اجتماعی سیاسی اقتصادی. این ها ره توشه سنگینی را برای اداره آینده کشور در اختیار من قرارداده و من به آنها می بالم.
* ملت ایران، گرچه ما با مشکل روبرو هستیم و رشد اقتصادی ما در سال گذشته به جای اینکه 8 درصد باشد منفی بود و پیش بینی می کنیم در سال جاری هم منفی باشد. و گرچه سرمایه گذاری به 1.2 درصد رسیده و نزول کرده و بیکاری به 12.2 درصد افزایش یافته و تورم از 10.3 به 30.5 متاسفانه ارتقا یافته و گرچه بداخلاقیها در جامعه ما اوج گرفت و قیمت دارو بیش از 40 درصد رشد داشت اما ما در ایران باعظمت و بزرگی زندگی می کنیم که دارای منابع بسیار غنی فیزیکی و مادی و دارای نیروی انسانی ارزشمند فعال است.
* کشوری که در حساسترین نقطه جهان قرار گرفته و دارای ژئوپلتکیک و ژئو استراتژیک ویژه و شاهراه شمال به جنوب و دومین منبع نفت و گاز است. اما چرا باید مردم ما دارای مشکل معیشتی باشند؟ مشکل از مدیریت آغاز میشود. مشکل از تصمیمات فردی و عدم مشورت آغاز میشود.
* مگر اقتصاد دستوری در دنیای امروز معنا و مفهومی دارد و میتوان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که نرخ دلار باید به 700 تومان تقلیل یابد و بعد از چند ماه دلار به چند برابر قیمت افزایش یابد؟ مشکل عدم مشورت و خودشیفتگی و عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور است. مشکل بیثباتیهاست. چقدر مدیران در این 7-8 سال در حال تغییر بودند. وزارت استراتژیک نفت، چهار بار وزیرش جا به جا شد.
* مهمترین وزارتخانه سیاسی یعنی وزارت کشور، 4 بار وزیرش عوض شد. بانک مرکزی 3 بار مسئولش تغییر کرد. و نگویم از دستگاههایی که 5 و 6 بار مسئولانش عوض شدند.
* البته در سیاست هم شاهد بیثباتی هستیم.
* از 8 آبان 91 تا 8 آذر 91 در مدت یک ماه، 37 بخشنامه و دستور العمل متفاوت در عرصه اقتصادی صادر شد. در طول 5 ماه 60 بخشنامه درباره مسائل ارزی و پولی صادر شد. این بیثباتی چگونه به مردم اطمینان و آرامش خواهد داد؟
* مردم ثبات و آرامش و قدرت آینده نگری میخواهند.
* بداخلاقیها و اضافه کردن شکافها و کنار گذاشتن یک جناح و حتی کنار گذاشتن همه را در این مدت شاهد بودیم. آیا در شرایط حساس فعلی بدون حضور همگان و استفاده از همگان قادریم از مشکلات عبور کنیم؟
* در دولت من استفاده از تمام شایستگان انجام خواهد شد. در دولت تدبیر و امید از متخصصان و صاحبنظران استفاده خواهد شد. شورای پول و اعتبار به قدرت خود برمیگردد. سازمان برنامه و بودجه برمیگردد. بانک مرکزی به استقلال خود میرسد.
* شورای اقتصاد که ظاهرا اخیرا بعد از 5 سال بالاخره تشکیل جلسه داده را به قدرت خود بازمیگردانم.
* اداره کشور باید علمی باشد. باید حکمرانی شایسته باشد. باید از نخبگان استفاده شده و با شفافیت با مردم حرف زده شود و آمارها دقیق باشد تا بتوانیم از پیچ تاریخی که رهبری فرمودند به خوبی عبور کنیم و بتوانیم حماسه سیاسی و اقتصادی را بسازیم.
* اگر امروز گرانی و بیکاری و فساد اقتصادی و ضربه بر اخلاق و فرهنگ برجامعه ما مشاهده می شود و روابط ما با جهان با مشکلات فراوان توام است همه و همه به خاطر این است که یک دولت کارآمد و مدیریت درست و تدبیر صحیح انجام نشده.
* هیچ کشوری بدون ارتباط فعال با جهان توسعه نمییابد. با انزوا رشد و پیشرفت امکان ناپذیر است. کشیدن دور کشور امکان ناپذیر است. باید با تعامل سازنده بتوانیم کشور را از مشکلات نجات دهیم.
* با گرانی و بیکاری به راحتی می شود مبارزه کرد.
* ما 3 میلیون و 300 هزار بیکار داریم و اگر در سال 10 میلیون توریست وارد کشور شود 13.6 میلیارد درآمد ارزی و 4 میلیون اشتغال ایجاد میشود. یعنی میتوانیم بیکاری را حل کنیم. با رونق اقتصادی می توانیم بر بیکاری فائق شویم.
* مشکل بیکاری باعث شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود. با رونق اقتصادی این کار به راحتی امکان پذیر است که بیکاری را حذف کنیم.
* کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد ظرفیتشان فعال است. باید این میزان را به 100 درصد برسانیم و این کار امکان پذیر است.
* در برنامه مدون من علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی و سیاست خارجی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صدروزه وجود دارد. می توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم.
باید یک دوره تنفس به کارخانه ها و صنایع بدهیم تا مشکلاتشان حل شود.
* با یک تفاهم بین بانک مرکزی و بانک های کارگشا قادریم آنهمه اجناسی که در گمرکات انبار شده به سرعت به بازار برگردانیم.
* ایران یک ابرقدرت منطقه است و مقداری تدبیر و برنامه و دقت لازم است تا بتوانیم حتی معضلات اقتصادی که در سایه تحریم به وجود آمده را نیز قدم به قدم در مسیر حل و فصل نهایی قرار دهیم. این کار امکان پذیر است و باید اقتصاد کشور را از شرایط فعلی نجات دهیم و اخلاق را در جامعه احیا کنیم. فرهنگ چیزی نیست که بشود دستوری به مردم اعلام کرد. در مسائل فرهنگی باید با مردم تعامل کرد.
* باید نخبگان و دانشگاه و مراکز تولید و مراکز تصمیمگیری را به هم متصل سازیم و از مشورت بخش خصوصی برای حل و فصل مسائل اقتصادی بهرهبرداری کنیم. همه کار با تدبیر امکان پذیر است و این تدبیر ما را به ساحل امید خواهد رساند. دولت تدبیر و امید قادر است معضلات کشور را با کمک و حمایت و اراده مردم و با سرمایه ملی به حل و فصل برساند.
علی اکبر ولایتی در برنامه دیدگاه و با دوربین شبکه اول سیما به بیان برنامه ها و اقدامات انتخاباتی خود پرداخت.
* اهل شمیرانم و اجداد من هم شمیرانی بوده است.
* در کنکور سراسری که شرکت کردم، رتبهام 49 شد و به همین دلیل در هردانشگاهی در کشور میتوانستم تحصیل کنم. در سال 1350 پزشک شدم. از قبل علاقه به پزشکی اطفال داشتم به خاطر آنکه زمینه عاطفی آن را در خود حس میکنم.
* مرحوم دکتر محمد قریب استاد بنده بوده است و من 3 سال تخصص را زیر نظر ایشان بوده ام. ایشان استاد اخلاق هم بودند و امیدوارم گوشهای از میراث اخلاقی آن بزرگمرد را بنده داشته باشم.
* بعد از تخصص، به آمریکا رفتم برای گذراندن دوره فوق تخصصی عفونی اطفال و استادم یکی از اساتید مشهور آمریکا بود.
* بعد از برگشتم به عنوان کادر علمی دانشگاه علوم پزشکی وارد خدمت شدم. از سال 53 تاکنون سابقه 39 ساله تدریس در دانشگاه را دارم و در حال حاضر استاد تمام و استاد ممتاز پایه 30 دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هستم.
* جزو بنیانگذاران انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی بودم. در گرماگرم انقلاب شبکه مخفی بیمارستانی را با مسئولیت بنده تاسیس کردیم تا مجروحان را مورد درمان را قراردهیم و اینها دست ساواک نیفتند.
* دوم آذر 1358 به عنوان معاون درمان وزارت بهداشت انتخاب شدم و در اولین دوره مجلس از سوی جامعه روحانیت به عنوان کاندیدا معرفی شدم و در سال 1360 وزیر خارجه شدم. 16 سال سکاندار سیاست خارجی کشور بودم. و هماکنون مشاور مقام معظم رهبری در حوزه بین الملل هستم.
* در طول دوره 16 ساله ام در وزارت خارجه، وزارت خارجه را از زیر صفر به آنجا رساندم که دیپلماسی جنگ و مذاکرات صلح را اداره کرد.
* امام در بیاناتشان گلایه ای دارند از وزارت خارجه از جمله اینکه به طور متوسط هر 5 ماه یک وزیر داشت اما بنده که آمدم 16 سال در وزارتخانه بود.
* هر بار که قرار بود مجلس به بنده رای اعتماد بدهد از سوی امام و رهبری تاکید میشد که ایشان باید در وزارتخارجه بماند.
* کاری که امروز در رابطه با تحریمها و هستهای و ... داریم سختتر از دیپلماسی در دوره جنگ و قطعنامه 598 نیست و من میدانم که چگونه باید با این موارد کار کرد.
* صدام قطعنامه 1975 را جلوی دوربین پاره کرد و گفت امروز که عراق قوی است و ایران ضعیف، ما این قرار داد را قبول نداریم. پس از پایان جنگ از سوی امام مامور شدم برای مسئولیت مذاکرات.
* امام از طریق حاج احمد آقا پیام دادند که بنده اختیار تام دارم که هرجور که صلاح است عمل کنم.
* در جنگ عراق برای اولین بار در 200 سال اخیر به واسطه دیپلماسی صورت گرفته، حتی یک وجب از خاک ایران جدا نشد.
* در دوره رهبری امام، ریاست جمهوری مقام آیتالله خامنهای و نیابت فرماندهی کل قوا توسط آیتالله هاشمی در عرصه نظامی بر دشمن پیروز شدیم.
* یک دیپلماسی بسیار پیچیده و ظریف در جنگ و در جریان قطعنامه 598 و قرارداد 1975 عملیاتی کردیم. دیپلماسی ما شبیه کوه یخ بود که بخشی از آن آشکار و بخشی هم به صورت پنهانی انجام میشد. و موجب شد ما عملاً پیروز شویم.
* به مردم قول میدهم که مسئله هستهای را با حفظ حقوق ایران حل خواهم کرد.
* من در آن زمان روابط بسیار نزدیکی با سران برخی کشورها از جمله رهبر چین و دبیرکل حزب کمونیست شوروی و برخی دیگر داشتم.
* مساله روابط خارجی و موضوع اقتصاد داخلی با هم ارتباط تنگاتنگ دارند. میلیاردها دلار در کشورهای خارجی پول داریم. یک دیپلماسی فعال میخواهیم که این پولها به ایران بازگردد و ارزش پول ملی کاهش نیابد.
* ما با آمریکا مشکل داریم ولی با بقیه کشورها مشکل نداریم و نباید دیپلماسی خارجی کشور در ارتباط با این کشورها قفل شود.
* 6 اجلاس بزرگ بینالمللی برای بیداری اسلامی برگزار کردیم که بسیار تعیین کننده بود و نقش ایران را در نزد دوست و دشمن نشان داد. 90 درصد مهمانان دعوت ایران را اجابت کردند.
* مردم از گرانی افسارگسیخته رنج میبرند. بیکاری با درجه بالا وجود دارد و مردم رنج میبرند. اینها علاج دارد و یک بخش از علاج آن به روابط خارجی برمیگردد که باید بازسازی شود.
* ارزانتر شدن قیمتها و تنظیم و کنترل بازار باید صورت بگیرد. نباید هر روز درصد قابل ملاحظهای به قیمتها اضافه شود. چرا باید نقدینگی ما از مبلغ حدود 90 هزار میلیارد تومان در سال 85 به حدود 500 هزار میلیارد تومان در سال فعلی برسد؟
* گرانی و تورم باید کنترل شود. باید پول کشور از قید خزانههای خارجی آزاد شود. راه آن دیپلماسی فعال است.
* نباید بانک مرکزی هر روز یک بخشنامه صادر کند که مردم ندانند در عرصه اقتصاد چه کنند.
* شعار ما در دولت جدید این است که اخلاق محور باید باشیم و ثباتمدیریتی باید وجود داشته باشد.
* مردم از اینکه میبینند برخی مسئولان به جای حل مشکلات، با یکدیگر ستیز میکنند ناراحتند.
* اینکه یک کسی سلیقه سیاسیاش با من نباشد، نباید دلیلی برای عدم به کارگیری تخصص وی باشد.
* دولت من دولت متمم خواهد بود.
* روابط خارجی کشور تقریبا به حالت رکود درآمده و بخشی از مشکلات کشور به این مسئله مربوط میشود.
* برای درمان اقتصاد و معیشت یک فرصت 100 روزه میخواهیم.
* اگر مورد اعتماد قرار بگیرم و دولت تشکیل دهم، حتما قانونگرا خواهم بود و همکاری تنگاتنگی با مجلس خواهم داشت. برخی دوستانی که در ستاد بنده هستند، از نمایندگان مجلس هستند و یا یک مقام مهمی در مجلس شورای اسلامی دارند و در آینده هم انتخاب وزرا و تدوین برنامه ها و تصمیماتمان در حوزه های مختلف در همکاری نزدیک با قوای سهگانه و بخصوص با قوه مقننه خواهد بود. البته قوه قضائیه هم ناظر بر اجرای قانون است.
* میشود اقتصاد بدون نفت داشت. ما باید یک جاده ابریشم جدید درست کنیم. ما باید از ویژگیهای ایران که دارای جغرافیای سیاسی منحصر به فردی است استفاده کنیم.
* پایبندی به گفتمان ناب دینی و همراهی مردم دو عامل اصلی موفقیت کشور بوده و هرگاه از این دو فاصله گرفتیم موفقیتهای ما هم کاهش یافت.
* این سنت خداست که اگر این دو مولفه جمع شد، میتوان به موفقیت رسید. البته با ادعا نتیجه کسب نمیشود بلکه باید عمل صالح در همه عرصهها ساری و جاری شود.
* کسی که در مقام ریاستجمهوری قرار میگیرد باید این باور و تلاش را داشته باشد تا عمل صالح را متناسب با دستگاههای اجرایی ظهور بدهد.
* مهمترین وظیفه دولت و رئیس جمهور این است که فرصت را برای شکوفا شدن آحاد جامعه فراهم کند. اگر دولت بتواند تمام ظرفیت خود را به کار بگیرد تا استعدادهای آحاد جامعه، چه سخت افزاری و چه نرمافزاری شکوفا شوند، نتیجه آن ظرفیتی است که دهها برابر ظرفیتهاییاست که برخی فکر میکنند میتوانند با سلاح هستهای به دست بیاورند.
* دولت اگر بتواند دو وظیفه اصلی را انجام دهد موفقیتهای بسیار بزرگی کسب میشود. اول جلوگیری از معطل ماندن ظرفیتها و دوم جلوگیری از منحرف شدن ظرفیتها.
* اگر متناسب با استعدادهای کشور برنامهریزیهای خوبی انجام دادیم بسیاری از نیازهای اولیه حل میشود.
* متاسفانه الان بعضا مردم ما که سروکارشان با مسائل اداری است، احساس نگرانی میکنند که چگونه از هفت خوان رد شوند. این موانع نه تنها نباید باشد بلکه ساختار اجرایی باید ظرفیتها را شکوفاتر و فعالتر کند.
* رئیس جمهور به مثابه یک ماشین یا قطار است که اولا باید به سمت پیشرفت و تعالی حرکت کند. ضمن اینکه الان آن میزان که خرج این قطار میشود، سرعت مناسبی ندارد.
* سفرهای استانی پاسخ هوشمندانهای بود به سرعت قطار. سفرهای استانی در جای خود ارزشمند است و باید تداوم داشته باشد اما کافی نیست. امروز باید سفرهای وزارتخانهای نیز انجام شود.
* مهمتر از ساختارها، سازوکارهاست. باید سازوکارهای متناسب با پیشرفت کشور تضمین و حاکم کنیم و در کنار آن فرهنگ حاکم را حاکم کنیم.
* سازوکارهای ما در دفاع مقدس که متناسب با انقلاب اسلامی بود موجب موفقیتهای ما شد. از این تجربه باید در ساختارهای اجرایی کشور در حال حاضر استفاده شود.
* باید سازوکاری ایجاد شود که نه تنها افراد صالح بتوانند به خوبی به وظیفه خود عمل کنند بلکه در چارچوب این سازوکار فرد ناصالح هم نتواند اقدام ناسالمی انجام دهد.
* مدلهایی که ارائه میکنیم نباید صرفاً منجر به تغییر در سیستم اداری منجر شود؛ ما نیاز به تحول داریم.
* ساختار وسیله نیست، هدف است ولی متاسفانه الان در برخی موارد به ساختار به عنوان هدف نگریسته میشود.
* یک دستگاه وقتی میتواند به وظیفه خود عمل کند که نظام تصمیمگیری آن جامع باشد. مثلا در بخش کشاورزی باید خود کشاورز به همراه نخبگان و دولت باید در تصمیم"گیریها شریک باشند.
* شکوفا شدن ظرفیتهای کشور نباید بر اساس شانس خانوادگی یا سیاسی باشد بلکه باید بر اساس یک سازوکاری باشد که فرصت را برای همه فراهم کند.
* مطالبه و سوال جدی مردم ما امروز، حماسه اقتصادی است که بلافاصله از فردای انتخابات باید توسط رئیسجمهور منتخب عملیاتی شود.
* بودجه همانند منبع آبی است که باید این آب به باغچهها برسد و نباید لولههایی که این وسط وجود دارد، ناسالم باشد که آب به مقصد نرسد. البته این به معنای ناسالم بودن مدیران کشور نیست بلکه مشکل ساختار است.
* الان جامعه از تورم رنج میبرد. یک ظلم اساسی به مردم مالیات تورمی است که بیشتر آثار سوء آن متوجه اقشار ضعیف است.
* الان شوراهای زیادی برای بحثهای اقتصادی داریم که وجودشان ضروری است اما نیازمند آن هستیم که این شوراها در قالب یک سازوکار به صورت هماهنگ تصمیم بگیرند. ضمن اینکه نباید همان که قانونگذار است خودش هم مجری باشد و در عین حال، ناظر هم خودش باشد.
* مهمترین بحثی که در ساختار اقتصادی اهمیت دارد، مسئله شفافسازی است. اطلاعات در این زمینه باید برای جلوگیری از فساد، شفاف باشد.
* یکی از ظرفیتهای اساسی امروز ما نیروی انسانی است.
* بیش از صدها میلیارد در کشور صرف پژوهش در نیروی انسانی می:کنیم. اما اکثر جوانان ما در این زمینه میگویند بیکار هستند.
* فکر میکنم اگر بتوانیم این نگاه را ساری و جاری کنیم، ظرفیتهای کشور فعال خواهد شد و به جای اینکه دولت مانع این ظرفیتها باشد، به شکوفایی این ظرفیتها کمک خواهد کرد تا انشاءالله به یک حیات دوستداشتنی و طیبه دست یابیم.