یاسر مرادی - پس از حرکت یکپارچه متدینین در اعتراض به هتک حرمت و پاره کردن تصویر امام(ره)، برخی چهرههای سیاسی و حتی منابع خبری از مشکوک بودن تصویر پخش شده صدا و سیما سخن گفتند و نسبت به انتساب این اقدام به برخی دانشجویان تشکیک کردند؛ حال این سوال پیش میآید که آیا اساسا پاره کردن تصویر امام(ره) چقدر مهم است؟ | |
هرچند که مسئولین صدا و سیما در اظهارات خود بر صحت تصاویر پخش شده و حتی اسفبارتر بودن این تصاویر تاکید کردهاند ولی این حق برای آقای موسوی و همفکران او وجود دارد که نسبت به این مساله تشکیک کنند و حتی آن را اقدامی مشکوک بخوانند، اما آنچه مهم است این است که پاره کردن و هتاکی نسبت به تصویر امام(ره) صرفا هتاکی نسبت به یک نماد است و اعتراضاتی که این روزها میان مردم سر برآورده، نه تنها نسبت به پاره کردن تصویر امام بلکه نسبت به اقداماتی است که پس از فوت امام(ره) نسبت به ایشان صورت گرفته و سکوت هایی را به دنبال داشته است.
حقیقت آن است که امروز آقای موسوی میتواند نسبت به پاره کردن تصویر امام(ره) توسط طرفدارانش شبهه داشته باشد ولی آیا ایشان میتواند نسبت به این جمله اکبر گنجی( که از سران جریان طرفداران فعلی او در خارج کشور است) که "باید امام را به موزه تاریخ بسپاریم" و سکوت خود در آن موقع هم تشکیک کند.
آیا این جریان سیاسی میتواند تایید صلاحیت ملی مذهبیها و اعضای نهضت آزادی که رسما توسط امام(ره)، جریانی منحله اعلام شده بودند را توسط همفکران خود در انتخابات دور دوم شوراها هم رد کرده و نسبت به آن تشکیک کند.
آیا جریان موسوم به اصلاحات که خود را مدعی خط امام میداند جملهای از امام که وصیت اکثر شهدای جنگ با آن آغاز شده یا خاتمه مییافت که "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد" را فراموش کرده که پس از اتمام حجت ولی فقیه در نمازجمعه تاریخی پس از انتخابات برای پایان لشکرکشیهای خیابانی، دوباره مردم را به خیابانها فرا خواندند یا در مجلس ششم با فرامین حکومتی چهها کردند که خود میدانند و بس!
آیا امام خمینی دهه شصت این جریان با امام خمینیای که نهضت آزادی و ملی مذهبیها را از حکومت و انقلاب طرد کرد و سردسته آنها را غیرمسلم خواند تفاوت دارد که جریان مدعی خط امام در چند انتخابات اخیر با افتخار تمام با این جریان ائتلاف کردهاست.
آیا امام خمینی آقایان چپگرا همان امام خمینی نبود که منتظری را فردی سادهلوح خواند و فغان از این شیخ برآورد که امروز وی برای آنان چنان ارج و قرب پیدا کرده ؟ یا شاید فردی که میخواست شبانه با بولدوزر دیوار خانه منتظری را خراب کند وزیر کشور دولت اصولگرایان بود.
شکی نیست که برخی از سران جریان اصلاحات امروزی در زمان حیات امام(ره) و زمانی که همفکرانشان به تسخیر لانه جاسوسی پرداختند، از نزدیکان ایشان بودند اما آیا در آن زمان نیز رییسجمهور آمریکا از حرکات آنان اینچنین تعریف و تمجید و حمایت میکرد! آیا شعار "نه غزه،نه لبنان" و "جمهوری ایرانی" را در روز یادگار امام برای مقابله با رژیم صهیونیستی سر می دادید.
آیا ارزش و قرب جریان چپ دهه شصت نزد امام جز به خاطر افکار ضدامپریالیستی، پیروی محض از ولی فقیه، تفکرات عدالت محور اقتصادی و فضای اسلامی در عرصه فرهنگ بود؟
آقایان اصلاحطلب ترا به خدا نگاهی دوباره به خود بیاندازید و بنگرید که کدام یک از آن ارزشها را در خود میبینید که خود را امروز مدعی خط امام میدانید! شما سالهاست که عکس امام را که هیچ، میراث و اندیشههای امام(ره) را نیز پاره پاره کرده و به اصطلاح خودتان به موزه تاریخ سپرده اید.
آقای موسوی شاید به خاطر تصویر ذهنی دهه 60 ،برخی متدینین از شما در انتخابات اخیر نیز حمایت کرده اند یا به خاطر تفاوت سلیقه آنان با آقای احمدینژاد کماکان مورد علاقه آنان باشید و به قول شما "قطعا هیچ انسان منصف و مومنی به خود اجازه نمی دهد چنین اهانتی به عکس امام بکند و کسانی که به اینجانب{شما} محبتی دارند هرگز کوچکترین اهانت به حضرت امام خمینی را جایز نمی دانند و حفظ حرمت امام را واجب می دانند." اما طرفداران مطرح شما امروز افرادی مانند محسن مخملباف، پسمانده های رژیم منحوس پهلوی ،پرزیدنت اوباما، اکبر گنجی و گوگوش هستند که نه افراد مومنی هستند و نه حفظ حرمت امام را چندان واجب می دانند.
این روزها آخرین روزها و فرصتهای شما برای بازگشت به دامان انقلاب به سرعت در حال سپری شدن است، تا فرصت دارید تدبیری بیاندیشید.