اظهارات روز یکشنبه - ۱۸ خردادماه- رئیسجمهور محترم کشورمان در مراسم گرامیداشت هفته محیطزیست، آنجا که حتی آب خوردن مردم را هم به نتیجه مذاکرات هستهای و لغو تحریمها گره زده بودند، با انتقاد گسترده دلسوزانی روبرو شد که این بخش از اظهارات ایشان را، آنهم در گرماگرم مذاکرات پیچیده هستهای، ارسال «پیام ضعف»! برای حریف و تحقیر!- هر چند ناخواسته- نظام و مردم میدانستند و به طور طبیعی و منطقی از پیآمدهای آسیبرسان و خطرناک آن ابراز نگرانی میکردند. درباره علت این نگرانی که به وضوح قابل درک است، توضیح خواهیم داد، اما پیش از آن، اشاره به برخورد ناصادقانه و فریبکارانه برخی از مدعیان حمایت از رئیسجمهور محترم و سایتها و روزنامههای وابسته به آنها، ضروری است.
با عرض پوزش از مردم شریف کشورمان و فقط برای توضیح بیشتر - و البته بسیار مختصر- درباره این بخش از سخنان رئیسجمهور محترم باید گفت که صاحبنظران در همه دنیا بر این باورند که بسیاری از کشورهای منطقه نظیر عربستان، اردن، قطر، امارات و... بدون اجازه آمریکا آب نمیخورند و در همین حال و هوا رئیسجمهور کشورمان - بیآنکهبخواهد یا بداند - اینگونه به دشمنان القاء میکند که ما - نستجیربالله - بدون کمک و همراهی آنان اساسا آب هم نداریم! چه رسد به اینکه اجازه خوردن داشته باشیم!
نامه تند مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق به روحانی؛
اگر عقب نشینی از حقوق ملت، تعامل با دنیاست، دولتمردان بی کفایت قاجار سازنده ترین تعامل را با دنیا داشتند/ نقد جزئی بیانیه لوزان
خبرنامه دانشجویان ایران: مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق در نامه ای به رئیس جمهور روحانی نوشت: سوال دیگر آنکه مگر دولتمردان ما از پیروزی نمیگویند و جشن نمیگیرند؟ پس چه توجیهی برای عدم انتشار جزئیات وجود دارد؟ اینها سؤالات و ابهاماتی است که بر تناقضات رفتار دولتمردان ما میافزاید. آیا جزئیات محرمانهای وجود دارد که مردم ما نباید از آن خبر داشته باشند.
این نامه را در ادامه خواهید خواند:
«وقاتلوا أئمة الکفر إنهم لا أیمان لهم؛ توبه/12»
با سردمداران کفرجهانی مبارزه را ادامه دهید که آنها به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند.
امام خمینی رحمه الله علیه:
پسند غرب آن است که ما همه چیزمان را تقدیمشان کنیم، بی چون و چرا. اگر آقایان این را می خواهند، این پسند ملت ما نیست و اگر آقایان یک چیزی خیال می کنند که در غرب خبری هست هیچ خبری نیست جز جنایت، جز خیانت...(صحیفه امام،جلد11،صفحه51)
جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم؛
از آنجا که پرونده ی هسته ای جمهوری اسلامی ایران و مقاومت بیش از یک دهه ملّت شهید پرور ایران اسلامی در برابر زورگویان و مستکبران عالم، این پرونده را به یک پرونده مهم و تاریخ ساز در تاریخ انقلاب اسلامی و جهان تبدیل کرده است، ما دانشجویان و افسران جنگ نرم به عنوان قشر پیشرو جامعه، مذاکرات هسته ای را با دقّت رصد کرده و تمام تلاش خود را برای آگاهی و آگاهی بخشی عالمانه و به دور از هیاهوهای سیاسی و جوّ غالب جامعه، در این زمینه به کار می گیریم.
اگرچه امسال سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» است، اما همدلی و همزبانی با دولت سبب نمیشود که خلاف حقیقت بیان شود؛ لذا تمسک به همدلی و همزبانی برای کتمان حقایق را موجه نمیدانیم.
مقام معظم رهبری درعین اینکه به صراحت فرمودند در جزئیات مذاکرات ورود پیدا نمی کنند، امّا بارها خطوط قرمزی برای مذاکرات هسته ای تعیین فرموده اند. ما در اینجا با یادآوری خطوط قرمز مذاکرات هسته ای به تخطّی هایی که از این خطوط قرمز در بیانیه لوزان شده است اشاره ای مختصر می نماییم.
سوالات و ابهامات بسیاری وجود دارد که تاکنون بدان جواب مناسبی داده نشده است.
اشتباه در ترجمه ی یک متن حقوقی بین المللی قابل اغماض نیست، سؤال اینجاست، جناب عالی که تأکید دارید باید با مردم رو راست بود، چرا وزیر امور خارجه شما، این اشتباهات فریبنده ی ترجمه ای را در یک متن حقوقی مهم مرتکب شده است؟
در متن بیانیه لوزان به تعلیق تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای هم زمان با راستی آزمایی آژانس اشاره شده است، این در حالی است که وزارت امور خارجه در یک دروغ گویی آشکار، کلمات «مرتبط با هسته ای» و «ثانویه» را حذف کرده است و شما به خوبی می دانید که این دوقید باعث می شود بسیاری از تحریم ها سرجای خود باقی بماند.
واقعیت آن است که تمام تحریمها تعلیق نمیشود؛ بلکه تحریمهای مالی و اقتصادی ثانویهی مربوط به هستهای تعلیق میشود و بقیه ی تحریمها باقی می ماند. همچنین تحریمها همزمان با اجرای ایران به تعهداتش تعلیق نمیشود؛ بلکه همزمان با تأیید آژانس این اتفاق خواهد افتاد. به این ترتیب و مطابق متن، نه همهی تحریمها، نه همزمان با اجرای تعهدات، لغو نخواهند شد.
جناب عالی نیز در سخنان خود مدعی شده اید که درگام دوم، هم حفظ حقوق هستهای را داریم و هم در کنار آن رفع تحریمها.
ما در این متن به این دو موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که نه تنها حقوق هسته ای ملت ایران استیفا نشده است بلکه لغو تحریم ها هم با قیود 5گانه ی موجود، امری خیالی است نه واقعی!
سوال دیگر آنکه مگر دولتمردان ما از پیروزی نمیگویند و جشن نمیگیرند؟ پس چه توجیهی برای عدم انتشار جزئیات وجود دارد؟ اینها سؤالات و ابهاماتی است که بر تناقضات رفتار دولتمردان ما میافزاید. آیا جزئیات محرمانهای وجود دارد که مردم ما نباید از آن خبر داشته باشند.
جناب عالی در گفت وگوی خود فرموده اید:«هم تا اینجا و هم درتوافق نهایی، توافق ما متوازن خواهد بود»
لابد معنای توازن متفاوت شده است! چون ما هرچه قرارداد ژنو و تفاهم لوزان را بررسی می کنیم، توازنی نمی بینیم.
جناب عالی در مورد سایت فردو و اراک سخنانی داشته اید که موجب انحراف افکار عمومی از واقعیت ماجرا بوده است.
وزیرامور خارجه ی شما با قبول پروتکل الحاقی امنیت و استقلال ملی ایران را خدشه دار کرده است.
اصل بازگشت پذیری در صورت نقض عهد طرف مقابل به عنوان یک اهرم فشار و ضمانت اجرایی در این تفاهم دیده نمی شود بلکه وزیر امور خارجه ضمانت اجرایی را تمسک به شورای امنیتی می دانند که سیاسی ترین نهاد بین المللی بوده و تحت سلطه ی آمریکا یا به بیان شما کدخدای جهان ارتزاق می کند.
جناب دکتر روحانی!
چه کسی باید جواب این سوالات را بدهد؟! چرا این حقایق را از چشم ملت ایران پنهان می کنید؟ آیا جواب انتقادات جوانان این مرز و بوم از این قرارداد های استعماری، توهین و برخورد فیزیکی محافظان جناب عالی است؟ این دیگر چه طرز برخورد با منتقدان دولت است؟
جناب آقای رئیس جمهور!
اجازه دهید خیرخواهانه، نکاتی را به شما عرض کنیم:
1. با عقب نشینی شما، زحمات دانش مندان برومند نظام اسلامی بر باد فنا داده شد و از نقاط کلیدی صنعت هسته ای به طور گسترده چشم پوشی شد.
2. به خاطر داشته باشید که هسته ای بهانه است؛ اگر در مسأله هسته ای عقب نشینی کنیم، با نگاهی خوشبینانه تنها برخی از تحریم ها تعلیق خواهد شد.
3. در سخنرانی خود فرموده اید: « بعضی فکرمیکنند ما یا باید با دنیا بجنگیم یا باید تسلیم قدرتها شویم. ما فکرمیکنیم هیچکدام از این راهها صحیح نیست. راه سومی وجود دارد، ما میتوانیم با دنیا همکاری داشته باشیم.»
آقای دکتر روحانی!
ما اینگونه فکر نمی کنیم که یا باید بجنگیم یا تسلیم شویم بلکه ما فکر می کنیم که یا باید ایستادگی کرد و حقوق را استیفا نمود، یا همانند شما سر تسلیم فرود آورد. سر تسلیم فرود آوردن در برابر کشورهای زورگو ودشمن (تعامل با دنیا) نیست؛ اگر عقب نشینی از حقوق ملت، تعامل با دنیاست، دولتمردان بی کفایت قاجار سازنده ترین تعامل را با دنیا داشتند.
4. مسأله هسته ای منفعتی حیاتی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. چرا که با عقب نشینی در آن نوبت به عقب نشینی در مواردی چون مسائل موشکی و نظامی، حقوق بشر و تک تک آرمان های انقلاب خواهد رسید، نمی دانیم آیا غیرت شما اینها را قبول می کند!
5. رویکرد جناب عالی و دولت یازدهم توجه جدی به اقتصاد مقاومتی ندارد و به جای تقویت و آزادسازی ظرفیت های داخلی و تکیه بر نقاط واقعی و امیدبخش به دنبال تقویت دستگاه دیپلماسی و تکیه بر نقاط خیالی است.
6. تجربه عقب نشینی ما در سال 1382 و عقب نشینی ما پس از توافق نامه ژنو نشان داد که طرف مقابل نه تنها دست از شرارت ها و تحریم های خود علیه جمهوری اسلامی ایران بر نداشت بلکه بر میزان آنها افزود تا جایی که ما را محور شرارت در منطقه خواند و بارها به گزینه های نظامی روی میز تهدیدکرده و می کند.
7. به یاد داشته باشید که جامعه جهانی، آمریکا و چند هم پیمان اروپایی او نیستند، همچنان که امام خامنه ای مدظله العالی فرمودند: «گاهی در تعبیرات، آدم میشنود ــ من گله هم کردم ــ از بعضی از دوستان که میگویند جامعهی بینالمللی! جامعهی بینالمللی را آنها میگویند، جامعهی بینالمللیای در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین؛ 20/1/94»
8. مردم شهیدپرور ایران تجربه مقاومت جانانه و ده ساله خود را پس داده اند. این برخی از مسئولین هستند که گرایش به رفاه و تجمّل گرایی دارند و با سبک زندگی اشرافی خود، خواسته یا ناخواسته، در ذائقه و سبک زندگی مردم تغییر ایجاد می کنند.
9. تنها با ایستادگی در برابر زورگویی دشمنان است که می توانیم حقوق هسته ای خود را به طور کامل استیفا کنیم.
10. در رویکرد صحیح، تکیه اصلی بر ظرفیت های درونی کشور است نه اوامر و نواهی دشمنان و با اتخّاذ این رویکرد می توانیم تحریم ها را از تهدید به فرصت تبدیل کنیم و از وابستگی به درآمدهای نفتی خارج شویم.
11. خطوط قرمزی که رهبری معظم تعیین کردند، حداقل هایی بود که آن هم توسط تیم مذاکره کننده و دیپلمات های برتر جهان رعایت نشد و از آن تجاوز شد. چه کسی جوابگوی این خطای غیر قابل بخشش است؟
12. نکته ی آخر اینکه مذاکره کنید، تا هر وقت می خواهید مذاکره کنید. اما بدانید ما نیز مانند رهبر عزیزتر از جانمان معتقدیم که باید دل را به نقطه هاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطه هاى خیالى!
جناب رئیس جمهور!
ما نسبت به مسائل و حوادث کشور بی تفاوت نبوده و نخواهیم بود. در این راستا بر خود لازم دیدیم تا پس از انجام مطالعات و مباحثات، چکیده ای از نتایج تحقیقات خود را در زمینه پرونده هسته ای و مذاکرات اخیر جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+5، در چند محور به جناب عالی تقدیم کنیم.
نکته ی بسیار مهم!
اشکالاتی که در متن زیر به آن اشاره می شود و همچنین راهکارهایی که ارائه خواهد شد تنها به تناسب وضعیت فعلی دولت و متناسب با ضعف شما در ایستادگی در برابر زورگویان است نه اینکه ما استراتژی عقب نشینی شما را قبول داشته باشیم. این توصیه ها فقط برای آن است که این توافق را از یک توافق بسیار ضعیف به یک توافق ضعیف تبدیل کند وگرنه در اینکه پایان راهی که شما انتخاب کرده اید مثل سال1382 یک شکست آشکار و عبرت چندباره برای ملت است، شکی نداریم.
امیدواریم به این نکته توجه داشته باشید که برای ما اشخاص موضوعیت ندارند؛ بلکه این عملکرد آنها است که مورد قضاوت تاریخ قرار خواهد گرفت. وظیفه دانستیم که تحلیل خود را از مسیر مذاکرات هستهای به شما تقدیم کنیم و یادآور شویم که قشر دانشجو به فضل الهی بیدار است و تکلیفگرایانه به وظیفهی روشنگری خود ادامه خواهد داد و تحلیلهای خود را مستدل و علمی و نه از روی تعصبات جناحی دنبال میکند؛ لذا توصیهی ما به شما این است که کاری نکنید که عبرت تاریخ شوید.
1. جایگاه فناوری هسته ای
مقام معظم رهبری مد ظله العالی:
اگر این نفتی که امروز در اختیار ماست، در اختیار اروپا و امریکا بود، ما برای هر بشکهاش باید در مقابل آنها سجده میکردیم تا یک بشکه نفت به ما بدهند؛ مگر میدادند؟! اینها میخواهند پانزده سال، بیست سال آینده ملت ایران برای نیاز صنعتی و کشاورزی خود و برای جریان حیات در کشور خود، محتاج آنها باشد؛ برود درِ خانهی آنها؛ اهمیت انرژی هستهای این است. حالا میگویند انرژی هستهای برای درمان و مصارف پزشکی هم به کار میرود؛ بله، اینها هم است؛ اما اینها درجهی چندم است. در درجهی اول این یک نیاز اساسی و اصلی برای کشور ماست. اگر امروز مسئولین و دستاندرکاران ما این را تأمین نکنند، بیست سال بعد همهی مردم حق خواهند داشت اینها را لعنت کنند. (بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی،1/1/85)
ما بر این باوریم که تصور کنونی از فناوری هسته ای همانند تصور ساده لوحانه ای است که در قرن نوزدهم از نفت وجود داشت؛ ماده ای سیاه، بدبو و به تعبیر برخی نجاست شیطان که به درد سوزاندن می خورد. امّا همانطور که می دانیم، امروزه از همین ماده سیاه بدبو هفتاد هزار محصول تولید می شود و تاکنون چندین جنگ بر سر آن رخ داده است.
تصور درست از فناوری هسته ای:
داشتن تلقی درست از فناوری هسته ای و نه انرژی هسته ای مستلزم وقوف به دو امر زیر می باشد:
1. کاربردهای کنونی فناوری هسته ای
1.1. کاربردهای غیر نظامی:
* پزشکی؛ تشخیص و درمان بیماریها از جمله انواع سرطان
* کشاورزی؛ اصلاح بذرهای کشاورزی، مبارزه با آفات
* دامپزشکی؛ تشخیص و درمان بیماریهای دامی، اصلاح نژادی
* صنعت؛ نشت یابی در جوشکاری های حساس از جمله لوله های نفت، گاز و ...، تعیین عمر سنگها، اکتشافات باستانی.
* شناسایی حوزه های آبی زیرزمینی، شیرین کردن آب و ...
1.2. کاربردهای نظامی
* سوخت زیردریایی ها و ناوهای جنگی
* بمب های اتمی: شکافتی و گداختی
2. چشم انداز فناوری هسته ای
*دستاوردهای کنونی فناوری هسته ای قابل قیاس با آینده این دانش نیست.
*دانش هسته ای، دانش ورود به ذرات سازنده ماده است لذا بنیادی ترین دانشی است که به روی بشر باز شده است.
* این دانش علی رغم گذشت هفتاد سال از عمر آن هنوز در ابتدای راه خود می باشد و آینده زندگی بشر را با تحولات اساسی روبرو خواهد ساخت.
3. دلالت های فنی و حقوقی بیانیه لوزان:
هدف ما، فهم واقعیتهای بیانیهی لوزان است و راهنمای ما در ارزیابی این بیانیه ادعاهای مسئولین نیست؛ بلکه راهنمای ما مستنداتی است که در بیانیهی لوزان آمده و به دنبال اثبات آنها با ادلهی متقن میباشیم.
در تحلیل و ارزیابی بیانیهی لوزان با چهار متن مواجه هستیم اما مبنای تحلیل ما متن انگلیسی بیانیهی لوزان خواهد بود. در ابتدا سعی میکنیم این متن را به طور فنی، شرح و تفصیل داده و سپس با متن منتشرشده از وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران وسخنان وزیرمحترم امور خارجه دربرنامه تلویزیونی نگاه یک وصحبت های جناب عالی مقایسه کنیم و نتیجهگیری لازم را انجام دهیم.
3.1. تک زبانه بودن تفاهم نامه
عرف توافقات بین المللی به این شکل است که کشورهای با زبانهای مختلف سعی میکنند تا متن قراردادهای خود را به دو، سه یا چند زبان بنویسند تا دچار اختلافات و سوء استفادههای تفسیری از قرارداد نشوند؛ ضمناً قید میکنند که همهی این متنها همزمان دارای اعتبار است. لزوم وجود متن توافقات بینالمللی به زبان بومی دو کشور به این دلیل است که چون تسلط رقیب نسبت به زبان خودش بیش از شماست، شما به هر میزان هم که به ادبیات و زبان رقیب تسلط داشته باشید، نباید مرتکب چنین عمل مخاطرهآمیزی شده و متمسک به زبان رقیب شوید.
آنچه جای تعجب دارد اینکه چنین عمل مخاطرهآمیزی هم در توافقنامهی ژنو و هم در بیانیهی لوزان رخ داد؛ لذا هم در توافقنامهی ژنو و هم در بیانیهی لوزان آن متنی که معتبر و ملاک است، متن انگلیسی بوده و متن فارسی هیچ ارزش و اعتباری ندارد.
3.2. برخی از اشتباهات در ترجمهی بیانیه لوزان
برخلاف ادعاهای وزیر امور خارجه، در ترجمهی فارسی یک سند بین المللی منتشر شده توسط وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران، اشتباهات فاحشی وجود دارد که از یک نهاد رسمی در چنین سطحی قابل اغماض نیست. برای مثال به چند مورد اشاره کرده و عبور میکنیم و در تحلیل متن به صورت تفصیلی به آن خواهیم پرداخت.
در متن انگلیسی آمده است:
which can include supply of power and research reactors
در ترجمهی این متن توسط وزات خارجهی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «می تواند شامل ساخت نیروگاه های هسته ای و رآکتورهای تحقیقاتی شود» در حالی که هرآشنای به زبانی می داند معنای کلمه ی«supply» ساخت نمی شود، بلکه معنای صحیح آن تهیه وتأمین است.
در متن انگلیسی دربارهی سایت هستهای فردو آمده است:
"International collaboration will be encouraged in agreed areas of research"
این عبارت توسط وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران اینگونه ترجمه شده است: «در این مرکز همکاری بین المللی در حوزههای تحقیق و توسعهی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت»؛ بین «تحقیق» و «تحقیق و توسعه» هم به لحاظ دلالتی تفاوت زیادی وجود دارد و آنچه بیانیه میگوید «تحقیق» است؛ نه «تحقیق و توسعه». در این مجال از ذکر برخی اشتباهات دیگر ترجمهای صرف نظر کرده و در تحلیل متن به آنها اشاره خواهیم کرد.
3.3. بررسی دلالتهای بیانیهی لوزان، مطابق متن انگلیسی منتشر شده توسط اتحادیهی اروپا
راهنمای ما در ارزیابی بیانیهی لوزان و سپس ادعاهای مسئولین، دو خواستهای است که مردم ما داشتهاند:
1) احقاق حقوق هستهای
2) رفع تحریمها
جناب عالی نیز در سخنان خود مدعی شده اید که درگام دوم، هم حفظ حقوق هستهای را داریم و هم درکنارآن رفع تحریمها.
بنابراین، اولاً باید ببینیم که چه میزان از حقوق هستهای ما در این بیانیه استیفا شده است؟ و ثانیاً چه میزان از تحریمها لغو شده است؟
وقتی از حقوق هستهای صحبت میکینم، منظور، مادهی چهار معاهدهی NPT میباشد. مادهی چهار NPT میگوید:
"Nothing in this Treaty shall be interpreted as affecting the inalienable right of all the Parties to the Treaty to develop research, production and use of nuclear energy for peaceful purposes without discrimination and in conformity with Articles I and II of this Treaty"
«هیچ نکتهای در این پیمان، نباید به گونهای تفسیر شود که حق مسلّم همپیمانان در انجام و توسعهی بدون تبعیض تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز تحت تأثیر قرار گیرد؛ این فعالیتها ضمناً باید در انطباق با مادهی 1 و 2 این معاهده باشد»
پس وقتی کسی ادعا کرد که حقوق هستهای را استیفا کرده است، باید بتواند این را نشان دهد که در حوزهی تحقیق و توسعه، در حوزهی تولید که مشتمل بر غنیسازی است و در حوزهی استفاده از انرژی هستهای توانسته است حق را استیفا کند.
حقوق هستهای مذکور در معاهدهی منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) به هیچ قیدی جز صلحآمیز بودن مقید نشده است و مادهی 1 و 2 هم به همین صلحآمیز بودن اشاره دارد؛ یعنی اولاً میتوانید درحوزهی تحقیقات، بدون محدودیت در هر زمینهای، به هر روشی و با هر نسل از سانتریفیوژی تنها به شرط صلحآمیز بودن فعالیت هستهای، کار کنید. ثانیاً عدم وجود قید در حوزهی تولید به این معناست که شما میتوانید به هر میزان و در هر تعداد مرکز که خواستید غنیسازی کنید. ثالثاً عدم ذکر قید برای استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای یعنی شما میتوانید نیروگاه آب سبک داشته باشد؛ نیروگاه آب سنگین داشته باشید؛ نیروگاه چهل مگاواتی، هزار مگاواتی یا... داشته باشید؛ هیچ فرقی نمیکند که به چه شکل فعالیت میکنید.
بنابراین منظور از حق هستهای، مادهی چهار NPT است که اصل حاکم بر این معاهده است؛ چرا که تأکید دارد هیچ نکتهای در این پیمان نباید مخالف این ماده باشد. چنانچه کسی ادعای استیفای حقوق هستهای را کرد، باید عملکرد او را با تحقق این مادهی چهار NPT سنجید.
3.3.1. مقدمه بیانیه لوزان
همهی بیانیهها از جمله بیانیهی لوزان معمولاً یک مقدمه دارند که اهداف مورد نظر در آنجا ذکر میشود. در بیانیهی لوزان، دو هدف ذکر شده است:
"we gathered here to find solutions towards reaching a comprehensive resolution that will ensure the exclusively peaceful nature of the Iranian nuclear programmeand the comprehensive lifting of all sanctions."
1. «رسیدن به یک راهحل جامع که تضمین کند ماهیت برنامهی هستهای ایران انحصاراً صلحآمیز باقی میماند.»
2. «برداشتن همهی تحریمها به طور جامع»
ابرقدرت، زورگوست؛ اما وقتی پای میز مذاکره میآید، قدرتش را در استدلالش نمایان میکند. آن استدلالی که تیم مذاکرهکنندهی ایران را در مخمصه قرار داد، پذیرش همان هدف اول است؛ به این معنا که میگویند ایران باید تضمین کند که برنامهی هستهای او صرفاً صلحآمیز باقی میماند. این حرف اگرچه در ابتدای امر منطقی به نظر میآید، اما دلالتهایی دارد که ممکن است منجر به آسیبهای جدی در روند پیشرفت و استقلال در فناوری هستهای شود.
با پذیرش این تقریر که «باید تضمین شود که برنامههای هستهای ایران صرفاً صلحآمیز باقی میماند»، فضای استدلالی به نفع طرف مقابل رقم میخورد و باید تابع سلسله استدلالات بعدی آنها بود. پذیرش این جمله منجر به این میشود که طرف مقابل بگوید، لازمهی ایجاد اطمینان از صلحآمیز بودن برنامهی هستهای شما این است که باید فاصلهی زمانی دستیابی شما به بمب هستهای از زمان ارادهی به ساخت بمب هستهای (Break out) یک سال باشد. پس از این، بحث فنی میشود به این شکل که میگویند مطابق نظر کارشناسان رسیدن به نقطهی گریز یک سال، مستلزم محدودیتهایی است که قرار است در این مذاکرات بر ما تحمیل شود. به این ترتیب، دامی که تیم مذاکرهکنندهی ایران در آن قرار گرفت به شکلی است که طرف مقابل با سه استدلال میتواند حق مسلم ما را سلب کند.
نکتهی دیگری که در مورد بیانیهی لوزان جدای از الزامآور بودن یا نبودن آن باید مد نظر داشت این است که این بیانیه گزارشی اجمالی از یک توافق (حداقل غیر رسمی) انجامشده است؛ چرا که در خود همین بیانیه بارها و با الفاظ مختلف راجع به زمان، سطح یا موارد توفقشدهای صحبت شده است؛ اما از جزئیات توافق خبری نیست. در این بیانیهی اجمالی و مختصر هیچ عدد و رقمی نیامده است؛ اما این اجمال، در شرح وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران و امریکا تا حدودی به تفصیل درآمده است.
عدم نشر جزئیات موارد مورد توافق، امکان تفاسیر متفاوت را هم فراهم میکند و باعث میشود هر کس بتواند به نفع خود برداشتهای لازم را ارائه کند و هنگامی که وزارت خارجهی امریکا جزئیات توافق را اعلام میکند، طرف ایرانی میگوید که این تفسیر آنهاست! سؤال اینجاست که چرا دولتمردان ما جزئیات واقعی را منتشر نمیکنند تا رفع ابهام شود؟ ما این را قبول داریم که در هر توافقی ممکن است عباراتی وجود داشته باشد که قابل تفسیر باشد، اما عدد که قابل تفسیر نیست.
در جزئیات منتشر شده از سوی وزارت خارجهی امریکا که بسیار تفصیلیتر از متن منتشر شدهی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران است، تعداد سانتریفیوژها، مدت زمان محدودیتها و... ذکر شده است؛ بنابراین یا این اعداد غلط است یا درست؛ در اینجا تفسیر آنها بودن معنا ندارد؛ پس چرا طرف ایرانی جزئیات و متن واقعی توافقات را منتشر نمیکند؟ مگر دولتمردان ما از پیروزی نمیگویند و جشن نمیگیرند؟ پس چه توجیهی برای عدم انتشار جزئیات وجود دارد؟ اینها سؤالات و ابهاماتی است که بر تناقضات رفتار دولتمردان ما میافزاید. آیا جزئیات محرمانهای وجود دارد که مردم ما نباید از آن خبر داشته باشند.
3.3.2. نقشهی کلی بیانیهی لوزان
بیانیهی لوزان به طور کلی دارای دو بخش تعهدات ایران و تعهدات طرف مقابل یعنی گروه1+5 است.
جناب رئیس جمهور!
جناب عالی در گفت وگوی خود فرموده اید: «همتا اینجا و هم درتوافق نهایی، توافق ما متوازن خواهدبود. تعهدات دو طرف را بررسی می کنیم تا خواننده بتواند قضاوت کند که کجای این توافقات متوازن است!
3.3.2.1. تعهدات جمهوری اسلامی ایران
• پذیرش محدویتها بر صنعت هستهای
• پذیرش نظارتهای گسترده بر صنعت هستهای
محدودیت ها
در بیانیهی لوزان، تعهدات ایران در حوزهی اقدامات محدودیتساز، به چهار محور تقسیم میشود:
1) غنیسازی
2) تحقیق و توسعه
3) فردو
4) نیروگاه آب سنگین اراک
الف: غنیسازی
در بحث غنیسازی گفته شده است:
"As Iran pursues a peaceful nuclear programme, Iran's enrichmentcapacity, enrichmentlevel and stockpile will be limited for specified durations"
«همچنان که ایران یک برنامهی صلحآمیز هستهای را دنبال میکند، ظرفیت، سطح و ذخیرهی غنیسازی ایران برای دورههای زمانی مشخص محدود میشود.»
این بیانیه هیچ اشارهای به میزان دورههای زمانی مشخص ندارد و کاملاً مبهم است؛ اما محدودیت در ظرفیت، سطح و ذخیرهی غنیسازی برای مدتزمان مشخص، واضح است.
در مورد تعهد دیگر در این زمینه گفته شده است:
"and there will be no other enrichment facility than Natanz"
«و هیچ تأسیسات غنیسازی جز نطنز وجود نخواهد داشت»
پس به طور کلی در زمینهی غنیسازی، ایران پنج محدودیت ظرفیت، سطح، ذخیره، مدت زمان و محل غنیسازی را پذیرفته است؛ اما جزئیاتش مشخص نیست. در متن منتشر شده از سوی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران آمده است که ایران محدودیت زمانی 10ساله را پذیرفته است؛ تعداد سانتریفیوژها بیش از 5000 عدد، محل غنیسازی نطنز و سطح غنیسازی 67/3 % خواهد بود؛ یعنی حتی5 % هم غنیسازی نخواهیم داشت.
خط قرمز1:
مقام معظم رهبری در تاریخ16/04/1393:«تامین نیاز قطعی کشور در زمینه غنی سازی به میزان 190000سو»
*طبق متن وزارت امور خارجه، ما بیش از5000تا سانتریفیوژ خواهیم داشت که با توجه به قدرت2/1 آنها می شود بیش از 6000سو که اگر یک حساب سرانگشتی انجام دهیم متوجه می شویم که برای تآمین سوخت یکسال نیروگاه، باید 31سال غنی سازی کنیم.
جناب آقای روحانی!
آیا تولید صنعتی سوخت هسته¬ای که در متن وزارت خارجه بدان اشاره شده است، همین مقدار محدودی است که باید برای نیاز یکسال نیروگاه خود، 31 سال غنی¬سازی کنیم؟ در کجای جهان نام این نوع غنی سازی را صنعتی می¬گذارند که وزارت امور خارجه دولت راستگویان، غنی سازی نمادین و کارگاهی را به اسم غنی سازی صنعتی معرفی کرده است!؟
خط قرمز2:
مقام معظم رهبری درتاریخ20/01/1393:«کسی حق معامله بر روی دستاوردهای هسته ای را ندارد.»
*آیا غنی سازی 20درصد دستاورد هسته ای نبود که بر روی آن معامله صورت گرفت و قرار شد ما بیش از 3.67 درصد غنی سازی نکنیم؟!
در جزئیات وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران صحبتی از میزان ذخایر نشده است! اما یک نکتهی مهم دیگری در آن وجود دارد و به آن اشاره شده است که «ماشینهای اضافه بر این تعداد و زیرساختهای مرتبط با آنها جهت جایگزینی با ماشینهایی که در طول این زمان آسیب میبینند جمعآوری و تحت نظارت آژانس نگهداری خواهد شد.»
البته این نوع بیان اشتباه است که گفته شود این جمعآوری به منظور جایگزینی است؛ چون اگر قرار است جهت جایگزینی با سانتریفیوژهای آسیبدیده جمعآوری شود، چه نیازی هست که به آژانس تحویل داده شود؟! در واقع اینگونه است که ایران نه به منظور جایگزینی، بلکه باید جمعآوری کند؛ اما اگر دستگاهی آسیب دید، میتواند آن را با یکی از این دستگاههای جمعآوریشده جایگزین کند. علاوه بر تحویل ماشینهای اضافه، زیرساختها هم باید جمعآوری شود!
این کار موجب میشود امکان بازگشتپذیری متقابل از بین برود و این خلاف سخنی است که در پایان متن وزارت امورخارجه آمده است.
راهکار مابرای ایجاد امکان بازگشت پذیری متقابل آن است که ماشین های اضافی متوقف شده ولی زیرساخت های آن جمع آوری نشود زیرا در این صورت می توان هنگام نقض عهد طرف مقابل به سرعت سانتریفیوژ ها را دوباره راه اندازی کرد اما جمع آوری سانتریفیوژها و زیرساخت های آن مدت زمان بازگشت پذیری و هزینه ی آن را بالا خواهد برد.
ضمنا وقتی در این متون، صحبت از محدودیتهای ده یا پانزده ساله یا... میشود، اینگونه برداشت میشود که پس از این مدت، محدودیتها برداشته خواهد شد؛ اما به چند دلیل این محدودیتها برداشته نخواهد شد. به لحاظ اصولی نمیتوان از این جمله که شما باید ده سال محدود باشید، این مفهوم را برداشت کنید که پس از این ده سال آزاد هستید. از طرف دیگر در گام نهایی توافقنامهی ژنو که مقدمهی این بیانیه است اینطور آمده است:
"Following successful implementation of the final step of the comprehensive solution for its full
duration, the Iranian nuclear programme will be treated in the same manner as that of any non-nuclear weapon state party to the NPT."
«بعد از اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع در دوره کامل آن، با برنامه هسته¬ای ایران؛ مثل هر کشور فاقد سلاح هسته ای عضو NPT رفتار خواهد شد.»
حال سؤال این است که با دیگر اعضای NPT چگونه رفتار میشود؟ آیا حق آنان به رسمیت شناخته شده است؟ امریکاییها گفتهاند که ما حتی برای نزدیکترین همپیمانان خودمان هم حق غنیسازی قائل نیستیم. باید به این نکته توجه داشت که اجازهی غنیسازی در مقیاس و زمان محدود با حق غنیسازی متفاوت است؛ بنابراین، نباید فکر کرد که ایران پس از یک دوره محدودیت ده ساله از حق غنیسازی برخوردار خواهد شد.
این توضیحات را در کنار هدف و اصل اولی که بیانیهی لوزان به دنبال آن است بگذارید. اصل اول، یعنی تضمین ماهیت صلحآمیز بودن برنامهی هستهای ایران، دارای هیچ محدوده و قید زمانی نمیباشد و چون محدود نیست و حاکم بر همهی توافقات است، ده سال بعد هم گفته میشود که باید تضمین کنید که ماهیت برنامهی هستهای شما صلحآمیز باقی میماند؛ لذا دوباره این دور شروع میشود که برای این منظور باید نقطهی گریز شما یک سال باشد و برای این منظور باید این محدودیتها را بپذیرید. این از ویژگیهای استعمار نوین است که نمیگوید شما تا ابد محروم هستید؛ بلکه به زبان متین و با استدلال، کاری میکند که شما را تا ابد محروم کند و در این میان، جهالت نوین کاملکنندهی طرح استعمار نوین خواهد بود.
ب: تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه یکی از نقاط امیدواری ما بود به شکلی که ما میتوانستیم محدودیتهای بیشتری بر صنعت هستهای بپذیریم، اما تحقیق و توسعه را محدود نکنیم. فایدهی چنین کاری این میبود که میتوانستیم به پیشرفت خود در زمینهی هستهای ادامه دهیم و به محض برداشته شدن محدودیتها دوباره غنیسازی را مطابق پیشرفتهای جدید شروع کرده و از دنیا عقب نباشیم؛ چون در آن صورت در حوزهی تحقیق و توسعه پا به پای جهان پیش رفته بودیم.
بیانیهی لوزان ذیل تعهدات ایران در این زمینه میگوید:
"Iran's research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed."
«تحقیق و توسعه ایران بر روی ماشینهای سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانیومحدودهی توافق شده، انجام خواهد شد»
در اینجا هم نه جدول زمانی و نه محدوده ذکر شده است؛ اما در این زمینه توافق شده است. در گزارش منتشر شدهی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران آمده است که «ایران برنامه تحقیق و توسعه خود را روی ماشینهای پیشرفته ادامه خواهد داد و مراحل آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهایIR-8, IR-6, IR-5, IR-4,را در طول دوره زمانی ۱۰ساله برنامه جامع اقدام مشترک ادامه خواهد داد.»؛ یعنی در این دورهی 10ساله تحقیق و توسعهی ایران محدود به همین چهار نسل سانتریفیوژ توافقشده است و سانتریفیوژهای بالاتر نمیتواند مورد تحقیق و توسعه باشد.
خط قرمز3:
مقام معظم رهبری در تاریخ20/01/1393: «حرکت علمی هسته ای، به هیچ وجه نباید متوقف و یا حتی کُند شود.»
مقام معظم رهبری در تاریخ20/01/1394:«توسعهی علمی و فنّی هستهای در ابعاد گوناگون، بههیچوجه نبایستی متوقّف بشود.»
*همانطور که ملاحظه می¬شود، تحقیق و توسعه فقط روی سانتریفیوژهای IR4-IR5- IR6- IR8محدود می شود.
ج: فردو
تعهد اول ایران در خصوص فردو عبارت است از:
"Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology center"
«فردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هسته ای،فیزیک و فن آوریتبدیل خواهد گردید.»
آقای رئیس جمهور!
شما در سخنان خود فرموده اید:« فردوکه بعضی فکرمیکردند بسته میشود، برای همیشه بازمیماند.»
اما اگر مانند سال82 آن را تعلیق کرده بودید بهتر از «تبدیل» میبود. در تبدیل، زیرساختها تغییر میکند و کاربری عوض میشود. وقتی گفته میشود نه باید تعطیل و نه تعلیق و نه متوقف گردد به قیاس اولویت، تبدیل هم نباید بشود؛
با این حساب، آیا نباید این گفته ی شما را عوام فریبی نامید؟
راهکار مااین است که درِ فردو را پلمپ کنید ولی خواهشا تبدیل نکنید تا اگر نقض عهدی از طرف مقابل صورت گرفت امکان بازگشت پذیری متقابل سریع و کم هزینه وجود داشته باشد.
خط قرمز4:
مقام معظم رهبری در تاریخ20/01/1393: «هیچیک از دستاوردهای هسته¬ای، تعطیل بردار نیست.»
وقتی هیچیک از دستاوردهای هسته¬ای تعطیل بردار نیست به طریق اولی تبدیل بردار هم نیست؛ زیرا تبدیل بدتر از تعطیل است. فضای تعطیل شده را می توان پس از مدتی باز کرد و دوباره کار را ادامه داد اما اگر تبدیل صورت گرفت، در واقع کاربری عوض شده است و بازگشت پذیری به شدت دشوار می شود.
تعهد دوم ایران:
"International collaboration will be encouraged in agreed areas of research."
«در حوزههای مورد توافق تحقیق، همکاری بین المللی مورد تشویق قرار خواهد گرفت.»
این تعهد در واقع اصلاً ارزش حقوقی ندارد، چون تشویق با کف زدن هم صورت میپذیرد!
تعهد سوم ایران:
"There will not be any fissile material at Fordow."
«هیچ مادهی شکافپذیری در فردو وجود نخواهد داشت»
وقتی هیچ مادهی شکافپذیر در فردو نباید وجود داشته باشد، به تبع غنیسازی هم نخواهد بود. این عبارت هم جهت اطمینان کامل از اینکه هیچ غنیسازی در فردو صورت نمیپذیرد، کار را تمام کرد. طرف مقابل در الزام ما به یک کار آنچنان دقیق عمل کرده است که جای شک و شبهه نباشد؛ اما طرف ایرانی متأسفانه اینگونه عمل نکرد.
گزارش وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران هم این را میگوید که «بیش از ۱۰۰۰ ماشین سانتریفیوژ و تمامی زیرساخت آنها در فردو حفظ و نگهداری خواهند شد که از این میان دو آبشار سانتریفیوژ در چرخش خواهند بود.»؛ اما از آنجا که هیچ غنیسازی در فردو انجام نمیگیرد، باید گفت دو آبشاری هم که در چرخش خواهند بود، خالی میچرخند! به این بحث ورود نمیکنیم که چرا باید خالی بچرخد؛ البته این عمل یک جنبهی خوب هم دارد و آن این است که به امکان بازگشتپذیری کمک میکند.
د: آب سنگین اراک
ذیل بحث آب سنگین اراک آورده شده است:
"An international joint venture will assist Iran in redesigning and rebuilding a modernized Heavy Water Research Reactor in Arak that will not produce weapons grade plutonium"
«یک همکاری مخاطرهآمیز مشترک بین المللی به ایران کمک خواهد کرد در بازطراحی و بازسازی یک رآکتور تحقیقاتی در اراک که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نگردد»
ساخت یک رآکتور آب سنگین یا سبک در کشورهای مختلف با مدلهای مختلف ساخته میشود. در اینجا این بازطراحی از این جهت مخاطرهآمیز است که ممکن است همکاری کشورهای مختلف به علت تفاوت در شیوه و طرح ساخت نیروگاه، منجر به آسیبهایی شود. اینکه ساخت یک نیروگاه توسط روسیه شروع شود و آلمان بخواهد آن را تکمیل کند مخاطرهآمیز است؛ چون دو شیوه با هم متفاوتند. در این شرایط ساخت یک نیروگاه مستقل از همکاری چند کشور بهتر خواهد بود؛ بنابراین، کلمهی "Venture" به این معناست که معلوم نیست این ساخت چند سال طول بکشد یا اصلاً درست کار کند یا خیر!
در ادامهی این تعهدات آمده است:
"There will be no reprocessing and the spent fuel will be exported."
«هیچ بازفرآوری صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف شده صادر خواهد گردید.»
یعنی با اینکه معلوم نیست ساخت آن نیروگاه جدید چه مقدار طول بکشد و درست کار کند یا خیر، دیگر هیچ بازفرآوری صورت نمیپذیرد و سوخت مصرف شده هم باید صادر شود؛ چرا که همان هم تا حدودی پلوتونیوم دارد. به این ترتیب، هم سوخت و هم توانایی بازفراوری سوخت را میگیرد تا خیالش کاملاً راحت باشد. در خیلی از این تعهدات، امکان بازگشتپذیری هم از ایران گرفته شده است.
جناب رئیس جمهور!
همه ی اینها در حالی است که شما فرموده اید: «اراک با فناوری مدرنتر فعال خواهدشد»
راهکار ما آن است که در توافق نهایی به جای بازطراحی و بازسازی سایت اراک که یک عمل مخاطره آمیز بوده و طرف مقابل با همین قید می تواند از تعهد خود طفره برود، ساخت یک نیروگاه جدید در کنار نیروگاه اراک در دستور کار قرار بگیرد و زمانی که این نیروگاه توسط طرف مقابل ساخته شد، آنگاه نیروگاه اراک را تعطیل نمایید.
نظارتهای گسترده
نظارتهای گسترده برای این است که مطمئن شود که شما به همهی آن محدودیتها عمل میکنید. این نظارتها چهار بخش است:
1. معاهدهی منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)
2. کد اصلاحی 1/3
3. پروتکل الحاقی
4. نظارتهای بیشتر
"A set of measures have been agreed to monitor the provisions of the JCPOA including implementation of the modified Code 3.1 and provisional application of the Additional Protocol."
«مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برنامهی جامع مشترک اقدام شامل اجرای کد اصلاحی ۳.۱ و اجرایداوطلبانهپروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است.»
اگرچه در متن صحبتی از NPT نیست، اما پذیرش پروتکل الحاقی به معنای پذیرش NPT هم هست. بر اساس NPT همهی کشورها موظفند که اگر تأسیسات هستهای دارند، به آژانس اعلام کند تا آژانس نظارت کند که به دنبال مصارف نظامی نروند. وقتی دیدند که NPT یک راههای گریزی دارد، یک کد اصلاحی 1/3 هم به آن اضافه کردند.
بر اساس NPT شش ماه قبل از تزریق گاز به دستگاه سانتریفیوژ باید به آژانس اعلام کنید که چنین تأسیساتی را ساختهاید و میخواهید به آن گاز تزریق کنید اما بر اساس کد اصلاحی 1/3 از روزی که تصمیم به ایجاد مرکز غنیسازی میگیرید، باید اعلام کنید؛ به این ترتیب امکان ایجاد اخلال در فرآیند دستیابی به چرخهی غنیسازی فراهم میشود.
اما مطابق پروتکل الحاقی، آژانس هم میتواند به مراکزی که شما به عنوان مرکز هستهای اعلام کردهاید برود و هم میتواند به هر مرکزی که شک کند در آن فعالیت هستهای جریان دارد، رفته و بازرسی کند؛ این در حالی است که مطابق NPT تنها میتوانست مراکز اعلامشده را بازرسی نماید. از طرف دیگر بر اساس NPT باید دو هفته قبل از بازرسی به شما اعلام میکرد که در این صورت شما دو هفته زمان در جهت مرتب کردن وضعیت مرکز مربوطه داشتید؛ اما مطابق پروتکل الحاقی بازرسیهای معمول از دو روز قبل و بازرسیهای سرزده بدون هماهنگی صورت میپذیرد.
جناب آقای روحانی!
این بازرسی های سرزده، عواقب خطرناکی دارد؛ همچون آشنایی با دانش¬مندان هسته¬ای با هدف زمینه¬سازی همکاری با آنها یا ترورشان، شناسایی معادن ذخیره اورانیوم و مقادیرآن، دسترسی به مواضع دفاعی و نظامی و...
خط قرمز5:
مقام معظم رهبری در تاریخ20/01/1394: «به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض می¬کنیم، این که بههیچوجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً»
علاوه بر پذیرش سه نظارت فوق، یک بذل و بخشش دیگر هم صورت گرفته است و آن اینکه نظارتهای فراتر از آن را هم پذیرفته اید.
"The International Atomic Energy Agency (IAEA) will be permitted the use of modern technologies and will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues."
«آژانس بین المللی انرژی اتمی مجاز خواهد بود که از فناوری های مدرن نظارتی استفاده کند و از دسترسیهای بیشتری در مسیر توافقشده از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.»
عبارتی در این بند نهفته است که هر چند سال هم بگذرد این را نمیتوان روشن کرد. گفتهاند که شما هم باید گذشته و هم حال را برای ما روشن کنید؛ یعنی میخواهد تمام گذشتهی جمهوری اسلامی ایران را شخم بزند و هر اقدام مخفیانهای شده است باید به آنها گزارش داده شود و اگر یکی از آنها هم گفته نشود خواهند گفت که هنوز گذشتهی شما برای ما روشن نشده است.
دو نکته مهم هم پیرامون قید «داوطلبانه» وجود دارد. مسئولین تکرار میکنند که ورود ما به پروتکل الحاقی داوطلبانه است. آنچه از این حرف برداشت میشود این است که اجباری در کار نیست. این داوطلبانه بودن با تصویب مجلس به یک الزام تبدیل میشود و به واقع معنای داوطلبانه بودن از بین میرود؛ اما کاربرد این واژه در متن بیهوده نبوده است. از آنجا که نه NPT و نه پروتکل الحاقی مقید به زمان نیستند، محدودیت ابدی خواهند داشت. دومین نکته اینکه این قید «داوطلبانه» یک ضربهی جبرانناپذیر بر جمهوری اسلامی ایران است که غفلت اهل علم موجب عدم توجه به این صدمه در تاریخ ایران خواهد شد. در مقدمهی کنوانسیون وین به این مضمون اشاره شده است که همهی قراردادها باید بر اساس اصل رضایت آزادانه باشد؛ مفهومش این است که اگر شما بتوانید اثبات کنید که این قرارداد بر اساس رضایت آزادانه نبوده است، میتوانید متمسک حقوقی برای کنار گذاشتن آن تعهد داشته باشید.
3.3.2.2. تعهدات طرف مقابل
• لغو یا تعلیق تحریمها
• مشارکت دادن ایران در همکاریهای بین المللی
تحریمها
"The EU will terminate the implementation of all nuclear-relatedeconomic and financialsanctions and the US will cease the application of all nuclear-relatedsecondary economic and financial sanctions, simultaneouslywith the IAEA-verified implementation by Iran of its key nuclear commitments. A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time."
«اتحادیه اروپایی، اعمال تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرایتحریمهای مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هستهای را، همزمان با راستیآزمایی اجرای تعهدات کلیدی هستهای ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی، متوقف خواهد کرد. یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد که در آن برنامه جامعه مشترک اقدام تائید شده صادر خواهد شد، این قطعنامه کلیه قطعنامههای قبلی مرتبط با موضوع هستهای را لغو خواهد کرد و برخی تدابیر محدودیتساز مشخص را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.»
مطابق خلاصه گزارش منتشره از سوی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران: «براساس راهحلهای به دست آمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامههای شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه آمریکا از جمله تحریمهای مالی، بانکی، بیمه، سرمایهگذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزههای مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودروسازی فوراً لغو خواهند شد.»
مطابق بیانیهی لوزان، اتحادیهی اروپا تحریمها را لغو نمیکند؛ بلکه «اعمال تحریمها» را لغومیکند؛ یعنی تحریمها تعلیق میشوند و قوانین باقی میماند که این یک نقطهی اتکای برگشتپذیر برای طرف مقابل محسوب میشود. ضمناً همهی تحریمها هم تعلیق نمیشود؛ بلکه تحریمهای مالی و اقتصادی مربوط به هستهای تعلیق میشود.
همین بحث تعلیق در مورد تعلیق تحریمها از سوی امریکا هم مطرح میشود؛ چون در اینجا هم اجرای تحریمها متوقف میشود. ضمناً تمام تحریمها هم تعلیق نمیشود؛ بلکه تحریمهای مالی و اقتصادی ثانویهی مربوط به هستهایلغو میشود و تحریمهای اولیه لغو نمیشود. تحریمهای اولیه مربوط به شرکتهای خود امریکاست و تحریمهای ثانویه مربوط به سایر کشورهاست؛ یعنی امریکا به کشورهای دیگر اجازه میدهد دست از تحریم ایران بردارند؛ اما نسبت به شرکتهای خودش چنین کاری را انجام نمیدهد. تحریمها هم همزمان با اجرای ایران به تعهداتش تعلیق نمیشود؛ بلکه همزمان با تأیید آژانس این اتفاق خواهد افتاد. به این ترتیب و مطابق متن، نه همهی تحریمها، نه همزمان با اجرای تعهدات و نه لغو خواهند شد.
آقای دکتر روحانی!
آیا از وزیرامور خارجه شما که به گفته ی حضرت عالی دیپلمات ارشد جهان هستند، می توان قبول کرد که از روی اشتباه و حواس پرتی، کلمات مهم«مرتبط با هسته ای» و «ثانویه» را حذف کرده، در حالی که به خوبی می دانید با آوردن این دوقید بسیاری از تحریم ها سرجای خود باقی خواهد ماند؟
در کجای تفاهم نامه آمده است که تحریم ها فورا لغو خواهد شد، در حالی که لغو تحریم ها منوط به راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی می باشد.
خط قرمز6:
مقام معظم رهبری در تاریخ01/01/1394: «رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجهی مذاکرات»
آیا همه ی این اشتباهات فاحش را به اسم خطا بگذاریم یا اینکه... چگونه می تواند متنی که به گفته ی آقای ظریف توسط ایشان و آقای عراقچی بازبینی شده است، دارای این خطاهای فریبنده افکار عمومی باشد؟
وزیر امور خارجه ی شما در سخنان خود در گفتگوی شبکه ی یک به سخنان خلاف واقعی اشاره کرده است که به هیچ وجه قابل اغماض نیست.
گفته اند:« در آن بیانیه ای که موگرینی خواند، کلیه قطعنامه های شورای امنیت از روز توافق حذف می شود» می توانید به ما نشان دهید، در کجای سخنان خانم موگرینی به زمان حذف تحریم ها اشاره شده است؟
در مورد اتحادیه اروپا فرموده اند: «بعد از نهایی شدن توافق در همان روز بلافاصله تحریم ها لغو خواهدشد» می شود به ما نشان دهید که در کجای بیانیه سخن از لغو یا صحبتی از همان روز توافق شده است، تا ما هم ببینیم. چه کسی باید جواب این عوام فریبی ها را بدهد؟!
آقای ظریف گفته است:«بهترین تضمین، برای اجرایی شدن توافق نامه، شورای امنیت است.»
آقای رئیس جمهور! مگر نه این است که شورای امنیت در قبضه ی همان کدخدایی است که شما با آن در حال مذاکره هستید؟ چقدر ساده لوحانه است عمل کسی که گوشت را به دست گربه می دهد و از او می خواهد که از این گوشت در مقابل هجمه ی گربه ها محافظت کند...
بر فرض که از امریکا خطایی سر بزند؛ آیا بر علیه او قطعنامه صادر میشود؟! مگر امریکا نمیتواند آن قطعنامه را وتو کند؟! اگر فکر میکنید که امریکا اخلاقاً چنین کاری نمیکند، بحثی نیست! این چه تدبیری است؟!
به آقای ظریف بگویید این حرف را جای دیگری در دنیا نزند که به ما می خندند!
حتماً شنیدهاید که «باید دل را به نقطههای امیدبخش حقیقی سپرد؛ نه به نقطههای خیالی»
دشمن، غیر قابل اعتماد است؛ نمیشود در توافق با دشمنی که میخواهد ریشهی انقلاب شما را برکند با حسن ظن برخورد کرد. اسلام در همه جا توصیه به خوشبینی نکرده است؛ این حرف ما نیست بلکه پیشوا و امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرماید: «إذا استَولَی الصَّلاحُ عَلَی الزَّمانِ وَ اهلِهِ ثُمَّ أساءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَم تَظهَر مِنهُ حَوبَةٌ فَقَد ظَلَمَ وَ إذا استَولَی الفَسادُ عَلَی الزَّمانِ وَ اهلِهِ فَأحسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَد غرَّرَ»؛ یعنی هر گاه نیکوکاری و صلاح بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد، در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده است، ستمکار است و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری خوشگمان باشد، خود را فریب داده است (حکمت 114 نهجالبلاغه)
آیا زمانه زمانهی صلاح و خیر خواهیاست که گمان بد نبریم یا اگر اینطور هست، آیا از امریکا فریب و نیرنگ و خیانت ندیدهایم؟! پس مراقب باشید که کجا باید و کجا نباید خوشبین بود.
اما در مورد قطعنامههای شورای امنیت لفظ "Terminate" به صورت مطلق آمده است که در این مورد معنای لغو میدهد اما چون در مورد اتحادیهی اروپا و امریکا مقید بود معنای تعلیق میداد. در این زمینه اولاً هیچ بحثی از زمان لغو تحریمها هم نشده است؛ ثانیاً آیا همهی قطعنامههای مرتبط با هستهای شورای امنیت لغو خواهد شد؟ هم بله و هم خیر! به این دلیل که ضمن اینکه قطعنامهی جدید تحریمهای قبلی را لغو میکند، همزمان محدودیتها و تحریمهای جدید را هم اعمال میکند.
و باز این در حالی است که شما در سخنرانی خود زمان برداشته شدن تحریم ها را روز اجرای توافق ذکر کرده اید در حالی که هیچ کلمه ای در مورد زمان لغو تحریم های شورای امنیت در بیانیه لوزان نیامده است.
می شود از شما سؤال کنیم که از کجا زمان برداشته شدن تحریم ها را آورده اید؟
حال به فرض برداشته شدن تحریم ها، آن مقدار از تحریمهایی که مطابق با بیانیهی لوزان برداشته میشود، چند درصد از کل تحریمهای تحمیلشده بر ایران است؟
در میان ده تحریم کنگرهی امریکا تنها سه مورد با عنوان «مرتبط با هستهای» بوده و مابقی یا با یک عنوان دیگر است و یا با عناوین مشترک اعمال شده است که این موارد مشترک، الزاماً مورد تعلیق نخواهد بود چون آن تحریمها دلایل غیر از هستهای هم دارد که میتواند مستمسک بقای تحریم باشد. از طرف دیگر از 18 فرمان اجرایی رئیسجمهور امریکا، تنها دو مورد با عنوان عدم اشاعهی کشتار جمعی وجود دارد که الزاماً مرتبط با هستهای نمیشود. از میان 28 مورد تحریم کنگره و رئیسجمهورامریکا،تنها پنج مورد را با اغماض مرتبط با هستهای در نظر گرفتیم و در این پنج مورد هم تنها دو مورد مربوط به اوباما میشود و در موارد دیگر هم در صورت مخالفت کنگره با تعلیق تحریمها، کاری از دست اوباما جز یک تعلیق ششماهه برنمیآید و دوباره تحریم به حالت قبل بر میگردد. تحریمهای بانکی و نفتی که دو تحریم سخت ایران میباشند ذیل هیچکدام از این تحریمها قرار نمیگیرد.
جناب رئیس جمهور! چرا این حقایق را از چشم ملت ایران پنهان می کنید؟
خط قرمز7:
مقام معظم رهبری در تاریخ19/11/1393: «باید حربه ی تحریم از دست دشمن خارج شود.»
همانطور که هم در توافقنامه ژنو و هم در بیانیه لوزان مشهود است، موارد توافقات اولاً یک مرحله ای نبوده و در هر توافق موارد جزئی¬تر می¬شود ثانیاً در موارد مختلف واژه هایی استفاده شده است که قابل تأویل و تفسیرهای گوناگون است؛ از جمله این واژه ها و گزاره¬ها عبارت است از:
Ensure, exclusively peaceful, limited, specified durations, clarify past and present, issues, terminate the implementation, key nuclear commitments, certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.
خط قرمز8:
مقام معظم رهبری در تاریخ19/11/1393: «یک مرحله ای بودن توافق و جزئی و غیر قابل تفسیر بودن آن»
نتیجه گیری: متأسفانه دولت یازدهم نه تنها رویکرد مقاومت را اتخاذ نکرده است بلکه حتی در نرمش قهرمانانه هم موفق نبوده است. لذا رویکرد دولت محترم در قبال پرونده هسته ای را رو به عقب نشینی ارزیابی می کنیم و سرانجام این بیراهه را تجربه ای وخیم تر و جبران ناپذیر نسبت به تجربه ی سال1382می دانیم.
راه صحیح را مراجعه به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیت های درونی کشور و عدم چشم دوختن به بیرون از کشور می دانیم.
نامه ی خود را با گرامی داشت یاد و خاطره ی شهدای گرانقدر اسلام و امام عظیم الشأن رحمه الله علیه به پایان می بریم.
جناب آقای دکتر حسن روحانی! بسیار مشتاقیم جواب شما به سؤالات و شبهات مطرح شده در این نوشته را بدانیم.
والسلام علی من اتبع الهدی
سایه ی رهبری مستدام
سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی
مسئول بسیج دانشجویی
وی در ادامه سخنانش به ادعا های دشمن در باره ی دمکراتیک نبودن حکومت در ایران، حمایت از تروریزم، حقوق بشر و سلاح های کشتار جمعی و موضوع هسته ای اشاره کرد و این موارد را از بهانه های غرب پس برای فشار بر ملت ایران پس از پیروزی انقلاب بود.
رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه امروز چالش هسته ای ما منجر به شناخته شدن ایران شده ادامه داد: این از محاسن این چالش بود و ما درحال حاضر در جایگاه قدرت هسته ای قرار گرفته و خرسندیم که غرب بهانه هسته ای را برای فشار بر کشورمان قرار داده است.
صالحی با بیان اینکه قدرت های غربی در مقابل بزرگواری ملت ایران سر فرود می آورند اظهار داشت: البته برای مذاکرات نیاز به افراد وارد و کارآشنا می باشد.
وی یکی از دلایلی را که این امپراتوری توانست با دوام بماند عرضه شیوه حکمرانی برای اولین بار در جهان خواند و ادامه داد: ایران پس از ورود اسلام در عرصه فکر و اندیشه پیش قراول سایر ملت ها شد و علمای بزرگ اسلام عمدتا از ایران هستند.
رئیس سازمان انرژی اتمی افزود: ایران به عنوان یک ملت توانست خودنمایی و تا به امروز بماند که کمتر ملتی در دنیا توانسته چند هزار سال خودنمایی کند.
وی با بیان اینکه بعد از انقلاب تاریخ مجددا تکرار شد و شیوه حکمرانی جدید و افکار نو برای نظم جهانی و نیز تولید اندیشه برای دنیای جدید از سوی ایران صورت گرفت اظهار داشت: اول انقلاب برای مبارزه با این انقلاب کشورمان تلاش های زیادی صورت گرفت.
وی با اشاره به نیروگاه بوشهر گفت: آلمانی ها برای ساخت نیروگاه بیش از ۷۵ درصد پول را گرفته اما به تعهداتشان عمل نکردند اما غرب یک گام به جلوتر گذاشته و اعلام کرد که شیوه حکومت ایران دمکراتیک نیست و دمکراسی را بهانه فشار بر کشورمان قرار داد.
صالحی با بیان اینکه بحث تروریست را محور قرار دادند گفت: آنها عنوان داشتند که ایران حامی تروریزم است و بعد از آن بحث حقوق بشر را دنبال کرده و سپس سلاح های کشتار جمعی و سرانجام بحث هسته ای را پیش کشیدند.
رئیس سازمان انرژی اتمی افزود: بحث هسته ای از پیش از انقلاب بیان شد که نیروگاه بوشهر وارد مرحله ساخت شد.
وی با بیان اینکه از جنگ تحمیلی فهمیدیم تا جای ممکن باید روی پای خود بایستیم گفت: در مسائل استراتژیک نباید محتاج دیگران باشیم برای ساخت یک نیروگاه مانند بوشهر حداقل شش میلیارد دلار هزینه کردیم و عاقلانه نبود که برای تامین سوخت آن محتاج دیگران باشیم .
صالحی با بیان اینکه ما ۳۶ سال است تمام تحریم ها را پشت سر گذاشته ایم گفت: بعد از جنگ برای تجهیز این دانشگاه ۱۱ میلیون دلار از بانک توسعه اقتصادی وام گرفته ایم و از همان طریق تجهیزات را تکمیل تا به اینجا رسیده ایم.
رئیس سازمان انرژی اتمی با اشاره به پیشرفت علمی ایران در سطح جهانی افزود: زمانی که معاون سازمان همکاری های اسلامی در بخش علمی بودم و همه کشورها را مورد بررسی قرار دادم متوجه شدم هیچ یک از آنها قابل مقایسه نیستیم چرا که مالزی و اندونزی به دلیل توسعه صنعتی وابسته به سرمایه خارجی با یک اتفاق ساده فروریختند چرا که چیزی از خود نداشتند اما در جامعه اسلامی علم از درون می جوشد.
وی اضافه کرد: یکی از کشورهای همسایه که در اقتصاد قوی است در وزارت خارجه از ما خواست که در صنایع موشکی و شبیه سازی حیوانات با آنها همکاری کنیم هر کشور در حال توسعه به جز اورپا پیش از ساخت نیروگاه باید قراردادی را امضا کند که به دنبال غنی سازی نمی رود کره جنوبی اجازه تولید آب سنگین و غنی سازی را ندارد اما ما به لطف خداوند به این صنعت رسیده ایم.
رئیس سازمان انرژی اتمی با ذکر این نکته که چالش هسته ای منجر شد ما بیش از ظرفیت خود در دنیا شناخته شویم گفت: سیاست ابهام منجر شد که ما در جایگاه قدرت هسته ای قرار بگیریم. در دوران مذاکرات یکی از مقامات طرف مقابل به من گفت تا صبح نخوابیدم و به این فکر می کردم که شما در بازگشت به مردمتان چه خواهید گفت به اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که پوزه استکبار را به خاک مالیده و به حقوق خودمان رسیده ایم.
وی با اشاره به اینکه البته برای مذاکرات باید افراد کارآشنا باشند گفت: اینکه طرف مقابل می نشیند و تمکین می کند ناشی از بزرگواری و خون شهدای این ملت است.
رئیس سازمان انرژی اتمی آینده ملت ایران را روشن و تابناک عنوان کرد و افزود: ۳۶ سال زمانی در حیات یک ملت نیست و در تاریخ پنج هزار ساله ایران عددی کوچک است اما در این مدت اندک هم راه زیادی را طی کرده ایم.
وی با اشاره به اینکه برای عزت ایران کشور باید هزینه داد مجانی در دنیا چیزی به ما نمی دهند گفت: ما جزو هفت کشور صنعتی دنیا نیستیم و فاصله بسیاری با آنها داریم ولی در تعاملات بین المللی جزو کشورهای قدرتمند دنیا هستیم تا صدای ایران شنیده نشود تصمیم ایران در خصوص یک مسئله بین المللی به خصوص در منطقه مورد نظر قرار نگیرد آنها به بیراهه می روند.
در ادامه صالحی به پرسش دانشجویان پاسخ داد و در پاسخ به این سؤال که در توافق نهایی آیا تحریمهای بانکی و نفتی یک جا برداشته میشود؟ گفت: زمانی که توافقنامه امضا شود (که اگر بشود) تمام قطعنامههای شورای امنیت که تحت عنوان قطعنامههای اشاعهای هستند و 6 قطعنامه را شامل میشوند با صدور یک قطعنامه به نام قطعنامه اجرای توافقنامه ایران و 1+5 ملغی خواهد شد که چگونگی به اجرا گذاشتن توافقنامه را شامل میشود.
وی افزود: براساس این قطعنامه تمام تحریمها ملغی میشود و تنها 2 نوع تحریم شورای امنیت چه تسلیحاتی و چه تجهیزات اشاعهای مانند خرید کیک زرد باقی میماند که البته ما به دنبال لغو آنها نیز هستیم که ما از چند ماه صحبت میکنیم، اما نظر آنها روی چند سال است.
رئیس سازمان انرژی اتمی درباره انواع تحریمها نیز گفت: برخی قطعنامهها مربوط به فرمان رئیس جمهور است و برخی مصوبه کنگره میباشد و خود تحریمهای آمریکا نیز شامل 2 نوع اولیه و ثانویه میشود که تحریمهای ثانویه مربوط به کشورهایی است که با ایران تجارت و مراوده میکنند.
صالحی افزود: بگذارید حقیقت را به شما بگویم تحریمهای ثانویه متوقف میشود نه لغو.
معاون رئیس جمهور ادامه داد: دو طرف وقتی که به توافق رسیدند باید اقداماتی را انجام دهند که اقدامات ما روی زمین و مربوط به محدودیتهایی در برخی تاسیساتمان است و اقدامات آنها روی کاغذ است. آن روزی که ما اقدامات روی زمین را انجام دادیم، همزمان اقدامات آنها روی کاغذ نظیر تصویب لغو تحریمها در شورای وزیران اتحادیه اروپا انجام میشود.
رئیس سازمان انرژی اتمی خاطرنشان کرد: درباره این موضوع مذاکره میکنیم که چطور تضمینهای لازم گرفته شود و دغدغهها چگونه رفع شود که در مذاکرات اخیر در وین درباره آنها بحث شد و مواردی را پذیرفتهاند.
وی گفت: از زمان اجرای توافق تحریمهای بیمه، نفتی، مالی و بانکی همه یک جا برداشته میشود
حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت: اخیرا، شایعهای در برخی از محافل مطرح شده است که هر چند رهبر معظم انقلاب بر ضرورت انتشار فکتشیت ایرانی تاکید ورزیدهاند ولی پس از توضیح و درخواست تیم مذاکرهکننده با عدم انتشار آن موافقت فرمودهاند! بدیهی است که این نکته نمیتواند صحت داشته باشد و به نظر میرسد انتشار آن به منظور پیشگیری از درخواست دلسوزان برای انتشار برگه تفسیری بوده است! چرا که اولا به دلایل ذکر شده، انتشار فکتشیت ایرانی برای پیشگیری از سوءاستفاده حریف، ضروری و اجتنابناپذیر است و ثانیا؛ حضرت آقا، تاکید فرمودهاند که هرگز آنچه آشکارا اعلام میکنند با آنچه در نهان اعتقاد دارند، تفاوت و دوگانگی ندارد. البته به یقین مسائلی وجود دارد که اعلام علنی آن را به مصلحت نمیدانند و این، طبیعی و منطقی و در انطباق با مصالح عالی نظام و مردم نیز هست، اما به فرموده صریح حضرت ایشان، حالت اول، یعنی تفاوت نظر اعلام شده با آنچه در جلسات خصوصی مطرح میفرمایند، ناممکن است.
1- چند ساعت بعد از انتشار «توافق لوزان»، وزارت خارجه آمریکا با صدور یک بیانیه مطبوعاتی -MEDIA NOTE- تفسیر و نظر خود را -FACT SHEET- درباره مفاد توافق یاد شده منتشر کرد. آنچه در بیانیه توجیهی وزارت امور خارجه آمریکا آمده است با آنچه اعضای محترم تیم مذاکرهکننده کشورمان درباره مفاد و محتوای توافق لوزان اعلام کرده و روی آن اصرار میورزند، تفاوتهای فاحش و در مواردی «متضاد» دارد. فکت شیت آمریکاییها از «دادههاینقدایران» در مقابل «وعدههای نسیه حریف» خبر میدهد و در تمامیت آن، «فرمول نابودی تأسیسات هستهای ایران را میتوان دید». از سوی دیگر، اعضای تیم هستهای کشورمان تفسیر آمریکاییها را مخدوش و نامعتبر معرفی میکنند و بر این باورند که آمریکاییها مفاد توافق لوزان را مطابق میل و خواسته خود تفسیر کردهاند، اما کدامیک از این دو دیدگاه را میتوان و باید باور کرد؟! بدیهی است که اعتماد به نظریه و تفسیر دشمن و نادیده گرفتن نظر تیم هستهای کشورمان دور از انصاف است و منطقیترین راهکار آن است که تفسیر و برداشت اعضای محترم تیممذاکرهکننده خودی را که در دلسوزی و تلاش آنان برای حفظ منافع مردم و نظام تردیدی نیست بپذیریم اما متأسفانه آنان علیرغم تاکید رهبر معظم انقلاب بر ضرورت انتشار فکت شیت ایران، تاکنون از انتشار آن خودداری کردهاند! بنابراین چگونه میتوان درباره نظریه و تفسیری که اعلام نشده است، قضاوت کرد؟ ممکن است گفته شود اعتماد به تیم خودی کافی است تا نظر آنان را به تفسیر حریف ترجیح دهیم، ولی با عرض پوزش باید گفت، مقایسه میان تفسیر وزارت خارجه آمریکا از توافق لوزان با متن اصلی توافق یاد شده نشان میدهد در بسیاری از موارد، فکتشیت آمریکاییها با مفاد سند لوزان همخوانی دارد! لطفا اشتباه نکنید! منظور آن نیست که آمریکاییها دست به خدعه و فریب نزدهاند، بلکه مقصود این است که حریف، تمامی خدعه و نیرنگ خود را در تنظیم سند اصلی، یعنی متن توافق لوزان به کار برده است و اکنون با انتشار برگه تفسیری خود در پی بهرهگیری از ترفند موذیانهای است که در آن هنگام به کار گرفته بود این برداشت تا چه اندازه واقعیت دارد؟ آیا برای قضاوت نهایی غیر از انتشار فکتشیت ایرانی راه دیگری هست؟!
2- مسئولان محترم مذاکرهکننده کشورمان اما، طی بیش از یکهفته گذشته درباره علت خودداری از انتشار فکتشیت ایرانی دلایلی مطرح کردهاند که با عرض پوزش قانعکننده به نظر نمیرسند. بخوانید!
الف: ابتداء گفته شد فکتشیت ایران از سوی سازمان انرژی اتمی کشورمان تدوین شده و برای انتشار در اختیار وزارت خارجه قرار گرفته است، ولی بعد از چند روز اعلام شد برگه تفسیری تیم مذاکرهکننده از مفاد توافق لوزان - فکت شیت- همان توضیحاتی است که آقایان ظریف و صالحی و عراقچی در مصاحبهها و برنامههای تلویزیونی به اطلاع ملت رساندهاند! و مدتی بعد توضیح دادند به علت برخی از مسائل محرمانه که میتواند مذاکرات پیشروی را با آسیبها و زیانهای جدی روبرو کند! انتشار فکتشیت را به مصلحت نظام نمیدانند! و... این توضیحات- اگر نگوئیم توجیهات- در حالی است که؛
ب: فکتشیت یا تکبرگ- ONE SHEET- در تعریف حقوقی به سند مکتوبی گفته میشود که هر یک از طرفین مذاکره یا تفاهمنامه، یا قرارداد و... با انتشار آن، تفسیر و برداشت خود از مفاد توافق انجام شده را شرح و توضیح میدهند. در این حالت اگر توافق مورد نظر محرمانه باشد، فکتشیت مربوط به آن نیز محرمانه خواهد بود و چنانچه توافق طرفین غیرمحرمانه بوده و به اطلاع همگان رسیده باشد، فکتشیت مربوطه نیز نمیتواند محرمانه تلقی شود. حالا باید پرسید آیا توافق لوزان که سند مکتوب آن بلافاصله بعد از پذیرش طرفین مذاکره در سطح جهانی منتشر شده است، یک سند محرمانه است که برگه تفسیری آن محرمانه باشد؟!
توضیح آن که مطابق اصول پذیرفته شده حقوقی، سریترین اسناد نیز بلافاصله پس از اولین انتشار، غیرمحرمانه تلقی شده و از فهرست اسناد طبقهبندی شده خارج میشوند. بنابراین چگونه میتوان تفسیر و برداشت ایران را از سندی که متن آن در اختیار همگان است، محرمانه تلقی کرد؟!
ج: آنچه باید محرمانه بماند و انتشار آن میتواند خسارتهای جبرانناپذیری به دنبال داشته باشد، تفسیر ایران، و یا هر یک از کشورهای 5+1 از مفاد سند لوزان نیست، بلکه تصمیم هر یک از طرفین برای چگونگی برخورد با آن در ادامه مذاکرات است که باید محرمانه باقی بماند و بدیهی است هیچکس انتظار ندارد و نباید انتظار داشته باشد تیم مذاکرهکننده کشورمان برگهای برنده خود در مذاکرات پیشروی را افشاء کند و صدالبته، ارائه و اعلام تفسیر ایران از توافق لوزان را با هیچ استدلالی نمیتوان از نوع دوم تلقی کرد.
د: آمریکاییها فقط چند ساعت بعد از اعلام و انتشار متن توافق لوزان، تفسیر و برداشت خود از مفاد آن را به صورت مکتوب منتشر کردهاند مثلا اعلام کردهاند، «ایران پذیرفته است برای رفع نگرانیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به ابعاد احتمالی نظامی در فعالیت هستهای خود - PMD- زمینه دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات مشکوک - SUSPICIOUS SITES- را در هر نقطه ایران فراهم آورد»! آیا این برداشت و تفسیر آمریکاییها مورد قبول ایران است؟ اگر پاسخ مثبت است، با چه استدلالی میخواهیم مراکز نظامی کشورمان را در دسترس بازرسان آژانس قرار دهیم؟! ویا آمده؛ ایران پذیرفته است با اجرای پروتکل الحاقی به آژانس امکان دسترسی به اطلاعات «تاسیسات هستهای اعلام شده و اعلام نشده خود را بدهد» وچندین نمونه دیگر از این دست. اکنون باید از تیم هستهای کشورمان پرسید، آیا شما نیز دسترسی بازرسان آژانس به مراکز نظامی کشورمان را پذیرفتهاید؟ و آیا شما هم معتقدید که در ایران علاوه بر تأسیسات اعلام شده -DECLARED FACILIITIES- تأسیسات اعلام نشده -UNDECLARED- دیگری نیز وجود دارد که بازرسان آژانس باید به اطلاعات مربوط به آن دسترسی کامل داشته باشند؟! و آیا پذیرش این بند به معنای آن نیست که در مقابل آژانس دست به پنهانکاری زدهایم؟! و نمونههای مشابه دیگری که در صورت اجرا، تمامی برنامه هستهای کشورمان را بر باد میدهد! منظور از انتشار فکتشیت ایرانی، پاسخ به اینگونه پرسشها و توضیح درباره آنهاست. باید اعلام شود که این موارد از تفسیر آمریکاییها را در انطباق با مفاد توافق لوزان نمیدانید و در غیر این صورت به برچیدن بساط فعالیت هستهای کشورمان تن دادهاید!
آیا خودداری شما عزیزان از انتشار تفسیر ایران درباره مفاد توافق لوزان، غیر از واگذاری میدان به حریف هیچ مفهوم و نتیجه دیگری میتواند داشته باشد؟!
هـ - اخیرا، شایعهای در برخی از محافل مطرح شده است که هر چند رهبر معظم انقلاب بر ضرورت انتشار فکتشیت ایرانی تاکید ورزیدهاند ولی پس از توضیح و درخواست تیم مذاکرهکننده با عدم انتشار آن موافقت فرمودهاند! بدیهی است که این نکته نمیتواند صحت داشته باشد و به نظر میرسد انتشار آن به منظور پیشگیری از درخواست دلسوزان برای انتشار برگه تفسیری بوده است! چرا که اولا به دلایل ذکر شده، انتشار فکتشیت ایرانی برای پیشگیری از سوءاستفاده حریف، ضروری و اجتنابناپذیر است و ثانیا؛ حضرت آقا، تاکید فرمودهاند که هرگز آنچه آشکارا اعلام میکنند با آنچه در نهان اعتقاد دارند، تفاوت و دوگانگی ندارد. البته به یقین مسائلی وجود دارد که اعلام علنی آن را به مصلحت نمیدانند و این، طبیعی و منطقی و در انطباق با مصالح عالی نظام و مردم نیز هست، اما به فرموده صریح حضرت ایشان، حالت اول، یعنی تفاوت نظر اعلام شده با آنچه در جلسات خصوصی مطرح میفرمایند، ناممکن است.
... و اما، درباره متن توافق لوزان و بندهایی از آن که در صورت اجرا میتواند برنامه هستهای کشورمان را در فاصلهای نه چندان طولانی با آسیب جدی و در حد تبدیل به یک ماکت کاریکاتوری روبرو کند، گفتنیهایی هست که به بعد موکول میکنیم
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان با اشاره به توافق لوزان نوشت: گزارش آژانس از یکسو مشروط به آن است که از تولید موشکهای بالستیک دست بکشیم و موشکهای تولید شده را نابود کنیم و از سوی دیگر تعلیق تحریمها مشروط به همین گزارش آژانس خواهد بود و از آنجا که آژانس موشکهای بالستیک را تحت گزاره PMD ارزیابی میکند! تحریمهای تعلیق شده نیز در اولین بازه زمانی مجددا برقرار خواهد شد. یعنی امتیازات را دادهایم و تحریمها نیز به جای خود باقی ماندهاند! آیا این، همان فرمول «برد-برد»! مورد نظر است؟!
رجانیوز - گروه سیاسی: مدیر مسئول روزنامه کیهان در این روزنامه با انتقاد از وارونه جلوه دادن مفهوم "توافق برد - برد" نوشت:
۱- سال ۱۳۹۴ در نخستین روزهای خود با رخدادهای سرنوشتسازی همراه بود. بیانات رهبرمعظم انقلاب در حرم رضوی(ع) که باید از آن با عنوان «نقشه راه جمهوری اسلامی ایران» نه فقط برای سال ۹۴ بلکه برای همه سالها یاد کرد و سه رویداد بزرگ دیگر که هر یک از آنها بهتنهایی میتواند در فهرست وقایع تاریخساز دنیای امروز جای گیرد. اول؛ حمله وحشیانه راهزنان شترسوار آلسعود با جنگندههای اهدایی آمریکا و اجارهای اسرائیل به مسلمانان مظلوم یمن که در ادامه آرزوی برباد رفته اجدادشان، ابولهب و ابوجهل و ابوسفیان صورت گرفته است. دوم؛ قلعو قمع تروریستهای تکفیری داعش در سوریه و عراق که نطفه حرام آنها در رحم اجارهای و مشترک غربی، عبری و عربی بسته شده بود و فرزندان روحالله در سوریه و عراق و لبنان با قلع و قمع آنها داغشان را بر دل والدین حرامی آنان گذاردند و سوم؛ مذاکرات هستهای در لوزان که متأسفانه نتیجه آن کام ملت را تلخ کرد. چرا که حریف به فریب و خدعه، خواستههای نامشروع خود را که طی ۱۲ سال گذشته بر زمین مانده بود به ایران اسلامی تحمیل کرد و کلاه گشاد توافق ژنو را در پوشش بیانیه مطبوعاتی بر سر فعالیت هستهای کشورمان گذاشت. در ادامه یادداشت پیشروی شرح بیشتری از این ماجرا خواهیم داشت.
۲- سه رخداد یاد شده و بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب اگرچه ممکن است در نگاه اول چهار موضوع جداگانه تلقی شوند ولی با نگاهی دقیقتر میتوان رشتهای را دید که هر چهار رویداد مورد اشاره را به یکدیگر گره زده است به گونهای که فقط در یک جغرافیا و فضای واحد قابل ارزیابی هستند.
الف: انقلاب اسلامی مردم یمن الگو گرفته از انقلاب اسلامی در ایران است و حمله وحشیانه آلسعود به مردم مسلمان این دیار به اعتراف آمریکا و متحدانش یک جنگ نیابتی - PROXY WAR- از سوی قدرتهای بزرگ است که تنها با هدف پیشگیری از تکثیر ایران اسلامی آغاز شده و ادامه دارد.
ب: هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود با عنوان «گزینههای دشوار» اعتراف میکند که داعش را سازمان «سیا» برای مقابله با بیداری اسلامی پدید آورده و مینویسد؛ برای جلب حمایت دولتها از داعش به یکصد و چند کشور سفر کرده و آنها را متقاعد ساخته بود که پس از اعلام موجودیت داعش، این جریان را به رسمیت شناخته و از آن حمایت کنند، که دیدیم چنین کردند.
ج: چالش هستهای ۱۲ ساله اگرچه تابلوی هستهای دارد ولی این تابلو فقط بهانهای برای تحریمهاست و تحریمها حربهای برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است، نکتهای که مقامات رسمی غرب و مخصوصا آمریکا بارها به صراحت از آن یاد کردهاند و دقیقا به همین علت است که به قول حضرت آقا؛ آمریکاییها نمیخواهند چالش هستهای تمام شود و «دیوید فروم» تصریح میکند که هدف اصلی تحریمها در گام اول تغییر رفتار و در گام بعدی تغییر ساختار ایران است و صدها و بلکه هزاران نمونه دیگر از این دست که شرح آن به درازا میکشد.
بخشی از بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب و مخصوصا انتخاب شعار«دولت و ملت، همدلی و همزبانی» به عنوان شعار سال و اهمیت ویژه و سرنوشتساز آن را باید در این عرصه به ارزیابی نشست. حضرت آقا با توصیه به ملت برای همدلی و همزبانی با دولت و توصیههای بیشتر به دولت برای همسویی با ملت، در پیآنند که دولت و ملت را به صورت «امت واحده» به مقابله با تهدیدها و توطئههای دشمنان بیرونی فراخوانند. دشمنان ریزودرشتی که در دشمنی با ایران اسلامی با یکدیگر به ائتلاف رسیدهاند.
۳- و اما، درباره نتیجه مذاکرات لوزان گفتنیهایی هست که به چند نمونه از آن اشاره میکنیم و گزارش مستندی از این ماجرا نیز یکی از دو تیتر اصلی کیهان امروز است؛
اول: آقایان ظریف و عراقچی اعضای محترم تیم هستهای کشورمان تا آخرین دقایق قبل از اعلام نتیجه مذاکرات تصریح میکردند که آنچه قرار است منتشر شود «بیانیه مشترک مطبوعاتی» است گفتنی است، بیانیه در تعریف حقوقی آن یک سند توضیحی یا توصیهای است که اجرای مفاد آن الزامآور نیست و چنانچه تعهد و الزامی در آن باشد، دیگر «بیانیه» نخواهد بود، بلکه نام آن «توافق» است ولی انتشار این - به قول آقایان بیانیه- نشان داد سند یاد شده حاوی تعهداتی است که ایران ملزم به اجرای آن است. بنابراین دولت محترم، برخلاف آنچه ادعا میکند، به یک توافقنامه تن داده است و سوال این است که چرا واقعیت را از مردم پنهان میکنند؟!
دوم: در بندهای مربوط به ایران در متن اصلی توافقنامه، از عبارت «IRAN HAS AGREED TO...- ایران موافقت کرده است که...» استفاده شده است و باید پرسید در کدام فرهنگ رسمی و شناخته شده حقوقی یا سیاسی، AGREEMENT مفهوم و معنایی غیر از «توافق» دارد؟ بنابراین چرا در مواجهه با مردم، این «توافقنامه» را بیانیه- DECLARATION- قلمداد کردهاید؟!
سوم: قرار بود و به صراحت اعلام شده بود که ایران به توافق دومرحلهای تن نمیدهد. ولی آقایان به شرحی که گذشت ابتدا یک توافق با چارچوب تعهدآور را پذیرفتهاند و بحث و توافق درباره جزئیات را به بعد موکول کردهاند! چرا این خط قرمز را که همان کلاهگشاد توافق ژنو است نادیده گرفتهاند؟!
چهارم: تأکید شده بود که فردو مرکز تحقیق و توسعه باشد و در آن دستکم ۱۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ برای غنیسازی به کار گرفته شود اما، آقایان موافقت کردهاند که در این مرکز حداقل برای ۱۵ سال نهفقط غنیسازی اورانیوم صورت نپذیرد بلکه هیچگونه فعالیت تحقیق و توسعهای که مرتبط با غنیسازی اورانیوم باشد نیز انجام نشود و معلوم نیست دیروز جناب رئیسجمهور با چه توجیهی در گزارش تلویزیونی خود از حفظ تحقیق و توسعه در فعالیت هستهای کشورمان به مردم خبر میدهد؟!
پنجم: در توافقنامه لوزان تعهد کردهاند که از حدود ۲۰ هزار سانتریفیوژ فعال فقط تعداد ۵۰۶۰ دستگاه آنهم از نوع IR-۱ که نسل اول سانتریفیوژهاست در تاسیسات نطنز استفاده شود و متعهد شدهاند دستکم برای مدت ۱۰ سال از سانتریفیوژهای پیشرفته مدلهای ۲ و ۴ و ۵ و ۶ و ۸ که دستاورد دانشمندان هستهای کشورمان است استفادهای نشود! آیا میتوان از این تعهد که به معنای از دست دادن دستاوردهاست با عنوان دستاورد لوزان یاد کرده و به آن افتخار کرد؟!
ششم: ایران در توافق لوزان متعهد شده است که حداقل برای مدت ۱۵ سال ذخایر اورانیوم غنی شده خود را از ۱۰ هزار کیلوگرم کنونی به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش دهد و ۹۷۰۰ کیلوگرم دیگر را اکسیده کرده و از تیپ اورانیوم غنی شده خارج کند، آیا کاهش ۹۷۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده از ذخایر کشورمان که حاصل زحمات شبانهروزی و ایثار و شهادت دانشمندان هستهای است، درخور تقدیر است یا...؟!
هفتم: فقط نیمنگاهی به متن توافق لوزان به وضوح نشان میدهد امتیازاتی که ایران سخاوتمندانه تقدیم حریف کرده است، شفاف و قابل اندازهگیری است اما، آنچه حریف بر عهده گرفته است، مبهم، چندپهلو و تفسیرپذیر است به گونهای که «وعده نسیه» گویاترین تعریف برای آن است.
هشتم: قرار بود و مسئولان هستهای بارها اعلام کرده بودند که هیچ توافقی را بدون لغو همه تحریمها نمیپذیریم. ولی در متن توافق لوزان اولا؛ سخن از تعلیق در میان است و نه لغو، ثانیا؛ فقط بخشی از تحریمها تعلیق میشود، ثالثا؛ همین تعلیق نیز قرار است در فاصله ۱۰ تا ۱۵ ساله صورت پذیرد و رابعا که از همه بااهمیتتر است این که تعلیق بخشی از تحریمها به گزارش آژانس و راستیآزمایی تعهدات ایران موکول شده است و درباره بند اخیر گفتنی است که؛
الف: آژانس طی ۱۲ سال گذشته علیرغم همه بازرسیها و اطمینان از صلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان حاضر به تأیید آن نشده است.
ب: از متن توافق برمیآید و پذیرش اجرای پروتکل الحاقی - بازرسی از هر مکان در هر زمان- نیز حاکی از آن است که این بازرسیها تحت عنوان PMD- ابعاد احتمالی نظامی- صورت میپذیرد، یعنی آژانس باید اعلام کند که در فعالیتهای نظامی ایران، هیچ نمونهای که احتمال - دقتکنید فقط احتمال- بهرهگیری از آن در سلاح هستهای وجود داشته باشد، دیده نشده است! و این در حالی است که به قول خانم وندی شرمن بسیاری از موشکهای ساخت ایران قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند و باید نابود شوند! به بیان دیگر، گزارش آژانس از یکسو مشروط به آن است که از تولید موشکهای بالستیک دست بکشیم و موشکهای تولید شده را نابود کنیم و از سوی دیگر تعلیق تحریمها مشروط به همین گزارش آژانس خواهد بود و از آنجا که آژانس موشکهای بالستیک را تحت گزاره PMD ارزیابی میکند! تحریمهای تعلیق شده نیز در اولین بازه زمانی مجددا برقرار خواهد شد. یعنی امتیازات را دادهایم و تحریمها نیز به جای خود باقی ماندهاند! آیا این، همان فرمول «برد-برد»! مورد نظر است؟!
و گفتنیهای دیگری که بعدها خواهیم نوشت...
حالا باید پرسید؛ کدام اقدام اصحاب و سران و همراهان فتنه ۸۸، مستقیما و آشکارا در خدمت به اسرائیل نبوده است؟! و.
14/11/1393
خبرنامه دانشجویان ایران: سال گذشته و در همین ایام بود که پس از خوشحالی از توافق ژنو، ظریف به عنوان «قهرمان تاریخ دیپلماسی!» از این دانشگاه به آن همایش و از این مراسم به مراسمی دیگر برده می شد تا خوشحالی ها را تکمیل کند!
در یکی از این برنامه ها ظریف در دانشگاه تهران عبارات عجیبی را بر زبان آورد. سخنان ناپخته ای که پیرامون سیستم دفاعی ایران در برابر قدرت آمریکا و از لسان آقای ظریف صادر شد، اعتراضات متععدی در پی داشت.
بازتاب بین المللی این اظهارت موجب گردید که وزیر دفاع ایالات متحده هم سر ذوق بیاید و چاک هیگل وزیر اسبق دفاع آمریکا پس از سخنان عجیب جواد ظریف با به رخ کشیدن توان نظامی امریکا اعلام نماید: ”صرف نظر از توافق شش ماهه ژنو به منظور فریز کردن برنامه هسته ای ایران، تهدید نیروی نظامی امریکا نیز همچنان برای جمهوری اسلامی وجود خواهد داشت."
ظریف در حالیکه از همه دانشجویان می خواست با دقت به صحبتهایش گوش کنند، گفت: «غربیها از چهار تا تانک و موشک ما نمیترسند، از مردم ایران میترسند. آیا فکر کردید آمریکا که میتواند با یک بمب، تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما میترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمیآید؟ بر اساس کدام سند فکر میکنید آمریکا میتواند به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کند؟»
چند روز بعد سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران نسبت به این اظهارات واکنش نشان داد و گفت: من توضیح دادم ایشان (ظریف) تجربه و تخصص این بحث را ندارند درست است که ایشان را یک دیپلمات صاحب نظر می دانیم ولی در مسائل نظامی و امنیتی تجربه نداشتند. به هیچ وجه این طور نیست که سیستم دفاعی ما با دو بمب از بین برود. ممکن است یک سری از زیر ساخت ها از بین برود ولی توان موشکی و توانمندی های استراتژیک سپاه به طوری است که اگر هزاران بمب بزنند شاید بتوانند 10 تا 20 درصد توان موشکی سپاه را بکاهند.»
حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان: آقای روحانی از شما بعید بود!
خبرنامه دانشجویان ایران: باید از رئیسجمهور محترم پرسید؛ آیا سران فتنه از جنایت و خیانتی که مرتکب شده بودند، توبه کردهاند؟ که سخن از بخشش و پذیرش توبه آنها در میان باشد؟! اگرچه در هیچیک از سیستمهای حقوقی دنیا، توبه جنایتکاران مانع مجازات آنان نمیشود و در نظام حقوقی اسلام نیز چنین است.
حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان به نقد سخنان روحانی در زنجان پرداخت و نوشت: دیروز آقای دکتر روحانی در اجتماع مردم زنجان به تشریح نظرات خویش درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر پرداخت که باعرض پوزش باید گفت؛ اظهارات ایشان اولا؛ در بیان موضوع «دو پهلو»!، ثانیا؛ با توجه به مختصات زمانی- یعنی ماجرای اسیدپاشی ضدانقلاب داخلی و توهمپراکنی دشمنان بیرونی درباره آن- «حسابنشده»! و ثالثا؛ در برخی از موارد با واقعیات جاری انطباق نداشت! که پرداختن به آن، اگرچه ضروری است ولی فرصت دیگری میطلبد.
اما، رئیسجمهور محترم کشورمان در همین اجتماع به یکی از «درس»ها و «عبرت»های عاشورا نیز اشاره کرده و گفت: «یک درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد.»
آقای دکتر روحانی یک عالم دینی، حقوقدان و اهل سیاست هستند بنابراین به خوبی میدانند که همیشه «اشتراک لفظی» به معنای «اشتراکدر مفهوم» نیست و برخی از کلمات در بستر حقوقی، سیاسی و یا فنی و... به واژهای تبدیل شدهاند که با معنای لغوی آنها فاصله دارد و «مذاکره» یکی از همین نمونههاست. مذاکره اگرچه به معنای گفتوگو و سخن گفتن با یکدیگر است ولی امروزه «مذاکره» در فرهنگ سیاسی مفهوم و معنای ویژهای دارد که با معنای لغوی آن متفاوت است و به نشست طرفین دعوا برای حل اختلافات فیمابین گفته میشود و ماهیت آن «دادنو ستاندن» است. با این توضیح که دو طرف برای حل اختلافات فیمابین با یکدیگر به مذاکره مینشینند و امتیاز یا امتیازاتی میدهند تا در مقابل آن امتیاز یا امتیازاتی بگیرند. مانند مذاکرات هستهای که جناب روحانی از آن با عنوان «برد-برد» یاد میکنند و در توضیح آن میگویند « مذاکرات باید هم به نفع ما باشد و هم به نفع طرف مقابل» و تاکید میفرمایند که «امتیازی میدهیم و امتیازی میگیریم».
خب! با این حساب باید از جناب آقای روحانی پرسید که آیا گفتوگوی حضرت امام حسین علیهالسلام با دشمن از این نوع بود؟ و حضرت میخواستند امتیازی به عمرسعد بدهند! و در مقابل از او امتیازی بگیرند؟! چه کسی میتواند انکار کند که گفتوگوی سیدالشهداء علیهالسلام با سران شرک و نفاق از نوع نصیحت و دعوت آنان به صراطمستقیم الهی و دست کشیدن از کفر و پلیدی بود، نه آن که حضرت با اهدای امتیاز به آنان در پی کسب امتیاز از آنها باشد، یعنی آنچه در تعریف سیاسی واژه «مذاکره» به مفهوم رایج امروزی آن آمده است!
ممکن است جناب روحانی بفرمایند که منظور ایشان نیز مفهوم مذاکره به معنای لغوی آن- یعنی گفتوگو با دشمن برای نصیحت آنها و نه امتیاز دادن به آنان- بوده است. که متأسفانه این عذر نمیتواند پذیرفتنی باشد، چرا که ایشان میفرمایند؛ یکی از درسهای کربلا هم درس «تعامل سازنده»! و «مذاکره»! است و «تعامل» چه در فرهنگ سیاسی و چه در فرهنگ لغت به مفهوم معامله کردن است یعنی «بدهوبستان» و در فرهنگ سیاسی ترجمان دیگری از همان «مذاکره» است! و باید پرسید؛ آیا امامحسین علیهالسلام در پی معامله با عمرسعد و ابنزیاد و یزید بود؟!
رئیسجمهور محترم بلافاصله بعد از بیان فوق به مذاکرات هستهای جاری میان ایران و ۵+۱ میپردازند و از آنچه به امام حسین(ع) تحتعنوان «مذاکره و تعامل سازنده» با دشمن نسبت دادهاند، برای توجیه بینش و منش دولت محترم در مذاکرات - بینش و منش دولت در مذاکره و نه اصل مذاکرات- استفاده میکنند! و این نیز نشانه دیگری است از آن که منظور آقای روحانی از «مذاکره و تعامل سازنده»! در کربلا همان مفهوم سیاسی رایج آن، یعنی «بده و بستان» میباشد که نه فقط به شهادت تمامی اسناد تاریخی، بلکه به گواهی آنچه حضرت اباعبداللهالحسین(ع) درباره قیام خویش فرمودهاند، این بده و بستان! از ساحت مقدس کربلا و عاشورا به دور است و تعجبآور است که رئیسجمهور حقوقدان که یک روحانی و سیاستمدار نیز هستند، به این نکته بسیار بدیهی توجه نکردهاند!
انتظار آن بود- و هنوز هم هست- که رئیسجمهور محترم بر این واقعیت تأکید ورزند که بزرگترین و با اهمیتترین درس عاشورا، ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان قدار و ستمکار است، حتی اگر بهای آن ایثار جان در راه خدا باشد.
مگر این کلام از سیدالشهداء علیهالسلام نیست که «انّی لا اریالموت الّا سعاده و الحیاهًْ معالظالمین الّا برما- من مرگ (در راه خدا) را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمگران (سازش با آنها) را جز خواری نمیدانم».
آقای رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود درباره درسهای کربلا و عاشورا به «قبول توبه» اشاره کرده و میفرمایند؛ «ما تابع همان حسینی(ع) هستیم که توبه حر را هم قبول کرد... من در جامعه کسی را نمیشناسم که گناهی بالاتر از گناه حر مرتکب شده باشد و (هیچ) عظیمالشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر(ص) و امام علی(ع) جز اباعبداللهالحسین(ع) نمیشناسم که در برابر سری که حر برایش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش کشیده باشد».
این بخش از اظهارات آقای روحانی «سخن حق» و صدالبته قابل قبولی است اما، اگر خدای نخواسته منظور آقای رئیسجمهور از اشاره به این فراز از تاریخ کربلا، مقایسه آن با سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ باشد که متأسفانه شواهدی از این فرض حکایت دارد، باید گفت نظر یاد شده از نوع «قیاس معالفارق» است و نه فقط کمترین مشابهتی میان جناب «حر» با سران فتنه وجود ندارد، بلکه این دو ماجرا با یکدیگر تفاوتی در حد تضاد و فاصلهای به اندازه زمین و آسمان دارند.
اول آن که، جناب حر، کمترین اهانتی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) روا نداشت بلکه در مقابل اعتراض حضرت خطاب به وی که مادرت به عزایت بنشیند- ثکلتک امک- در کمال ادب و خضوع عرض کرد؛ هیچکس در میان عرب چنین سخنی به من نمیگوید مگر آن که پاسخ میشنود اما، چه کنم که مادر شما، حضرت فاطمه زهراسلاماللهعلیها است و من خود را خاکسار حضرتش میدانم.
دوم آن که تنها جرم جناب حر، بستن راه بر کاروان حسینی(ع) بود، که این گناه خود را روز عاشورا با توبه و ایثار جان خویش جبران کرد.
اکنون باید از آقای روحانی پرسید؛ کدامیک از عوامل و سران فتنه آمریکایی اسرا ئیلی ۸۸ کمترین شباهتی با جناب حر دارند که این «پاکدامنی و ایثار» حر را با «فساد و تباهی» سران فتنه مقایسه فرمودهاید؟!و چنانچه منظورتان از پیش کشیدن ماجرای توبه حر و پذیرش آن از سوی امام حسین علیهالسلام، اشاره و کنایه به سران فتنه نبوده است، این بخش از اظهارات حضرتعالی در جغرافیای سخنان دیروز شما در زنجان چه جایگاهی داشته است؟! و با چه مقصود و منظوری مطرح شده است؟! شواهد فراوانی که برخی از اظهارات و مواضع اخیر نزدیکان جنابعالی از جمله آنهاست، نشان میدهد منظور شما از پیش کشیدن ماجرای حر، ارتباط دادن آن با ماجرای خیانت سران فتنه بوده است که نه فقط قیاس معالفارق است بلکه میتواند برای جنابعالی یک درس بوده و «توبه» شما را از آنچه گفتهاید در پی داشته باشد.
و اما، جناب حر همانگونه که آقای رئیسجمهور اشاره کردهاند، از اقدام خود که با وطنفروشی و جنایت سران فتنه قابل قیاس نیست، توبه کرد و به مصداق آیه شریفهای که «توبه» را با اصلاح عمل انجام شده و بیان آنچه انکار کردهاند- الّاالذین تابوا و اصلحوا و بینوا (۱۶۰ بقره)- صداقت خود را در توبه با ایثار جان خویش امضاء کرد.
حالا باید از رئیسجمهور محترم پرسید؛ آیا سران فتنه از جنایت و خیانتی که مرتکب شده بودند، توبه کردهاند؟ که سخن از بخشش و پذیرش توبه آنها در میان باشد؟! اگرچه در هیچیک از سیستمهای حقوقی دنیا، توبه جنایتکاران مانع مجازات آنان نمیشود و در نظام حقوقی اسلام نیز چنین است. از این روی اظهارات جناب رئیسجمهور که یک عالم دینی و حقوقدان هستند، تعجبآور است و انتظار آن است که به صراحت اعلام کنند منظورشان سران فتنه و گذشت از جنایات آنان- آنهم بیآن که توبه کرده باشند- نبوده است.
و اما، درباره سخنان دیروز رئیسجمهور محترم گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد موکول میکنیم و تنها خطاب به ایشان میگوییم «آقای روحانی از شما بعید بود»!