موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

موج سبز یا موج شورش؟

آزدی اندیشه با هرج و مرج نمیشه....

می‌دانستیم مذاکره با آمریکایی‌ها مشکلی را حل نمی کند؛ عده‌ای باور نمی کردند!



 رهبر انقلاب در تبیین مفهوم «صلاحیت های دیپلماتیک»، عناصری همچون «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را مورد اشاره قرار دادند.


به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح (چهارشنبه) در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه ملی ایرانیان خواندند و ضمن تبیین ویژگی های دیپلماسی ایرانی و ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند در دوران بسیار مهم گذر به نظم جدید جهانی سخنان مهمی را در بی فایده بودن تعامل با امریکا بیان کردند.




 ایشان در تبیین اهمیت کار دیپلماسی افزودند: یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمی شود و این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک کشور است.


 حضرت آیت الله خامنه ای رویدادهای چندین سال اخیر در منطقه را نشان دهنده واقعیت یاد شده خواندند و خاطرنشان کردند: قدرتهایی تلاش کردند با زور و اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند اما کسانی با ظرافت، هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بخوبی تأمین کنند.


 رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خواندند و افزودند: در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.




 ایشان در تشریح شروط و لوازم یک دیپلماسی موفق، بر ضرورت تعیین دقیق و صریح هدفها تأکید کردند و افزودند: برخی اهداف آرمانهای بزرگ و ملی هستند، برخی راهبردی و منطقه ای به شمار می روند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند که این اهداف در همه سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همه ی عناصر فعال در دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را بخوبی بدانند.


 حضرت آیت الله خامنه ای «سازماندهی مناسب» را شرط دوم دیپلماسی موفق برشمردند و افزودند: این سازماندهی باید با نگاه به اهداف و با توجه به قابلیتها انجام شود.


 رهبر انقلاب برخورداری از عناصر با صلاحیت را شرط دیگر یک دیپلماسی موفق دانستند.




 ایشان در تبیین مفهوم «صلاحیت های دیپلماتیک»، عناصری همچون «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری»، و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را مورد اشاره قرار دادند.


 رهبر انقلاب در تبیین هوش دیپلماتیک افزودند: این ویژگی انسان را قادر می سازد اهداف و حرکات طرفهای مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیش بینی کند و حرکات خود را با توجه به آنها، برنامه ریزی و عملیاتی سازد.


 حضرت آیت الله خامنه ای «مهارت دیپلماتیک» را استفاده به موقع و به جا از انعطاف و اقتدار معنا کردند و افزودند: معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی (ع) پرشکوه ترین نمونه تاریخی آن به شمار می رود.


 ایشان افزودند: نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه ی آن در مسابقه کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود بکار نگیرد قطعاً شکست می خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را بخاک می نشاند.

 رهبر انقلاب همچنین در بیان «پایبندی  عمیق و صادقانه به آرمانها و اهداف» خاطرنشان کردند: اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصه دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمی تواند موفق شود.




 حضرت آیت الله خامنه ای با تشبیه عرصه دیپلماسی به میدان جنگ افزودند: واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.


 تحرک فراوان و بی وقفه شرط دیگری بود که رهبر انقلاب در تشریح لوازم دیپلماسی موفق به آن پرداختند.


 ایشان افزودند: تحرک بالا لازمه لاینفک دیپلماسی است و باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد.


 حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان در جمع وزیر خارجه و فعالان عرصه دیپلماسی کشور، دوران فعلی را دوران گذر به یک نظم جدید جهانی ارزیابی و خاطرنشان کردند: در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، افریقا و امریکای لاتین وارد عرصه شده اند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند.


 رهبر انقلاب تأکید کردند: در این دوران، دیپلماسی قوی و کارآمد اهمیت مضاعفی می یابد و به همین علت، امروز کار وزارت خارجه از گذشته حساس تر است.


 ایشان افزودند: اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.


 «شکار فرصتها و استفاده صحیح از آنها»، نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به مسئولان دیپلماسی کشور خاطرنشان کردند.




 ایشان افزودند: تحولات منطقه ای و جهانی، بسیار سریع است و باید بطور آنی، آنها را رصد کرد و با تحرک بالا، هر حادثه و رویدادی را بلافاصله تحلیل کرد و با درک نسبت آن با اهداف و آرمانها، موضع خود را در قبال آن مشخص نمود.


 سخنان رهبر انقلاب در جمع مسئولان دستگاه دیپلماسی با تمرکز بر اهداف و سیاستهای کلانی ادامه یافت که باید بطور دائم مد نظر مسئولان سیاست خارجی باشد.


 ایشان در همین زمینه، «به کرسی نشاندن منطق جمهوری اسلامی» یعنی مردمسالاری دینی را هدفی بزرگ برشمردند و تأکید کردند: در این مسئله بدون انفعال وارد شوید چرا که این هدف بخصوص در منطقه اسلامی، کاملاً قابل تحقق است.


 رهبر انقلاب برجسته کردن ویژگی ها و ممیزات دیپلماسی ایرانی در جهان را از دیگر اهداف مهم دست اندرکاران سیاست خارجی برشمردند.


 ایشان افزودند: پایبندی به موازین شرع در رفتارهای فردی و اجتماعی و در محافل دیپلماتیک، و نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله امریکا، ویژگی خاص دیپلماسی ایرانی است و باید مورد توجه جدی باشد.


 رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: نهراسیدن از قدرتهای سلطه گر، بعد از انقلاب، به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده که این ویژگی هم در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را چه بگویند و چه پنهان کنند به تعظیم و تجلیل وا داشته است.


 حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم» را از دیگر ویژگی های دیپلماسی ایرانی معرفی کردند و افزودند: این خصوصیت در تمام سالهای بعد از انقلاب، در دفاع از ملت و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد مشابه دیگر، جلوه داشته است.


 رهبر انقلاب، «مخالفت جدی با نظام سلطه» را از خصوصیات آشکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمردند و افزودند: مسئولان ما با شهامت و بدون رودربایستی با حضور سلطه گران و بویژه امریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کرده و می کنند.




 حضرت آیت الله خامنه ای «تأمین منافع ملی» را از اهداف مشترک همه دستگاههای دیپلماسی جهان خواندند و افزودند: در دیپلماسی ایرانی، علاوه بر تلاش برای تأمین منافع ملی، «حفظ سرمایه ملی»، بسیار مهم است، چرا که اگر سرمایه ملی از دست برود دستگاه دیپلماسی بدون پشتوانه می شود و منافع ملی نیز قابل تأمین نخواهد بود.


 رهبر انقلاب «هویت ملی، اسلامی، انقلابی و تاریخی» را سرمایه ملی ایرانیان خواندند و خاطرنشان کردند: استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، دین، ملت مؤمن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیاده خواهان، دانشمندان، نخبگان و فعالیتهای علمی از جمله عناصر سرمایه ملی هستند که باید در عرصه دیپلماسی حفظ شوند تا منافع ملی هم تأمین شود.


 حضرت آیت الله خامنه ای بخش پایانی سخنانشان را در این دیدار به موضوع تعامل با جهان اختصاص دادند.


 ایشان با تأیید سخنان دو روز قبل رئیس جمهور در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و امریکا.


 حضرت آیت الله خامنه ای با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با امریکا تأکید کردند: رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟!


 ایشان افزودند: عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با امریکایی ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.




 رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.


 رهبر انقلاب افزودند: البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.


 رهبر انقلاب در همین زمینه، افزایش تحریم ها را مورد اشاره قرار دادند و گفتند: امریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است.




 ایشان افزودند: البته در زمینه ادامه مذاکرات هسته ای، منع نمی کنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال می شود اما این، یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.


 رهبر انقلاب در تبیین ضررهای ناشی از مذاکره با امریکایی ها افزودند: این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.


 ایشان همچنین ضرر دیگر نشست و برخاست با امریکا را ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها دانستند.


 رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان، تعامل با رژیم صهیونیستی را موضوعاً منتفی خواندند و درباره امریکایی ها هم گفتند: تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.


 رهبر انقلاب به افزایش نفرت ملتها از امریکا بخاطر هم دستی با جنایات صهیونیستها در غزه اشاره کردند و افزودند: هیچ کس در دنیا نیست که امریکایی ها را از مشارکت با جنایات و نسل کشی رژیم «غاصب، گرگ صفت، قاتل، کافر و ظالم صهیونیست» در غزه مبرا بداند، بنابراین امریکایی ها اکنون در موضع ضعف بیشتری قرار دارند.


 رهبر انقلاب در اشاره به اوضاع این روزهای مردم مظلوم غزه تأکید کردند: منطق فلسطینی ها در قضیه آتش بس درست است. آنها می گویند قبول آتش بس به معنای این است که رژیم خونخوار و درنده صهیونیست هر فاجعه ای خواست بیافریند و بعد بدون هیچ تاوانی، اوضاع به روز قبل از حمله یعنی محاصره شدید و ادامه فشارها برگردد.


 حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: همانگونه که فلسطینی ها می گویند، برای این همه جنایت، باید تاوانی وجود داشته باشد که پایان محاصره غزه است و هیچ انسان منصفی نمی تواند این خواسته بر حق را نفی کند.




 حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره اوضاع عراق هم گفتند: انشاءالله با تعیین نخست وزیر جدید عراق، گره کارها باز و دولت تشکیل می شود تا بتواند کار کند و به کسانی که قصد فتنه در عراق داشته و دارند درس خوبی بدهد.


 ایشان همچنین با آرزوی توفیق برای مسئولان و فعالان دستگاه دیپلماسی افزودند: بطور دائم از خداوند متعال برای وزیر خارجه عزیز و همکارانشان طلب توفیق می کنم.


 پیش از سخنان رهبر انقلاب، دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با بیان گزارشی از همایش سفرا و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، هدف از برگزاری این همایش را تبادل نظر و همفکری، تنظیم سیاست خارجی بر اساس اسناد بالادستی، و بهره جویی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اعلام کرد.


 وی با قدردانی از حمایت های رهبر معظم انقلاب اسلامی، مقطع کنونی را پیچ ویژه تاریخی خواند و گفت: سیال بودن صحنه ی بین الملل، متکثر شدن منابع قدرت و امکان تاثیرگذاری بازیگران جدید از جمله ویژگی های کنونی جهان و منطقه است.


 ظریف، وظیفه دستگاه سیاست خارجی را استفاده از فرصت های استثنایی پیش آمده در داخل و خارج توصیف و تاکید کرد: قدرت معنایی جمهوری اسلامی در حال حاضر بر اساس گفتمان امام و رهبری، مردم سالاری دینی و آرمانگرایی واقع بینانه، ایران را به ثبات داخلی رسانده و با تبدیل جمهوری اسلامی به قدرت منطقه ای، از سرمایه مقاومت و گسترش اسلام خواهی در منطقه بهره مند کرده است.




 وی با اشاره به وظیفه وزارت امور خارجه به عنوان دیده بان نظام، خاطرنشان کرد: ما مصمم هستیم سیاست خارجی طراحی شده از سوی رهبر معظم انقلاب را به بهترین وجه اجرا کنیم و در اجرای آن، به قدرت لایزال و برتر الهی اعتماد داریم، و هیچ قدرتی را ابرقدرت نمی دانیم.


 ظریف همچنین گفت: به قدرت ملی و توان کارشناسی خود باور داریم و بر اساس این باور در مقابل قدرتهای ظاهری مغلوب نخواهیم شد.

بخش مهم صحبت‌های روحانی که در سایه «به جهنم» دیده نشد



خبرنامه دانشجویان ایران: سال گذشته چند ماه پیش از سفر حسن روحانی به نیویورک، رسانه‌های حامی دولت و رسانه‌های غربی زمینه چینی وسیعی را برای دیدار روحانی با باراک اوباما تدارک دیدند که به صحبت تلفنی رئیس جمهوری ایران و آمریکا منجر شد و رهبر انقلاب در مورد آن گفتند: «البتّه برخى از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود». از سوی دیگر بنا به اذعان محمدجواد ظریف، طولانی شدن مذاکره وی و جان کری از دیگر اقدامات نابجای آن سفر بود (+)، البته دیدارهای طولانی و دوجانبه با وزیر امور خارجه یا تیم مذاکره کننده آمریکا، اکنون در حال تبدیل شدن به رویه‌ای ثابت و عادی در اقدامات وزارت خارجه و دولت است تا جایی که کشتار وسیع در غزه توسط اسرائیل و با پشتیبانی مستقیم آمریکا هم نمی‌تواند آن را تعطیل کند.



به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ طرحی‌ این بار به منظور زمینه‌چینی برای دیدار دو جانبه حسن روحانی و باراک اوباما آغاز شده است. اجرای این طرح را چند هفته پیش ابراهیم اصغر زاده، از حامیان دولت در گفت گو با روزنامه «آرمان» رسانه‌ای کرد، وی در اظهاراتش می‌گوید: «آقای روحانی درسفر آینده خود به نیویورک و مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند با دنیا از درآشتی‌جویی و نیاز به صلح دموکراتیک در منطقه سخن بگوید و مخصوصا در دیدارتاریخی با اوباما و گفت‌وگو بر سر تأسیس دولت فلسطین می‌تواند تأثیر شگرفیدر آینده منطقه بگذارد». به نظر می‌رسد مهمترین بخش صحبت‌های روز دوشنبه حسن روحانی در جمع سفرا نیز که چندان به آن توجه نشد مربوط به عادی سازی روابط با مستکبرین عالم و در راس آنها رابطه با آمریکا و مخصوصاً زمینه چینی برای «اقدام نابجا»یی دیگر در سفر آتی‌اش به نیویورک باشد. روحانی در این باره می گوید: «دل ما می خواهد مسائل مان را با همه جهان با همه آنهایی که می خواهند با ما رفتار خوب داشته باشند، می خواهند با ما مخاصمه نداشته باشند حل کنیم؛ حتی آنهایی که با آنها سالیان دراز تنش داشتیم، اگر در برابر حقوق ملت سر فرود بیاورند، حتما ما تنش را کاهش خواهیم داد. حتی از این مرحله هم جلوتر خواهیم رفت و می توانیم به یک روابط عادی در آینده به این نقطه برسیم اگر اطمینان پیدا کنیم، منافع ما تضمین است.» با توجه به عزم جدی دولت برای عادی سازی رابطه با شیطان بزرگ از زبان حضرت امام نکاتی را به آقای روحانی یادآوری می‌کنیم:


خودتان و کشور و مردم اسلامی را در برابر امریکا اینقدر ذلیل و ناتوان نکنید. اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید. بحمدالله از برکت انقلاب اسلامی ایران دریچه‌های نور و امید به روی همه مسلمانان جهان باز شده است؛ و می‌رود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودی را بر سر همه مستکبران فرو ریزد. نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کیْ و تا کجا ما را تحمل می‌کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهی‌مان نمی‌شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی‌دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیستها و امریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیِ‌مان را لکه‌دار نمایند. بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می‌دهند؛ و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه می‌گویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی‌شان افتاده است! که چه خوب است [به‌] این سؤال پاسخ داده شود که ملتهای جهان سوم و مسلمانان، و خصوصاً ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشته‌اند که امروز بی‌اعتبار شده‌اند!


 آری، اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین – علیهم السلام – را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی‌فرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ماضعیف؛ آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها؛ نه یک ایران با هویت ایرانی – اسلامی؛ بلکه ایرانی که شناسنامه‌اش را امریکا و شوروی صادر کند؛ ایرانی که ارابه سیاست امریکا یا شوروی را بکشد و امروز همه مصیبت و عزای امریکا و شوروی شرق و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگی آنان خارج شده است، که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت می‌کند. کنترل و حذف سلاحهای مخرّب از جهان اگر با حقیقت و صداقت همراه بود خواسته همه ملتهاست، ولی این نیز یک فریب قدیمی است. و این همان چیزی است که اخیراً از گفته‌های سران امریکا و شوروی و نوشته‌های سیاسیون آنها آشکار گردیده است که مراودات اخیر سران شرق و غرب به خاطر مهار بیشتر جهان سوم و در حقیقت جلوگیری از نفوذ پابرهنه‌ها و محرومین در جهانِ مالکیتهای بی‌حد و مرز سرمایه داران است. ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهه قدرتمند اسلامی – انسانی با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود؛ و آقایی و سروری محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود. مطمئن باشید قدرتهای شرق و غرب همان مظاهر بی‌محتوای دنیای مادی‌اند که در برابر خلود و جاودانگی دنیای ارزشهای معنوی قابل ذکر نمی‌باشند. من به صراحت اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می‌کند. و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام می‌کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است.(پیام در سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸)


 من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف می‌کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته‌اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی‌رود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی امریکای جهانخوار قناعت نمی‌کنند، در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمی‌خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده‌اند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‌خود را به گروهها و لیبرالها می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر.


آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدید نظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.


 روحانیون و مردم عزیز حزب الله و خانواده‌های محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیلها و افکار نادرست خون عزیزانشان پایمال نشود. ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟


و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم! (منشور روحانیت)


 یک جریانی در کار است که آن جریان انسان را از این معنا می‌ترساند کهبخواهد به‌طور خزنده این کشور را باز هل بدهد طرف امریکا؛ بخواهند از اینراه پیش بروند. و این یک مسئله‌ای است که به قدری اهمیت دارد در نظر اسلام وباید آن قدر اهمیت داشته باشد در نظر شما فرماندهان و دیگران که اگراحتمال این را بدهید، باید مقابلش بایستید، نه اینکه اول یقین کنید بهاینکه مسئله این طوری است. بعضی چیزهاست که اگر انسان احتمالش را بدهد، یکاحتمال صحیحی بدهد، باید دنبال کند او را و به آن اعتراض کند. شما اگراحتمال بدهید – یک احتمال درستی – که یک ماری الآن توی این اتاق [هست‌] پامی‌شوید می‌روید بیرون؛ احتراز از آن می‌کنید.(صحیفه امام، جلد ۱۴، صفحه ۴۳۸)


 چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده‌های همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد.ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع می‌کنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شده‌اند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتی طرد خواهند کرد.مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت – ارواحنافداه – است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایه داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست می‌خوریم و نابود می‌شویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می‌کنند؟ مگرمحافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب می‌کنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبه‌های‌دار می‌روند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته می‌شوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم. امروز بیشتر از هر زمانی کینه و دشمنی استکبار علیه اسلام ناب محمدی برملا شده است.امروز خداوند ما را مسئول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا برجا داشت.من باز می‌گویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی‌تان – به خیال خام خودشان – بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و باچشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه‌ای آرامتان نمی‌گذارند. (پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی)


 دولت امریکا ما را [تهدید] کرده بود که اگر چنانچه این اعدامها ادامه پیدا بکند، در روابط ایران با امریکا یک قدری خطر می‌افتد، ای الهی که به خطر بیفتد! ما روابط با امریکا را می‌خواهیم چه بکنیم. روابط ما با امریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما می‌خواهیم چه کنیم. آنها میل دارند که با ماروابط  داشته باشند آنها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتیاجی به امریکا داریم. امریکا آن طرف دنیاست. آنها می‌خواهند که بازار داشته باشنداینجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ما که، اسلام که، بناندارد که ظلم به دیگری بکند، مظلوم هم نخواهد شد. البته سنای امریکا ما رامحکوم می‌کند.(صحیفه امام، جلد ۷ – صفحه ۳۵۷)


 آنهایی که در خواب هستند،آنهایی که باز هم خواب می‌بینند، آنهایی که خواب امریکا را می‌بینند خدابیدارشان کند، توجه بهشان بدهد که یک ملت ضعیف را، یک ملتی که‌ حالامی‌خواهد بیرون بیاید از این ضعف، حالا می‌خواهد قدرت خودش را به عالمنشان بدهد که ما زیر بار نمی‌رویم، همین قدر، ما نمی‌خواهیم که برویم جاییرا بگیریم، ما زیربار نمی‌رویم. ما دفاع از اسلام می‌کنیم. (صحیفه امام، جلد ۱۹ – صفحه ۲۳۰)


منبع: پایگاه «یک بیست»

چرا باید تصاویر جنایات داعش دررسانه‎ها منتشر شود


حجت‎الاسلام رسول جعفریان، در یادداشتی که سایت خبرآنلاین آنرا منتشر کرده، از عدم انتشار تصاویر جنایات داعش در رسانه‎ها گلایه کرده است و از رسانه‎های در خواست کرده تا برای آشنایی مردم با دشمن جدی که در کنار ایران لانه کرده، به انتشار تصاویر این جنایات اقدام کنند.


این در حالی است که پیش از این و در سال گذشته، طرح  پیشنهادی مشابه با نظر جعفریان، از سوی علیرضا پناهیان با واکنش منفی برخی رسانه‎ها از جمله خبرآنلاین همراه شد و از آن به عنوان ترویج خشونت یاد شد.


پناهیان در سخنان خود گفته بود: «ای کاش صدا و سیمای ما این راهبرد را می‌پذیرفت که جنگ منطقه و جنایات دشمن را یک‌مقدار بیشتر به مردم نشان می‌داد تا مردم بدانند دشمن یعنی چه؟ .. الان که دشمن هست چرا نباید متوجه باشیم و چرا باید حضور او را نادیده بگیریم؟ هیچ آدم عاقلی به دشمن خونی و تا دندان مسلح خود بی‌اعتنایی نمی‌کند. هیچ آدم با شعوری در کنار دشمن بی‌رحم خود احساس امنیت نمی‌کند.»


با این حال به نظر می‎رسد یادداشت جعفریان در این برهه شایستۀ تقدیر باشد؛ چرا که اینبار فردی نزدیک به این جریان، فارغ از منافع جناحی خطر جدی دشمن را گوشزد کرده و از شیوۀ پر از غفلت برخی رسانه‌ها در بی‌توجهی به خطر دشمن انتقاد می‎کند. 


در ادامه یادداشت جعفریان و سخنان سال گذشته پناهیان را می‎خوانید:

2ـ رسول جعفریان(13/5/93) : کوتاهی رسانه ای ما در قبال اخبار قتل عام‌های عراق/ چرا تصاویر جنایات داعش بدرستی انتشار نمی یابد؟


حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان نیز چند روز پیش در یادداشت خود در سایت خبرآنلاین نوشت: 


«از زمانی که جنگ داخلی عراق آغاز شده، یعنی از نیمه دوم خرداد تاکنون، هزاران نفر قتل عام شده، صدها هزار نفر آواره شده، برخی از شهرک ها به طور کل ویران و بسیاری از شهرهای بزرگ خالی از سکنه شده و داستان همچنان ادامه دارد... نگرانی عمده از عدم انعکاس اخبار داعش در سایت های خبری ایران است. باید پرسید چرا به این اخبار پرداخته نمی شود؟ چرا تصاویر جنایات داعش بدرستی انتشار نمی یابد؟ هدف از این کارها چیست؟ چرا سایت های ایرانی که گرفتار حرکت‌های «خبرنگارانه نشسته» شده و هیچ گروهی را برای کسب خبر اعزام نمی کنند، درباره این فجایع ساکت هستند؟ حداقل می توانند از سایت های عراقی، اخبار دست اول را گرفته و عکس و گزارشات آنان را منعکس کنند.... بحث بر این نیست که چرا اخبار جنایات اسرائیل در غزه انتشار می یابد که باید بیابد و بیش از این هم، اما بحث داعش، به دلیل شعاع امنیتی آن برای ایران نهایت حساسیت را دارد. تنها در یک خبر معلوم شد که علاوه بر 1600 نفری که یک جا از سربازان شیعه در موصل اعدام شدند... این جریان به ظاهر انقلابی اما خشن که اقداماتشان یادآور حرکت خمرهای سرخ کامبوج است، می تواند موج های تازه ای از ناامنی را در ایران نیز پدید آورد. در ایران نه تنها از جنایات این گروه به درستی یاد نمی شود، بلکه از انحطاط فکری و ... بحثی نمی شود. این وظیفه سایت‌هاست که اخبار را درست منعکس کنند، واقعیات را بیان کنند و مشی خبری خود را اصلاح کنند. به نظر می رسد، جهل، عامل عمده بی توجهی به این اخبار است، عدم درک درست واقعیات، نشناختن درست دشمن، اهمیت ندادن به آن. چیزی که برخلاف وضعیت مشهود است.» (خبرآنلاین/خبر368248)

1ـ  پناهیان(30/5/92): کاش صداوسیما جنایات دشمن را بیشتر نشان می‌داد تا مردم بدانند دشمن یعنی چه


حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در مرداد ماه سال گذشته در سخنرانی هفتگی خود در مسجد میدان فلسطین گفته بود: 


«ای کاش صدا و سیمای ما این راهبرد را می‌پذیرفت که جنگ منطقه و جنایات دشمن را یک‌مقدار بیشتر به مردم نشان می‌داد تا مردم بدانند دشمن یعنی چه؟ مثلاً یک مقدار به آن چندصد نفری که سر بریده شدند یا یکی یکی با گلوله کشته شدند، می‌پرداخت تا مردم ببیند و مفهوم «دشمن» را درک کنند ... ما دشمن‌شناسی و دشمن‌باوری خوبی نداریم و این‌گونه مفاهیم، کمی در ادبیات ما غریب هستند. ابلیس هم خیلی سعی می‌کند ما را خام کند و از دشمن غافل کند. الان که دشمن هست چرا نباید متوجه باشیم و چرا باید حضور او را نادیده بگیریم؟ هیچ آدم عاقلی به دشمن خونی و تا دندان مسلح خود بی‌اعتنایی نمی‌کند. هیچ آدم با شعوری در کنار دشمن بی‌رحم خود احساس امنیت نمی‌کند. آن فیلمی که نشان می‌دهد سر یک کشیش مسیحی را می‌بُرند باید یک بار نگاه کنیم و بارها به آن فکر کنیم. باید قیافۀ آن کسی که خیلی راحت دارد سرِ آن کشیش را جدا می‌کند ببینیم که چگونه این کار را انجام می‌دهد تا رذالت و خباثت دشمن را باور کنیم.»(مشرق/خبر 242678)


انتشار این تحلیل و ارائه راهبرد پناهیان، به سرعت با حمله برخی سایت‌های خبری و انتشار کامنت‌های توهین آمیز در ذیل آن مواجه شد.


البته این اولین بار نبود که حجت الاسلام پناهیان این موضوع را مطرح می‌کرد، چند ماه پیش از آن هم در ضمن یک کلیپ صوتی که توسط فارس منتشر شد، به همین مسئله اشاره کرده بود، او گفته بود:


در قرآن خداوند متعال فرمود «اَلا بذکرِ الله تَطمَئِنُّ القُلوب» نه به اینکه ان‌شاءالله نمی‌شود، نه به غفلت از رنج‌ها، نه به غفلت از تلخی‌ها، نه به غفلت از ترس‌ها، به ذکر خدا. آقایان! دوستان من! شیطان است که به آدم آرامش بی‌خود می‌دهد، آرامش کاذب‌تان را بریزید دور. آقا! ناآرام می‌شویم. بابا! با خدا آرام باش. در فضای سیاسی جامعه الان یک مقدار این موضوع وجود دارد، من واقعاً از صداوسیما انتقاد دارم که چرا مشکلات مردم سوریه و عراق را درست برای مردم ما توضیح نمی‌دهد. دشمن ما خیلی وحشی‌تر از گذشته شده، این دشمن ماست.... این نعمت امنیّت را کی می‌تواند قدر بداند؟ کسی که دشمن را ببیند. من از صداوسیما خواهش می‌کنم این دشمن را نشان بدهد به ما. بله، همین در حد یک خبر، هفتاد نفر امروز با پنج‌تا بمب امروز منفجر شدند. بابا! این یعنی چی آخر هفتاد نفر منفجر شدند؟ مستندساز برود آنجا ببیند اینها زن و بچه نداشتند؟ برود توی خانۀشان. چند نفر امشب گریان شدند؟ ناامنی را دارند باهاش چی‌کار می‌کنند؟ توی امنیّت کاذب باید ما به سر ببریم؟!... مردم خبر داشته باشند این تروریست‌هایی که آنجا دارند جنایت می‌کنند، آنجا مقابل اینها مقاومت نکنند، نوبت بعدی مال کشور ماست، می‌فهمید این حرف‌ها را؟ ... امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: هر گروهی که غفلت کنند از اینکه دشمن دارد می‌آید و در داخل خانۀ خودشان مورد تهاجم دشمن قرار بگیرند، شکست خواهند خورد.(فارس/خبر

شریعتمداری: حق با شماست ولی اشتباه می‌کنید!




خبرنامه دانشجویان ایران: حسین شریعتمداری در یادداشتی در کیهان نوشت:«اینکه با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجن‌پراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رئیس جمهور باید همراه با اخلاق و ادب باشد و نباید بی‌دلیل به دیگران تهمت بزنیم... وقتی افرادی که مسئولیت‌های سنگین دارند اخلاق را زیر پا می‌گذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین می‌رود... ما باید آستانه تحمل خود را افزایش داده و از نقد و انتقاد نهراسیم و...»


 اگر تصور می‌کنید این پند و اندرزهای عاقلانه و دلسوزانه را شماری از افراد خیرخواه و نیک‌اندیش از باب نصیحت خطاب به رئیس جمهور محترم ادا کرده و ایشان را به خاطر اظهارات توهین‌آمیز نسبت به منتقدان دولت ملامت کرده‌اند، باید گفت؛ حق با شماست! ولی اشتباه می‌کنید! حق با شماست چرا که اظهارات آقای دکتر روحانی علیه منتقدان، در خور ملامت است و اما، از سوی دیگر، تصور شما اشتباه نیز هست! زیرا جملات یاد شده فقط بخشی از انبوه اظهارنظرهای قبلی جناب آقای روحانی است که بارها و بارها در «مذّمت فرافکنی»، «نسبت دادن مشکلات به دیگران» و به قول ایشان «لجن‌پراکنی علیه منتقدان»، «تهمت بی‌دلیل به این و آن»، «ضرورت افزایش آستانه تحمل مسئولان»، «نیاز دست‌اندرکاران نظام به اخلاق مداری» و... ایراد کرده‌اند! (۱۸‌اردیبهشت و ۱۵ خرداد ۹۲ و...).


 درباره اظهارات موهن و به دور از انتظار رئیس جمهور محترم که در جمع سفیران و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده‌اند، گفتنی‌هایی هست که از آن میان به چند نکته بسنده می‌کنیم.


 ۱- جناب روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی خود و در موارد فراوان دیگری تأکید کرده‌اند اگر مسئولانی که مسئولیت سنگین دارند اخلاق را زیر‌پا بگذارند، اعتماد عمومی از بین می‌رود. آثار و نتایج این دیدگاه را که عالمانه و دقیق نیز هست در فاصله کوتاهی بعد از اظهارات اخیر ایشان به وضوح می‌توان دید و کاش رئیس جمهور محترم بدون توجه به وسوسه برخی از مشاوران و اطرافیان، نیم نگاهی به واکنش طرفداران خویش- و نه منتقدان دولت که طرفدار هستند ولی انتقاد نیز دارند- بیندازند. واکنش طیف یاد شده را در چهار محور می‌توان ارزیابی کرد.


اول: شماری از مدعیان طرفداری از دولت و رئیس جمهور که ترجیح دادند درباره اظهارات آقای روحانی سکوت اختیار کنند. سکوت این عده را فقط می‌توان به حساب شرمندگی آنها نوشت و این که در اظهارات اخیر رئیس‌جمهور کمترین زمینه‌ای برای دفاع و حمایت نمی‌بینند. آیا این عده «اعتماد» قبلی خود به رئیس‌جمهور محترم را از دست نداده‌اند؟!


دوم: بخش دیگری از طیف مدعی طرفداری رئیس‌جمهور، تلاش کردند با چسب‌های ناچسب، اظهارات ایشان را به اصطلاح توجیه! و حتی منتقدان را مستحق اهانت قلمداد کنند. یکی از سایت‌های این طیف تا آنجا پیش رفت که منتقدان دولت را به «زنان بدکاره»! تشبیه کرد و آقای روحانی را به «انسان‌ درستکار» که فحاشی وی به زن بدکاره! نه فقط «این زن بی‌عفت را نمی‌آزارد بلکه برعکس از این که می‌تواند در میدان بی‌حیایی با او درافتد خوشحال هم می‌شود»!


 این عده که بسیار اندک و کم‌شمار نیز هستند، کمترین ارزشی برای پرداختن ندارند آنها برده پول و پله هستند و به قول بروبچه‌های تهران «آب دهان روی پیاده‌رو را به هوای سکه ۲ ریالی برمی‌دارند»! ولی باید برای آقای روحانی عمیقا متأسف بود که به اینگونه افراد اجازه می‌دهند خود را طرفدار ایشان معرفی کنند!


سوم: دسته سوم کسانی هستند که ضمن نقد اظهارات آقای روحانی و ملامت ایشان که چرا زبان به این سخنان آلوده‌اند، به منتقدان دولت نیز به شدت تاخته و آنان را مستحق اعتراض و انتقاد دانسته‌اند اما به رئیس‌جمهور پیشنهاد کرده‌اند از الفاظ و عبارات دیگری برای مقابله با منتقدان استفاده کند! این طیف عمدتا- و‌تقریبا همه آنها - از افراد و گروههای مدعی اصلاحات هستند. یعنی طیفی که در ماههای اولیه ریاست‌جمهوری آقای دکتر روحانی «به کنایه» و این روزها با صراحت اعلام می‌کنند با رئیس‌جمهور مرزبندی تعریف شده‌ای دارند و ضمن حمایت «مشروط» از ایشان، تاکید می‌کنند که وی را اصلاح‌طلب! نمی‌دانند!


 موضع دوگانه این طیف نسبت به اظهارات اخیر رئیس‌جمهور، حساب‌شده‌تر از طیف‌های دیگر است و از هماهنگی درون گروهی آنان خبر می‌دهد. این طیف به روال چند ماه اخیر خود، اصرار دارد که اشتباهات و ناکامی‌های روحانی را به حساب خود او بنویسد و در همان حال انتخاب وی به ریاست‌جمهوری را مدیون اصلاح‌طلبان و حمایت خاتمی و هاشمی از ایشان قلمداد کند! موضع دو پهلوی طیف یاد شده نشان می‌دهد که آنها نیز اظهارات اخیر آقای روحانی را به اندازه‌ای غیرقابل قبول و آسیب‌رسان می‌دانند که حاضر نیستند هزینه سنگین آن را که کاهش چشمگیر اعتماد مردم به رئیس‌جمهور است تحمل کنند.


چهارم: این طیف شامل بخش دیگری از اصلاح‌طلبان است که درباره اظهارات رئیس‌جمهور، موضعی متفاوت با طیف سوم و نزدیکتر به مردم دارند. طیف یاد‌شده اظهارات اخیر رئیس‌جمهور را «ناامیدکننده»! و با تصور و انتظاراتی که از ایشان داشته‌اند متفاوت ارزیابی کرده‌اند تا آنجا که یکی از روزنامه‌های وابسته به این طیف ضمن ملامت آشکار رئیس‌جمهور، با صراحت بیشتری می‌نویسد «در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود» و تاکید می‌کند «صادقانه بگوئیم این روحانی، آن روحانی نبود». به بیان دیگر، این طیف در لفافه - اما نه چندان پوشیده و پنهان - اعلام می‌کند در دیدگاه و تصور اولیه خود نسبت به آقای روحانی دچار اشتباه شده است و این روحانی که امروز می‌بینید با آن تصور که هنگام انتخابات از وی داشت، تفاوت دارد!


 اکنون باید از جناب رئیس‌جمهور محترم پرسید؛ آیا در همین واکنش‌های اولیه که به فاصله‌ اندکی بعد از اظهارات حضرتعالی صورت گرفته است، تحقق عینی فرمولی که خود ارائه کرده بودید را نمی‌بینید؟! «وقتی افرادی که مسئولیت‌های سنگین دارند، اخلاق را زیر پا می‌گذارند، آنوقت اعتماد عمومی از بین می‌رود.»...؟!


 ۲- انتظار آن بود - و هنوز هم هست- که آقای روحانی به جای عتاب و اهانت به منتقدان، در مقام پاسخ مستدل و منطقی به آنها باشند و موفقیت‌های مورد ادعای خویش را برای مردم برشمرده و توضیح بدهند. مثلا بفرمایند در مذاکرات هسته‌ای غیر از آن همه امتیازات «نقد» که داده‌اند و در مقابل «وعده‌های نسیه» که گرفته‌اند چه دستاورد دیگری داشته‌اند؟ مگر نمی‌فرمودند و نمی‌فرمایند که منتقدان ایشان از مذاکره با آمریکا «هراس» دارند و آن را «تابو» می‌دانند؟! خب! حالا بفرمایند کدام دیدگاه واقعیت داشت و کدام «تابو» بود؟ آیا می‌توانند این واقعیت را انکار کنند که درباره «صداقت آمریکا»! که تابلوهای نماد بی‌صداقتی آن را با دستپاچگی‌ از سطح شهر جمع کردند، دچار اشتباه فاحش شده‌اند و درپی «آب»، به سوی «سراب» رفته‌اند؟ دست آقای روحانی و تیم مذاکره‌کننده با وجود بدبینی نسبت به نتیجه این مذاکرات بازگذاشته شد ولی دست خالی بازگشتند البته مذاکرات اخیر دستاورد بزرگی نیز داشته است که همان اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست، بنابراین نمی‌توانند ادعا کنند که می‌خواستند مشکل را حل کنند ولی عده‌ای نگذاشتند! و نمی‌توانند از هم‌اکنون - آنگونه که پیداست - برای ناکامی خسارت‌بار خود بهانه بتراشند. گفته بودند آقای اوباما آدم مؤدبی! است و برخورد مؤدبانه ما، باعث مواجهه مؤدبانه ایشان شده است! ولی هنوز این جمله ناتمام بود که با متکبرانه‌ترین برخوردهای اوباما روبرو شدند و خانم وندی شرمن با وقاحت فریب و فریبکاری را بخشی از «دی.ان.ای- یعنی ذات» مردم ایران معرفی کرد! وعده داده بودند که علاوه بر سانتریفیوژها، چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد ولی به جای آن بسیاری از سانتریفیوژها نیز از چرخش افتاد! قول داده بودند که پاسپورت ایرانی را از احترام بین‌المللی برخوردار سازند، اما چند ماه است که آمریکا برخلاف قوانین بین‌المللی به نماینده رسمی ایران در سازمان ملل اجازه ورود نمی‌دهد. قرار بود طی ۱۰۰ روز اول ریاست‌جمهوری، گشایش چشمگیر اقتصادی به مردم هدیه بدهند. ولی در موعد ۱۰۰‌روزه و زنگ‌حساب، انشاء خواندند، و...


اگر این واقعیات قابل انکار است، بفرمایند که چرا؟ و اگر قابل انکار‌نیست -که نیست - اهانت به منتقدان که باید شایسته تقدیر باشند، برای چیست؟


 ۳- کاش جناب رئیس‌جمهور به این نکته بدیهی توجه می‌فرمودند که اگر منتقدان ایشان - منظور همه منتقدان نیست - خدای نخواسته در پی دشمنی با دولت آقای روحانی بودند، خطاهای آن را گوشزد نکرده و به نقد نمی‌کشیدند چرا که هیچ بدخواهی خواستار اصلاح طرف مقابل نیست و فقط دوستان دلسوز هستند که لغزش دولت و زیان‌های حاصل از آن را برنمی‌تابند و با نقد مستند و خیرخواهانه در پی اصلاح خطاها برمی‌آیند زیرا دولت را بخشی از نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌دانند و کمترین آسیب احتمالی به آن را، نمی‌توانند تحمل کنند. دقیقا برخلاف دشمنانی که به لباس دوست درآمده‌اند و یا دوستان نادانی که همیشه آسیب‌رسان و ضایعه‌آفرینند.


 ۴- در خاتمه این نکته نیز گفتنی و این گلایه مطرح کردنی است که چرا جناب روحانی برخلاف توصیه اکید و حکیمانه خداوند تبارک و تعالی، ابراز دوستی‌های خود را نثار دشمنان تابلودار نظام می‌کنند و خشم و عصبانیت خویش را به سوی دوستان می‌فرستند؟!


 و دراین‌باره گفتنی‌های دیگری نیز هست که می‌گذاریم و می‌گذریم و برخلاف برخی از کسانی که به ریا و نفاق خود را دوستدار آقای روحانی جا‌می‌زنند - و در همان حال پنهان نمی‌کنند که ایشان را پلی برای مقاصد حزبی خود می‌دانند - برای رئیس‌جمهور محترم آرزوی موفقیت داریم.